
این جملات عاشقانه را یکی از جانبازان قطع نخاعی در دیدار اخیر با رهبر معظم انقلاب بر زبان راند. در این دیدار دهها نفر از جانبازان قطع نخاعی و نخاعی ـ گردنی روی ویلچر و تخت به نمایندگی از 2570 جانباز قطع نخاعی در حسنیه امام خمینی(ره) حاضر شدند تا با رهبر و مقتدایشان تجدید میثاق کنند و بگویند که رهبرا ما هنوز هستیم و باز هم حاضریم در دفاع از ارزشهای انقلاب اسلامی و دستاوردهای دفاع مقدس تا آخرین قطره خون خود ایستادگی نماییم.
آنها آمدند با صدای بلند بگویند اگرچه پای حرکت نداریم اما روحمان و وجودمان انقلابیتر و مبارزتر از همیشه است و تا زندهایم باز هم جانبازی خواهیم کرد و اجازه نخواهیم داد میراث خواران میراثها و آرمانهای انقلاب را بر باد دهند.
راستی جز این است که قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری؛ رهبری که خود جانباز است، قدر جانباز را میشناسد و میداند که جانبازی و ایثار و عشقبازی یعنی چه.
راستی چه زیبا و عارفانه رهبر جانباز با جانبازانی که اشک شوق دیدار با یار در چشمانشان حلقه زده بود، مصافحهو دیده بوسی و احوالپرسی و دلجویی میکردند.
راستی چه فرقی است بین آن 2570 انسان پاک و نیمه جان داده و بزرگمرد و این چند نفر حقیر و چند نفرهای گذشته و آینده که بویی از پاکی و انسانیت و مردانگی نبردهاند. این چند نفری که در سایه فداکاریها و مبارزات و جانبازیها و عشقبازیهای آن ابرمردان روزگار، به جان و مال و عرض مردم ناجوانمردانه شبیخون زدهاند و خواهند زد.
آیا مفهوم حقیقی پاکی و پاکدامنی را جز این است که بایستی در قاموس بلند و عارفانه این از خودگذشتگان و جان برکفان جستجو کرد، نه در میان فریادها و هیاهوهای سیاسی سیاسیون و سیاست بازان و مردم فریبان.
آیا این چند نفرهایی که دست خود را در جیب مردم نجیب ایران بردهاند و حامیان و پشتیبانان آنان چگونه جرات خواهند کرد سرخود را بالا بگیرند و به روی آن 2570 انسان بزرگ و ملت شریف ایران نگاه کنند. اصولا چه پاسخی در پیشگاه شهیدان به خون خفته و خدای شهیدان خواهند داشت؟
آیا این چند نفرهایی که همواره تمام فکر و ذکرشان دست اندازی به بیت المال مسلمین بوده، از تماشای تصاویر و صحنههای تاریخی و به یادماندنی دیدار جانبازان با یار و مقتدایشان و زمزمههای عاشقانه شان با او، چیزی فهمیدند و درک کردند؟
آیا این چند نفرهایی که به همراه حامیان و مدافعانشان همه ذکر و ایمان و همت و جهاد و شعارشان فقط در کلمه اختلاس و زراندوزی خلاصه میشود، مفهوم شرم و حیا در مقابل اشکهای پاک ناشی از دردهای سی ساله و جانفرسای مردانی که فقط میتوانند چشمان خود را به حرکت در آورند، درک میکنند؟
آیا آنهایی که دست و دامانشان به آن اختلاس عظیم آلوده است یا در سایه مسوولیت و مدیریت ناکارآمد و ضعیفشان زمینههای اینگونه چپاولها و خیانتها و مفسدهها فراهم گردیده، نباید به احترام آن جانبازان و جان برکفانی که سالهاست صندلی چرخدارشان را ترک نکردهاند، صندلی ریاست نامیمون خود را ترک کرده و از شهیدان زنده و ملت شهیدپرورمان عذرخواهی کنند؟
و کلام آخر اینکه باید ترسید از روزی که آه پرسوز و آتشین آن جانبازی که حتی یارای سخن گفتن هم ندارد، دامان ننگین اختلاسگران و مفسدان اقتصادی و یاران آنان را بگیرد و دودمانشان را بر باد دهد.
وبلاگ شخصی محمد یزدیزاده
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران:
محمدرضا مهدوی در گفتوگو با «جامجم»: