خاطرات دکتر علی لاریجانی - قسمت 22

دوشنبه 25 بهمن 1372 بعد از سحر نخوابیدم و به محل کارم آمدم ; چون برخی کارها مانده بود که باید انجام می شد.

کد خبر: ۴۹۴۷۰

ساعت 7 آقای تابشیان قائم مقام آقای محمد هاشمی تماس گرفت و گفت برای معارفه اولیه با معاونان ساعت 2 بعدازظهر جلسه ای در صداوسیما گذاشته ایم که آقای محمد هاشمی هم حضور دارند.
ساعت 10 آقای میرسلیم به دفتر اینجانب آمدند و قدری صحبت کردیم. معاونان و مشاوران در اتاق جلسات نشسته بودند.
در خدمت ایشان به اتاق جلسات رفتیم. من ضمن خوشامدگویی به جناب میرسلیم ، گزارشی از وضع وزارت ارشاد ارائه کردم و تک تک معاونان و مشاوران را معرفی کردم.
در هنگام معرفی ، اهم کارهای آنان را که در این یک سال و اندی انجام داده اند و یا در دست اقدام دارند ، بیان کردم تا دورنمایی از کار برای آقای مهندس میرسلیم ترسیم شود.
به همین دلیل جلسه طولانی شد ، چون مجموعه معاونان و مشاوران و مدیران کل مستقل ، حدود 25 نفر می شدند.
شاید حدود 2 ساعت کار طول کشید. آقای میرسلیم هم نکات مختصری بیان کرد.
از این ساعت ، وزارت ارشاد را تقدیم جناب میرسلیم کردم و از دوستان خداحافظی کرده ، به سازمان صداوسیما رفتم.
در حالی که در مسیر راه در فکر بودم که کار گسترده و سخت است و جز با عنایت خداوند این مسیر هموار نمی شود و بارها با خود زمزمه کردم رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق.
جلسه معاونان با حضور آقای محمد هاشمی بود. جناب محمد هاشمی خدماتی را که در این سالها انجام داده بودند بیان کردند.
قدری ناراحت به نظر می رسید. در ضمن معاونان سازمان را نیز معرفی کردند.
آقای تابشیان قائم مقام هم درباره مسائل فنی سازمان گزارش دادند.
من هم از مقام محمود ، آقای محمد هاشمی و خدمات دوستان تعریف و تمجید کردم و جلسه خاتمه یافت.
محمد هاشمی انصافا آدم ارزشمندی است. او علاوه بر آن که به آقای هاشمی بزرگ منتسب است خودش فی نفسه هم شخصیت قابل طرحی دارد و از زیرکی های خاص این خانواده ، نصیب برده.
پیش از انقلاب و در جمع دانشجویان ایرانی مقیم امریکا تقریبا محور بوده است و از همان زمان عبارت «محمد پدر» روی او مانده است ، عبارتی که از جایگاه ویژه او حکایت می کند.
به اتفاق او به اتاق رئیس سازمان رفتیم. در آنجا نیز توضیحات مختصری داد.
گاوصندوق کوچکی داشتند که چند عدد سکه در آن بود; آن را هم تحویل داد و از نظم و ترتیب کار در صداوسیما نکاتی بیان کرد; ولی آثار گلایه از چهره و بیانش هویدا بود. بعد از ساعتی خداحافظی کرد.
او را بدرقه کردم و از این ساعت ، کار من در صداوسیما آغاز شد. در اتاقی شیشه ای ! اصلا این ساختمان در صداوسیما به ساختمان شیشه ای مشهور است.
آقای ارژمند ، رئیس دفتر ، آمد تا مذاکره ای داشته باشیم.
او فرد خوش خلقی است. درباره ساختار و چارت تشکیلاتی سازمان سوال کردم.
او ضمن توضیحات خود ، نحوه گردش کار در حوزه ریاست سازمان را بیان کرد.
در توضیحات ایشان معلوم شد کار در معاونت های فنی سازمان ، یعنی معاونت طرح و توسعه فنی و معاونت بهره برداری فنی که به ترتیب آقای مهندس احمدی علی آبادی و آقای مهندس حسینی طباطبایی مسوولیت آن را بر عهده دارند تحت نظارت قائم مقام ، آقای تابشیان است.
تمایل داشت راجع به آینده کار نظر دهم. به او گفتم شما طبق روال گذشته به کارتان ادامه دهید تا در روزهای آینده با شما نیز صحبت کنم.
در ضمن برنامه ای برای بازدید من از معاونت ها در نظر بگیرید و تا فردا آن را بدهید; چون در اولین گام می خواهم از نزدیک با بخشهای مختلف سازمان آشنا شوم.
بعد از خداحافظی با آقای ارژمند ، آقای تابشیان با من ملاقات کرد. ایشان توضیحاتی درباره صداوسیما و سختی کار و مشکلات موجود از نظر منابع ارزی و ریالی بیان کرد.
ظاهرا امسال نتوانسته اند بیشتر از 6 5 میلیون دلار ، برای تجهیزات و قطعات و مواد خام نظیر فیلم و ویدئو هزینه کنند و این موضوع به سازمان صداوسیما که تقریبا همه تجهیزات را وارد می کند ، صدمه جدی خواهد زد.
ایشان توضیحاتی درباره تقسیم کار رئیس و قائم مقام در دوران آقای هاشمی بیان کرد.
همچنین از اداره برخی کمیسیون ها توسط خودش ، مطالبی گفت. به ایشان هم توصیه کردم طبق روال گذشته به کار خود ادامه دهد تا ببینم چه می شود.
بعد از این ملاقات ، به طبقه بالای اتاق رفتم. اتاق رئیس سازمان در مقایسه با اتاق وزیر ارشاد ، خیلی شیک تر و وسیع تر و با امکانات بیشتری است.
یک ربع طول کشید تا همه زوایای آن را ببینم. کتابخانه مختصری هم دارد. قدری به کتابها پرداختم.
بیشتر کتابها از انتشارات سروش یا کتابهای اهدایی بود. در کمدها زونکن هایی از کارهای جاری سازمان قرار داشت. معلوم است آقای محمد هاشمی در این امور نظم خوبی داشته است.
یکی از زونکن ها مربوط به دستورات و مکاتبات با مقام رهبری بود. آن را برداشتم و ورق زدم.
نکات جالبی داشت و از خلال آن ، دغدغه های مقام رهبری در زمینه های فرهنگی و هنری که از گذشته مطرح کرده بودند ، کاملا قابل دریافت بود.
به ذهنم رسید براساس دغدغه های گذشته مقام رهبری و عناوین مطالبی که در مورد حرکت آینده صداوسیما در حکم اینجانب ذکر فرموده اند ، کمیسیونی تشکیل دهم و دقیقا آنها را احصاؤ و برای آن برنامه ریزی کنم.
موضوع را تلفنی به آقای ارژمند گفتم که در این زمینه به من پیشنهاد بدهد تا در طول مدت بازدید از بخشهای مختلف صداوسیما، در این زمینه کار را آغاز کنم.
با افطاری مختصری ، جلسه ای را با حضور آقای انوار [معاون سینمایی وزارت ارشاد] و آقای سید محمد بهشتی [مدیرعامل بنیاد فارابی] و آقای محمد مهدی حیدریان [مدیرکل نظارت و ارزشیابی معاونت سینمایی وزارت ارشاد] ترتیب دادم.
آنها همگی سابقه کار طولانی در صداوسیما دارند و از اوایل انقلاب در صداوسیما بوده اند و بعد به وزارت ارشاد رفته اند.
بحث درباره سیستم تولید سیما در سازمان مطرح شد که اصولا ادامه این روش تولید دولتی ، کار معقولی است یا خیر.
این که چگونه می توان سیستم را عوض کرد ، بحثی طولانی را می طلبید. مساله این بود که تولید در صداوسیما با مدیریت مالی دولتی انجام می شود و فاصله قیمت کار تولیدی در خارج صداوسیما و سیستم دولتی داخلی ، بسیار متفاوت است و همین موضوع ، در کارمندان بی علاقگی ایجاد کرده است.
از طرفی این گونه کار در صداوسیما حجم نیروی انسانی را زیاد کرده و بازدهی کار را کم ; به نحوی که تولید یک سریال تاریخی ، گاه پنج سال طول می کشد! به دوستان گفتم شما روی این مساله فکر کنید و پیشنهاد خود را به من بدهید.
امشب به محض این که به منزل رسیدم ، تلفن زنگ زد.
پشت خط ، از دفتر مقام رهبری بودند و گفتند ایشان می خواهند با شما صحبت کنند. ایشان ضمن احوالپرسی ، جویای شروع کار من شدند. توضیحات مختصری دادم. چند نکته را متذکر شدند:
1 - مراقبت ویژه در برنامه های شبکه های رادیو و تلویزیون ، تا در دوران تغییر مدیریت ، اشکالی بروز نکند.
2- به کارگیری نیروهای متعهد و فرهنگی.در این زمینه ، از افرادی نظیر آقای پورنجاتی یاد کردند.
3- برنامه ریزی برای آینده سازمان را با جدیت دنبال کنم.
4- بودجه سازمان با دقت دنبال شود و کاستی آن را برطرف کنم.
5- با توجه به حکم انتصاب ، خیلی ها از این انتخاب تقدیر کردند و منتظر اقدام هستند لذا ضمن مصاحبه ای ، وضع فعلی و برنامه های آینده را شرح دهم.