سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
از همان سالهای دور چندین نفر بودند که در قالب فروشگاهی فرهنگی کار نشر و تولید موسیقی را بر عهده داشتند که با قد علم کردن در مقابل همه موانع و مشکلات نشر، همچنان سر پا ایستادهاند و در اشاعه فرهنگ موسیقایی فعالیت میکنند.
مرکز موسیقی بتهوون قدیمیترین فروشگاه موسیقی در ایران است که در سال ۱۳۳۲ و با نام صفحهفروشی بتهوون به دست برادران چمنآرا دایر شد و طی 58 سال حضور مستمر توانسته آثاری ماندگار در موسیقی از هنرمندان این عرصه تولید کند. این مرکز هماکنون با مدیریت بابک چمنآرا و دارا بودن زیرمجموعهای چون آوای خورشید همانند گذشته به راه خود در زمینه نشر موسیقی ادامه میدهد.
بتهوون از آغاز تا به امروز چه هدفی را در پیش داشته است؟
من سال1332 که این مرکز دایر شده، متولد نشده بودم که بدانم پدرم و عمههایم چه اهدافی برای این فروشگاه فرهنگی داشتند ولی نتیجه کار در این سالها در فرهنگ جامعه مشخص است ولی از زمانی که تصمیمگیری در بتهوون با من بوده قبل از هر چیز سعی کردیم با تمام شرایط اقتصادی و فرهنگی جامعه بمانیم و هدف اصلی، کار فرهنگی بوده است. در یک برهه زمانی بعد از انقلاب، ما شرکت تولیدی و تولیدکننده نبودیم و یک خلأ 20 ساله در کار رخ داد تا اینکه سال 83 موسسه آوای خورشید در زیرمجموعه بتهوون شروع به کار کرد و توانستیم با سلیقه خودمان و با هدفی که بتهوون داشت موسیقی تولید کنیم و در نهایت منجر به این شد که سلیقه خودمان را هم روی ویترین فروشگاه خودمان و هم بقیه فروشگاهها بیاوریم و از این طریق تاثیرگذار باشیم.
ما همیشه با عنوان مرکز موسیقی بتهوون روبهرو بودیم تا فروشگاه و این تصور وجود دارد که بتهوون علاوه بر کار نشر به عنوان یک مرکز خصوصی، در کنار مراکز دولتی تصمیمگیری خصوصی برای موسیقی نیز انجام میدهد.
من دوست دارم همیشه مستقل باشم و این جزو شاخصههایی است که بتهوون همیشه داشته. من هیچ ادعای سیاستگذاری در کنار سایر سازمانها و ارگانها ندارم چرا که ایده خودم را دارم و به واسطه شناختم از موسیقی و ارتباطی که با مخاطب دارم، برداشت متفاوتتری نسبت به کاری که منتشر میکنم، دارم.
نشر موسیقی همیشه با مشکلاتی از جمله مجوز، کپیرایت، افزایش قیمت، عدم بازگشت مالی و... مواجه بوده که شاید این مشکلات در دیگر حوزههای هنر کمتر دیده شود.
به نظرم موسیقی را باید با موسیقی مقایسه کرد چرا که ناشرین، مخاطبین و هنرمندان هر حوزه متفاوت هستند. البته میدانم ما نسبت به بقیه شاخههای هنر چه مشکلاتی داریم. مساله قیمت یک بخش مشکلات نشر است.در زمان انقلاب هیچ شرکتی وجود نداشت و هیچ موسسه و وزارتخانهای نمیدانست به چه کسی و به چه شیوهای مجوز دهد و این در حالی بود که نیاز به شنیدن موسیقی وجود داشت. در آن زمان کاست تازه وارد شده بود، صفحه، آخر عمرش بود و به خاطر شرایط موجود،موزیک کپی کردن یک رسالت و کار خیر بود چرا که فروشگاههای زیادی در اوایل دهه 60 وجود نداشت که جوابگوی همه مخاطبین باشد. بر این اساس همه وظیفه خود میدانستند که برای انتقال و شنیده شدن موسیقی خوب آن را کپی کنند.
در آن زمان کپی کردن کارهای چاووش و گلها و ارائه آن به دیگری بسیار کار پسندیدهای بود اما در اواسط دهه 60 یک ادارهای در ارشاد دایر شد که وظیفهاش صدور مجوز به کاستها و کنسرتهای موسیقی بود. در این میان نیز چند شرکت و فروشگاه مجوز پروانه کار گرفتند و نشر و تولید موسیقی رسمی شد و به نوعی چرخه صنعت راه افتاد، اما همه یادشان رفت به مردم بگویند کاست را دیگر کپی نکنید.
این ماجرا تا زمان آمدن سیدی ادامه یافت. در اواسط دهه 70 ، کپی کردن سیدی گران بود اما امروزه با آمدن وسایل پیشرفته، کار راحتتر شده وهمچنان این رویه به شیوههای چون دانلود موسیقی از اینترنت و... ادامه دارد بدون اینکه در نظر گرفته شود پولی که برای خرید سیدی پرداخت میشود فقط برای استفاده از همان یک اثر است و این در قانون و در منطق عین دزدی است. حال این موسیقی در رسانه یا در مدرسه برای یک مراسم خاص، آسانسور، کافیشاپ و یا ماشین و هر جای دیگری پخش شود، استفاده از مال غیر است و این مشکلترین ماجرای ما در نشر است.
وقتی برای یک کار موسیقی مجوز گرفته و در بازار پخش میشود باید فروش رود تا جبران هزینهها، خدمات، زمان و عمری شود که همه دستاندرکاران مجموعه اعم از ناشر، آهنگساز، خواننده، ترانهسرا و... برای آن زحمت کشیدهاند.
همیشه این سوال مطرح است که آیا برای یک کاست کمتر از گندم و نان زحمت کشیده شده؟ اما متاسفانه آنها را نمیشود کپی کرد ولی موسیقی را میتوان.
چمنآرا: به نظرم اگر فردی بخواهد اثری را گوش کند باید با آن کار از نظر عکس روی جلد، قطعات و... آشنا باشد پس باید آن را به طور اوریجینال (اصلی) بخرد و گوش کند
به طور کلی میتوان گفت که اصل ماجرا ریشه فرهنگی دارد. در همه جای دنیا وقتی کنسرتی برگزار میشود شهرداری به برگزارکنندگان پول میدهد ولی در کشور ما پول میگیرند. در تمام دنیا نیروی انتظامی مدیون تولیدکنندگان فرهنگی هستند که کار فرهنگی خوب انجام میدهند اما ما باید برای انجام کار هنری خوب، پول پرداخت کنیم و این در حالی است که برگزارکنندگان برنامههای فرهنگی کار بزرگی انجام میدهند و برای ساعتها مردم را از انجام کارهای نامناسب، دیدن شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای و... دور و به سالنهای موسیقی، تئاتر و سینما دعوت میکنند.
در زمینه نشر، یارانهای دریافت میکنید؟
این اتفاق در سالهای قبل که اصل 44 وجود نداشت، قرار بود بیفتد. ولی عدم پرداخت کمک مالی از معدود بخشهای اصل 44 است که اجرا میشود! هماکنون وزارت ارشاد و دولت نمیتواند این کمک را بکند و طبق قانونی که ما به آن احترام میگذاریم، نمیتوانیم این توقع را از کسی داشته باشیم ولی سیاستهای فرهنگی و کلان دولت میتواند کمکهایی را بدهد.
به طوری که میتوانند صفحاتی را از روزنامهها برای معرفی کار به ما اختصاص دهند یا به صورت صنفی بتوانیم کادرهایی برای تبلیغ داشته باشیم. شهرداری هم شاید بتواند بیلبوردهایی را در اختیار ما قرار دهد.
قیمتگذاری کارها بر چه اساسی است آیا ناشر و خود هنرمند تعیینکننده است و یا طبق یک بخشنامه خاص قیمتگذاری صورت میگیرد؟
بخشنامهای وجود ندارد و هیچ قانون و قاعدهای هم نیست. همیشه یک قیمت پایهای برای یک لوح فشرده بوده و هر تغییری که رخ داده و قیمتی تعیین شده به واسطه تمام شدن وضعیت نامناسب تهیهکننده از نظر مالی بوده.
در سه مرحلهای که قیمت سیدی اضافه شد من و چند ناشر دیگر تصمیم به این افزایش گرفتیم چرا که کارکردن به نوعی غیرممکن بود. البته این قیمت هنوز هم قیمت واقعی یک کالای فرهنگی که با شرایط خاص تولید میشود، نیست بلکه این بالاترین قیمتی است که ما توانستیم با پخش، فروشگاه و مردم کنار بیاییم که در مقابل هم خیلی ریزش مشتری نداشته باشیم.
البته چند سال پیش برخی همکاران ما فکر کردند که اگر قیمت سیدی را ارزان کنند باعث فروش بیشتر میشود ولی آنها هم در این گذر سالها با مشکلاتی که برای همه پیش آمد، متوجه شدند که آن هم تصمیم درستی نبوده و دوباره افزایش قیمت داشتند. به طور کلی ما قیمت سیدی را براساس حداقلها و حداکثرهای هزینه و پرداختهایی که داریم، تعیین میکنیم و ناگفته نماند که بازگشت پول ما خیلی دیر، سود پول ما خیلی کم و فروش کار بالا نیست.
این افزایش قیمت باعث افزایش کپی نمیشود؟
اگر کپی در این سالها بیشتر شده شاید 5 درصد علتش افزایش قیمت باشد چرا که عاملهای دیگری وجود دارد که خیلی در این زمینه دخیل هستند.
به نظرم اگر فردی بخواهد اثری را گوش کند باید با آن کار از نظر عکس روی جلد، قطعات و... آشنا باشد پس باید آن را به طور اوریجینال(اصلی) بخرد و گوش کند.
معتقدم موسیقی فقط آن صدایی نیست که میشنویم. موسیقی سیدی است که دستمان میگیریم، تصویری است که روی جلد آن میبینیم و اطلاعاتی است که در آن میخوانیم. من فقط موسیقی نمیفروشم من فرهنگ میفروشم که بخشی از این فرهنگ، موسیقی است.
آیا میتوان حضور موسیقی پاپ را یکی از عوامل تاثیرگذار در عدم فروش آلبومهای سنتی و کلاسیک و حتی کنسرتها دانست؟
من هیچ تعصبی نسبت به سبک خاصی از موسیقی ندارم. موسیقی پاپ هم یک موسیقی مصرفی است و نمیتوان بر آن ارزشگذاری کرد.
به نظرم مردم همه نوع موسیقی را گوش میدهند و اینکه بگوییم ما مخالف حضور موسیقی پاپ هستیم کاملا غیر منطقی است در هیچ جای دنیا نمیتوان موسیقی پاپ، ورزشهای مردمیتر، خوراکیها و تفریحات مردمیتر را حذف کرد.
موسیقی شامل فرهنگ، سن و سال، جامعه و... میشود اگر فلان کنسرت پاپ 10 سانس پر میشود به خاطر این است که مردم احتیاج به گوش کردن آن دارند پس باید باشد. اما اگر یک برنامه موسیقی اصیل و کلاسیک با مخاطب روبهرو نشد دلیلش این است که در شرایط کنونی مردم آن را نمیخواهند حال ممکن است که شیوه ارائهاش خوب نبوده باشد.
به عقیده من مخالفت با حضور یک ژانر خاص اصلا منطقی نیست. موسیقی پاپ باید در کنار موسیقی اصیل، کلاسیک و... باشد.
چرا ناشران موسیقی ما کار بینالمللی انجام نمیدهند؟
عدم شناخت و ارتباط یکی از دلایل آن است. در دهه 60 که به نظرم بهترین دوره سینما بود چندین فیلم بینالمللی داشتیم که امکان حضور بینالمللی پیدا نکردند.
در زمینه موسیقی، شرکت هرمس بینالمللی است به گونهای که هم آثارش در خارج از کشور منتشر میشود و هم آثار چندین هنرمند خارجی را در کشور تولید میکند.
ما اگر خصوصی و مستقل کار میکنیم باید خودمان تحقیق کنیم و راه بینالمللی شدن را پیدا کنیم. هر چند که بتهوون نیز هماکنون دو کار مشترک با یک شرکت بلژیکی و فرانسوی دارد که قرار است ما در همکاری با آنها یک آلبوم مقامی تنبورنوازی را به طور مشترک منتشر کنیم و در کنار آن نیز یک پروژه مستقل دیگر را در حال انجام داریم.
علاوه بر این ما این امکان را فراهم کردیم که مخاطبان خارجی از روی وبسایت ما قطعات منتشر شده را گوش کنند و بتوانند به صورت تک قطعه و یا آلبوم آن را خریداری نمایند.
امیرسعید بورنگ / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد