گزارشی از مجموعه تلویزیونی «منظومه آتش»

همه چیز درخدمت باورپذیری مخاطب

با توجه به شرایط اقلیمی مناطق صنعتی- تجاری، سختی‌ها و مصیبت‌های گوناگونی در راه تولید و گاه اکتشاف فرآورده و محصول صنعتی برای فعالان در آن عرصه رقم می‌خورد. نمایش رنج‌ها و تلاش‌های صنعتگران در راه تولید با محوریت درام می‌تواند بخشی از این فعالیت‌ها را در معرض قضاوت بیننده تلویزیونی قرار دهد. این روزها خبرهای مسرت‌بخشی از اکتشاف چاه‌های نفت و گاز از منطقه پارس جنوبی می‌شنویم.
کد خبر: ۴۷۹۹۳۸

«منظومه آتش» مجموعه تلویزیونی است که هر شب ساعت 21 و تکرار آن، روز بعد ساعت 15:15 از شبکه «شما» پخش می‌شود. این سریال داستان مهندسی جوان است که در منطقه عسلویه در 2 جبهه کار و زندگی شخصی با مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند. در مجالی کوتاه با برخی دست‌اندرکاران این مجموعه تلویزیونی همسخن شدیم.

از نیروهای بومی بهره بردیم

حسین سیدزاده، تهیه‌کننده سریال منظومه آتش می‌گوید: در ارتباط با توانمندی منطقه پارس جنوبی، که طرح عظیم ملی است، قرار شد سریالی در آن منطقه بسازیم. بر این اساس، طرحی به سیمای مرکز بوشهر ارائه کردیم که پس از تصویب طرح در مرکز امور استان‌ها، نگارش فیلمنامه آغاز شد. کار نگارش و بازنویسی 8 ماه زمان برد. پس از اخذ مجوز، تولید سریال آغاز شد.

وی می‌افزاید: در این سریال سعی کردیم از نیروهایی بهره ببریم که خودشان از بچه‌های جنوب باشند. به طور مثال موسیقی سریال را آقای ستار اورکی ساختند که اهوازی هستند.

اتفاق‌های منظومه آتش در 2 جغرافیای جنوب و تهران رخ می‌دهد. تهیه‌کننده در ارتباط با این دوتکـه‌شدن روند داستان و اهمیت دادن به شاخصه‌های بومی معتقد است: شخصیت‌محوری ما مهندس جوانی است که از تهران به عسلویه می‌آید و در آنجا پروژه‌اش با مشکل مواجه می‌شود. در شب عروسی به مراسم نمی‌رسد که این قضیه برای او مشکلاتی رقم می‌زند. ساختار داستان سریال به شکلی طراحی شده که مهندس جوان، هم در محل کارش در عسلویه و هم کنار خانواده خود در تهران با معضلاتی دست و پنجه نرم می‌کند. کاری که ما در گزینش بازیگران انجام دادیم، این بود که بازیگران بومی و تهرانی جای خودشان ایفای نقش کردند. حدود 75 درصد از رخدادهای داستان در بوشهر می‌گذرد و 25 درصد در تهران سرو‌شکل می‌گیرد.

تهیه‌کننده سریال در ارتباط با گزینش کارگردان و نحوه پخش این مجموعه داستانی در ادامه می‌افزاید: با مشورت‌هایی که انجام دادیم، یکی از دوستان که در تهران بود، متولی را به ما معرفی کرد. کارگردان پس از مطالعه طرح فیلمنامه و سیناپس‌ها، آمادگی خود را برای همکاری با ما اعلام کردند. ما از شیوه کار و رفتار ایشان رضایت داشتیم. کارگردان تلاش کرد با توجه به برآورد، سریال را بخوبی جمع کند.

وی بیان می‌کند: در این سریال حدود 205 بازیگر مطرح سینما و تلویزیون همچون ثریا قاسمی، حسن جوهرچی، مهدی امینی‌خواه، آرام جعفری، نسرین غلامی، شهنام شهابی، اسفندیار مهرتاش، محمدرضا نوروزی و... همچنین حدود 50 بازیگر بوشهری در یک سکانس تا 150 سکانس نقش‌آفرینی کردند.

مسافری از جنوب

ستار اورکی، آهنگساز منظومه آتش در ارتباط با موسیقی مجموعه می‌گوید: برای بخش‌هایی که داستان در عسلویه می‌گذرد، موسیقی جنوبی ساختم. از آنجا که خودم بچه اهواز هستم، با آن جغرافیا مانوس و آشنا هستم. به هر روی آن موسیقی‌ای را که آنجا رایج است و می‌توانست با محیط سازگار باشد، طوری که نه از کار بیرون بزند و نه آنقدر تهی و درونی باشد برای این بخش از داستان آماده کردم که به نظرم به محتوا و مفهوم سریال هم نزدیک است. برای قسمت‌های تهران هم یک موسیقی شیک شهری به سبک پاپ کارکردم. موسیقی این سریال به طور کامل آکوستیک و با ارکستر آماده شده است.

نقطه پیوند تماشاگر با سریال عنوان‌بندی آن است. آهنگساز منظومه آتش، درباره شکل‌گیری موسیقی عنوان‌بندی می‌گوید: این بخش از موسیقی به طور کامل براساس تصاویر ساخته شد. موسیقی متن اثر هم نشات گرفته از همین موسیقی عنوان‌بندی است. یعنی به گونه‌ای موسیقی متن و عنوان‌بندی با هم آمیخته شده‌اند. البته در موسیقی عنوان‌بندی از ملودی‌های جنوبی بهره نبردیم که این موضوع هم دلیل دارد. چون بیشتر داستان در تهران می‌گذرد. در بخش جنوب، رخداد‌های داستانی آنچنان محوریت ندارند. اگر به قصه دقیق شوید، می‌بینید سیامک، مهناز و سیاوش از تهران به جنوب می‌روند. مادر از تهران با بچه‌هایش در جنوب ارتباط برقرار می‌کند در واقع داستان به نوعی بر این آدم‌هایی که ساکن تهران هستند، متمرکز است. حالا داستان این آدم‌ها یک سری شاخه و برگ‌هایی دارد که در جنوب به مسیر حرکت آنها افزوده می‌شود.

بخش‌هایی از موسیقی این سریال با کمک خواننده کُر، رنگ و لعاب ویژه‌ای پیدا کرده است. اورکی در ارتباط با ضرورت استفاده از کُر در موسیقی متن می‌گوید: خواننده کر سریال خانم سارا علی‌پور است. بهره بردن از کُر در موسیقی کاملا سلیقه‌ای است. برخی مواقع، آهنگساز تسلیم میل کارگردان است یعنی کارگردان به عنوان رهبر گروه فیلمسازی متذکر می‌شود که به فرض برای شخصیت‌پردازی در موسیقی از کُر استفاده شود.

خودم نیز استفاده از صدای سوپرانو در موسیقی را می‌پسندم. این موضوع استفاده از کُر فقط مختص ایران نیست و در تمام دنیا وجود دارد. برای فیلم «ریسمان باز» در جشنواره هامبورگ حضور داشتم. فیلم‌های زیادی از ترکیه و آلمان دیدم که از کُر در موسیقی خود بهره برده بودند. البته استفاده از کُر به فضای داستان نیز مرتبط است.

آهنگساز باید مختصر و مفید از آوای سوپرانو بهره ببرد. به هر حال ما ناچاریم برخی مواقع از کُر در موسیقی استفاده کنیم، چون امکانات خیلی گسترده‌ای برای ساخت آهنگ نداریم. شما به سازبندی‌ها هم که نگاه کنید وضعیت ما را نشان می‌دهد. فلوت، فلوت باس، زهی، اغلب در سازبندی‌های ما حضور پررنگ‌تری دارند. گاهی اوقات لازم است برای شخصیت‌پردازی در موسیقی از کُر استفاده کنیم. هرچند در این مسیر، میل و نظر کارگردان هم نقش اصلی را ایفا می‌کند.

زیستن با واقعیت

باورپذیری، اصلی مهم در سر و سامان دادن یک اثر داستانی است. این مهم چه در نوع ارائه شخصیت توسط بازیگر و چه در انتخاب درست مکان زندگی آدم‌های داستان و نوع پوشش و عملکرد آنها در محیطی که در آن تنفس می‌کنند، نقش بسزایی ایفا می‌کند. هادی قمیشی در سریال منظومه ‌آتش ردای مهندس شمس را تن کرده است. وی علاوه بر ایفای نقش، طراحی صحنه و لباس سکانس‌های جنوب این سریال را نیز انجام داده است.

قمیشی شیوه پیوند خود را به گروه منظومه آتش این‌ گونه شفاف می‌کند: از طرف کارگردان 2 سال پیش برای بازی و کار طراحی صحنه و لباس دعوت شدم. به عنوان طراح صحنه و لباس یک ماه بیشتر در خدمت دوستان نبودم، به علت مشکلی که برایم به وجود آمد نتوانستم کار طراحی را ادامه دهم و فقط به بازیگری پرداختم.

در بازبینی لوکیشن که خدمت دوستان در عسلویه بودیم با مجموعه مهندس‌های شرکت پارس جنوبی آشنا شدم و به نوعی از کم و کیف کار آنان باخبر شدم. در ارتباط با ویژگی و شاخصه‌های نقش خودم با دوستان مهندس آنجا مشورت می‌کردم. شمس در این سریال مهندس احداث پالایشگاه است. درون داستان هم متوجه می‌شویم اینها در حال احداث پایگاه جدیدی هستند که اتفاقات خاصی در مسیر کاری آنها می‌افتد. روی شرایط و رویه کاری آدم‌هایی که در آن منطقه فعالیت می‌کردند، مقداری تحقیق کردم تا مهندس شمس را منطبق با واقعیت نشان دهم.

قمیشی درباره حضور بازیگران و آدم‌های بومی در کنار افراد حرفه‌ای می‌گوید: بازیگران بومی بیشتر از بچه‌های تئاتر بوشهر بودند و به نظرم خیلی خوب از عهده نقش‌های خود بر آمدند. برخی دوستانی که در عسلویه مشغول به کار بودند، لطف کردند به عنوان هنرور با ما همراه شدند. در چند سکانسی که جلسات کارشناسی در قصه طراحی شده بود، تعدادی از دوستان و مهندسان شاغل در عسلویه هم حضور داشتند.

به هر حال کار کردن با این طیف از دوستان یک سری مشکلاتی را به طور طبیعی دارد، مثل برداشت‌های متعدد و طولانی شدن زمان تصویربرداری‌، ولی قبل از این که دوستان جلوی دوربین حاضر شوند هم بنده و هم آقای جوهرچی با آنها صحبت می‌کردیم و راهنمایی‌های لازم را انجام می‌دادیم تا راه بیفتند و هنگام تصویربرداری خیلی با مشکل مواجه نشوند، چون اضطراب داشتند.

قمیشی آماده‌سازی لوکیشن‌ها و شیوه کار طراحی خود را چنین شرح می‌دهد: یک ماهی که خدمت دوستان در جنوب بودم امور صحنه و لباس را آنجا سر و شکل دادم.

در طراحی همیشه سعی دارم به واقعیت نزدیک شوم یعنی تغییرات زیادی اعمال نمی‌کنم تا تماشاگر وقتی صحنه‌ها را می‌بیند، حس واقعی خود را نسبت به آن جغرافیا و فضا داشته باشد. به طور معمول خودم را دخیل نمی‌کنم که با تغییرات خاص حضور طراح بیشتر حس شود. همیشه منطبق با واقعیت پیش آمده‌ام.

قمیشی روند سریال‌سازی در مراکز استان‌ها را چنین ارزیابی می‌کند: من پیش از این، تجربه کار در مراکز استانی را داشتم. خودم برای مرکز کرمان سریالی ساختم. شما در مراکز استان‌ها با شرایط سخت و امکانات کمتری مواجه هستید. بضاعت استان‌ها متاسفانه اندک است. جا دارد همین جا از طرف بنده بنویسید که واقعا باید به مراکز استان‌ها رسیدگی بیشتری شود، چون به لحاظ حضور نیروهای بومی و بازیگران محلی شرایط مناسبی برای همکاری فراهم است.

قاب‌های بدلی

منظومه آتش در 2 جغرافیای جنوب و پایتخت می‌گذرد. هر یک از این مناطق از منظر بافت تصویری ویژگی‌های خاصی می‌طلبد، مرتضی غفوری، تصویربردار سریال نگاه خود را به این دو جغرافیای متفاوت چنین شرح می‌دهد: در بخش جنوب به خاطر فضای پر حرارت آن منطقه سعی کردیم تصویر را گرم‌تر بگیریم، چون می‌خواستیم گرما را به بیننده منتقل کنیم. بخش تهران را خیلی معمولی و اندکی شیک‌تر گرفتیم. صحنه‌های داخلی تهران را چه در قاب‌بندی و چه در نورپردازی می‌خواستیم نسبت به صحنه‌های جنوب جذاب و پررنگ و لعاب‌تر درآید.

بهره بردن از نورهای آبی برای سکانس‌های شب یک امر عادی جهت پوشش دادن صحنه‌های شبانه است که گاه این نورهای غلو شده با واقعیت منافات داشته و زیاد به دیده مخاطب خوشایند نیست. غفوری ضرورت نورهای آبی را این‌گونه شرح می‌دهد: خودم به نورهای آبی علاقه بسیار دارم و در همه کارهایم بهره می‌برم. البته خیلی از همکارانم استفاده این شکلی از نور آبی را نمی‌پسندند. در کل امضای کار من با همین نورهای آبی است. منظومه آتش قرار بود از یک فیلتری رد شود که حس سینمایی‌تری القا کند. ابتدای کار توافق کردیم تصاویر را بشدت خوش رنگ و لعاب‌تر بگیریم. وقتی تصاویر از آن فیلتر رد می‌شود رنگ‌ها افت کرده و به کیفیت مطلوب می‌رسد. الان چنین اتفاقی نیفتاده، به همین علت رنگ‌ها خیلی بد و فاقد کیفیت است.

لایه‌های پنهان شخصیت دلیل پذیرش بازی‌ام شد

مجید سعیدی، بازیگر نقش منصور شایقی در مجموعه منظومه آتش می‌گوید: پس از مطالعه فیلمنامه، به دلیل وجود لایه‌های پنهان در کاراکتر منصور در تقابل با شخصیت مهندس پارسا، همکاری با این گروه را پذیرفتم و تصور می‌کنم بخش قابل توجهی از آنچه در فیلمنامه اولیه بود، در مرحله تولید به اجرا در آمد.

سعیدی ادامه می‌دهد: همچنین حضور حسن جوهرچی به عنوان پارتنر این نقش به پرورش بهتر کاراکتر منصور و پیشبرد داستان کمک بسیاری کرد.

مرضیه کریمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها