سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
فیلم در اکثر موارد در شفافسازی مساله انسانی خود موفق است. همچنین گارسیا در تحریک حس همراهی و البته تفکر مخاطب توانایی زیادی از خود نشان میدهد. یکی از علل این توانایی، دست گذاشتن او روی مسالهای بنیادین و همیشه زنده است که هر مخاطبی در هر نقطه از جهان را به درون خود میبرد؛ یعنی احساس مادر و فرزند بودن. اساسا احساسات غریزی و همچنین احوالات فطری انسان دستمایهای مطمئن برای هر داستانپرداز و فیلمساز است. این کارگردان در فیلمهای پیشین خود و مشخصا «9 زندگی» موفق شده بود که با دست گذاشتن روی روابط و تحلیل احساسات درونی و پیچیدگیهای موقعیت انسان شهری به داستانهای ناب و پرتاثیری در یک فیلم اپیزودیک برسد، که با وجود پراکندگی و کوتاهی داستانها همچنان از یاد نرفتنی است. به نظر میرسد او بیش از هر چیز توانمند است تا با تسلطی که روی داستان کوتاه دارد، برشهای حساس و چالشبرانگیزی از زندگی را نمایان کند.ساختار اساسی فیلم مادر و فرزند هم متکی بر همین نگاه داستان کوتاهی، مختصرگویی و لحظهپروری است، بهطوری که میتوان فیلم را مجموعهای از لحظات تاثیرگذار و به یاد ماندنی دانست، نه ساختاری پیوسته و انداموار.
همین ضعف انداموارگی و پیوستگی داستانی در مادر و فرزند سبب شده است تا فیلم از نظر ساختاری آنچنان محکم به نظر نرسد و تنها یک ایده مضمونی داستانهای آن را کنار هم نگه دارد. آن چیزی که منتقدان و نظریهپردازان سینما از آن به عنوان حس ساختاری(
sense of structure) نام میبرند، به نظر میرسد حلقه مفقوده فیلمهای گارسیاست که بیشتر به وسیله احساساتگرایی جبران میشود.از سوی دیگر بهرغم وجود لحظههای زیبا و دوستداشتنی، شخصیتهای جالب و به یاد ماندنی و احساسات تاثیرگذار، فیلمهای گارسیا و مشخصا مادر و فرزند فاقد پیچیدگیهای دراماتیک هستند و در آنها موضوع بیشتر پررنگ میشود، اتفاقی که مخاطب داستاندوست سینما را با وجود ظرافتهای قابل ستایش راضی نمیکند.
از نکات مهم دیگر فیلمهای گارسیا شناخت او از زنان و خلق روایتها و احساسات زنانه است. این تنها به احساساتگرایی فیلمساز برنمیگردد، بلکه اتفاقا به نوع پرداخت شخصیتهای زن، انتخابهای آنها در روند فیلمنامه و نوع افکار و اعمالشان مربوط میشود. درواقع رودریگو گارسیا با شناخت کافی از جهان زنانه تلاش دارد که آن را از زاویهای واقعیتر و ملموستر ـ بیرون از زاویه نگاه مردانه ـ تحلیل کند و نمایش دهد. در همین مادر و فرزند، 3 زن با تغییرات و لطمههای حسی، انتخابهایی میکنند که با باز شدن درون و احساساتشان قابل درک میشود، به طوری که مخاطبی که تنها از زاویه مردانه زن را تحلیل میکند نهتنها احساس ناآشنایی نمیکند، بلکه موفق به درک و شناخت درون پیچیده زنان داستان میشود. در اکثر این مسائل به نظر میرسد رودریگو بیشتر از آن که وامدار پدرش گابریل باشد، متاثر از ریموند کارور، نویسنده کمینه گرای (مینیمالیست) آمریکایی است. نزدیکی روایتهای سینمایی گارسیا به داستانهای کوتاه کارور از او فیلمسازی ساخته که با نزدیک شدن به آدمهای معمولی و شکافتن درون آنان، منحصر بهفردی و پیچیدگیشان را افشا کند. بر همین اساس با وجود این که فیلم مادر و فرزند، راوی آدمهای معمولی است، اما در عین حال نشانگر شخصیتهایی یگانه و بیمثال است.
علیرضا نراقی / جامجم
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
یک تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سید رضا صدرالحسینی در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد