در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
پدرم تاجر موفقی بود که چندین سال قبل از دنیا رفت و پس از او نیز مادرم فوت کرد. سهمیهای از ارث پدر برایم مانده بود که در این چند ساله به دلیل هزینههای بالای زندگی بخش اعظم آن خرج شده است.
همسرم همیشه به آنچه داریم راضی است و در صدد افزایش تلاش خود و ارتقای سطح زندگی نیست. من احساس میکنم بخش زیادی از فشار زندگی بر دوش من است. گاهی اوقات وقتی از سر کار بر میگردم و با فرزندانی رو به رو میشوم که مرتب خواستههای خود را عرضه میکنند به تنگ میآیم و از اینکه باید این قدر در زندگی تلاش کنم و کسی قدر زحماتم را نداند دلگیر میشوم.
مدتی قبل واقعا از زندگی سیر شده بودم زیرا همسرم خود را تقریبا از مسائل فرزندان کنار کشیده و فرزندان من نیز بسیار متوقع هستند. من در این چند سال این همه از نظر انرژی و پول هزینه آنها کردهام و بیش از نیمیاز هزینه دانشگاهشان را نیز من پرداختهام اما آنها مرتب گله و شکایت میکنند و راضی نیستند. به هر حال احساس کردم در زندگی قربانی شدهام. تا اینکه چندی قبل برای یک سفر کاری قرار شد به چند شهر دور افتاده سر بزنم و با چند نفر از اهالی آنجا مصاحبهای داشته باشم.
فکر میکنم این سفر برایم بسیار مفید بود زیرا چشم مرا به روز حقایق زندگی باز کرد.
در بخشی از سفر قرار بود با یک زن کشاورز صحبت کنم. خانمیسفید رو با موهای تقریبا سفید اما لبخندی زیبا بر لب. او با اینکه تحصیلاتی نداشت اما از نظر درک و هنر زندگی بسیار بالا بود. 5 فرزند داشت که معتقد بود همه در زندگی به یکدیگر کمک میکنند. او میگفت از مراحل مختلف کار در مزرعه نخود سبز. آنها هر یک از فرزندان و خودش مسوولیتی دارند که باید به موقع آن را انجام دهند تا محصولی خوب و با کیفیت راهی بازار کنند.
او میگفت به فرزندانم از وقتی کودک بودند مسوولیت دادم و کاری کردم که از انجام مسوولیتها لذت ببرند همانطور که خودم لذت میبردم. وقتی محصول آماده فرستادن به بازار بود همگی از حاصل کار گروهی خود شادمان بودیم.
من هیچگاه از کار کردن گله نکردم و به بچهها نیز آموختم که اگر کار و کمکی نکنند نمیتوانند در استفاده و بهره بردن و حتی خوردن محصولات سهمیداشته باشند. حالا آنها خودساخته و موفق هستند و همگی از کار کردن لذت میبرند.
او معتقد بود اگر فرزندان یاد نگرفته باشند که چگونه باید با لذت و عشق کار کنند هرگز موفق نمیشوند و زندگی خوبی نخواهند داشت. حتی اگر قرار باشد از نظر مالی در زندگی تامین باشند هرگز رضایتمند نخواهند بود.
این حرف در گوشم صدا کرد. درست است. من هیچ گاه از فرزندانم نخواستم که یاد بگیرند چگونه باید خودشان برای آنچه میخواهند کار کنند. همه بارها را به دوش کشیدم و در نهایت هم همیشه غر زدم. پس نه خودم از کار کردن لذت بردم و نه این کار را به آنها یاد دادم.
او میگفت البته نباید از یاد ببریم که کار کردن همیشه هم مطابق میل و هماهنگ با شرایط ما نیست اما همین که بدانیم با انجام کار احساس ارزشمندی میکنیم کافی است.
او میگفت وقتی فرزندانش کوچک بودهاند و کاری انجام میدادند هرگز تا قبل از اتمام کار آنها را تشویق نمیکرد. این کار موجب شده بود تا آنها بدانند هر کاری که شروع میکنند باید تمام کنند. بدین ترتیب هم احساس بهتری نسبت به خود پیدا میکنند و هم لذت بیشتری از نتیجه و حاصل کار میبرند و همین امر انگیزهای برای حرکت رو به جلو میشود.
او میگفت خیلی فرزندانش را دوست دارد اما هرگز سعی نکرده کاری که آنها خود میتوانند برای خودشان انجام دهند برایشان انجام دهد.
او میگفت وقتی فرزندان در هر سنی کارهایی مطابق توان خود انجام دهند هم احساس خوبی پیدا میکنند و هم کار کردن را یاد میگیرند. حتی اگر این کار در حد کشیدن یک نقاشی باشد.
جالب است بدانید که او میگفت بسیاری از فرزندان ما و آشنایان تحصیلات دانشگاهی دارند، اما ما به آنها یک تخصص و حرفه هم میآموزیم تا علاوه بر اینکه بتوانند در زندگی آینده از مغز و فکرشان استفاده کنند بتوانند از دست و بازویشان نیز استفاده کنند.
او میگفت وقتی شما تا زمانی که جوان هستید و میتوانید همه کار را برای فرزندتان انجام میدهید، حتی کارهای مربوط به او را نیز شما انجام میدهید علاوه بر اینکه به روش شما عادت میکند همواره فردی متوقع بار میآید که لذت کار کردن را نمیداند پس علاقهای به کار نیز ندارد و اگر در مراحل بعدی شما به او کمک نکنید زمین میخورد.
پس آنچه مربوط به اوست باید خودش انجام دهد و مسوولیت بپذیرد و اگر کار خاصی برای اطرافیان نیز هست باید بتواند انجام دهد. او مثال جالبی برایم زد و گفت وقتی پیرزنی برای رد شدن از خیابان از یک جوان کمک میگیرد در واقع به آن جوان لطف کرده است زیرا باعث شده که او حس کند قوی است و فرد موثری در زندگی است که دیگران به وجود او نیازمندند .
در منزل نیز همین طور است. من فرزندانم را برای انجام کارهای بزرگ و مهم تربیت کردهام.
گفتگو با او به من نشان داد که من قربانی نشدهام بلکه آگاهی کافی برای هنر زندگی کردن نداشتهام!
ترجمه ها : سحر کمالی نفر
منبع: ivillage
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: