گزیده سرمقاله‌ روزنامه‌های صبح امروز

اصلاح طلبی با اعتقاد به اصول

روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «انقلاب و ضد انقلاب»،«مردم سالاری:زیاندید گان اصلی ABS»،«بازی تمام؟! اول ماجراست...»،«اصلاح طلبی با اعتقاد به اصول»،«رونمایی در عاشورای88»،«از مقایسه پشیمانم»و... که برخی از آنها در زیر می آید.
کد خبر: ۳۰۲۸۶۹

جام جم:انقلاب و ضد انقلاب

«انقلاب و ضد انقلاب»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی جام جم به قلم بیژن مقدم است که در آن می‌خوانید؛هر انقلابی، مخالفان، منتقدان و موافقانی دارد که بی‌تردید از مرزهای روشنی برخوردارند.

از سویی قطار انقلاب بویژه نهضتی که متکی به ایمان الهی و توده‌های مردم است هرگز متوقف نخواهد شد و برای دستیابی به آرمان‌ها و افق‌های ترسیمی به حرکت خویش ادامه می‌دهد.در این مسیر، برخی راه خود را جدا کرده، از قطار پیاده می‌شوند و برخی دیگر در طول مسیر، به مسافران قطار می‌پیوندند. این جدایی و افزودن، همان ریزش‌ها و رویش‌هایی است که بدون استثنا هر انقلابی آن را تجربه می‌کند.

تاریخ اسلام بویژه در زمان پیامبر‌(ص) و امیرالمومنین‌(ع) سرشار از ریزش‌ها و رویش‌هاست. آنهایی که در رکاب پیامبر‌(ص) شمشیر زدند،‌ بعدها شمشیرشان علیه علی‌(ع) بلند شد. برخی «السابقون السابقون» تبدیل شدند به «اهل بغی» و در مقابل امیرالمومنین‌(ع) ایستادند. انقلابیونی که ضد انقلاب شدند، کم نبودند و نیستند. امام در نامه 6/1/68 به آقای منتظری یادآور شد که «تاریخ پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» و از خدا خواست تا به او صبر و تحمل عطا کند و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. (صحیفه نور، ج 21، ص 330)

وقتی دست‌ها رو می‌شود، پرده‌ها کنار می‌رود و چهره نفاق، نقاب از رخ برمی‌گیرد؛ صف‌بندی‌ها روشن‌تر شده و رنگی دیگر می‌یابد.

به دیگر سخن، در این‌گونه مواقع، دیگر از مخالف و منتقد خبری نیست که این دو، همیشه در انقلاب‌ها قابل تحمل‌ بوده و هستند و در بسیاری از موارد منشأ اصلاح و پیشرفت.

منظور از صف‌بندی‌ جدید، آرایش دیگری است که در دایره موافق و منتقد یا مخالف نمی‌گنجد، بلکه در چنین شرایطی صف‌بندی جدیدی شکل می‌گیرد: «ضد انقلاب» در برابر اصل «انقلاب.»

سه دهه گذشته نشان می‌دهد که انقلاب و امام (ره) همیشه با این گروه درگیر بوده‌اند؛ هر روز با نامی و نشانی، پرچمی و بیرقی؛ از روحانیت متحجر و درباری و وابسته گرفته تا جبهه ملی و چریک‌های فدایی خلق، منافقین و کومله و دموکرات و... نمونه بارز این دیدگاه است.

بنای انقلاب و نظام، همواره مدارا با مخالفان و منتقدان بوده و هست، اما منطقاً هیچ‌گاه قرار بر این نبوده و نمی‌تواند باشد که در برابر ضد انقلاب سر تسلیم فرود بیاورد و چنین نیز نخواهد بود.

آنچه روز عاشورا در تهران رخ داد، از چهره صحنه‌گردانان و هتاکان، نقاب نفاق برگرفت و ضد انقلاب معاند با دین و نظام را به مردم نشان داد. نکته ظریف و مهم از قضا همین است که مردم بدانند با منتقدان و مخالفان یک انتخابات یا یک مسوول حکومتی مواجه نیستند، بلکه با گروهی ضد انقلاب وابسته به دشمن چه آگاهانه چه ناآگاهانه مواجهند که هیچ «تفاوت ماهوی» با «گروه‌های محارب دهه 60» ندارند.

در آن هنگام، فرقه رجوی علیه انقلاب سلاح برکشید و امروز، همان فرقه، از فرقه‌ای جدید و حرمت‌شکن حمایت می‌کند. آن روز، رئیس‌جمهور وقت آمریکا از تروریست‌ها و ضدانقلاب حمایت می‌کرد و امروز اوباما، نتانیاهو و سران انگلیس و فرانسه از حرمت‌شکنان عاشورا، آشوبگران و آتش‌افروزان خیابانی حمایت می‌کنند. بنابراین صحنه، همان صحنه است.

اگر قرار بود مردم، پس از 30 سال و با تقدیم صدها هزار شهید و جانباز و تحمل رنج و مرارت و بالاتر از آن ایستادگی در برابر توطئه‌های آمریکا و دیگران، کشور را تسلیم گروهی ضدانقلاب وابسته و بی‌هویت کنند، همان دهه 60 میدان را خالی می‌کردند و صحنه و حکومت را به منافقین تروریست، توده‌ای‌ها، عوامل نهضت آزادی، روحانیون وابسته، کج‌فکر و ساده‌لوح می‌سپردند.

مردم در اجتماع باشکوه و سراسری امروز خود، می‌باید مسئولان قضایی را به اجرای حکم خدا فرا بخوانند؛ آری! قاطعیت در برابر «ضد انقلاب» خواستی است که باید آن را در خروشی عاشورایی فریاد کرد.

مردم سالاری:زیاندید گان اصلی ABS

«زیاندید گان اصلی ABS »عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی مردم سالاری به قلم شهرام صدوقی است که در آن می‌خوانید؛ABS، در ظاهر سه حرف انگلیسی است اما در باطن سیستمی ایمن برای حفظ جان انسان ها در جاده های جهان است. تجهیز وسائط نقلیه به ترمز ضد قفل ABS از سال ها پیش در صنعت خودروسازی جهان امری جا افتاده و هم چون تجهیزات ضروری و پیش افتاده دیگر در اتومبیل ها نصب می شود.

اما علی رغم گام برداشتن خودروسازان کشورمان در خصوص نصب این سیستم ایمن روی خودروهای ساخت داخل، هنوز به طور کامل استفاده از این سیستم ایمنی خودرو در کشور فراگیر نشده است. در چالش ABS که سه ضلع مردم، خودروسازان و پلیس در آن نقش دارند طرفین دعوا یعنی پلیس و خودروساز هر کدام بر پایه استدلالات خود دلا یلی را برای اجرا یا عدم اجرای این استاندارد در خودروهای کشور دارند اما ظاهرا جامعه از ضلع سوم این چالش که مردم هستند سخنی نشنیده است.

واقعا نقش مردم در این گونه مناقشات چیست؟  مناقشاتی که طرفین دعوا حق مردم را پیش می کشند اما هیچ فرصتی برای اظهار دیدگاه ها  و به اصطلاح عرض اندام به آنان نمی دهند.
از سویی نیروی انتظامی و پلیس راهنمایی و رانندگی از ضرورت اجرای قانون نصب ABS روی خودروهای تولیدی دفاع می کند و از سویی دیگر خودروسازان با استناد به توافقات و جداول زمانی نصب سیستم ترمز ضد قفل روی خودروهای خود را به نفع خود می دانند و انتظار فرصت بیشتری را برای نصب کامل ABS روی تولیدات خود می خواهند.

این در حالی است که طبق آخرین آمار منتشر شده حدود هشت هزار مشتری روز یکی از شرکت های بزرگ خودروساز کشور، خودروی بدون پلاک از کارخانه تحویل گرفته اند و در انتظار شماره گذاری هستند. ضمنا باید به این تعداد، مشتریان در نوبت خودروسازان را که در روزهای آتی نوبت تحویل خودروشان فرا رسیده اضافه کرد. حال، تنها سازمانی که از سوی مردم و به نفع آنها از مراجع قضایی حق اجرای حکم و ابتیاع حق دارد در این خصوص با حمایت از حقوق مصرف کننده باب اعتراض و احقاق حق را برای مردم و زیان دیدگان اصلی این چالش باز دانست.

مهندس موسوی مدیرکل کالاهای فلزی و معدنی سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان در این خصوص گفت: در سازمان حمایت از مصرف کنندگان کمیته ای به نام کمیته خودرو به روابط بین عرضه کنندگان و خریداران خودرو رسیدگی می کند. به گفته وی بیشترین دغدغه های این کمیته رسیدگی به شکایات مطروحه در واحد فروش خودروسازان است. وی در ادامه مصاحبه خود به آمادگی سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولید کنندگان برای بررسی شکایات واصله از سوی مردم در خصوص تاخیر در تحویل خودرو به دلیل وجود اشکال در شماره گذاری خودروها اشاره و اعلا م کرد خودروسازان با پرداخت سود تاخیر حقوق مشتریان را ادا می کنند. البته وی افزود تاکنون هیچ شکایتی از سوی مردم در این خصوص دریافت نشده است.

به عقیده نگارنده، در حال حاضر مردم در چالش موسوم به ABS به غیر از دریافت سود تاخیر تحویل خودرو، راهکار دیگری را پیش رو ندارند و به همین دلیل وجود خلا » قانونی حمایت بیشتر از مصرف کنندگان (علی الخصوص خودرو) احساس می شود.

کیهان:بازی تمام؟! اول ماجراست...

«بازی تمام؟! اول ماجراست...»عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن می‌خوانید؛پیرمرد پای دیگ نذری ایستاده بود و می گریست. آمده بود کمک کند. مسیحی بود. «وارطان». می گفت 3 بار به زیارت کربلا رفته ام. می گفت من حسین(ع) را دوست دارم. می گفت و می گریست.

در کشوری که مسلمان و غیرمسلمان و ارمنی و زرتشتی در موسم محرم چنین حسینی و عاشورایی می شوند، کار بزرگی است شکستن حرمت عزا و صاحب عزا. این یک قلم خیانت، جز از ترکه و تبار یزید و شمر برنمی آمد. ملت بعد از این هر جا فتنه گری جست، دیگر نیاز نیست مرگ بر مزدور و منافق و مرگ بر آمریکا و اسرائیل بگوید تا هویت او را نشان دهد. مردم کافی است بگویند بر یزید لعنت! حسین(ع) راست گفته بود که «مثل من با مثل یزید بیعت نمی کند». آنها که روز عاشورا حرمت عزای حسین علیه السلام را شکستند، با همه حقارت و کم شماری به چشم آمدند چون خلاف موج ملت و انسانیت و کرامت، با یزید بیعت نموده و کار یزیدی کرده بودند. مگر شمر و حرمله به چشم نیامده اند در ماجرای عاشورا و مگر نامشان نمانده، ولو به لعنت؟! نام بانیان ماجرای عاشورای 1431هجری قمری نیز در تاریخ خواهد ماند، به لعنت. سران فتنه را می گویم. تو بگو بر شمر و یزید و یزیدیان لعنت.

تهران، ام القرای جهان اسلام، 10 میلیون نفر جمعیت دارد. آری تهران در روز عاشورا ملتهب بود و چرا ام القرای جهان اسلام در تب و التهاب نباشد در روزی که زمین و آسمان و در و دیوار داغدار سرور مظلوم آزادگان جهان است. سراسر شهر و کوچه به کوچه و خیابان تا خیابان آن در عاشورا، لبریز جمعیت سوگوار و عزادار بود. در این میان به خیابان آوردن چند هزار لمپن سازماندهی شده در خیابانی پرآوازه و تاریخی در غیاب مردم عزادار و حمله به عابران یا آتش زدن موتورسیکلت های پارک شده آنها و چند بانک و مغازه و از جا کندن چند تابلو و نرده با چاشنی کف و سوت و هلهله و فحاشی علیه سرمایه های اجتماعی و فرهنگی ملت ایران و... سرانجام گریختن از معرکه پس از مشاهده دسته های عزادار، چه قدر می تواند واجد ارزش و اعتبار باشد؟ اگر لمپن ها ده هزار نفر می شدند- که یک سوم این رقم هم نمی شدند- تازه می شدند یک هزارم جمعیت نجیب تهران. اینکه جماعتی به اندازه یک سه هزارم (از هر 3 هزار نفر یک نفر) جمعیت یک شهر از سوی رسانه های رسمی انگلیس و آمریکا و اسرائیل و رژیم سعودی در روز عاشورا قاب گرفته شوند و براساس این قاب دروغ ادعاشود «کنترل تهران از مدیریت نیروهای امنیتی خارج شده»، «شهر به دست مخالفان افتاده» و... حاوی پیام های بزرگی است. یعنی اینکه 4 ضلع مربع رسانه های استکباری و ارتجاعی مذکور با همه حقه های تصویری و با زبان بی زبانی شهادت می دهند پس از یک جنگ 6 ماهه تمام عیار و بی سابقه در طول تاریخ جنگ نرم اطلاعاتی- رسانه ای، جز «باد» غنیمت نگرفته، جز در بادکنک ندمیده و به غیر از «سراب جنبش» تصویر نکرده اند. این مربع جنگ نرم در چشم بندی های خود خواستند آن «نقطه» یک سه هزارم ( )را خط ممتد «جنبش» نشان دهند و انصافا خیلی هم زحمت کشیدند از صبح تا شام عاشورا. اما این دیگر فیلم و سینما نبود که بتوان یک استخر کوچک یا چند سطل آب را به عنوان «اقیانوس» جا زد یا یک دیوار چوبی ساخت و با تروکاژ سینمایی به مخاطب چنین القا کرد که با یک کاخ بلند واقعی مواجه است، یا 100نفر را جای سیاهی لشکر 20 هزار نفره جا زد.

مخاطب معمولی- و نه حتی تیزبین- حق دارد بپرسد این حرکت نقطه ای لمپنی با مشی «مغولیستی» و مرام «نامردم و فرار می کنم»، چه قماش جنبشی است که با پاک کن پاک می شود و به جای جاذبه و فزایندگی، مدام در حال نفرت آفرینی و ریزش و فرسودگی است؟ البته برای بی بی سی و صدای آمریکا و رادیو فردا و صدای اسرائیل و العربیه سعودی که آبرویی ندارند تا از دست بدهند و عار ندارند که در بی پدری و دروغ بافی- و عورت نمایی به هنگام خطر!- مریدان راستین عمروعاص باشند، سیاه بازی اخیر جای شگفتی و ملامت نیست. آنها سالها- و بعضا دهه هاست- همین گونه در رذالت سر می کنند. اما همه ننگ این ماجرای عبرت آموز و سیاه برای بانیان وطنی فتنه باقی خواهد ماند که با نقاب الله اکبر و «یاحسین- میرحسین» آغاز کردند، تابلوی اسلام و انقلاب و امام خمینی(ره) بلند کردند، دروغ را زشت شمردند و پایان کارشان به اینجا کشید که با رذالت تمام به هر چه سرمایه اجتماعی و فرهنگی و دینی و سیاسی یک ملت بود، وحشیانه و مغول وار هجوم آوردند. کار رسوایی به آنجا کشیده که سه تن از سران فتنه با وجود سپری شدن 48 ساعت از ماجرا، همچنان زبانشان قفل شده و تنها شعبان بی مخ آنها- که بیش از همه از وضعیت خود ساخته به ستوه آمده و انتحار را گشایشی برای خویش می بیند- لب گشوده و به جای دفاع از حریم هتک شده سالار شهیدان(ع)، از اجامر و اوباش حمایت کرده است. آیا این قمار آخر- با شرط خودکشی- جز رفتن در ورطه ای است که یزید برای خویش دست و پا کرد؟

از زبان علمدار و پیام رسان نهضت کربلا حضرت سیدالساجدین علی بن الحسین (علیهما السلام) باید گفت «سپاس خداوندی را که دشمنان ما را از احمق ها قرار داد». ماجرای عاشورای 1431 هجری قمری اثری از تلخی ماجرای عاشورای 61 هجری را با خود داشت و جان یک ملت حسینی را تلخ تر از نیش مار گزید. اما این ثلمه با همه تلخی، برکات بزرگی به همراه خواهد داشت اگر به اندازه کافی عبرت آموز باشد. معلوم شد اگر ولو برای مقطعی کوتاه در برابر دشمن مهاجم، انفعال و غفلت و تشتت و حیرت پیش آید، امویان معاصر آماده اند تا کجا پیش بیایند و کدام سرمایه های هویت بخش، ملت ساز و قدرت آفرین را یکجا به آتش بکشند. معلوم شد مسئله نه انتخابات و پیروزی این نامزد و ناکامی آن نامزد، نه اولویت بندی سیاست خارجی (غزه یا ایران)، نه دعوای جناح ها و سلیقه ها، و نه حتی شخص امام و رهبری- با همه اهمیت- است. آشکار شد دشمن تمامیت ایران و «روح ایرانی» را که 30 سال پیش در بهمن 1357 جوانه زد، گل کرد و به ثمر نشست و به 2 قرن ذلت و تحقیر و استبداد و استعمار پایان داد، با بغض و حقد تمام هدف گرفته است. دشمنان احمق ملت ایران با شاهکار یزیدی در روز عاشورا، عمق استراتژی خود را در پی تاکتیک های فریبنده و گمراه کننده نشان دادند تا خوارج نیز بدانند اگر روزی جلد قرآن سرنیزه شد تا با قرآن ناطق مقابله کند، غایت آن، به نیزه کشیدن قرآن ناطق (حسین) و به زیر پا کشیدن پیکره قرآن و عدالت و حقوق و کرامت انسانی است. دشمنان احمق ملت ایران خواهند فهمید که به سودای سود در این قمار، چه زیان استراتژیکی را به جان خریده اند. آنها و شبکه داخلی شان پس از این می آموزند به سان آن میمون قصه ها، دیگر خرما را با هسته نخورند و اگر هم با هسته خوردند لااقل اول هسته را اندازه بزنند و بعد بخورند!

فتنه پس از فریبندگی اولیه، اکنون آن روی زشت و کریه خود را به تمامیت نشان داده است. امیرمؤمنان فرمود: «قلب مرد خردمند دیده ای است که با آن عاقبت کارش را می بیند و پست و بلند آن را می شناسد... گروهی به دریای فتنه فرو رفتند، سنت ها را رها کردند و به بدعت ها چنگ زدند» و به معاویه نوشت: «بین ما و شما جدایی افتاد زیرا ما ایمان آوردیم و شما کفر ورزیدید.

استقمنا و فتنتم. ما بر حق ایستادیم و استقامت کردیم و شما کجی و ناراستی فتنه را برگزیدید» و نیز در جای دیگری فرمود «ایام مهلت تبهکاران طولانی شد تا خواری و رسوایی را تکمیل کنند و مستوجب حوادث ناگوار شوند... گروهی برای راحتی به فتنه پیوستند... اما مومنان حقیقی بر خدا منت ننهادند و جانبازی در راه حق را بزرگ نشمردند... و از روی بصیرت دست به اسلحه بردند و به امر راهبرشان تن به فرمان خدا سپردند» و هشدار داد که «ای مردم عرب نشانه تیر بلاها هستید. پس، از مستی نعمت و سختی عقوبت بپرهیزید... آغاز فتنه مانند جوانی نیکوست و آثار آن مانند اثر سنگ سخت است... زمانی نمی گذرد که تبعیت کننده از تبعیت شونده برائت و بیزاری می جوید، با کینه و دشمنی از هم جدا می شوند و با لعنت یکدیگر را ملاقات می کنند... فتنه گران در فتنه چون گورخران- در جمع خود- یکدیگر را گاز می گیرند... فتنه با سرنوشتی تلخ وارد می شود و خون تازه می دوشد... در آن، کشته ای است خونش به هدر رفته... ای اهل ایمان، پرچم فتنه و نشانه های بدعت نباشید و به آنچه ]ولایت[ پیوند جماعت با آن گره خورده و ارکان اطاعت بر آن بنا شده، ملتزم باشید».

«یوم علی آل الرسول عظیم». اعقاب شمر و عبیدالله ابن زیاد- الدعی ابن الدعی- حرمت چنان روز بزرگی را شکستند و به روح یک ملت بزرگ جسارت کردند. مگر شعار ماندگار این ملت نیست که «بأبی انت و امی یا حسین. پدر و مادرم فدای تو حسین جان»؟ آیا می شود با دل و جان یک ملت و عزیزتر از جان او گستاخانه بازی کرد؟ آیا می توان خون غیرت را در رگ های ملتی دوستدار سیدالشهدا(ع) به جوش آورد و بعد گفت بازی تمام؟! اول ماجراست یزید! خطا پنداشتند یزیدیان که خیال کردند این هم یک تفنن و بازی است مثل چند ماه و چند سال قبل. از هم اکنون می شنویم عربده آل یزید را که همدیگر را گاز می گیرند و لعنت می کنند. وارثان خون حسین، گریبان فتنه گران را رها نمی کنند.

تو هم بگو! گریه کن و بگو! مولای ما حسین گفت «من کشته گریه ام، مومنی مرا یاد نمی کند مگر که می گرید». مولایت را یاد کن و بگو! بگو بر یزید و عبیدالله و شمر و عمر سعد و حرمله لعنت! این لعنت بنیادبرافکن است. این لعنت دودمان فتنه را به باد می دهد.

اعتماد:اصلاح طلبی با اعتقاد به اصول

«اصلاح طلبی با اعتقاد به اصول»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی اعتماد به قلم الیاس حضرتی است که در آن می‌خوانید؛همه دلسوزان و صاحب نظران منصف و خصوصاً آشنایان به تاریخ معاصر کشور اذعان دارند که انقلاب اسلامی سال 57، تبلور تام و تمام خواسته های بحق ملت ایران و برآمده از آرزوهای فروخورده آنها طی قرن های متمادی بود. شاید در طول تاریخ این اولین بار بود که ایرانیان طعم شیرین یک پیروزی کامل و بی عیب و نقص را چشیدند و برای همین هم با جان و مال خود همواره به دفاع از آن برخاسته اند. اما انقلابی با آن شکوه و عظمت نیاز به چارچوب های مشخص و صریح و روشن داشت که به سرعت با تدبیرهای حکیمانه امام راحل در قالب قانون اساسی عینیت یافت و با رای بالای مردم سند و میثاق مهم و اصلی مردم انقلاب کرده شد.

در واقع قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حاصل زحمات و تلاش ها و شهادت ها و خون دل خوردن های ملت ایران بوده و هست و همین ماحصل گرانبهاست که در هر زمان و هر مکانی و در هر شرایطی علاوه بر اینکه بذر امید و شادابی را در دل ها می کارد، تکیه گاه مطمئنی است که می توان بر اساس بند بند اصول آن راه را از بیراهه تشخیص داد و در جهان پرتلاطم کنونی کیان کشور و جامعه را حفظ و حراست کرد.قانون اساسی مترقی ما مشحون از اصولی است که هر کدام تبلور خواست و اراده دین مدارانه مردم را به اثبات می رساند و عمق باورهای ایرانیان را مدون و مشخص می سازد.

انقلابی که بر اساس الله اکبرهای مردم شکل گرفته باشد و نظامی که با حسین(ع) و عاشورا پیوندی ناگسستنی داشته باشد، نمی تواند از این ریشه های سترگ خود دور شود و در بزنگاه های حادثه پایه های هویت خود را فراموش کند.اما جناح خط امام که از دیرباز بر اساس سیره نورانی رهبر سفرکرده این امت شکل گرفت و همواره بر همین راه روشن تاکید کرده و می کند، نمی تواند نسبت به اصلی ترین میراث آن فرزانه دوران بی تفاوت باشد یا اینکه اجازه دهد افراط و تفریط ها، آرزوهای امام خمینی را با چالش جدی مواجه سازد.

این تعارف نیست که همه اصول قانون اساسی مهم اند و باید تک تک به اجرا درآیند اما این هم تعارف نیست که اصل ولایت فقیه یکی از کلیدی ترین اصول همین قانون و ضامن اسلامیت نظام است و رهبری حضرت آیت الله خامنه یی هم عینیت و مصداق مشخص این اصل است. پس ما پیروان و معتقدان به خط حضرت امام نباید در دفاع از قانون اساسی و اصل کلیدی آن کمترین تردیدی به خود راه دهیم و حفظ این میثاق ملی را در بد حادثه و در اثر هیجانات حاصل از حادثه ها و افراط کاری ها مورد بی توجهی قرار دهیم.ما می توانیم و باید که از روندهای اجرایی نادرست انتقاد کنیم ولی این انتقادها نباید از خطوط قرمز فراتر روند و اصولی که به آنها اعتقاد داشته ایم را مخدوش سازند.

توصیه حقیر به عنوان یک چهره سیاسی که از بدو شکل گیری جناح خط امام و جناح چپ اسلامی افتخار عضویت و حضور در آن را داشته است به همه اصلاح طلبان محترم و دلسوز این است که در تلاطم و امواج حوادث هیچ گاه از اصول خود غفلت نکنیم و از ریشه های اعتقادی خود در اسلامیت نظام و جمهوریت آن در قانون اساسی مترقی و اصل ولایت فقیه بدون مجامله به دفاع و پاسداری برخیزیم.

ما جداً طرفدار و معتقد به نظام جمهوری اسلامی هستیم و بر اساس همین اعتقاد هم هست که وارد انتخابات می شویم و از طرق قانونی و هنجارهای موجود جامعه قصدی جز اصلاح دلسوزانه امور نداریم.امروز جامعه ما بیش از هر زمان دیگری نیاز به آرامش دارد و اتفاقاً این آرامش با تمسک جدی به قانون اساسی و اهتمام همگانی به آن قابل دسترسی است. با خشونت و بی اعتنایی به ارزش ها، با ایجاد هیجانات و بر هم خوردن ثبات کشور هیچ کس از دلسوزان و هیچ گروه معتقد به اعتلای میهن اسلامی سود نخواهد برد و اصلاح طلبان بیش از دیگران باید نسبت به مرزهای خطر حساس باشند.اگر مرزبندی ها مشخص نباشد و اگر اسلام خواهان و خط امامی ها مرز خود با دیگران را روشن نسازند، چه بسا موج سواران از راه برسند و امیال و اهداف خود را در حرکت های اعتراضی پیگیری کنند.

معتقدان به اسلام ناب محمدی(ص) حتی در شرایط خطیر بعد از انتخابات بر میثاق ملی یعنی قانون اساسی تاکید کرده اند و باید بر این تاکید خود استوار بمانند و در اعلام این استواری تردید به خود راه ندهند.اگرچه بحث پیرامون حوادث روز عاشورا زیاد است و افراط کاری ها سبب ساز بسیاری از مسائل شده است ولی چیزی که مشخص است و نمی تواند در لابه لای بحث ها گم شود این است که اولاً هر حرکت ناهنجاری خصوصاً در این روز مقدس و محترم محکوم است و ثانیاً کسی نمی تواند و نباید اصول قانون اساسی خصوصاً اصل ولایت فقیه را به چالش بکشد. با اینکه این روزها اصلاح طلبان نامهربانی های زیادی را می بینند و با اینکه مردم همچنان اصلی ترین منبع مشروعیت جریان های انقلابی هستند ولی باز هم نمی توان پرچم اصول انقلاب اسلامی را بالا نبرد و بر اهتزاز همیشگی اش تاکید نورزید.

با هوش، درایت، آرامش، احتیاط، تعهد، دلسوزی و عقلانیت همه معتقدان به اسلام و نظام و انقلاب ان شاء الله از گردنه سخت موجود کشور به سلامت عبور می کنند و سازندگی و اعتلای میهن اسلامی رونقی روزافزون بیابد و مردم خوب سرزمین مان با تاکید بر ارزش های والای الهی و انسانی به پیشرفت و رفاه و عدالت و آزادی کامل تری نائل آیند.

رسالت:رونمایی در عاشورای88

«رونمایی در عاشورای88» عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن می‌خوانید؛ریخت شناسی رفتار فرقه سبز و حامیان خارجی آنها طی6 ماه گذشته فراز و فرودهای زیادی داشته است. اینکه چرا آنها در انتهای راه، اهانت به مقدسات نظام و انقلاب را در دستور کار قرار دادند مهم است. سکوت برخی مدعیان پیروی از امام (ره) در جریان اهانت به ساحت مقدس امام امت و بنیانگذار جمهوری اسلامی، بهانه ای داشت و آن اینکه این کار مشکوک است . اما روز عاشورا هیچ جریان مشکوکی در کار نبود. خود فرقه بدون نقاب به خیابانها آمده بود وبنای خشونت و درگیری با مردم را در پیش گرفت.

ریخت شناسی رفتار فرقه سبز و حامیان خارجی آنها طی6  ماه گذشته فراز و فرودهای زیادی داشته است. اینکه چرا آنها در انتهای راه، اهانت به مقدسات نظام و انقلاب را در دستور کار قرار دادند مهم است.

سکوت برخی مدعیان پیروی از امام (ره) در جریان اهانت به ساحت مقدس امام امت و بنیانگذار جمهوری اسلامی، بهانه ای داشت و آن اینکه این کار مشکوک است . اما روز عاشورا هیچ جریان مشکوکی در کار نبود. خود فرقه بدون نقاب به خیابانها آمده بود وبنای خشونت و درگیری با مردم را در پیش گرفت.

حرمت شکنی، آتش زدن قرآن ، حمله به دستجات سینه زنی،  اهانت به مقدسات و هتک حرمت شعایر الهی عاشورا چیزی نبود که بتوان آن را به امری مشکوک نسبت داد.

حمایت فوری کاخ سفید از اهانت کنندگان به حریم سید الشهداء را دیگر نمی شود پنهان کرد.
وقتی منافقین در آمریکا صریحا از عبیدالله بن زیاد به عنوان یک سردار رشید تجلیل می کنند، طبیعی است عمال آمریکا در تهران افتضاحی به بار بیاورند که با هیچ چیز نتوان آن را پنهان کرد.
وقتی عالم و آدم در روز عاشورا در عزای امام حسین (ع) مشغول عزاداری بودند پیاده نظام فرقه سبز با سوءاستفاده از حضور مردم در هیئت های عزاداری با آمدن به چند خیابان، عمق کینه خود را به اسلام، انقلاب و نظام نشان دادند. سوت زدند و رقصیدند و حیا نکردند.

مفهوم این شرارت و لجاجت و دهن کجی به اصیل ترین اعتقادات مردم چیست؟ چرا آنها به سیم آخر زدند؟ ما از این شرارتها چه پیامی دریافت می کنیم؟

نوع برخورد موسوی و کروبی با ملت طی6  ماه گذشته این بوده است که چون مردم به ما رای نداده اند و با «دنیای» ما در افتاده اند ما هم با همه «دین» و «اعتقاد » و «مقدسات» مردم در می افتیم و از آنها انتقام می گیریم! اهانت به امام (ره) و حرمت شکنی در روز عاشورا ، کف و سوت زدن ها و حمله به دسته های عزاداری و آتش زدن قرآن اوج این انتقام کشی است.

طبیعی است مردم ما به تبعیت از  امام (ره) که بر سرآمریکا فریاد کشید و فرمود، (اگر شما با دین ما در افتید ما هم با همه دنیای شما در خواهیم افتاد و روزگارتان را سیاه خواهیم کرد) (نقل به مضمون)، عمل خواهند نمود.

حادثه روز عاشورا به قدری شفاف و روشن مقاصد ضد مردمی و ضد اسلامی سران فتنه را رونمایی می کند که هرکس را که از روی جهل و غفلت به این جماعت پیوسته پشیمان می کند. امروز کف فرقه را  عناصر لائیک و ضد دین تشکیل می دهند، همانها که در اهانت به مقدسات در دوران اصلاحات و پس از آن با هم مسابقه گذاشته اند.

رونمایی از جنبش سبز اموی در روز عاشورا یک نقطه عطف است که صفوف برخی مدعیان طرفداری از امام و انقلاب و اسلام را از دنباله فرقه سبز که در لندن و واشنگتن هستند جدا می کند.
این یک گام به جلو برای شفاف سازی است. ما باید با آغوش باز از کسانی که وارد خیمه مردم و امام حسین (ع) می شوند استقبال کنیم . به شرط آنکه مردم در آنها صدق و منطق «حر» را مشاهده کنند.

اکنون مردم کیفر خواستی به بلندای تاریخ ستم امویان در ذهن خود علیه فرقه سبز دارند و امروز در راهپیمایی سراسری آن را بازخوانی می کنند.
 
ابتکار:حرمت شکنی روزعاشورا و بهم ریختگی تعادل روانی جامعه

«حرمت شکنی روزعاشورا و بهم ریختگی تعادل روانی جامعه»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی ابتکار است که در آن می‌خوانید؛روز عاشورای حسینی امسال حوادثی درتهران اتفاق افتاد که باعث تاثر واندوه قاطبه ملت بزرگ ایران وهمه شیعیان ودلسوختگان ابا عبدالله الحسین شد.این حرمت شکنی ها که ادامه همان فتنه به پاشده توسط برخی خواص دنیا پرست وبرگشته از دین و انقلاب میباشد، توسط همه احاد مختلف جامعه به شدت محکوم شده وانتظار میرود که در ادامه واکنش به این حرمت شکنی های روزعاشورا فصل جدیدی ازاعتراضات عمومی توسط مردم شکل گیرد. اما مسئله ای که دراینجا مهم است وباید بیشتر موردتوجه ومبنای تحلیل هاقرارگیرد،خشم ونفرت عمومی ازاین حرمت شکنی وتوهین به ارزشهای پذیرفته شده اکثریت جامعه است.

به اعتقاد اکثریت جامعه شناسان درهرجامعه ای مردم از میزانی ازظرفیت وتحمل روانی جهت زندگی جمعی برخوردارند.این میزان ظرفیت روانی عمومی درجوامع مختلف متفاوت وموضوعات ومسائلی که ممکن است دراین میزان ظرفیت دخیل باشد متعدد میباشد. دربرخی جوامع ممکن است مسائل اقتصادی دغدغه ومسئله اصلی مردم باشد،لذامیزان ظرفیت روانی مردم آن جامعه هم بیشتر به این موضوع گره میخورد.

اگر درزندگی اقتصادی مردم ووضعیت معیشتی آنهاخللی ایجادشود ممکن است که تعادل روانی عمومی جامعه به هم بریزد ومتناسب باآن واکنش نشان دهند.درجامعه ای دیگر ممکن است مسئله امنیت،اقتدارملی و... مهم باشد،لذااین مسائل است که تغییروتحول درآن تعادل روانی وعصبیت عموم جامعه راتحت تاثیر قرار میدهد.

اینکه هرجامعه ای مهمترین دغدغه ومسئله اساسی کدام است ریشه ای تاریخی و فرهنگی دارد که مختص به خودش میباشدوباید درهمان جاموردبررسی قراربگیرد.اگراین مساله رابخواهیم درمورد کشورمان  ایران موردبررسی قراردهیم باید به تاریخ کشورمان رجوعی کنیم وببینیم درطول تاریخ همیشه مهمترین دغدغه ومساله اصلی مردمان ایران زمین چه بوده است.

لازمه درک این موضوع حوادث واتفاقات تاریخی است که باعث به صحنه آمدن عموم مردم وواکنش آنهاشده است.بررسی تفصیلی این بحث شرحی به طول تاریخ وتمدن ایرانی دارد.اما آنچه که بنظرم میرسد ودرهمه حوادث تاریخی ودرطول تمامی قرنها زندگی جمعی ایرانیان مشترک بوده دومسئله است.یکی غیرت وعرق ملی ودیگری که مهمترازآن است وغیرت وعرق ملی ازدل آن بیرون می آیدمسئله دین ودینداری وارزشهای انسانی والهی میباشد.

شاید بخاطرهمین روح دینداری وخداپرستی بوده که مردم ایران به راحتی تسلیم اعراب مسلمان شدندودین اسلام راپذیرفتند،برخلاف دیگراقوام مهاجم به کشورمان که بشدت مردم نسبت به هجوم آنهاواکنش نشان می دادندوبه مقابله برمی خواستند.درتاریخ معاصرکشورمان این موضوع به خوبی نمایان است.

نهضت تنباکو،انقلاب مشروطیت،ملی شدن صنعت نفت،قیام پانزده خرداد وبلاخره انقلاب اسلامی وجنگ تحمیلی مهمترین حوادث یکصدساله اخیرمی‌باشند که بابررسی دقیق، این حقیقت برما آشکارمیشود که این عرق وغیرت ملی وروحیه واعتقادات دینی مردم مابوده که آنها را به صحنه کشانده واین تحولات رارقم زده اند.درجامعه ماهمیشه مسائل ومشکلات اقتصادی وجود داشته اما کمتردیده ایم که تنگی وسختی درمعیشت باعث واکنش عمومی وحضورعموم مردم جهت تغییرات بنیادین بشود.لذا میزان ظرفیت وتعادل روانی جامعه ایرانی رادرعرق وغیرت ملی وارزشهای الهی مکتب شیعی نهفته است.

هر حرکت واقدامی از طرف هرکسی که منجربه جریحه دارشدن وخدشه وارد آمدن براین دواصل مهم شود،واکنش عموم جامعه رابدنبال خواهدداشت چنانکه بی حرمتی ودین ستیزی رژیم پهلوی وسرسپردگی آن به اجانب باعث واکنش عمومی قیام ملت ایران ونهایتا به ثمرنشستن انقلاب اسلامی شد.در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم ملت باعرق وغیرت ملی وتکیه بر خداوند وارزشهای الهی باکمترین امکانات دشمن تابن دندان مسلح را ازخاک وطن بیرون راندند.

درطول دودهه اخیر هم شاهد هجوم خاموش یا به تعبیری شبیخون فرهنگی دشمن به ارزشهای دینی حاکم برجامعه بوده ایم.دشمن دراین طرح جدید خود بیشترین تکیه رابرعناصر وافراد خودفروخته ویاخودباخته دربرابر غرب درداخل کشور داشته است.جریانی ازاین عناصر به صورت سازمان دهی شده به دنبال استحاله نظام وجامعه از ارزشهای دینی بوده اند. لذاباشبهه افکنیها،القائات مخرب،ترویج ارزشها وباورهای غربی،ترویج فساد درمیان جوانان و...درپی این مقصودبوده اند.آنجا کار به توهین به ارزشهای دینی واعتقادات مردم کشیده میشد، مردم آگاه وبیدار جامعه به شدت نسبت به آن واکنش نشان میدادند.

اما مسائل پیش آمده وحرمت شکنی های جماعت فتنه گر در روز عاشورای حسینی امسال به گونه ای بوده که خشم ونفرتی بی سابقه را درعموم جامعه رقم زده،چرا حضرت ابا عبدالله الحسین (ع)وجریان شهادت وی در روز عاشورا برای عموم مردم واقعه ای غم انگیز ودردناک بوده وحفظ حرمت این ایام بخصوص روزعاشورا مسئله ای مهم میباشد وتوهین وبی حرمتی به آن قابل تحمل نمیباشد.

این حوادث وحرمت شکنی های باعث به هم ریختگی تعادل روانی جامعه ایرانی شده خصوصا اینکه بیگانگان دراین ماجرا نقش بسزایی را داشتند.برخورد قاطع مراجع ذی صلاح باعوامل اصلی ماجرا میتواند مرهمی براین دردباشدو برخوردهای قهرآمیز مردم باجریان فتنه وایجاددرگیری درسطح جامعه را تاحدی کنترل نمایید.

جمهوری اسلامی:کارنامه سیاه مسیحیان در کشورهای اسلامی

«کارنامه سیاه مسیحیان در کشورهای اسلامی»عنوان سرمقاله‌ی روزنامه‌ی جمهوری اسلامی است که در آن می‌خوانید؛در آستانه سال جدید میلادی قرار داریم و درحالی که دنیای مسیحیت خود را پیرو حضرت مسیح (ع ) معرفی می کند سئوال منطقی اینست که آیا عملکرد دولتها در دنیای مسیحیت نیز منطبق بر تعالیم حضرت مسیح (ع ) است.

خوبست به بررسی کارنامه سیاه کشورهای غربی در طول دوره یکساله اخیر بپردازیم تا ببینیم آیا عملکرد آنها کمترین سنخیتی با دستورات الهی حضرت مسیح (ع ) دارد یا آنکه آنها با رفتار غیرانسانی و ضد مردمی خود باعث ننگ مسیحیت هستند.

1 سه روز پیش از آغاز سال جدید مسیحی در سال گذشته ارتش صهیونیستی حملات همه جانبه خود علیه یک و نیم میلیون نفر از مردم فلسطین در نوار غزه را آغاز کرد. اگرچه ظاهرا اقدامات رژیم صهیونیستی ارتباطی با دنیای مسیحی ندارد ولی آمریکا و انگلیس با ایجاد پل هوائی از طریق لندن به ارسال جنگ افزارهای مورد نیاز ماشین جنگی صهیونیست ها پرداختند.

ارتش رژیم صهیونیستی با استفاده از سلاحهای اهدائی غرب در نوار غزه به جنایات جنگی پرداخت و با بمب های فسفری بمب های لیزری بمب های تاخیری بمب های ناپالم و بمب های هدایت شونده مردم را به خاک و خون کشید و خانه هایشان را ویران کرد. دقیقا به طور همزمان وزیر خارجه آمریکا سعی داشت به رژیم صهیونیستی فرصتهای بیشتری بدهد تا بلکه پیش از برقراری آتش بس بتواند ریشه های حماس و مقاومت اسلامی در غزه را کاملا از میان ببرد. موضع دولت شرور انگلیس نیز دقیقا بر همین محور استوار بود.

با اینکه آمریکا و سایر حامیان رژیم صهیونیستی در این جنگ هر آنچه توانستند انجام دادند ولی باز هم شکست خفت بار اسرائیل در جنگ 22 روزه رقم خورد و دنیا از طریق دوربین ها و شبکه های ماهواره ای تمامی جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در غزه را به طور همزمان مشاهده می کرد . تقریبا بلافاصله پس از برقراری آتش بس یکطرفه در جنگ 22 روزه رژیم قاهره با برپائی اجلاس شرم الشیخ به یاری صهیونیستها شتافت . در آن اجلاس 4 9 میلیارد دلاری برای بازسازی غزه تعهد مالی شد ولی امروز یکسال پس از آن تاریخ حتی یکی از ویرانه های غزه در جنگ 22 روزه هم بازسازی نشده و کمترین کمکی به 1 5 میلیون ساکن غزه بعمل نیامده است .

محاصره غزه اکنون 2 سال و نیم است که استمرار یافته و نه تنها هنوز هم احتمال پایان آن وجود ندارد بلکه اسرائیل و آمریکا به کمک رژیم مفلوک قاهره درحال احداث دیوار فولادی در مرز غزه با مصر هستند . این دیوار به طول 10 کیلومتر و به عرض 30 متر در عمق خاک ایجاد می شود تا از کمک رسانی به غزه از طریق تونلهای زیرزمینی جلوگیری کنند و محاصره غزه را تکمیل نمایند. مهمتر آنکه این ننگ بزرگ و ابدی برای دنیای مسیحیت همچنان باقیست که اصل ماجرای فلسطین هم توسط انگلیس و سپس آمریکا مورد اجرا و حمایت قرار گرفته است .

2 جنایاتی که طی یکسال اخیر توسط آمریکا و متحدانش در عراق و افغانستان صورت گرفته و می گیرد از فجایعی است که به یک خبر روزمره تبدیل شده و دیگر حساسیت چندانی را به وجود نمی آورد. اوباما ادعا داشت که میخواهد به جنگ در عراق و افغانستان خاتمه دهد و حتی اصرار دمکراتها این بود که پیش از ورود آنها به کاخ سفید این پرونده مختومه شود. امروزه نه تنها طرحی برای خروج کامل نظامیان آمریکائی از عراق و افغانستان وجود ندارد بلکه اوباما طرح افزایش تعداد نظامیان به میزان 35 هزار نفر در افغانستان را تصویب نموده و مقامات پنتاگون با صراحت اعلام کرده اند که از عراق خارج نخواهند شد.

علاوه بر این سیا از طریق حمایت و هدایت القاعده و طالبان به اجرای طرحهای خود در افغانستان و پاکستان سرگرم است و طی دوره یکساله اخیر هزاران نفر را در این دو کشور به خاک و خون کشیده است .

بلافاصله پس از هر بمباران حملات موشکی آمریکا در افغانستان و پاکستان دولتهای محلی ضمن محکوم کردن جنایات آمریکا از تشکیل یک کمیسیون تحقیق خبر می دهند ولی تحقیقی در کار نیست و اساسا آمریکا حاضر نیست درخصوص ارائه اطلاعات مرتبط همکاری کند. همزمان با این وقایع واشنگتن طی دوره یکساله اخیر با اعزام ژنرال استنلی مک کریستال به افغانستان و سپردن فرماندهی جنگ به وی تظاهر می نمود که درصدد سرکوب نظامی طالبان و القاعده است ولی در میدان عمل اوباما و دستیارانش درصدد بازگرداندن طالبان به قدرت مرکزی در کابل هستند.

بدین ترتیب جنگ فریبکارانه ای که آمریکا و متحدانش در افغانستان و پاکستان علیه طالبان به راه انداخته اند فقط ظاهر قضایا را در بر می گیرد و پوششی برای اجرای طرح اصلی به منظور تضمین قدرت و حاکمیت طالبان است . آمریکا و انگلیس از طریق طالبان کنترل مناطق زیرکشت خشخاش در افغانستان را در اختیار دارند و همکاری مشترک آنها زمینه های تسلط آمریکا و انگلیس بر تجارت مواد مخدر جهان را فراهم ساخته است .

حتی حرکتهای تهاجمی نیروهای ائتلاف برای انهدام مزارع خشخاش نیز که گاهی صورت می گیرد بمنظور « حذف رقبا » و « تضمین انحصار » آنها در تولید و توزیع جهانی مواد افیونی رخ می دهد.

3 آمریکا و متحدانش حتی از طریق نهادهای بین المللی نیز درصدد پایمال کردن حقوق سایر ملت ها هستند . طرح مشترکی که آمریکا چین و سه کشور صنعتی دیگر برای جایگزینی « پیمان کیوتو » در کپنهاگ ارائه کردند در واقع حرکتی موذیانه برای از بین بردن زمینه های جبران سهم آمریکا و سایر کشورهای صنعتی درخصوص گرمایش زمین بود. در واقع کشورهای صنعتی که عموما در فهرست کشورهای مسیحی نیز قرار دارند از یکطرف در دوران استعمار سیاه به غارت ثروتهای سایر کشورها و ملتها پرداخته اند و زمینه های پیشرفت صنعتی خود را فراهم کرده اند ولی امروزه از کشورهای درحال توسعه می خواهند که سطح تولید گازهای گلخانه های خود را به سطحی پائین تر از 5 سال پیش برسانند و حال آنکه بطور همزمان خودشان چنین تعهدی را نمی پذیرند!

البته این یگانه موردی نیست که آمریکا و برخی دیگر از کشورهای مسیحی به زیان سایر ملتها عمل می کنند. چرا که در مورد پیمان منع سلاحهای کشتار جمعی و پیمان انهدام سلاحهای هسته ای و پیمان منع تولید و کاربرد « مین » هم دقیقا در موضع رد آن قرار دارند ولی در عین حال سایر کشورها را برای قبول و انجام تعهدات خود تحت فشار قرار می دهند که در واقع نوعی تبعیض آشکار به نظر می رسد.

4 موضوع مهم دیگری که در یکسال اخیر ابعاد وحشتناکی به خود گرفت اقدامات گسترده ای است که هم در سطح رسانه ای و هم در سطح دولتی برای ایجاد نوعی « اسلام هراسی » در کشورهای غربی به آن دامن زده شده و امروزه بخشی از رفتارهای رسمی برخی حکومتها و ساختار سیاسی تبلیغاتی این قبیل کشورها محسوب می شود.

ایجاد فشارهای سیاسی اجتماعی با ابعاد روانی گسترده علیه مسلمانان در کشورهای غربی و محروم کردن آنها از حجاب تحصیل کار و حتی برخی حقوق اجتماعی دقیقا یک سیاست ظالمانه تلقی می شود که حقوق اولیه برای هر انسانی را در انتخاب مذهب نوع پوشش و سایر موارد شخصی را به کلی زیر سئوال می برد و مسلمانان را تعمدا از آن محروم می سازد.

موج گسترده ای که رسانه های استکباری علیه مسلمانان به راه انداخته اند در طول یکسال گذشته به صورت سازمان یافته ای اجرا شد و با توسل به هر شیوه ای سعی شد که فشارهای سیاسی اجتماعی علیه آنها اعمال شود و در واقع مسلمانان در معرض یک « جنگ روانی » و یک جنگ فرسایشی مستمر و پردامنه قرار بگیرند تا بلکه از شدت گرایش روزافزون ملتها به سوی اسلام کاسته شود و کمتر کسی حاضر شود به اسلام گرایش یابد و یا آنرا اظهار کند.

موضوع مهم دیگری که اخیرا در فهرست جنایات آمریکا علیه سایر ملتها قرار گرفته مشارکت واشنگتن در کشتار دستجمعی شیعیان صعده در یمن است . در واقع واشنگتن برای مدتها سعی داشت با تحریک یمن و عربستان به سرکوب شیعیان صعده از مسلمانان انتقام بگیرد لکن با احساس ناکامی این طرحهای سرکوبگرانه اکنون آمریکا در قامت یک قدرت نظامی سرکوبگر وارد صحنه شده و با بمباران مناطق شیعه نشین یمن سعی دارد با مسلمانان زورآزمائی کند. گزارشات موثق نشانگر ابعاد عظیم جنایاتی است که مثلث آمریکا یمن و عربستان علیه شیعیان مظلوم صعده صورت داده اند و با تشدید حملات هوائی و موشکی سعی کرده اند بر ابعاد خسارات جانی و مالی بیفزایند.

واشنگتن همچنین بطور همزمان با تحریک عربستان و یمن تلاش می کند بار سنگین مسئولیت رویاروئی با شیعیان صعده را متوجه آنها کند تا زمینه ای برای درگیر ساختن آمریکا در یک جنگ جدید و یک کانون بحران تازه فراهم نشود لکن حملات سنگین هوائی آمریکا علیه صعده در روزهای اخیر نشان می دهد که واشنگتن اهداف مهمتری را دنبال می کند و تعمدا سعی دارد که با آتش افروزی در یمن چه بسا که نظرها از عراق و افغانستان به جای دیگری منحرف شود و بر شکست خفت بار آمریکا در این دو کشور سرپوش بگذارد.

موارد فراوان دیگری وجود دارند که با نگاه به آنها این فهرست را باید تکمیل نمود. ولی سئوال اساسی اینست که آیا دنیای مسیحیت نمی خواهد این وضعیت تنفرانگیز علیه خود را متوقف کند و بهبود بخشد این سئوالی است که پاسخ روشنی برای آن وجود ندارد و به نظر می رسد دنیای مسیحیت حاضر نیست به آن توجهی نشان دهد.

دنیای اقتصاد:دولت‌ و تشکل‌های صنفی؛ وظایف و اختیارات

«دولت‌ و تشکل‌های صنفی؛ وظایف و اختیارات»عنوان سرمقاله‌یس روزنامه‌ی دنیای اقتصاد به قلم محمد صادق جنان صفت است که در آن می‌خوانید؛فیلسوفان دوره روشنگری در غرب باور داشتندکه جامعه‌های انسانی از دو جزء مهم نهاد حاکمیت (قوه‌قضائیه، قوه مجریه و قوه مقننه) و نهادهای مدنی (احزاب، خانواده، بنگاه‌ها‌ و تشکل‌های صنفی) تشکیل شده و اصرار داشتند ...

... توازن قوا میان این دو عنصر، همان راه توسعه است. تجربه قرن بیستم و سال‌های اخیر صحت‌ ادعای کارشناسی این دسته از فیلسوفان را اثبات کرده است و جامعه‌های پیشرفته اقتصادی عمدتا آن گروه از کشورهایی‌اند که در این حوزه کامیاب‌تر بوده‌اند. تفکیک و توازن قوا میان نهادهای مدنی و نهاد دولت، فایده‌های پرشماری دارد که در صورت نهادینه شدن می‌توان از آن استفاده کرد. هم‌افزایی‌، همگرایی و سازگار شدن نیروهای موجود در میان این دو نهاد و اجتناب از تنش، اصطکاک غیرمفید و تضادهای بالنده می‌تواند کارساز باشد.

در ایران اما این توازن قوا میان نهادهای مدنی و نهاد دولت سابقه قابل توجهی ندارد و تنها در دهه اخیر است که به هر دلیل این موضوع در کانون توجه قرار گرفته است. گام بزرگی را که از سوی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و وزارت صنایع و معادن به نمایندگی از نهادهای مدنی و نهاد دولت برای اتحاد بیشتر برداشته شده، می‌توان یک اتفاق مهم دانست که البته باید از سطح و پوسته عبور کرده و به ژرفا و عمق برسد. این رویداد اگر از حد شعار و کاغذ فراتر برود و به مسائل عملی و کارشناسی منجر شود، می‌تواند دست کم به شناسایی مشکلات واقعی فعالیت‌های صنعتی منجر شود.

اکنون که رییس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران به تشکل‌های صنعتی و صنفی فراخوان مشارکت داده است، موقعیت و فرصت مغتنمی پدیدار شده که نباید آن را از دست داد. تشکل‌های مهم و نیرومند صنعتی که سازمان، تشکیلات و امکانات مادی و فکری برای چنین روزهایی تدارک دیده‌اند، باید به صحنه آمده و پیشنهادهای مشخص خود را برای برطرف کردن مشکلات کوتاه مدت و بلندمدت ارائه کنند. دولت‌های کامیاب از توانایی‌های بخش خصوصی استفاده می‌کنند و ضمن اینکه بخشی از کارهایی را که بر دوش آنها افتاده است به تشکل‌های صنفی تحویل می‌دهند، امیدواری‌هایی برای عبور از روزهای سخت پیدا کرده‌اند. شرط موفقیت کارگروه جدید تاسیس شده اما این است که دولت اگر توقع همکاری تشکل‌های صنفی را دارد، اختیارات لازم را نیز محول کند.

جهان صنعت:از مقایسه پشیمانم‌

«از مقایسه پشیمانم»عنوان یادداشت روز روزنامه‌ی جهان صنعت به قلم اردلان عطارپور است که در آن می‌خوانید؛وقتی خواندم که اقتصاد ترکیه در سال  2014 جزو 16 اقتصاد برتر دنیا قرار می‌گیرد با وجودی که ربط زیادی به ما ندارد و حداقل نباید ناراحت می‌شدم اما با توجه به اینکه کسی در مورد اقتصاد کشورمان از این پیش‌بینی‌ها نمی‌کند، ناراحت شدم.

در واقع زمانی بود که اقتصاد ایران را با اقتصاد کره‌جنوبی مقایسه می‌کردند، امروز کسی این مقایسه را نمی‌کند. بعد اقتصاد ایران را با مالزی مقایسه می‌کردند، تا زمان گذشت و گذشت و دیگر کسی این دو اقتصاد را با هم مقایسه نکرد.

باز بعدتر اقتصاد ایران را با ترکیه مقایسه می‌کردند، این روزها دیگر کسی این مقایسه را هم نمی‌کند... و من به خاطر اینکه  در آینده ناراحت نشوم  تصمیم گرفته‌ام دیگر اقتصادمان را با جایی مقایسه نکنم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها