بی توجهی به روابط انسانی، یکی از موانع برقراری ارتباط صنعت و دانشگاه‏ است

نقش مهارت‌های ارتباطی در بهبود رابطه صنعت و دانشگاه

بحث ارتباط دانشگاه و صنعت از گذشته در بسیاری از کشورها مطرح بوده و برخی از کشورها بنا به نیاز و ‏ساختار خود، این ارتباط را تا حد ممکن به اجرا درآورده‌اند. اما به علت پیچیدگی ‏موضوع، استقرار چنین ارتباطی در بسیاری از کشورها مانند کشور ما همچنان با مشکلات فراوانی مواجه است. جمعیت ایرانی پیشبرد ارتباط صنعت و دانشگاه ازجمله نهادهایی است که سعی کرده راهکارهایی برای تحکیم ارتباط این دو بخش مهم ارائه دهد. حاصل تلاش این نهاد علمی تاکنون، 13 کنگره سراسری همکاری‌های دولت، دانشگاه وصنعت برای توسعه ملی بوده و امسال هم درحالی که از طرف معاونت علم و فناوری جمهوری اسلامی، به عنوان انجمن برتر انتخاب شده است چهاردهمین دور این کنگره را برگزار می‌کند. برگزاری این کنگره بهانه‌ای شد تا به سراغ دکتر مسعود شفیعی، رئیس این جمعیت برویم. از آنجا که او عدم‌توجه به روابط انسانی را یکی از موانع برقراری ارتباط صنعت و دانشگاه‏ می‌دانست برای اطلاع بیشتر از نقش فقدان مهارت‌های ارتباطی در ارتباط بین صنعت و دانشگاه از نظرات دکتر سیدمحسن فاطمی، استاد دانشگاه بریتیش کلمبیای کانادا هم استفاده کردیم.
کد خبر: ۳۸۹۸۰۵

آنچه مشخص است این که ارتباط صنعت و دانشگاه، خود تابعى از فرآیند‌های مختلف به شمار مى‌رود. بدیهى است هر مانعى که در مسیر این توسعه قد علم کند، موجب مختل کردن این ارتباط خواهد شد.

دکتر شفیعی: وقتی می‌گوییم ارتباط صنعت و دانشگاه به‌نظر می‌رسد تنها کارخانه و سخت‌افزار از یک طرف و میز و دفتر و جزوه در طرف دیگر مطرح می‌شوند، غافل از این‌که مغز متفکر هردو اینها نیروهای انسانی هستند. بنابراین یکی از محورهای اصلی این ارتباط روابط انسانی است و ارتباط معنوی بین این دو باید به‌گونه‌ای شکل بگیرد که هردو گروه پیشرفت و درآمد خودشان را در گرو یکدیگر ببینند. در واقع صنعت به این موضوع رسیده باشد که ارتباط با دانشگاه و استفاده از طرح‌ها و نوآوری‌ها به کسب بازار بهتر و درآمد بیشتر می‌انجامد. ما باید از تجربیات کشورهای دیگر استفاده کنیم و سپس آنها را بومی‌سازی کرده و مدل متناسب با خودمان را ارائه بدهیم.

به استفاده از تجارب کشورهای دیگر اشاره کردید. آیا به‌طور کلی مدلی تحت عنوان ارتباط صنعت و دانشگاه در دنیا وجود دارد؟

بله. اگر به گذشته نگاه کنیم در ابتدا مدل ارتباطی صنعت و دانشگاه ایجاد شد. بعد از مدتی ژاپن اعلام کرد که صنعت و دانشگاه به تنهایی نمی‌توانند به یکدیگر آن‌گونه که باید نزدیک شوند و دولت هم باید به عنوان گزینه سوم نقش خود را ایفا کند. در واقع دولت دایره بزرگی بود که 2 دایره کوچک‌تر صنعت و دانشگاه در دل آن قرار داشتند. در مرحله بعدی در دایره دولت 2 دایره صنعت و دانشگاه باهم ارتباط و همپوشانی پیدا کردند و در مدل بعدی هم عنوان شد که چه دلیلی دارد این دو بخش مهم زیرمجموعه دولت قرار گیرند، کما این‌که شرکت‌های خصوصی و غیرانتفاعی داریم که زیرنظر دولت نیستند، حال آن‌که آنها هم باید بتوانند مستقل عمل کنند. در نهایت دایره دولت کوچک‌تر شد و با 2 دایره دیگر همپوشانی پیدا کرد. این مدل را به صورت دیگر هم می‌توان عنوان کرد. براساس این مدل ابتدا ما 2 نقطه صنعت و دانشگاه داشتیم که ارتباطی هم بین آنها وجود نداشت. حتی با اضافه شدن دولت هم 3 نقطه در یک مثلث بدون ضلع داشتیم. در مرحله بعد این نقاط باهم مرتبط شدند اما تجارب کشورها نشان داد حتی ایجاد مثلث ارتباطی دولت، صنعت و دانشگاه هم کافی نبود.

دکتر شفیعی: درحال حاضر در دنیا مدل ارتباطی پیشرفته، مدل سه‌بعدی حلزونی است که براساس آن صنعت، دانشگاه و دولت به عنوان 3 جزء در هم تنیده هستند

درحال حاضر در دنیا مدل ارتباطی پیشرفته، مدل سه‌بعدی حلزونی است که براساس آن صنعت، دانشگاه و دولت به عنوان 3 جزء در هم تنیده هستند و از حالت مثلث در آمده و مارپیچ شده‌اند و در واقع باید لحظه به لحظه درکنار هم باشند. همین ارتباط باعث ایجاد نظام نوآوری شده که براساس آن صنعت کار دانشگاهی انجام می‌دهد، دانشگاه به طرح‌های صنعتی فکر می‌کند و دولت هم در تمام مراحل سعی می‌کند در پیشبرد هرچه بهتر این ارتباط سهیم باشد.

البته موانع دیگر از جمله موانع فرهنگى هم بر سر راه برقرارى این ارتباط وجود دارد.

دکتر شفیعی: موانع زیاد است. یکی عدم ارتباط صنعت با دانشگاه برای انجام پروژه‌هاست که ما این مانع را به عنوان مانع فرهنگی می‌شناسیم. درحال حاضر همگی ما معتقدیم ارتباط صنعت و دانشگاه خوب است اما نمی‌خواهیم برای آن بودجه بگذاریم و نمی‌توانیم باور کنیم که هزینه‌های پژوهشی در واقع سرمایه‌گذاری هستند یعنی این پول را هزینه می‌کنیم که در آینده چندبرابر آن را دریافت کنیم و متاسفانه کوتاه مدت فکر می‌کنیم. عدم احساس نیاز به یکدیگر هم از جمله مشکلات دیگر است. یعنی دوطرف به صورت جزیره‌ای و مستقل عمل می‌کنند. این درحالی است که علم و فناوری باید به عنوان یک واژه ترکیب شده باشد. ما باید کاری کنیم که علم به فناوری تبدیل شود چون صاحبان علم دانشگاه و صاحبان فناوری صنعت هستند. نبود سیاستگذاری‌های لازم به‌منظور هم‌جهت شدن تحقیقات با نیازهای صنعت، عدم‌ثبات در استراتژی و خط‌مشی‌های اقتصادی کشور، وجود بروکراسی‌های اداری و مالی برای هزینه کردن منابع اختصاص داده شده به تحقیقات، نهادینه نبودن ارتباط، عدم انطباق نظام آموزشی با نظام صنعتی کشور، عدم‌توجه کافی به دوره‌های کارآموزی از سوی دانشگاه و صنعت، عدم توازن تعداد فارغ‌التحصیلان با مشاغل مرتبط با صنعت و بسیاری از موارد دیگر را هم باید از مشکلات اصلی عدم ارتباط صحیح صنعت و دانشگاه به حساب آورد.

دکتر فاطمی: یکی از مسائل اساسی در ارتباط صنعت با دانشگاه که از دیرباز در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است، مکانیسم و مولفه‌های این ارتباط است. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که از ارتباط به عناون پایه‌ اساسی موفقیت یا شکست سازمان‌ها یاد می‌شود. در واقع مشکلات مختلفی که در جهان وجود دارد چه در خانواده چه در سطح اجتماع، به یک نوع ضعف ارتباطی و شکل ارتباطی برمی‌گردد. به عبارت دیگر موضوع ارتباط از پایه‌های اساسی موفقیت یا شکست سازمان‌هاست. فقدان موفقیت در سازمان‌ها به دلیل عدم‌ارتباط درست است این عدم‌مهارت ارتباطی نه تنها چالش‌های بزرگی ایجاد می‌کند، بلکه آسیب‌پذیری بسیار زیادی را به وجود می‌آورد و این موضوع می‌تواند در ابعاد مختلف قابل‌توجه باشد.

اما مهارت‌های ارتباطی چگونه می‌توانند در ارتقای این ارتباط کمک کند؟

دکتر فاطمی: 75 ـ 65 درصد مشکلاتی که در سازمان‌ها داریم مشکلات بین فردی و درون فردی هستند. به عبارت دیگر داشتن ابزار، فنون و تکنیک در یک سازمان اگر چه ضروری و لازم است اما فقدان مهارت‌های ارتباطی نه‌تنها مشکل ایجاد می‌کند بلکه سازمان را با آسیب‌پذیری بسیار بالایی روبه‌رو می‌کند. همان‌گونه که اکسیژن نیاز بدن یک انسان است، مهارت‌های ارتباطی در سازمان هم بسیار ضروری است چراکه در غیر این صورت انقطاع روانی خواهیم داشت.

برای پیشبرد کشور به سوی جهانی شدن و ورود به دنیای رقابتی امروز، توجه بیشتر به کیفیت ارتباط میان دانشگاه و صنعت ضروری به نظر می‌رسد.

دکتر فاطمی: بسیاری از مشکلاتی که در سطوح سازمان‌ها در ابعاد گوناگون چه‌در صنعت و چه در دانشگاه به وجود می‌آید ناشی از فقدان مهارت‌های ارتباطی در ابعاد مختلف است

دکتر شفیعی: وقتی از جهانی شدن صحبت می‌کنیم یعنی یک کار مشترک برای رسیدن به هدفی مشخص انجام می‌دهیم. در چنین دهکده‌ای همه باید مشارکت کنند تا سود حاصل بین آنها تقسیم شود. بنابراین باید به‌گونه‌ای عمل کنیم که سهمی از این مشارکت نصیبمان شود. مثلا صاحب چند کرسی فناوری بشویم یا در تولید جهانی چند محصول حرف اول را بزنیم. در غیراین‌صورت ضرر خواهیم کرد. مثلا بخش‌های مختلف هواپیمای ایرباس در 8 کشور تولید می‌شود. در واقع آنچه مسلم است همه مشارکت می‌کنند و سپس همه سود خود را برداشت می‌کنند یعنی رشد یک کشور با رشد کشور دیگر معنا پیدا می‌کند. یعنی همه باهم کار کنیم، همه با هم درآمد داشته باشیم و به نسبت سهم‌مان سود دریافت کنیم. در غیر این صورت مجبور می‌شویم محصول کشورهای دیگر را بخریم بدون آن‌که سهمی در تولید داشته باشیم و در نتیجه مواد اولیه را به قیمت ارزان می‌فروشیم. طبیعتا چون این مواد تجدیدناپذیر هستند، تمام می‌شوند و در نتیجه به سمتی می‌رویم که درآمدمان نسبت به کشورهای در حال توسعه روز به روز کمتر می‌شود. ما یا باید نیروی متخصص و خبره تربیت کنیم و یا در کارهایی که ظرافت‌های خاصی دارند مثل طراحی بردهای الکترونیک موشک وارد شویم. به اعتقاد من بهتر است در فناوری‌های نوینی مثل نانو و بیو به صورت خیلی جدی وارد شویم و یا در حوزه نفت سعی کنیم مواد اولیه‌مان را فرآوری کنیم تا به این ترتیب هم تخصص به دست بیاوریم و هم با قیمت بالاتر منابع خود را بفروشیم.

دکتر فاطمی: انسان‌ها در اقلیم‌های وجودی متفاوتی زندگی می‌کنند. ما وقتی می‌توانیم از ارتباط عمیق و ژرف در صنعت با دانشگاه سخن بگوییم که بسترساز عاطفی و هیجانی مناسبی در این حوزه داشته باشیم یعنی بتوانیم به کسانی که در حوزه دانشگاه و صنعت مشغول به کار و فعالیت هستند بگوییم صرفا به رد و بدل اطلاعات در سطح شناختی نپردازند، بلکه بتوانند با فضاهای احساسی و هیجانی ارتباط برقرار کنند. در این فضاهای احساسی و هیجانی موضوعاتی نهفته است که تا زمانی که با این تجربه زیستی آشنا نشوید این مساله امکان‌پذیر نیست. تجربه زیستی صنعت و دانشگاه مولفه‌های ویژه‌ای را می‌طلبد که درک این ارتباط بسیار مهم است. در واقع در ارتباط با صنعت و دانشگاه ممکن است دانسته‌های بسیار خوبی ایجاد شده باشد، اما درک خوبی در این زمینه شاید اتفاق نیفتاده است. هرچند دانسته‌ها و اطلاعات، بستری مناسب را در این زمینه ایجاد می‌کند، اما کافی نخواهد بود. آن چیزی که باعث می‌شود این اتفاق ایجاد شود همدلی است و عاملی که می‌تواند این همدلی را ایجاد کند پذیرایی و انعطاف برای گوش دادن است.

مشکلی که وجود دارد این است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان علت عدم ارتباط مناسب بین صنعت و دانشگاه این است که افراد فعال در این دو حوزه هرکدام از نگاه خود به این ارتباط می‌نگرند.

دکتر فاطمی: این نکته بسیار مهم است کسانی که با تجربه زیستی دانشگاهی صرف یا با تجربه زیستی صنعت صرف حرکت می‌کنند نمی‌توانند از منظر خود فراتر بروند، بنابراین خلاقیت پویایی بین 2 مجموعه ایجاد نمی‌شود. درواقع بسیاری از مشکلاتی که در سطوح سازمان‌ها در ابعاد گوناگون، چه در صنعت و چه در دانشگاه به وجود می‌آید، ناشی از فقدان مهارت‌های ارتباطی در ابعاد مختلف است. وقتی این ارتباط وجود نداشته باشد، می‌تواند مشکلاتی را به وجود بیاورد. در صنعت و دانشگاه باید بتوانیم فضایی را به وجود آوریم که نگاه فراتر و فروتر تبدیل به یک نگاه مبتنی بر همبستگی، تعلق و صمیمیت شود. وقتی انسان‌ها یکدیگر را در تعلق همبستگی و پیوستگی بدانند دیگر من در مقابل تو وجود ندارد.

بهاره صفوی ‌/ گروه دانش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها