با رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران‌

زلزله ، پاشنه آشیل ‌ماست‌

ایران یکی از 10 کشور بلاخیز دنیاست و 10 درصد از تولید ناخالص ملی کشور صرف حوادث غیرمترقبه می‌شود. در این میان، تلفات و خسارات ناشی از زمین‌ لرزه‌های سال‌های اخیر در کشور باعث شده مسوولان توجه ویژه‌ای به این بخش داشته باشند.
کد خبر: ۱۶۴۷۷۹

شهر تهران نیز از این قاعده مستثنا نیست و همواره کارشناسان و صاحب‌نظران نسبت به لرزه‌خیزی شهر تهران و جدی‌بودن خطر وقوع زلزله در پایتخت هشدار داده‌اند.

به همین دلیل، گفتگویی با دکتر مازیار حسینی، رئیس سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران انجام داده‌ایم. او تحصیلکرده رشته مهندسی راه و ساختمان و دارای مدرک دکتری مهندسی زلزله و سازه مدیریت بحران لرزه‌ای از ژاپن است.

آقای دکتر! هر مدیری آدم را به یاد چیزی می‌اندازد و شما همیشه ما را به یاد زلزله می‌اندازید!

به‌هر حال وظیفه من حکم می‌کند که مردم را همواره به یاد زلزله بیندازم، زیرا زلزله به عنوان بخشی از طبیعت کشورمان همیشه وجود دارد و ما باید این پدیده را بخوبی بشناسیم، چرا که شناخت، پذیرش و تدبیر را نیز به دنبال خواهد داشت و تنها در نتیجه ناآگاهی و ناآشنایی است که باید انتظار خسارت و تبعات منفی را داشته باشیم.

کشور ایران و بویژه شهر تهران از نظر موقعیت جغرافیایی و خطرپذیری در برابر پدیده زلزله در چه جایگاهی قرار دارد و آخرین زلزله‌های بزرگ در تهران در چه تاریخی رخ داده است؟

در پاسخ به این پرسش لازم است ابتدا تعریفی از زلزله داشته باشیم. زلزله آزاد شدن انرژی است که در لایه‌هایی از پوسته زمین ذخیره شده و ناگهان آزاد می‌شود. اگر این آزاد شدن انرژی در کسری از یک دقیقه باشد به طور قطع هیچ‌گاه خسارت‌زا نیست، اما ماهیت زلزله این است که انرژی در یک‌جا جمع می‌شود و ناگهان با شکست لایه‌های پوسته، این انرژی سوار بر امواج به سطح زمین می‌آید.

در کشور ما نیز پوسته‌های سطح زمین از سمت جنوب و جنوب‌شرق تحت فشار صفحه آفریقای عربی، از سمت شمال نیز با صفحه اوراسیا در حال تصادم است و از سمت شرق نیز در حال گذر از صفحه هند است و همین مساله موجب می‌شود الگوی لرزه‌خیزی وسیعی در کشورمان داشته باشیم. در واقع هر جایی که شهر است ما خطر زلزله را نیز داریم.

اما زلزله برخلاف آنچه تصور می‌شود فی‌النفسه خسارت‌زا نیست، بلکه برای پوسته زمین حتی لازم و ممد حیات است. در واقع این خود زلزله نیست که می‌تواند موجب آسیب یا خسارت شود، بلکه اگر ما در یک بنا یا ساختمان نامستحکم و غیر ایمن باشیم، ممکن است بر اثر زلزله آسیب ببینیم پس لازم است برای یک بار هم که شده با رویکرد جدیدی به این پدیده نگاه کنیم و خودمان را با آن وفق دهیم.

تهران شاید روستایی بوده در کنار شهری به نام ری و یکی از زلزله‌هایی که به عنوان زلزله تهران از آن نام برده می‌شود، زلزله سال 1830 میلادی و مربوط به گسل مشاء بوده است. این گسل خارج از حریم تهران و در شمال شرق تهران، بالای اتوبان شهید بابایی فعلی می‌گذرد و در دره مشاء پایین‌تر از امامزاده هاشم امتداد یافته و به سمت کوه‌های مازندران می‌رود که زلزله سال 1830 مربوط به گسیختگی این گسل بوده است. اما چون بخش‌هایی از شمال تهران را تحت تاثیر قرار داده از‌ آن به عنوان زلزله تهران نام برده می‌شود و حتی به نظر بسیاری از زمین‌شناسان، صحیح و منطقی نیست که این زلزله را به تهران نسبت بدهیم؛ همچنین زلزله دیگری با عنوان زلزله ری  طالقان که آن هم ‌چند صد سال قبل‌تر رخ داده است.

از نظر مهندسی زلزله، هر گسل بزرگ، خودش و 150 کیلومتر پیرامونش مهم است. در این راستا می‌توان به زلزله کجور در تاریخ هشتم خردادماه‌ سال 83 اشاره کرد که در شمال تهران بود، ولی شهر تهران را لرزاند. یا زلزله سال‌جاری کهک قم که اگرچه 150‌کیلومتر با تهران فاصله داشت، اما تهران را متاثر خود کرد بنابراین ما نمی‌توانیم یک زلزله را صرفا به تهران نسبت دهیم. تهران یکی از بخش‌های لرزه‌خیز البرز مرکزی است.

شهر تهران دارای 3 گسل شناخته شده و اصلی شامل گسل مشاء، گسل شمال تهران و گسل‌های جنوب و شمال ری است؛ البته گسل‌های فرعی یا خرده گسل‌هایی نیز در سطح شهر تهران است که معمولا خودشان منجر به زلزله بزرگ نمی‌شوند اما به‌هر حال پتانسیل وقوع زلزله همیشه در کشور ما وجود دارد. 

کارشناسان معتقدند گسل‌های تهران هم اکنون یک دوره سکوت نگران کننده را می‌گذرانند، در حالی که همواره به‌دلیل تبعات روحی، روانی و حتی اقتصادی احتمال وقوع زلزله، از اطلاع رسانی شفاف درباره این موضوع خودداری شده، بی‌پرده صحبت کنیم خطر وقوع زلزله در تهران تا چه حد جدی است؟

خطر زلزله در همه جای کشور همیشه جدی است و فقط مختص تهران نیست. حتی اگر همین حالا که با شما صحبت می‌کنم در تهران زلزله بیاید تعجب نمی‌کنم، چرا که زلزله یک پدیده طبیعی است.

به همین دلیل باید صورت مساله را طور دیگری تعریف کنیم، یعنی نه به خواب خرگوشی برویم و اعلام کنیم که هیچ اتفاقی نمی‌افتد که اگر کسی هم این حرف را زد مردم نباید بپذیرند، زیرا کشور ما لرزه‌خیز است و از طرف دیگر ایجاد نگرانی و دلشوره در مردم به‌گونه‌ای که بخواهیم آنها را از کار و زندگی روزمره و عادی‌شان بیندازیم هم کار درستی نیست. پس بهترین کار این است که موضوع زلزله را به‌عنوان بخشی از زندگی‌مان بپذیریم و در مقابل با یک واقع‌بینی منطقی آمادگی لازم را برای احتمال بروز شرایط بحرانی کسب کنیم که در این‌خصوص برنامه‌ریزی‌های وسیعی را در حوزه آموزش و فرهنگ‌سازی شروع کرده‌ایم.

قبول دارید که در زمینه آموزش و فرهنگ‌سازی کار چندانی صورت نگرفته و متاسفانه مردم ما هنگام خطر وقوع زلزله فقط همین را یاد گرفته‌اند که خانه‌هایشان را ترک و در پارک‌ها اطراق کنند.

حوزه آموزش حوزه خطیری است و تنها با ساختن چند فیلم و انیمیشن آموزشی کارها سرو سامان پیدا نمی‌‌کند، اما در عین حال توجه به زیر ساخت‌های مورد نیاز هم بسیار مهم است که در این زمینه هم طرح بزرگ اسکان اضطراری در تهران در حال اجرا شدن است. همان‌طور که می‌دانید مردم ما ایامی از سال مانند تعطیلات یا سیزده ‌به ‌در را از خانه بیرون رفته، به دامان پارک‌ها می‌روند.

اگر در این روزها که حجم جمعیت میلیونی مردم در پارک‌ها را شاهد هستیم بتوانیم یک سرویس مناسب ارائه کنیم قطعا در زمان پیش از زلزله هم از عهده این کار برخواهیم آمد. در طرح اسکان اضطراری بلند مدت هم قرار است پارک‌های جنگلی و بزرگ داخل و اطراف تهران برای اسکان شهروندان در شرایط پیش آگهی زلزله آماده سازی شود. مشاوران کارآزموده و متخصصی برای اجرای این طرح به‌کار گرفته‌ایم و امیدواریم ظرف 2 تا 3 سال آینده بتوانیم تمام فضاهای داخل و خارج شهر تهران را آماده پذیرایی از مردم در شرایط بحران و اضطرار کنیم.

در این طرح قرار است مجموعه‌ای از کارها انجام شود، مثلا سکوهایی تعبیه شود که مردم بتوانند در آنجا مستقر شوند و نیازهای اولیه زندگی‌شان مانند آب، غذا، سرویس بهداشتی و استحمام آنها برآورده شود. ضمن این‌که در حوزه بهداشتی و درمان بیماری‌ها که همواره در شرایط بحران شیوع پیدا می‌کند هم اقداماتی شامل استقرار کادر پزشکی و امکانات اولیه بهداشتی صورت گرفته، حتی برای نصب بلندگو جهت اطلاع رسانی دقیق و موثق هم فکر شده، زیرا اولین چیزی که در شرایط بحران شیوع پیدا می‌کند، شایعه است و همین شایعه نگرانی‌ها را در دل مردم زیاد می‌کند.

با صدا و سیما هماهنگ شده که از طریق این بلند‌گوها، اطلاع رسانی از یک منبع موثق و دقیق و با یک چهره مشخص به مردم صورت گیرد. در نهایت تاکنون بیش از 500 پارامتر مهم و حیاتی در نظر گرفته شده است. ما تا پایان سال یکی از پارک‌های بزرگ حاشیه شهر تهران را به این تجهیزات و امکانات مجهز خواهیم کرد و با کسب تجربه لازم و بررسی نقاط ضعف و قوت که آن‌ را هم از راه مراجعه مردم در شرایط عادی به‌دست می‌آوریم، در سال آینده به صورت ضربتی تمام پارک‌های شهر تهران را تجهیز خواهیم کرد. در یک کلام حتی برای گروه‌های خاصی مانند سالمندان، کودکان و زنان بی‌سرپرست که در شرایط بحران بیشترین آسیب‌ها را می‌بینند همفکر شده و تلاش کرده‌ایم که مجموعه‌ای از سازمان‌ها و نهاد‌های مختلف را درگیر در این قضیه کنیم.

آیا برآورد کرده‌اید که در صورت وقوع زلزله، کدام مناطق تهران بیشترین آسیب را می‌بینند و در واقع خطر زلزله چه نقاط و محله‌هایی را بیشتر تهدید می‌کند؟

اجازه بدهید در این زمینه صحبت نکنم، چرا که قطعا تبعات اقتصادی به دنبال خواهد داشت. همیشه وقتی احتمال وقوع زلزله مطرح می‌شود، بازار شایعه هم داغ می‌شود. نقشه گسل‌هایی که در حال حاضر در اختیار مردم است نقشه‌هایی با اشل یک صد هزار تا یک 50 هزار است یعنی یک میلیمتر آن در واقعیت می‌شود 10 متر. خوب به یاد دارم بعد از زلزله کجور، برخی از مشاوران املاک نقشه گسل‌های شهر تهران را به دیوار زده بودند و به مراجعان نشان می‌دادند که مثلا این کوچه روی گسل است پس قیمت آن کمتر می‌شود یا یک کوچه پایین‌تر که روی گسل نیست، این‌قدر گران‌تر است!‌ در حالی‌که هر یک میلیمتر روی نقشه 10 متر است و متاسفانه عده‌ای هستند که از این مساله به نفع خودشان سودجویی می‌کنند.

به‌هر‌حال، بافت‌های فرسوده را به عنوان مناطقی از شهر تهران که در هنگام وقوع زلزله بیشترین آسیب را خواهند دید، نمی‌توان نادیده گرفت. قبول دارید که ساکنان این بافت‌ها بیش از دیگران در هنگام وقوع زلزله در خطر خواهند بود؟

بافت‌های فرسوده شهرمان به دلیل آسیب‌پذیری که دارند همواره زنگ خطر جدی برای تهران محسوب می‌شوند و تردیدی هم در آن وجود ندارد و متاسفانه با وجود اقداماتی که در 2 سال اخیر در سازمان نوسازی شهر تهران برای نوسازی خانه‌های محدوده بافت فرسوده شهر تهران صورت گرفته که به صورت نوسازی تک واحدی خانه یا نوسازی محله‌ای اجرا می‌شود، اما باز هم برآوردهای ما نشان می‌دهد برای نوسازی بافت‌های فرسوده شهر تهران حداقل 10 سال آینده را پیش رو داریم و امکان این که این وضعیت را ظرف دوره زمانی یک تا 2 ساله جمع کنیم، وجود ندارد و این در حالی است که در بیشتر مناطق شهر تهران بافت فرسوده و ریزدانه وجود دارد و صرفا محدود به مناطق جنوبی شهر نمی‌شود.

بم با 100 هزار نفر جمعیت پس از وقوع زلزله سال82 آن همه آسیب دید حالا فقط یک منطقه شهر تهران مانند منطقه 4 را در نظر بگیرید که چند برابر شهر بم جمعیت دارد. پس قطعا مناطق مختلف شهر تهران که روی گسل زلزله قرار دارند یا در محدوده بافت‌های فرسوده هستند در صورت وقوع زلزله خسارت‌های متفاوتی خواهند دید که میزان این خسارت‌ها هم با هم برابر نیست.

آیا برنامه یا طرحی برای مقاوم‌سازی شهر تهران در برابر حوادث طبیعی از جمله زلزله، از سوی مسوولان و متولیان امر در دست اجراست؟

در این راستا برنامه کاهش خطر‌پذیری که مطابق با طرح جامع شهر تهران است، مطرح شده که براساس آن قرار است طی 12 سال سطح خطرپذیری شهر تهران به مقدار قابل ملاحظه‌ای کاهش یابد این طرح در سال 84 یعنی در اواخر دولت هشتم در دولت تصویب شد و از سال 85 این فرصت 12 ساله آغاز شده است.

برنامه کاهش خطرپذیری شهر تهران چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

یکی از برنامه‌های این طرح ایجاد ساختمان‌های اتاق بحران است که در حال حاضر بیش از 100 پایگاه پشتیبانی و مدیریت بحران در سطح نواحی مختلف شهر تهران احداث شده است. این پایگاه‌‌ها خودشان کاملا مستحکم هستند از شریان‌های حیاتی شهر مجزا هستند و می‌توانند مستقل عمل کنند، مخازن 20 هزار لیتری آب دارند، دوگانه‌سوز هستند، پد هلی‌کوپتر دارند و ویژگی‌های بسیار دیگر...

این پایگاه‌ها 2 دسته هستند. یک دسته پایگاه‌های چند منظوره که در شرایط عادی تلاش می‌شود از آنها برای آموزش و اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها و بویژه زنان خانه‌دار برای‌ آمادگی در شرایط بحرانی استفاده شود، 22 پایگاه از این تعداد نیز ویژه اتاق بحران مناطق است یعنی شهردار یک منطقه 2 حکم دارد؛ یک حکم شهردار و دیگری مدیر اتاق بحران منطقه‌اش. که در این اتاق‌‌ها عملیات امدادرسانی و اقدامات اجرایی در شرایط بحرانی فرماندهی می‌شود.

همچنین قرار است اولین اتاق بحران کشور سال آینده به بهره‌برداری عملیاتی برسد. این اتاق مرکز فرماندهی و هدایت عملیات مقابله در شرایط بحران است. این اتاق که در واقع فضایی به وسعت 2500مترمربع را در بر می‌گیرد. قرار است محل استقرار مدیران و تمام مسوولان کشوری باشد که حضور آنها برای هدایت،‌ هماهنگی، کنترل و رسیدگی به مشکلات در شرایط بحران و اضطراری نیاز است تا مدیران با کسب اطلاعات موثق و دقیق از شهر، بحران، نحوه امدادرسانی و کمک‌رسانی را مدیریت کنند. البته بتدریج که مانورهای سراسری زلزله در این اتاق انجام شود،‌ تجربیات بیشتری از نحوه فعالیت در اتاق بحران به دست خواهیم آورد که برای فرماندهی دقیق و مطلوب در زمان بحران واقعی قطعا بسیار موثر خواهد بود. همچنین یکی دیگر از برنامه‌هایی که این طرح دنبال می‌کند، این است که تاسیسات حیاتی و مهم شهر تهران را مقاوم‌سازی کند. براساس این طرح، در حال حاضر مطالعات لرزه‌ای تاسیسات آب و تاسیسات گاز تهران انجام شده و قرار است بزودی کار مقاوم‌سازی لرزه‌ای آنها آغاز شود.

یکی از مشکلات عمده ما برخوردار نبودن از مدیریت واحد است که این معضل بویژه در شرایط اضطراری و بحران با بروز تصمیم‌گیری‌های مختلف وعملا موازی با یکدیگر، اقدامات اجرایی در این شرایط را با مشکلات جدی مواجه می‌کند، نظر شما چیست؟

در بحث مدیریت واحد و یکپارچه هدف این نیست که همه ملزم شوند از بنده به عنوان جانشین شهردار در ستاد مدیریت بحران دستور بگیرند، بلکه باید حتما دستور عملیاتی‌شان را از مرکز مدیریت بحران بگیرند. یعنی بنده با هیچ سربازی در ارتباط نیستم، اما قطعا فرمانده این سربازان باید با مرکز هماهنگ باشد. در واقع مانند دانه‌های یک تسبیح که به تنهایی کارکرد خاصی ندارند بلکه زمانی که در یک رشته نخ پشت هم ردیف می‌شوند، کاربردشان مشخص می‌شود. قطعا باید این مدیریت یکپارچه نیز قبل از شرایط بحران ایجاد شده باشد.

البته وقتی به چند سال پیش نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که شرایط خیلی بهتر شده است زیرا زمانی را به یاد دارم که وقتی اولین مانورهای زلزله را برگزار می‌کردیم باید کلی با سازمان‌های مختلف هماهنگ می‌شد، توجیه می‌کردیم و حتی بیشتر برایمان مهم بود که مسوولان سازمان‌ها و ادارات مختلف فقط قبول کنند که بیایند و دور یک میز بنشینند و از آنجا هماهنگی‌های لازم را انجام دهند.

چرا که تعدادی از این سازمان‌ها به نوعی کار ما را به رسمیت نمی‌شناختند. اما حالا به عنوان مثال در همین برف اخیر شهر تهران،‌ کمیته تخصصی شریان‌های حیاتی با حضور مسوولان ادارات و سازمان‌های مرتبط با اموری همچون برق، آب، گاز و... در ساعت معین تشکیل شد و از همین جا نیز اقدامات و هماهنگی‌های لازم برای رفع مشکلات پیش آمده در روزهای برفی بین سازمان‌ها و ادارات مختلف شهر تهران صورت گرفت.

نظام بیمار کیفیت ساخت و ساز همواره به عنوان یکی از معضلات موجود در بحث ساخت و ساز در کشور ما مطرح است. به طوری که گفته می‌شود حتی ساخت و سازهای جدید در شهر تهران با استانداردها فاصله زیادی دارد که این امر تنها مختص مناطق جنوبی نبوده و بویژه در شمال تهران نیز به چشم می‌‌خورد، نظر شما در این باره چیست؟

ارتقای کیفیت ساخت و ساز یکی از مباحث جدی و یکی از درد دل‌های جدی و بزرگ من است. شاید این دوستانی که درکارهای اجرایی مرتبط با این قضیه هستند. من را متهم می کنند دانشگاهی‌ها حرف‌هایی می‌زنند که فقط به درد کتاب‌‌ها و دانشگاه می‌‌خورد در حالی که بنده این حرف‌ها را به عنوان مهندس ساخت و ساز که مدت‌ها فعالیت اجرایی و حرفه‌ای کرده‌ام می‌‌گویم. اصولا ماهیت زلزله این طور است که نقاط ضعف را بخوبی نمایان می‌سازد و به نقاط قوت کاری ندارد. در واقع زلزله پاشنه آشیل است.

اصلا ما نباید اجازه داشته باشیم ساختمان بد بسازیم. مساله ما این است که نظام ساخت و ساز ما حتی نمی‌توانیم بگوییم که یک نظام سنتی است چرا که با گفتن این کلمه، بلافاصله معماری سنتی به یادمان می‌آید و شرمنده می‌شویم، شما نمی‌‌توانید یکسری عوامل مبهم را کنار یکدیگر بگذارید و انتظار محصول خوبی داشته باشید. در حال حاضر ما بهترین آیین‌نامه استاندارد لرزه‌ای 2800 دنیا را داریم. مصالح سیمان و فولاد کشور ما نیز از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است ولی اگر جوشکار، مهندس اجرا و مهندس ناظر ما کارشان را خوب انجام ندهند، محصول به دست آمده ارزشی نخواهد داشت. ما باید به سمت نظام صنعتی و نیمه‌صنعتی برویم.

ببینید! من همیشه از خیابان که عبور می‌کنم سر به هوا هستم و مدام ساختمان‌هایی که در حال ساخت هستند را نگاه می‌کنم و می‌بینم که خیلی از آنها با استانداردهای ساخت و ساز فاصله دارند. در بحث کیفیت ساخت و ساز بنده هم به مهندسین ناظر و هم به نظام اجرا نقد دارم چراکه معتقدم همان طور که مهندس ناظر باید پروانه داشته باشد، مجری ساخت و ساز هم باید مهندس کار کرده و دارای پروانه کار باشد تا هر کس به خودش اجازه ندهد ساختمان‌سازی کند.

در این زمینه کاری هم انجام داده‌اید؟

بله! به نظر من تمام سازمان‌هایی که به نحوی مرتبط با ساخت و ساز هستند، در این زمینه مسوولند از شهرداری گرفته تا وزارت مسکن، نظام مهندسی و حتی مهندسان ناظر. در این خصوص براساس هماهنگی‌های انجام شده میان شورای شهر تهران، وزارت مسکن، نظام مهندسی و شهرداری از اول دی‌ماه امسال طرح صدور شناسنامه فنی ساختمان برای ساختمان‌های 3 هزار متر به بالا آغاز شده است که براساس آن تمام هویت یک ساختمان به عنوان یک سند موثق شامل متراژ، نام مجری، مهندس ناظر، مصالح به کار رفته و... همه در این شناسنامه فنی ثبت می‌شود.

این شناسنامه نه توسط مالک و نه مهندس ناظر تهیه می‌شود. بنابراین امکان دخل و تصرف در آن وجود ندارد و بنده اطمینان دارم که در آینده نزدیک این طرح روی اقتصاد مسکن تاثیر خواهد گذاشت؛ زیرا با ثبت مشخصات حتی یک ساختمان دیگر کسی به خود اجازه نخواهد داد که بساز و بفروشی یا بساز و بندازی کند. این شناسنامه در هنگام فروش ملک به خریدار داده می‌شود تا براساس اطلاعات آن درخصوص خرید یا عدم خرید آن ملک تصمیم بگیرد.

مراکز درمانی و امدادرسانی تهران ازجمله بیمارستان‌ها که در شرایط بحران و حوادث باید به عنوان پایگاهی برای امدادرسانی به مصدومان و حادثه‌دیدگان مورد استفاده قرار گیرند، متاسفانه مقاومت لازم را ندارند و حتی برخی از آنها فرسوده هستند، به طوری که انتظار می‌رود در شرایط بروز زلزله خود این مراکز در خطر تخریب قرار بگیرند، در این زمینه چه اقداماتی صورت گرفته است؟

مراکز درمانی و مدارس دو دسته هستند. آن دسته از مراکز درمانی و بیمارستان‌ها و مدارس که بتازگی در تهران ساخته شده‌اند، از کیفیت خوبی برخوردار بوده و مقاوم هستند، اما‌ آن دسته از بیمارستان‌های قدیمی یا باید تخریب و نوسازی شوند یا بهسازی لرزه‌ای که در این خصوص هم سازمان تامین اجتماعی طرح و نقشه مقاوم‌سازی 28 بیمارستان را تهیه کرده و تعدادی از بیمارستان‌های خصوصی نیز کارشان را آغاز کرده‌اند. اما آنچه مهم است، این است که بحث مقاوم‌سازی و بهسازی بیمارستان‌ها باید با جدیت دنبال شود.

کار احداث سوله‌های بحران به کجا رسید؟

در حال حاضر اسکلت بیش از 100 سوله بحران در سطح شهر تهران نصب شده که76 سوله تاکنون به بهره‌برداری رسیده است. در هر کدام از این سوله‌ها بسته به چندمنظوره بودن تجهیزات ویژه‌ای گذاشته شده؛ در حدود 50 قلم تجهیزات و وسایل داخل این سوله‌ها قرار داده شده از بیل و کلنگ گرفته تا پیشرفته‌ترین دستگاه‌ها که براحتی بتون و فولاد را بتوان با آن برید. این پایگاه‌ها سیستم مستقل سوخت، آب، برق اضطراری، گاز و حتی پد هلیکوپتر دارند.

آقای دکتر هنوز معلوم نیست که زلزله چه موقع تهران را خواهد لرزاند، اما شاید بتوان خطرات و آسیب‌های آن را تا حدی کاهش داد. مردم در حال حاضر چه کارهایی باید انجام دهند؟

مردم باید از ابتدایی‌ترین کارها آغاز کنند از نحوه قرار دادن ظروف چینی، شیشه‌ای در داخل کمدها و اتاق‌ها گرفته تا نصب عایق‌هایی روی شیشه پنجره‌های منازل تا حداقل در صورت شکستن، خرد نشوند. همچنین مرکز ما کتابی را تحت عنوان آمادگی در برابر زلزله به چاپ رسانده که تاکنون 200 هزار نسخه از آن توزیع شده و آمادگی داریم در صورت نیاز مردم، این کتاب‌ها را  به طور رایگان در اختیارشان بگذاریم.

اما کار مهم دیگر این است که وقتی خطر وقوع زلزله مطرح می‌شود، ممکن است اعضای یک خانواده در کنار هم نباشند. بهترین کار این است که از همین حالا محلی را برای جمع شدن و کنار هم بودن در نظر بگیرند به عنوان مثال نزدیک‌ترین پایگاه مدیریت بحران محل زندگی خود و از همه مهم‌تر این که در هنگام ساخت یا خرید یک ساختمان، حتما تحقیق کرده و از کیفیت ساخت آن اطلاع حاصل کنند تا شاید به این ترتیب حداقل بتوانند خطرات و آسیب‌های زلزله را کاهش دهند.

و اما پرسش آخر؛ آقای دکتر اگر چند روز، چند ساعت و حتی چند دقیقه قبل از احتمال وقوع زلزله در تهران، از آن مطلع شوید، در این باره به مردم اطلاع‌رسانی خواهید کرد یا با در نظر گرفتن برخی خط قرمزها، ترجیح می‌دهید بدون اطلاع‌رسانی، مردم خودشان با زلزله مواجه شوند؟

قطعا این طور نیست! به صداقت می‌گویم که اگر پیش‌آگهی از خطر احتمال وقوع زلزله در تهران به دست آوریم، حتما اطلاع‌رسانی خواهیم کرد. چراکه مردم حق دارند بدانند و عقل نیز حکم می‌کند مردم مطلع باشند و هیچ ابایی از بیان این قضیه نداریم. زیرا مردم ما فهیم و هوشمند هستند و اگر چیزی بدانیم و به آنها نگوییم، مدیون‌شان خواهیم بود.

مدیریت پیش از بحران‌

برای همه مردم، پنجم دی ماه یادآور سالگرد زلزله بم است. یکی از مرگبارترین زلزله‌های سال‌های اخیر در کشورمان که بیش از 40 هزار کشته و در همین حدود زخمی بر جای گذاشت، 60 هزار واحد مسکونی را ویران کرد و 5/1 میلیارد دلار خسارت به بار آورد.

این که ایران یکی از کشورهای زلزله‌خیز جهان است و هرچند سال یکبار باید انتظار وقوع یک زلزله مرگبار را در آن داشت، واضح است که این حقیقت می‌بایست علاوه بر این که ما را با واقعیات بسیاری روبه‌رو کرده است باید درس‌های بسیاری نیز به ما آموخته باشد.

اولین و مهم‌ترین درس این است که مدیریت بحران‌های طبیعی مانند زلزله باید قبل از وقوع بحران آغاز شود و نه پس از اتفاق و شاید به دلیل همین مدیریت صحیح پیش از بحران است که کشور آسیایی مانند ژاپن که در دنیا به وقوع زلزله‌های بزرگ و متعدد معروف است، در صورت وقوع زلزله‌ای در آن که مشابه زلزله بم نیز بوده است، با تلفات و خسارات جانی و مالی بسیار محدودی مواجه می‌شود.

در واقع پیش‌بینی و پیشگیری مهم‌ترین مرحله در مواجهه و آمادگی با یک بحران است و مدیریت صحیح در واقع همان اقدامات و تدابیری است که دستگاه‌های مسوول باید از مدت‌ها قبل از وقوع بحران‌های طبیعی مانند زلزله، آن را آغاز و با جدیت و انسجام و هماهنگی پیگیر آن باشند.

پوران  محمدی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها