در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اما آنها چقدر برای این کار آماده بودند؟ مریم میگوید: « من در جمع دوستانم، در مورد پسرها چیزهای زیادی شنیده بودم. بچهها میگفتند اگر پسرها را سر کار نگذاری، سر کارت میگذارند و مرد خوب کسی است که برای آدم، خوب خرید کند و ماشین مدل بالا داشته باشد یا خودش یک منزل شیک و زیبا بخرد یا پدرش به او بدهد. آنها میگفتند عروسی زیبا و مجلل و مهریه بالا، خیلی به آدم شخصیت میدهد و اگر با خانواده داماد کنار بیایی، فکر میکنند بیکس و کاری.»
او ادامه میدهد: « وقتی که دختر نوجوانی بودم، جرات نمیکردم در مورد شوهر کردن و رموز به دست آوردن دل همسر، از مادرم چیزی بپرسم. اگر هم چیزی میپرسیدم، مادرم میگفت به وقتش خودت میفهمی. وقتش هم که شد گفت الان شما جوانها صدتا مثل من را درس میدهید؛ اما واقعا این طور نبود. من چیز زیادی از زندگی مشترک نمیدانستم و پس از ازدواج احساس کسی را پیدا کردم که در بنبست گیر کرده باشد. خجالت میکشیدم هر چیزی را از مادرم بپرسم و اصلا دلم نمیخواست حس استقلالم خدشهدار شود؛ اما خسته و فرسوده شده بودم و از پس کارها برنمیآمدم. خیلی زود این مشکل به بداخلاقی و دعواهای زناشویی بدل شد. من نیاز به آموزش داشتم؛ آن هم از سوی کسی که بدون پیشداوری با من صحبت کند و حرفهایم را بشنود.»
اما بشنوید از حمید. حمید شاخ شمشاد دردانه بابا هم وضعی بهتر از او ندارد. حمید میگوید: «وقتی برای اولین بار دلم تپید، نمیدانستم زندگی خیلی پیچیدهتر از عروسک و شکلات روز نامزدها و به خاطر سپردن روز تولد و سالگرد ازدواج است. من تنها کاری که بلد بودم، این بود که سر وقت سطل آشغال را از خانه بیرون ببرم و نان بخرم. یک دفعه در مقابل واقعیتی به نام ازدواج قرار گرفتم. یکی دو هفته از ازدواجمان که گذشته بود، همسرم مریض شد و من آنقدر دستپاچه شدم که داشت گریهام میگرفت. نمیدانستم در چنین وضعی، چه باید کرد.
همیشه در خرید به مشکل برمیخوردم و با وجود این که پول خوبی میپرداختم، میوههای خراب به من میفروختند. نمیدانستم دقیقا برای زندگی باید چطور برنامهریزی کرد. هر کاری که شروع میکردم، خراب میشد و همسرم روزبهروز از من رنجیدهتر میشد. کارهای فنی زیادی نمیدانستم و بابت هر تعمیر جزیی، باید بخشی از حقوق ناچیزم را هزینه میکردم.
نمیفهمم چرا هیچ کس در مورد جزییات رفتار یک زن، به من چیزی نیاموخته بود. رفتار با همسر، هیچ ربطی به رفتار و روابطی که شما با خواهر یا مادر خود ممکن است داشته باشی، ندارد. شما دیگر یک پسر خونه نیستی که مامان همیشه در خدمتت است. حالا شما باید در خدمت خانم خانه باشی و سعی کنی در مقابل رفتارهایش پاسخ صحیح بدهی وگرنه از آرامش و محبت و چیزهای دیگر خبری نیست و خانه تبدیل به میدان جنگ میشود. آن وقت بود که احساس کردم واقعا هیچ چیز نمیدانم. این بود که من و همسرم تصمیم گرفتیم از مشاوره ازدواج استفاده کنیم، گرچه کمی دیر بود، اما هنوز میشد کاری کرد.»
وضعیتی که این زوج جوان به آن دچار شدهاند، یک امر بدیع نیست. شاید خیلی از شما که دارید این مطلب را میخوانید، کم و بیش دچار چنین مشکلاتی شده باشید.
به خاطر کمبودهایی که در آموزش خانواده، مدارس و دانشگاهها برای پیشآگاهی موثر در زمینه ازدواج وجود دارد، امروزه سیستم مشاوره قبل و بعد از ازدواج، کمک شایانی به برقرار ماندن زندگی و کاهش آمار طلاق میکند. تکنیکها و شیوههای متنوع زیادی وجود دارند که با استفاده از آنها، میتوان موفقیت زندگی مشترک را تضمین نمود.
کلاسهای آموزشی پیش از ازدواج میتوانند تا حد بسیار زیادی از احتمال طلاق بکاهند. تحقیقات، گویای این مطلب هستند که شرکت در این دورههای آموزشی میتواند تا 30 درصد احتمال بروز نفاق و جدایی را کاهش داده و زوجین را به سمت زندگی شادتری هدایت کند.
یک مشاور خانواده اعتقاد دارد؛ روابط همسری و والدینی نیاز به مهارتاندوزی دارد و از خانوادهها توقع میرود در این زمینه به فرزندان خود آموزش دهند. نسرین اعتباری میافزاید: امروزه توقعات والدین از فرزندان نسبت به نسلهای پیشین بسیار کاهش یافته و فرزندان اغلب جز درس خواندن، مسوولیتهای بیشتری را برعهده نمیگیرند که این سبب میشود مهارت زیادی برای شروع یک زندگی مشترک نداشته باشند.
وی موثر بودن آموزشهای پیش از ازدواج را وابسته به حقیقتگویی میداند و اعتقاد دارد این کار، زوج جوان را برای رویارویی با چالشهای آینده آماده میکند. بهتر است این کار را در همین ابتدای رابطه که هر دو نفر سرشار از انرژی و تازگی هستند، انجام دهید.
پژوهشهای اخیر حاکی از آنند که حدود یک سال پیش از ازدواج یا حتی 6 ماه قبل از آن، فرصت بسیار مناسبی است که به مراکز مربوطه مراجعه کنید و در کلاسها و دورههای آموزشی و آمادگی برای ازدواج شرکت کنید. در این زمان، میزان استرس و عادات منفی در پایینترین حد خود قرار دارد و میتوان از همان لحظه، الگوهای ارتباطی را برقرار و محقق ساخت. این دوران درست زمانی است که مشکلات خیلی راحتتر به نظر میآیند و قابل حل میباشند.
افراد در ابتدای رابطه، انتظارات مثبت غیرواقعیای را در سر میپرورانند که بندرت کم و کمتر خواهد شد. آمادگیهای پیش از ازدواج به عنوان یک فاکتور مصونکننده عمل کرده و شما را قادر میکند که قابلیتهایتان را ارتقا بخشیده و راحتتر بتوانید از عهده مقابله با مشکلات بالقوه برآیید.
جلسات مشاوره و کلاسهای آموزشی آمادگی ازدواج را میتوان به عنوان نوعی رویکرد مکمل یا متناوب در نظر گرفت که خانمها و آقایان نامزد کرده را با مهارتها، عادات و نگرشهای یک زندگی موفق آشنا کرده و با آموزش تکنیکهای غنی، راه را برای رسیدن به موفقیت هموار میسازد. زوجین همچنین با بهرهگیری از این روشها میتوانند انتظار یک زندگی موفق و طولانیمدت را داشته باشند.
باید در این جلسات رودربایستی و خجالت را کنار بگذارید و هر چیزی را که لازم دارید بدانید، سوال کنید. به هر حال اگر پیش از ازدواج، این فرصت را از دست دادهاید، میتوانید بعد از ازدواج نیز از خدمات مشاورهای کمک بگیرید و در زندگی زناشویی مهارتهای لازم را کسب کنید.
ماندانا ملا علی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: