به گزارش روز دوشنبه جام جم آنلاین به نقل از پلیس آگاهی تهران بزرگ، ساعت 15 روز سه شنبه هفتم آذر ماه سال جاری مأموران کلانتری 128 تهران نو از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 در جریان یک فقره زورگیری از داخل منزلی در فلکه دوم نیروهی هوایی قرار گرفتند.
با حضور مأموران در محل، خانمی با مراجعه به مأموران اعلام کرد که دو سارق، در حالیکه صورت های خود را با نقاب پوشانده بودند وارد خانه شده و با تهدید چاقو، در حالیکه وی و پسر 9 ساله اش را در داخل یکی از اتاق های خواب محبوس کرده بودند، اقدام به سرقت بیش از سه کیلو گرم طلا و جواهرات ، به ارزش تقریبی 700 میلیون تومان کرده اند.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «سرقت به عنف منزل»، پرونده به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی ، جهت رسیدگی تخصصی در اختیار پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
مالباخته پس از حضور در پایگاه ششم به کارآگاهان اظهارداشت: ساعت 14 روز سه شنبه هفتم آذر ماه سال جاری در حالیکه در داخل منزل در حال استراحت بودم، ناگهان متوجه حضور دو مرد نقابدار در بالای سر خود شدم؛ آنها با وجود آنکه متوجه شده بودند که من باردار هستم اما بدون توجه به درخواست های من اقدام به بستن دست و دهانم با چسب کرده و با تهدید چاقو و شوکر ، مرا مجبور کردند تا محل نگهداری کلید گاو صندوق منزل را به آنها نشان دهم؛ من که نگران بودم تا در صورت هرگونه مقاومت در برابر آنها اتفاقی برای فرزندم بیفتد، به ناچار و بدون هیچگونه مقاومتی کلید گاوصندوق را در اختیار آنها گذاشتم.
وی افزود: همزمان با حضور سارقان در داخل خانه و در حالیکه آنها مشغول سرقت طلا و جواهرات داخل خانه بودند، پسر 9 ساله ام وارد خانه شد که سارقان به قصد ترساندن ، وی را مورد ضرب و شتم قرار دادند بگونه ای که باعث شد تا پسرم از ناحیه سر با مبلمان خانه برخورد کرده و دچار شکستگی و خونریزی از ناحیه سر شود.
مالباخته در خصوص نحوه رهایی خود از داخل اتاق خواب نیز به کارآگاهان اظهارداشت:سارقان در زمان سرقت طلا و جواهرات گاو صندوق، من و پسرم را در داخل یکی از اتاق های خواب حبس کرده بودند؛ زمانیکه سارقان قصد داشتند تا از خانه خارج شوند با شنیدن صدای بسته شدن درب آپارتمان متوجه شدم که آنها از خانه شده اند که بلافاصله از طریق درب دوم اتاق خواب که به سمت اتاق پذیرایی باز شده و سارقان از وجود آن بی اطلاع بودند، از آپارتمان خارج و با وجود وضعیت خاص جسمانی خود، در داخل کوچه به تعقیب آنها پرداختم. تعدادی از همسایگان و افراد عبوری با شنیدن صدای «دزد ـ دزد» و درخواست من برای کمک ، تلاش کردند تا مانع از فرار سارقان شوم اما آنها با سرعت زیاد و در حالیکه سرنشین عقب موتور چاقویی را برای تهدید افراد در دست خود داشت ، موفق به فرار از محل شدند.
تحقیقات میدانی از محل سرقت
با توجه به اظهارات مالباخته که عنوان داشته بود سارقان بدون هیچگونه سر و صدایی وارد خانه شده اند، کارآگاهان به محل سرقت واقع در یک مجتمع مسکونی مراجعه و در تحقیقات اولیه متوجه شدند که درب آپارتمان از نوع درب های ضد سرقت و الکترونیکی رمز داری است که افراد برای ورود به داخل خانه می بایست رمز آنرا در اختیار داشته باشند.
در ادامه و با بررسی تصاویر دوربین های مداربسته پارکینگ مجتمع نیز مشخص شد که سارقان با یک دستگاه موتورسیکلت و در حالیکه درب پارکینگ را به راحتی و با استفاده از کلید ریموت باز کرده اند ، وارد پارکینگ مجتمع شده و در ادامه، با اطلاع از رمز درب آپارتمان و بدون ایجاد هرگونه سر و صدا و یا تخریبی اقدام به باز کردن درب آپارتمان کرده، نهایتا با مرعوب ساختن مالباخته و محبوس نمودن وی و پسرش در یکی از اتاق ها اقدام سرقت بیش از سه کیلو گرم طلای داخل گاوصندوق کرده اند.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان موفق به شناسایی تعدادی از مجتمع های مسکونی در داخل محله سرقت شدند که آنها نیز مجهز به دوربین های مداربسته بودند لذا تصاویر بدست آمده از دوربین های مداربسته این ساختمان ها نیز مورد بررسی قرار گرفت و کاراگاهان موفق به تهیه تصویری از احدی از سارقان (تصویر سرنشین عقب موتورسیکلت) شدند.
با بدست آمدن تصویر احدی از سارقان و در ادامه تحقیقات از اهالی محل، تعدادی از همسایگان در اظهارات خود عنوان داشتند که این سارق را در حدود یک ساعت پیش از فرار، به همراه دو خانم جوان در حال تردد در داخل کوچه محل سکونت مالباخته مشاهده کرده اند.
کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات خود و برای مشخص شدن نحوه ورود به داخل مجتمع که طی آن سارقان به راحتی و با استفاده از ریموت درب پارکینگ، وارد و خارج شده بودند به تحقیق از مالباخته و همسر وی پرداختند.
همسر مالباخته پس از حضور در پایگاه ششم با اشاره به مفقود شدن ریموت پارکینگ، به کارآگاهان اظهارداشت: من در زمینه ساختمان سازی و خرید و فروش املاک فعالیت دارم و در حال حاضر نیز ، در میدان شهدا – خیابان ایران در حال ساخت یک مجتمع مسکونی هستم و تعدادی از واحدهای مسکونی این مجتمع را نیز برای پیش فروش گذاشته و به همین علت ، با نصب آگهی فروش در مقابل ساختمان ، شماره تلفن همراه خود را نیز برای تماس اعلام کرده ام.
وی افزود: چند روز پیش شخصی با من تماس گرفت و مدعی شد که قصد دارد تا یکی از واحدهای مسکونی ساختمان را پیش خرید کند و به این بهانه با من قرار ملاقات گذاشت. روز دوشنبه ششم آذر ماه (روز قبل از سرقت) آقا و خانم جوانی در محل دفتر کار من حاضر شده و پس از مدت کوتاهی، به بهانه بازدید ساختمان آنها را سوار ماشین شخصی خود کرده و هر سه نفر به محل ساختمان رفتیم؛ پس از بازدید ساختمان، آنها اظهارداشتند که برای تنظیم قرارداد تماس خواهند گرفت و من نیز طبق روال همیشگی کار بدون آنکه به آنها مشکوک شوم از آنها جدا شده و پس از چندین ساعت حضور در محل ساختمان ، به دفتر کار و از آنجا به خانه بازگشتم اما در زمان باز کردن درب پارکینگ بود متوجه شدم که ریموت درب در داخل ماشین نیست با این وجود، به هیچ عنوان تصور نمی کردم که شاید ریموت پارکینگ سرقت شده باشد ؛ حتی احتمال دادم که شاید آنرا در داخل خانه و یا محل دیگری جا گذاشته ام.
با توجه به اظهارات همسر مالباخته، کارآگاهان پایگاه ششم اقدام به چهره نگاری تصاویر آقا و خانم جوانی پرداختند که مدعی پیش خرید ساختمان شده بودند؛ با بدست آمدن تصاویر چهره نگاری ، زمانیکه تصویر این آقا و خانم در مقابل همسر وی (مالباخته) گذاشته شد، وی با تعجب تمام عنوان داشت که تصویر بدست آمده چهره نگاری مربوط به خانم جوان، متعلق به آرایشگری به هویت «شکوه . الف» است.
مالباخته به کاراگاهان اظهارداشت: بیش از پنج سال است که من به همراه تمامی اعضای خانواده ام (مادر ، خواهر و... ) ، به عنوان مشتری دائم و قدیمی به آرایشگاهی در نزدیکی میدان شهدا رفت و آمد داریم و شکوه نیز در طی این مدت ، در آنجا مشغول به کار است.
تحقیقات از محل آرایشگاه زنانه
با توجه به اظهارات مالباخته، کارآگاهان با مراجعه به محل آرایشگاه زنانه اطلاع پیدا کردند که آرایشگاه فوق دقیقا از زمان وقوع سرقت تعطیل شده است لذا کارآگاهان با شناسایی محل سکونت صاحب آرایشگاه به هویت الهام (برابر اظهارات مالباخته الهام از دوستان نزدیک شکوه می باشد) در چهارراه آب سردار و در تحقیقات بعدی اطلاع پیدا کردند که الهام با هویت واقعی «فاطمه . الف» (30 ساله)، همزمان با تعطیل کردن آرایشگاه خود اقدام به جابجایی محل سکونت خود کرده است.
دستگیری الهام
با توجه به تحقیقات انجام شده و احتمال همکاری و مشارکت الهام در سرقت، هماهنگی های لازم با مقام قضایی جهت دستگیری وی انجام و کارآگاهان پایگاه طی تحقیقات پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه جدید وی در خیابان گرگان شده پس از اطمینان از حضور الهام در مخفیگاهش، او را دستگیر کردند.
الهام پس از دستگیری، در همان تحقیقات اولیه صراحتا به مشارکت در سرقت اعتراف کرد و اظهارداشت: به همراه شکوه، همسر شکوه (علیرضا . ع) و برادرشوهر شکوه (علی . ع)، طرح و نقشه سرقت را ریخته و یک ساعت قبل از سرقت و برای نشان دادن دقیق محل سکونت مالباخته، به همراه شکوه و علیرضا به نشانی محل سکونت وی رفته و آنجا را دقیقا به آنها نشان دادم.
شناسایی علیرضا توسط شاهدان صحنه سرقت و همسر مالباخته
با توجه به اطلاعات بدست آمده از الهام ، کارآگاهان موفق به شناسایی هویت واقعی شکوه به نام «مریم . الف» (35 ساله) شده و در ادامه تحقیقات، با بدست آمدن تصاویر مریم و علیرضا ، همسر مالباخته هر دو نفر آنها را به عنوان آقا و خانمی که مدعی پیش خرید خانه شده بودند، مورد شناسایی قرار داد.
همچنین در ادامه تحقیقات و با توجه به اظهارات تعدادی از شاهدان صحنه فرار سارقان که در زمان تلاش برای سارقان موفق به دیدن تصویر سرنشین عقب موتورسیکلت شده بودند، تصویر علیرضا به عنوان یکی از سارقان و سرنشین عقب موتورسیکلت مورد شناسایی قرار گرفت.
کارآگاهان پایگاه ششم ، با شناسایی شکوه (در واقع همان مریم)، «علیرضا . ع» (همسر شکوه) و «علی . ع» (برادرشوهر شکوه) به عنوان دیگر اعضای گروه سارقان ، شناسایی مخفیگاه و دستگیری آنها را دستور کار خود قرار داده و موفق به شناسایی مخفیگاه آنها در میدان خراسان شده و آنجا را تحت مراقبت های نامحسوس خود قرار دادند.
سرانجام پس از چندین ساعت مراقبت های پلیسی از مخفیگاه متهمان، شکوه به همراه برادرشوهرش (علی . ع) به محل مراجعه کرده که با اطلاع از حضور کارآگاهان، هر دو نفر تلاش داشتند تا با خودرو سواری پژو 206 از محل متواری شوند که در عملیات تعقیب و گریز، کارآگاهان ضمن رعایت قانون بکارگیری سلاح اقدام به شلیک گلوله به سمت لاستیک های خودرو کرده و در مرحله اول و پس از توقف خودرو، شکوه بلافاصله دستگیر اما علی همچنان تلاش داشت تا به صورت پیاده متواری شود که وی نیز با توجه به عدم توجه به دستور ایست پلیس و تلاش برای فرار، از ناحیه پای راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و او نیز دستگیر شد.
شناسایی علیرضا در زندان
در ادامه تحقیقات کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که «علیرضا . ع» با پول حاصل از فروش قسمتی از طلا و جواهرات مسروقه ـ همانند الهام و علی ـ اقدام به خرید خودرو 206 کرده اما پس از گذشت مدت کوتاهی از زمان خرید خودرو، در یک تصادف رانندگی منجر به جرح یک عابر پیاده، از سوی عوامل پلیس راهور مقصر تشخیص داده شده و از سوی دستگاه قضایی به پرداخت دیه محکوم گردیده است که به علت نداشتن بیمه نامه، توسط عوامل کلانتری دستگیر و در حال حاضر، به دستور مقام قضایی در زندان می باشد بلافاصله هماهنگی های لازم قضایی انجام و علیرضا به پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران منتقل و صراحتا به طراحی نقشه سرقت و ارتکاب آن به همراه برادرش اعتراف کرد.
نحوه دسترسی متهمان به رمز درب ورودی آپارتمان
شکوه و الهام در اظهارات خود عنوان داشتند که مالباخته از مشتری های قدیمی آرایشگاه آنها بوده که طی مدت چندین سال آشنایی، ارتباط نزدیکی مابین آنها ایجاد و به تدریج اطلاعات دقیقی از سوی مالباخته در خصوص وضعیت مالی، محل سکونت، شغل همسر، تعداد اعضای خانواده، نگهداری طلا و جواهرات در داخل منزل و... ، در اختیار شکوه و الهام قرار می گیرد.
شکوه و الهام در خصوص نحوه دسترسی به رمز درب آپارتمان نیز عنوان داشتند که در چندین نوبت و در زمان حضور مالباخته در آرایشگاه، اعضای خانواده مالباخته به درب منزل وی مراجعه و او نیز طی تماس تلفنی و در حضور آنها، اقدام به دادن رمز درب آپارتمان خود نموده که طی گذشت مدت زمانی کوتاه ، شکوه و الهام از ثابت بودن رمز درب آپارتمان و عدم تغییر رمز اطمینان کسب کرده بودند.
سرهنگ محمد اشراقی رییس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه اعلام این خبر با اشاره به دستگیری تعدادی از افراد به اتهام خرید اموال مسروقه و کشف مقادیری از طلا و جواهرات مسروقه از داخل مخفیگاه متهمان، افزود: با توجه به اعترافات صریح متهمان، قرار قانونی برای هر چهار متهم پرونده صادر و متهمان جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد