در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
خیلیها کاوه محرابی را درست روزی که سهمیه المپیک گرفت شناختند...
من قبل از آن که به دانمارک بروم، بازیکن تیمهای ملی جوانان و بزرگسالان بودم و حتی در مسابقات قهرمانی آسیا هم شرکت کردم، اما چون همیشه بدمینتون مورد بیمهری قرار گرفته کمتر به ما توجه شده است. من بازیکنانی را میشناسم که سالها عضو تیم ملی بدمینتون ایران بودهاند و حالا پیشکسوت این رشته هستند، اما باز هم نه خبرنگاران آنها را میشناسند و نه مردم. بدمینتون در جامعه ما زیاد جا نیفتاده و این که خیلیها کاوه محرابی را نمیشناسند، فقط به شخص من برنمیگردد.
فکر نمیکنی علت بخشی از این بیمهریها به خاطر نتایج ضعیف این رشته در ایران باشد؟
مسلما اگر ورزشکاران ما پیش از این جواز حضور در رقابتهای المپیک و جهانی را به دست میآوردند عملکردشان بازتاب بیشتری در جامعه پیدا میکرد، ولی به عنوان مثال در همین دوره من و دیگر بدمینتونبازان ایرانی تلاش بسیاری برای کسب سهمیه المپیک انجام دادیم و این انتظار بیجا نبود که به من هم مثل دیگر ورزشکاران کاروان المپیکی ایران توجه شود. ما قویترین رشته راکتی کشور هستیم، چرا که در هیچیک از رشتههای تنیس، تنیس روی میز و اسکواش ما جزو 100نفر برتر دنیا نیستیم و این در حالی است که من به نمایندگی از بدمینتونبازان ایرانی نزدیک 6 سال است که جزو 100 نفر برتر قرار دارم. البته بخشی از این بیمهری به مطبوعات هم برمیگردد. شما نگاه کنید! به محض آن که رنکینگ پینگپونگبازها اعلام میشود، خبر آن به چاپ میرسد، اما تا به حال حتی یک بار هم رنکینگ ماهیانه بدمینتونبازان دنیا با وجود حضور یک ایرانی در بین نفرات برتر به چاپ نرسیده است.
بد نیست اشارهای به سوابقت در بدمینتون داشته باشی.
من 9 سال است که عضو تیم ملی بدمینتون هستم. البته در این مدت هیچ عنوانی در آسیا به دست نیاوردم که تا حدودی طبیعی است، چرا که اگر روزی در آسیا بتوانیم صاحب مقام شویم حتما در رقابتهای جهانی و المپیک هم موفق خواهیم بود. من در تمام این سالها برای مسابقات دهه فجر به تهران آمدهام، اما این رقابتها به نوعی برای من طلسم شده است، چون تاکنون نتوانستهام عنوان قهرمانی را در آن به دست آورم. 3مدال برنز در رقابتهای غرب آسیا عناوین رسمی من با پیراهن تیم ملی هستند.
چه شد که به دانمارک رفتی؟
دانمارک تنها کشور غیرآسیایی است که قهرمان المپیک و جهان دارد و جزو 5 کشور برتر بدمینتون دنیاست.
اما به هر حال کشورهای شرق آسیا آوازه بیشتری در بدمینتون دارند، آیا بهتر نبود به جای دانمارک راهی این کشورها میشدی؟
اردوهای داخلی کشورهای شرق آسیا سابقه چندان خوبی ندارند، از این جهت که واقعا با جان و دل برای ورزشکاران خارجی کار نمیکنند. اینجایی که من رفتم یک کمپ بینالمللی بدمینتون است با حضور 14ورزشکار از 10 کشور مختلف دنیا. مایکل کلسن، مربیای که با او کار میکنم مربی اسبق تیم ملی دانمارک بوده و قهرمان دانمارکی بدمینتون جهان سالها زیر نظر او کار کرده و به گفته اکثر بزرگان بدمینتون یکی از چهرههای برجسته این رشته در طول تاریخ به شمار میرود. هدف مایکل کلسن این است که از کشورهای کمنام و نشان در بدمینتون بازیکنان بزرگ بسازد.
چطور با این مربی دانمارکی آشنا شدی؟
آشنایی من با این مربی به 7 سال پیش برمیگردد، زمانی که با تیم ملی بدمینتون به اردوی اروپا رفته بودیم. در اولین برخوردی که با مایکل کلسن داشتم احساس کردم او مشخص است که میتواند به من کمک کند. البته او هم براحتی مرا نپذیرفت و سال اولی که من برای تمرین به دانمارک رفتم برای هر دوی ما حالت آزمایشی داشت و پس از این مدت بود که اجازه حضور در کمپ او را پیدا کردم.
مایکل کلسن در رقابتهای المپیک پکن چند شاگرد داشت؟
3 نفر. یکی من بودم، یک بدمینتونباز استونیایی و یکی هم از کانادا. بازیکن اهل استونی به دور دوم صعود کرد و در آنجا مغلوب قهرمان المپیک شد و بازیکن کانادایی هم تا 16 نفر برتر المپیک صعود کرد که این افتخار برای بدمینتون کانادا بیسابقه بود و در آن مرحله در یک بازی نزدیک مغلوب نفر سوم المپیک شد. ما 3 نفر در همان کمپ 14 نفره کلسن ماهها در کنار هم تمرین کردیم تا اینکه توانستیم جواز حضور در المپیک را به دست آوریم.
از ایران نفرات دیگری هم شانس حضور در المپیک را داشتند؟
در قسمت آقایان به غیر از 5 کشور برتر دنیا، هر کشوری فقط میتوانست یک سهمیه داشته باشد. با این حال ورزشکاران دیگری از ایران از جمله شاهحسینی به صورت فعال در مسابقات بینالمللی شرکت کردند، اما قسمت این بود که من جواز حضور در المپیک را به دست آورم. من مسابقات شاهحسینی را هم پیگیری میکردم و میدیدم که زحمات زیادی برای حضور در المپیک میکشد. او انصافا هم خوب نتیجه گرفت، اما در نهایت حدود 11 هزار امتیاز گرفت.
با هم در تماس بودید یا فقط رقیب هم بودید؟
نه، اتفاقا در اکثر تورنمنتها من از دانمارک میرفتم و او از ایران میآمد و ما با یکدیگر هماتاق بودیم، ما بیشتر از آن که رقیب هم باشیم، رفیق هم بودیم، چرا که سالیان سال در تیم ملی در کنار هم بازی کرده بودیم.
در تمام مسابقات سهمیه المپیک آیا شرایطی پیش آمد که رودرروی یکدیگر قرار بگیرید؟
نه! در جدول مسابقات بدمینتون 2 بازیکن از یک کشور فقط در صورت حضور در فینال به مصاف هم خواهند رفت که این اتفاق هیچگاه برای ما به وجود نیامد.
کاوه! میخواهیم کمی هم از سختیهایی که در این مدت دور از خانه کشیدی، بشنویم. خیلیها که حالا تو را بخوبی میشناسند، نمیدانند که تو در چه شرایطی ایران را ترک کردی و رفتی. آیا شرایط برای حضور تو در دانمارک مهیا بود یا سختیهای زیادی کشیدی تا سرانجام فرصت حضور در المپیک را به دست آوردی؟
فقط خدا میداند من چه سختیهایی در این مدت کشیدم، چه از نظر روحی، چه از نظر فیزیکی و چه از نظر مالی. از همان روز اولی که من به دانمارک رفتم، پیشداوریهای زیادی در مورد من شد که هیچکدام از آنها درست نبود، اما من آدمی نیستم که بخواهم روی مسائل منفی تمرکز کنم. من از همان روزی که به دانمارک رفتم فدراسیون بدمینتون در جریان کارهایم بود. روزی 6 یا 7 ساعت مربیگری میکردم تا بتوانم هزینه تمرینات و اقامتم را فراهم کنم. حتی در این یک سال اخیر که به خاطر فشار مسابقات مجبور بودم مربیگری را کنار بگذارم، بناچار وام گرفتم تا هزینههایم را تامین کنم.
غربت و دوری از خانواده از یک طرف و شرایط سخت تمرینی از طرف دیگر فشار زیادی به من وارد کرده بود. من روزی 6 ساعت تمرین میکردم و در حالی که بشدت خسته بودم، به همین میزان برای آموزش بدمینتون به نونهالان و نوجوانان دانمارکی وقت میگذاشتم. چارهای هم نداشتم، چون در غیر این صورت نمیتوانستم از پس هزینهها بربیایم و در تمام این مدت تنها انگیزهام حضور در المپیک بود.
زمستانهای سختی را در دانمارک تجربه کردم. در کشورهای اسکاندیناوی چون 6 ماه خبری از آفتاب نیست واقعا از لحاظ روحی دچار مشکل شده بودم. یادم میآید آن شبهایی را که ناخودآگاه گریه میکردم، بدون آن که بدانم دلیل این گریهها چیست. بعدها متوجه شدم به خاطر نبودن آفتاب دچار افسردگی شدهام. از طرفی در مواقعی که برای مسابقات میرفتم و میباختم فشار عصبی زیادی به من وارد میشد، چون هزینه گزافی برای مسابقات و تمریناتم کرده بودم و به نوعی حیثیتم در میان بود. به هر حال دست به کاری زده بودم که تا به حال در ایران کسی آن را انجام نداده بود و این خواست خدا بود که در نهایت توانستم سربلند شوم. واقعا ریسک بزرگی کرده بودم و این فشار روانی زیادی به من وارد کرده بود، چون عدهای هم تحت عنوان کارشناس از هر فرصتی برای تخریب من استفاده میکردند.
چطور در جریان اظهارنظر منتقدانت قرار میگرفتی؟
خوشبختانه یا متاسفانه من هر روز، اخبار ورزش ایران و روزنامههای ورزشی را از طریق اینترنت مورد مطالعه قرار میدهم و گاها تکتک اخبار را میخوانم، نه فقط اخبار مربوط به بدمینتون را بلکه در جریان تمام رشتههای ورزشی قرار دارم و در المپیک هم علاوه بر تماشای تمام مسابقات بدمینتون به سالنهای مختلف رفتم و رقابت دیگر ورزشکاران ایرانی را از نزدیک دنبال کردم.
بدترین چیزی که در این مدت در مورد خودت خواندنی، چه بود؟
اجازه بدهید در مورد مسائل منفی صحبت نکنیم، چون نمیخواهم کاری را که دیگران با من کردند، من با آنها انجام بدهم.
با این وجود فکر میکنم مزد زحماتت را به بهترین شکل گرفته باشی.
قصد تعریف از خودم را ندارم، اما به هر حال این سفرها مرا حسابی پخته کرد، با این حال بهای زیادی برای این موفقیت پرداختم.
در همین یک سال و نیمی که به خاطر المپیک فشار مسابقات و تمرینات من چند برابر شده بود، پدرم دچار ناراحتی قلبی شد و من مجبور شدم به خاطر عمل قلب او از یکی از مسابقاتم مستقیما به تهران بیایم. 7 ماه پیش هم مادرم دچار سرطان شد. فکر نمیکنم تحمل هیچکدام از این مسائل برای هر انسانی آسان باشد، دور از خانواده و دور از میهن این اخبار را به شما بدهند که پدر و مادرتان مریض هستند. واقعا مثل کابوس بود و همین سختیها باعث شد ارزش سهمیه المپیک برای من و خانوادهام بشدت ارزشمند باشد.
روزی که من سهمیه المپیک گرفتم تا یک ساعت و نیم فقط گریه میکردم. مسوولان فدراسیون هم در جریان هستند. آن گریه، گریه خوشحالی بود؛ گریهای که معنای برداشته شدن تمام بارها را از روی دوشم داشت. خیلیها برای رسیدنم به المپیک برایم زحمت کشیدند و بدون حتی یک نفر از این افراد، این بار هرگز به منزل نمیرسید. در این مدت خیلیها با حرفهایشان مرا مورد انتقاد قرار دادند ولی من هیچگاه جوابی به آنها ندادم و فقط امیدوار بودم با نتایجم پیش همه سربلند باشم. فشار روحی بر من خیلی زیاد بود. خیلی (کاوه بیشتر از این نتوانست بغضش را کنترل کند خیلی را با صدایی لرزان گفت و برای دقایقی در سکوت حاکم بر فضای این گفتگو اشک ریخت و گریه کرد. حتی یادآوری تمام فشارهای چند سال و چند ماه اخیر برای اولین بدمینتون باز المپیکی ما دشوار بود)
الان حال مادرت چطور است؟
خدا را شکر (او این را گفت و بعد از پاک کردن اشکهایش خود را برای ادامه مصاحبه آماده کرد)
چطور شد که متوجه شدی سهمیه المپیک را گرفتهای؟
شاید باور نکنید، اما خبر المپیکی شدن من را پدرم از تهران به من گفت: وقتی صدای گریان پدرم راشنیدم فهمیدم که جواز حضور در المپیک را به دست آوردهام و من هم نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. الان که با شما صحبت میکنم المپیک تمام شده و من هم مسابقهام را دادهام، اما راستش تمام این مسائل مثل یک رویا بود.
نحوه گرفتن سهمیه المپیک در بدمینتون چگونه است؟
در بدمینتون مثل بسیاری از رشتهها تک مسابقهها را حساب نمیکنند و امتیازات مجموع رقابتهایی را که یک ورزشکار در طول یک سال انجام میدهد، مورد توجه قرار میگیرد. این هم یکی از سختیهای رشته ورزشی من است.
چراکه از اردیبهشت سال گذشته تاامسال در تمرین و سفرهای متعدد برای حضور در تورهای حرفهای بودم تا در نهایت توانستم به عنوان اولین ایرانی جواز حضور در المپیک را به دست آورم.
حدنصاب حضور در المپیک پکن چقدر بود؟
هیچ حدنصابی در کار نبود و بازیکنان پرامتیاز دنیا برای حضور در المپیک انتخاب میشدند. به عبارتی 41 نفر برای حضور در پکن سهمیه گرفتند که 2 نفر از آنها با وایلد کارت جواز حضور درمسابقات را پیدا کردند و من در میان 39 بازیکن برتر لیست المپیک بودم. در این میان هر کشوری هم سهمیه محدود داشت و مثلا کشور چین نمیتوانست بیشتر از 3 سهمیه داشته باشد و یا ایران هم فقط یک سهمیه در المپیک داشت.
با چه امتیازی جواز حضور در المپیک را به دست آوردی؟
من در 28 تورنمنت بینالمللی شرکت کردم و مجموما 15960 امتیاز کسب کردم. هیچیک از بدمینتونبازانی که در المپیک شرکت کردند زیر 25 مسابقه بینالمللی شرکت نکردند و حتی برخی از آنها در 34تورنمنت شرکت کرده بودند. خود من برای کسب سهمیه المپیک 3 بار در طول یک سال دور دنیا را زدم و علاوه بر حضور در اکثر تورهای اروپایی، یک بار در آمریکا، 2 بار در کانادا، 2 بار در نیوزیلند، یک بار در استرالیا، 8 بار در آفریقا، 2 بار در تایلند و یک بار در فیلیپین و یک بار در ایران در مسابقات شرکت کردم تا توانستم این حد نصاب را به دست آورم.
حضور در 25 مسابقه رسمی و 3 بار چرخیدن دور کره زمین با چه پشتوانه مالی انجام شد؟
با هماهنگیهایی که با فدراسیون بدمینتون و کمیته ملی المپیک انجام داده بودم، تمام این مسابقات با هزینههای شخصی انجام شد تا در صورتی که سهمیه را گرفتم این هزینهها نیز به من پرداخت شود. تا این لحظه هنوز چیزی به من پرداخت نشده، اما زیاد جای نگرانی نیست چون نامهنگاریها انجام شده و دکتر سجادی سرپرست کاروان و آقای قراخانلو رئیس کمیته ملی المپیک به همراه دکتر کرباسیان پیگیر قضیه هستند و طبق صحبتهایی که با هم داشتیم به صورت شفاهی این قول را دادهاند که در اسرع وقت پس از انجام کارهای اداری این هزینهها پرداخت شود.
این هزینهها چقدر بود؟
هزینهها در ورزش حرفهای خیلی بالاست، چرا که شما هم باید حرفهای ورزش کنید و هم باید حرفهای زندگی کنید.
من میخواهم بدانم دقیقا برای راهیابی به المپیک چقدر هزینه کردی؟
صورت حسابی که من به کمیته ملی المپیک دادم 50 هزار یورو بود که البته این فقط هزینه شرکت در 28 تورنمنت رسمی و یک سال تمرین است. من هزینههای دیگری از جمله اسکان در دانمارک را هم داشتم، اما چون این کار با تصمیم شخصی خودم انجام شده، آن را محاسبه نکردم و حتی هزینه مسابقات قبلیام را هم در آن صورتحساب منظور نکردم، هر چند آن مسابقات هم نقش کلیدی در موفقیت من در راهیابی به المپیک داشتند.
در این 6 سالی که در دانمارک بودی، هیچگاه اتفاق افتاد که از فدراسیون بدمینتون دور بمانی یا به حال خودت رها شوی؟
حقیقت این است که فدراسیون همیشه به من لطف داشته و از ریاست آن گرفته تا مسوولان و مدیر تیمهای ملی همواره با من در تماس بودند. خود من هم هر ماه 2 یا 3 بار با فدراسیون تماس میگرفتم که این اواخر و در آستانه المپیک این ارتباط هفتگی شده بود. انصافا از من حمایت میکردند، برای اینکه همه ما میدانستیم اگر بدمینتون ایران المپیکی شود یک اتفاق بزرگ و مهم خواهد بود.
جریان انتخاب شدنت در کمیسیون بدمینتونبازان جهان چه بود؟
کمیسیون بدمینتونبازان جهان متشکل از 5 نفر است که 3بدمینتونباز 2 سال پیش انتخاب شده بودند و قرار بود 2 عضو دیگر در جریان بازیهای المپیک پکن انتخاب شوند. به همینخاطر من در انتخابات شرکت کردم و با به دست آوردن اکثریت آرا در بین مردان به عنوان نماینده فدراسیون جهانی بدمینتون انتخاب شدم.
این موفقیت باعث افتخار ما است، اما هنوز هم بدرستی نمیدانیم کاوه محرابی چه ویژگی داشت که در بین تعداد بسیاری از نامزدها، اکثریت آرا را به دست آورد...
من 6 سال است که در دانمارک مشغول تمرین و مسابقه هستم و بواسطه حضور در تورنمنتهای حرفهای متعدد تمام بازیکنان حرفهای دنیا را میشناسم و همه با یکدیگر آشنا هستیم. از طرفی رئیس کمیسیون ورزشکاران جهان که یک کانادایی است، مدتها در دانمارک با من تمرین میکرد و همکاریهای غیررسمی با او داشتم و به خواست او بود که من در انتخابات کمیسیون بدمینتونبازان جهان نامزد شدم. البته این موضوع برای خود من هم جذابیتهای خاصی داشت چون احساس میکردم، میتوانم برای سایر بدمینتونبازان مفید باشم.
موضوع را با آقای کرباسیان رئیس فدراسیون بدمینتون در میان گذاشتم و قرار شد در انتخاباتی که در همان دهکده ورزشکاران برگزار میشد، شرکت کنم. البته بعدا متوجه شدم، رقبای سختی برای حضور در کمیسیون ورزشکاران دارم، چرا که نایبقهرمان المپیک از چین و قهرمان جهان از امریکا کاندیدا شده بودند. اما ظاهرا حضور 6 سالهام در تورهای حرفهای دنیا وجهه خوبی از من در بین بدمینتونبازان دنیا ایجاد کرده بود و همین مساله باعث شد که به من اعتماد کنند.
انتخاب به عنوان نماینده بدمینتونبازان دنیا، چه مسوولیتهایی برای تو به همراه دارد؟
وقتی نماینده بدمینتونبازان دنیا هستید، یعنی هر مشکلی میان ورزشکاران با باشگاهها و یا فدراسیونهایشان بوجود میآید شما موظف هستید از راههای قانونی از حق آن ورزشکار دفاع کنید. از طرفی هر قانون جدیدی که قرار باشد در فدراسیون جهانی بدمینتون به تصویب برسد، باید مورد نظرسنجی اعضا کمیسیون ورزشکاران هم قرار بگیرد و به عبارتی ما 5 نفر هم دارای رای هستیم. این مسوولیت 4ساله، خیلی هم آسان نیست و امیدوارم به نحو احسن از پس آن بربیایم.
بهغیر از این برنامه 4 ساله، پروسه دیگری هم زیر نظر داری؟
بله! برنامه درازمدت من این است که در کمیسیون ورزشکاران جهانی در کمیته بینالمللی المپیک عضو شوم. انتخابات آن همزمان با المپیک 2012 لندن است و اگر شرایط برای من مهیا باشد، حتما از یک یا 2 سال دیگر تبلیغاتم را در این زمینه آغاز خواهم کرد.
عضویت تو در کمیسیون بدمینتونبازان دنیا، برای بدمینتون ایران چه منافعی میتواند داشته باشد؟
البته دکتر کرباسیان، خودشان نائب رئیس کنفدراسیون بدمینتون آسیا هستند و این بزرگترین امتیاز برای بدمینتون ایران است؛ اما به هر حال امروزه نقش بازیکنان رفتهرفته در فدراسیونهای جهانی پررنگتر میشود. تا 2 سال پیش هیچ ورزشکاری برای تصویب قوانین جدید حق رای نداشت و همین که حالا من به عنوان نماینده بدمینتونبازان دنیا یک حق رای دارم، خود بیانگر این مساله است. امیدوارم بدمینتونبازان کشورمان هیچگاه دچار مشکل نشوند؛ اما به هر حال هر موردی که باشد، در خدمت بچههای تیم ملی و بقیه بازیکنان هستم.
بزرگترین شگفتی رقابتهای بدمینتون المپیک پکن چه بود؟
با نظرسنجی که انجام شد، بازیکن چین تایپهای که در دور اول با من مسابقه داد، به عنوان شگفتی و پدیده رقابتها معرفی شد. او در دور دوم، بازیکن ویتنامی را که از مدعیان اصلی قهرمانی بود، شکست داد و در دور سوم هم نائب قهرمان دنیا را از گردونه رقابتها خارج کرد. به نوعی انتخاب این بازیکن به عنوان پدیده بدمینتون المپیک، برای من هم یک افتخار بود؛ هرچند هنوز هم افسوس مسابقه با این حریف را میخورم، چون فکر میکنم در گیم اول میتوانستم او را شکست بدهم و فقط روی چند اشتباه، نتیجه را واگذار کردم. قطعا اگر من گیم اول را برده بودم، با استرس کمتری در گیم دوم بازی میکردم و شاید شرایط برای من فرق میکرد.
تجربه حضور در المپیک برای تو چگونه بود؟
از لحاظ شخصی تازه متوجه شدم المپیک چه عظمتی دارد. المپیک واقعا بزرگتر از آن چیزی است که پیش از دیدنش فکر میکنیم. فضای المپیک، برای من فضای عجیب و فوقالعادهای بود و قطعا در بالا بردن اعتماد به نفس من کارساز است. ضمن این که تجربیات زیادی از حضور در المپیک به دست آوردم که در آینده و در آموزش بدمینتون به جوانترها برایم مفید خواهد بود.
آخرین بار چه زمان به تهران آمدی؟
سال گذشته در مسابقات دهه فجر شرکت کرده بودم اما به دلیل آسیبدیدگی نتوانستم مسابقات خوبی انجام دهم. من 2 ماه قبل از آن در مسابقات اوپن آفریقای جنوبی با شکست دادن یکی از بهترین بدمینتونبازان دنیا از اسپانیا عنوان قهرمانی را به دست آوردم، اما در همان مسابقه آخر دچار مصدومیت شدم و هفتهها با درد تمرین میکردم.
کی دوباره به ایران برمیگردی؟
برای مسابقات دهه فجر قطعا به ایران میآیم، چون برای من افتخار بزرگی است که در کشورم و در کنار دیگر ملیپوشان بدمینتون در یک تورنمنت بینالمللی شرکت کنم.
برای آینده چه برنامهای داری؟
من از فردای مسابقهام در المپیک، تمرینات ریکاوری را برای فصل جدید شروع کردم و با صحبت کوتاهی که با مربیام داشتم، خودم را برای یک برنامهریزی 4 ساله تا المپیک لندن آماده کردم. تمام هدفم در وهله اول کسب سهمیه المپیک است بعد هم کسب نتیجه بهتر در المپیک بعدی. در کنار این برنامهریزی 4 ساله، ما هدفگذاریهای 6 ماهه و یکساله هم داریم، اما الان به دلیل شرایط مالی تمام مسابقاتم را متوقف کردم تا وضعیت مالیام مشخص شود.
رضا پورعالی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد