جزئیاتی از پرونده قتل فجیع پسر جوان به دست مرد معتاد

جنایت در خانه وحشت

زمانی که ماموران پلیس قدم به خانه شهرام گذاشتند و جسد پسر جوان را از خانه او بیرون آوردند دختر عقب‌مانده‌اش شاهد این ماجرا بود. شهرام مرد 40 ساله یک سال قبل جوانی را در خانه‌اش به قتل رسانده و شواهد حاکی از آن است که او را مورد تعرض هم قرار داده و ضربات متعددی بر بدن او وارد کرده است. شهرام قبول دارد که مرتکب قتل شده، اما می‌گوید چاره‌ای به جز این کار نداشته و قصدش از این کار نجات دختر عقب‌مانده‌اش بوده است. نماینده دادستان تهران اما نظر دیگری دارد. او می‌گوید شواهد حاکی از آن است که شهرام قصد تعرض به مرد جوان را داشته و زمانی که با مقاومت او مواجه شد، دست به قتل زد.
کد خبر: ۳۹۵۸۳۹

روشن، نماینده دادستان تهران می‌گوید: یک سال قبل اوایل فروردین ماه دادسرا با خبر شد مردی 21 ساله به نام رامین گم شده است. خانواده رامین بشدت اصرار داشتند که اتفاقی تلخ برای فرزندشان افتاده چراکه او بدون اطلاع خانواده‌اش هیچ کاری نمی‌کرده است و اگر قرار بود شب را بیرون از خانه بماند، حتما اطلاع می‌داد.

پلیس بررسی‌های خود را آغاز کرد و خانواده رامین به ماموران گفتند که می‌دانند پسرشان کجاست و چه کسی او را به دام انداخته است. زمانی که پلیس در آن خانه که متعلق به شهرام متهم پرونده است حاضر شد جسد ملحفه پیچ مرد جوان را پیدا کرد.

شهرام قصد فرار از خانه را داشت که با تلاش پلیس بازداشت شد. او بعد از این ماجرا به قتل رامین اعتراف کرد و گفت که مقتول قصد تعرض به دختر نوجوان و عقب‌افتاده‌اش را داشته و برای این‌که بتواند جلوی این کار را بگیرد دست به قتل زده است.حرف‌های متهم در حالی است که به گفته پزشکی قانونی مرد جوان 15 ضربه چاقو خورده برخی از زخم‌های ایجاد شده در بدن او ناشی از زخم‌های دفاعی است و او قصد داشته در برابر حملات از خود دفاع کند. ضمن این‌که آثار بر جای مانده روی بدن او نشان می‌دهد رامین مورد تعرض قرار گرفته است. بنابراین ادعای متهم مبنی بر این‌که مقتول قصد داشته دختر او را مورد آزار قرار دهد، دروغ است.وی ادامه می‌دهد: این فرد قصد دارد با مطرح کردن ادعا‌های مختلف خود را تبرئه کند و درواقع کار خود را درست نشان دهد در حالی که مدارک نشان می‌دهد عامل حمله خود این مرد بوده است. بررسی سوابق متهم نیز این موضوع را برای ما ثابت کرد چرا که متوجه شدیم او رفتار‌های خشن زیادی با خانواده‌اش داشته است و حتی دخترش به خاطر رفتارهای غیراخلاقی پدرش از دست او شکایت کرده است.

همسر مقتول قصد جدایی از او را داشته و خانواده‌اش عنوان کرده‌اند او بارها مادرش را هم مورد ضرب و جرح قرار داده است.

این مرد رفتار‌های خشن بسیاری داشته و به گفته خانواده‌اش مواد محرک نیز استفاده می‌کرده است. همسرش به ماموران گفته است که او بارها ماده محرک شیشه استفاده کرده و به آزار خانواده‌اش می‌پرداخته است.

بنابراین با توجه به مدارکی که به دادگاه ارائه دادیم از نظر ما این متهم یک مجرم است و از دادگاه تقاضای صدور حکم قانونی نسبت به او را کرده‌ایم.

از دخترم دفاع کردم

گفته‌های نماینده دادستان تهران در حالی است که این مرد منکر تمامی یافته‌های پلیس است و می‌گوید فقط به خاطر دفاع از دخترش این کار را کرده است.

چه مدتی بود که مقتول را می‌شناختی؟

آشنایی ما حتی به 2 ماه هم نمی‌رسید. من با او در پارک آشنا شده بودم.

مقتول سال‌ها از تو کوچک‌تر بوده، بنابراین دوستی شما عجیب بوده است. چرا با او ارتباط برقرار کردی؟

من و او دوست نبودیم و ماجرای آشنایی ما از زمانی آغاز شد که من دختر عقب مانده‌ام را برای تفریح به پارک می‌بردم. در آنجا با این جوان آشنا شدم. او دخترم را تعقیب کرده بود. وقتی از او پرسیدم چرا این کار را کرده به من گفت که دخترم او را با من اشتباه گرفته است. این موضوع باعث شد ما هر روز همدیگر را می‌دیدم تا این‌که روز حادثه حدود ساعت 11 شب بود که من داشتم به خانه می‌رفتم او با من همراه شد.

خب تو می‌توانستی او را به خانه‌ات نبری؟

من گفتم او مهمان است و من نباید این کار را بکنم. با خودم گفتم او حتما می‌خواهد درباره مساله مهمی با من حرف بزند، اما وقتی وارد خانه شد فهمیدم چه نیتی دارد.

چرا وقتی متوجه شدی او را از خانه بیرون نکردی؟

به او گفتم برود قبول نکرد. وقتی واردخانه شد من برایش میوه و شیرینی آوردم و به آشپزخانه رفتم تا کاری انجام دهم. دخترم هم در اتاق خواب بود. یک دفعه متوجه شدم که مرد جوان به اتاق دخترم رفته و قصد آزار او را دارد، عصبانی شدم و به او حمله کردم. چند بار سعی کردم او را از خانه بیرون کنم وقتی نرفت با چاقو زدمش.

مگر می‌شود مردی در خانه کسی آن هم جایی که پدرش وجود دارد تصمیم به تعرض بگیرد؟

متاسفانه مقتول این کار را کرد.

اگر این‌طور است پس چرا آثار تجاوز روی بدن مقتول وجود داشته است؟

نمی‌دانم این چه ادعایی است که پزشکی قانونی هم تایید کرده است. من قصد تعرض به کسی را نداشتم، ضمن این‌که او قصد داشت به دختر من تعرض کند.

اما دختر‌ت چنین چیزی را تایید نکرده است و ضمن این‌که خانواده‌ات گفته‌اند تو مشکلات شدید اخلاقی داری؟

دخترم عقب‌افتاده است و البته من هم اجازه ندادم که او چیزی ببیند. ضمن این‌که گفته‌های خانواده‌ام درست نیست و آنها با من دشمنی دارند.

اگر قصد دفاع از دختر عقب‌مانده‌ات را داشتی چرا بعد از این حادثه به پلیس خبر ندادی و قصد داشتی جسد را از خانه‌ات خارج کنی؟

به خاطر دخترم ناراحت بودم. با خودم می‌گفتم اگر این موضوع مشخص شود و من زندانی شوم دخترم بدبخت می‌شود، چون همسرم حاضر نیست از او نگهداری کند.

اما در حال حاضر همسرت از او نگهداری می‌کند ضمن این‌که اگر تو این موضوع را به پلیس خبر می‌دادی راحت‌تر می‌توانستی این ادعا را ثابت کنی و با توجه به شغلی که داشتی این موضوع را می‌دانستی؟

در آن زمان نمی‌توانستم درست فکر کنم و فقط به این می‌اندیشیدم که دخترم را نجات دهم.

چرا مقتول را پتو پیچ کردی؟

چون دخترم اگر خون می‌دید بشدت می‌ترسید. من هم این کار را کردم که او جسد را نبیند و خون‌ها را پاک کردم.

در مورد گفته‌های خانواده‌ات چه می‌گویی؟

همه اعضای خانواده‌ام با من دشمنی دارند.

فقط پدرها حال مرا درک می‌کنند

پدر مقتول در مورد روزی که پسرش گم شد و تلاشش را برای نجات او آغاز کرد، می‌گوید: امکان نداشت رامین بدون این‌که به من یا مادرش حرفی بزند خانه را ترک کند و شب هم نیاید. آن شب وقتی نیامد من به پارکی که همیشه می‌رفت رفتم و از دوستانش سراغش را گرفتم ضمن این‌که خانواده‌ام موضوع را به پلیس هم اطلاع دادند.

من به سراغ مردی رفتم که دوستانش مشخصاتش را داده بودند. دوستان رامین به من گفته بودند مردی که البته متهم حاضر در دادگاه است او را با خود برد و گفت کار کوچکی دارد.

خانه آن مرد را پیدا کردم و به سراغش رفتم. 2 روز خانه را تحت نظر گرفتم هوا بشدت سرد بود و برای من تعجب‌آور بود که چرا این مرد پنجره‌های خانه‌اش را باز کرده است.

او می‌گوید: من 2 روز خانه را تحت کنترل گرفتم و راه‌های در رو آن را پیدا کردم، وقتی به سراغ شهرام رفتم و زنگ در را زدم گفتم که به دنبال پسرم آمدم. متهم سعی کرد که همه چیز را خیلی عادی جلوه دهد و گفت که اصلا از فرزند من خبر ندارد و گفت که به خانه‌‌اش بروم تا چای بخورم من هم قبول کردم. شهرام که نمی‌دانست باید چه کند وقتی به طبقه سوم رسیدیم به من گفت که نمی‌تواند از من پذیرایی کند چون همسایه‌هایش ناراحت می‌شوند.

این موضوع باعث شد تا من بیشتر شک کنم و به ماموران خبر دهم. زمانی که ماموران آمدند و ما وارد خانه شدیم به محض این‌که از در ورودی داخل رفتم دیدم که جسدی پتو پیچ کنار در است. فهمیدم جسد پسرم است.

این مرد می‌گوید قاتل فرزندش را هرگز نمی‌بخشد: او نه‌تنها فرزندم را کشت، بلکه آبروی خانوادگی من را هم زیر سوال برد. او پسرم را مورد تعرض قرار داده است و واقعیت را هم نمی‌گوید. پسرم انسان بسیار سالمی بود و هرگز رفتاری غیراخلاقی نداشت. این را تحقیقات پلیس هم نشان داده است.

متهم نه‌تنها پسر من را مورد آزار قرار داده، آن طور که در پرونده آمده دختر و همسرش را هم مورد آزار قرار می‌داده است.

او مرد خشنی است که با مصرف شیشه دیگران را آزار می‌دهد و من او را به خاطر قتل فرزندم نمی‌بخشم و همچنان بر قصاصش پافشاری می‌کنم.

پدر مقتول می‌گوید: هرگز آن لحظه‌ای را که جسد پسرم را دیدم فراموش نمی‌کنم. فقط پدرها می‌توانند این حالت من را درک کنند.

بارها گفته‌ام ای کاش می‌مردم و این لحظه را نمی‌دیدم. شهرام فقط پسرم رامین را نکشت همه اعضای خانواده را از بین برد و تاوان این کارش را هم باید پس دهد.

‌ داوود ابوالحسنی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها