سکته طلاق!

تحقیقات جدید نشان می‌دهد کودکانی که در دوران رشد، طلاق والدین را تجربه کرده‌اند، در سنین پیری با احتمال بسیار بیشتری دچار سکته مغزی می‌شوند. این ارتباط حتی در میان افرادی مشاهده شد که در کودکی قربانی آزار جسمی یا جنسی نبوده‌اند.
تحقیقات جدید نشان می‌دهد کودکانی که در دوران رشد، طلاق والدین را تجربه کرده‌اند، در سنین پیری با احتمال بسیار بیشتری دچار سکته مغزی می‌شوند. این ارتباط حتی در میان افرادی مشاهده شد که در کودکی قربانی آزار جسمی یا جنسی نبوده‌اند.
کد خبر: ۱۵۳۲۰۴۶
نویسنده سمیه مشیری تبریزی - گروه دانش
 
سکته مغزی؛ یک بحران سلامت 
سکته مغزی یکی از شایع‌ترین علل مرگ و ناتوانی در جهان، ازجمله در ایران و آمریکا محسوب می‌شود. پزشکان عوامل خطر شناخته‌شده‌ای مانند سیگار، فشارخون بالا و دیابت را دخیل می‌دانند، اما پژوهش‌های جدید روزبه‌روز بیشتر بر تأثیر «تجارب نامطلوب کودکی» یعنی آزار جسمی یا عاطفی، غفلت و اختلالات خانوادگی بر احتمال بروز سکته در دهه‌های بعدی زندگی تمرکز می‌کنند. مطالعات پیشین نشان داده‌اند تجارب نامطلوب کودکی متعدد می‌توانند سلامت جسمی را در بزرگسالی به‌طور جدی تضعیف کنند؛ اما در بیشتر این پژوهش‌ها، «طلاق والدین» در کنار شدیدترین انواع آزار (جسمی و جنسی) قرار می‌گرفت و مشخص نبود آیا طلاق به‌تنهایی، مستقل از سایر عوامل، یک عامل خطر جداگانه برای سکته مغزی به شمار می‌رود یا نه.
   
هدف پژوهشگران: جداکردن اثر واقعی طلاق

ماری‌کیت شیلک، فیلیپ بایدن و اسمی فولر تامسون در پژوهشی تازه، تأثیر مستقل جدایی یا طلاق والدین را بر خطر سکته مغزی بررسی کردند. آنها تمرکز خود را بر سالمندان گذاشتند (گروهی که بیشترین موارد سکته در آن رخ می‌دهد) و برای دقت بیشتر، افرادی را که سابقه آزار جسمی یا جنسی در کودکی داشتند از تحلیل حذف کردند تا اثر خالص طلاق والدین به‌صورت شفاف مشخص شود.
   
منبع داده: نظرسنجی گسترده 

محققان از داده‌های «نظام نظارت بر عوامل خطر رفتاری» در سال ۲۰۲۲ استفاده کردند؛ آن‌هم با استفاده از یک نظرسنجی تلفنی سالانه که توسط مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری انجام می‌شود. آنها پاسخ‌های بزرگسالان ۶۵سال و بالاتر را در هشت ایالت بررسی کردند. نمونه نهایی شامل ۱۳هزار و ۲۰۵ سالمند بود. شرکت‌کنندگانی که در کودکی آزار جسمی گزارش کرده بودند حذف شدند. پرسش‌ها شامل این بود که آیا فرد تاکنون سکته داشته و آیا پیش از ۱۸سالگی والدینش از هم جدا شده‌اند یا خیر.
   
شیوع طلاق و سکته در نمونه تحقیق

نتایج اولیه نشان داد که ۷.۳درصد از شرکت‌کنندگان سابقه سکته مغزی داشتند و۱۳.۹درصد گزارش کردندکه پیش از ۱۸سالگی والدین‌شان طلاق گرفته‌اند. افرادی که در کودکی طلاق والدین را تجربه کرده بودند، به‌طور معناداری بیشتر دچار سکته مغزی شده بودند؛ برآورد اولیه، خطر را ۱.۷۳برابر(معادل ۷۳درصد افزایش) نشان می‌داد. حتی پس از کنترل متغیرهایی مانند تحصیلات، درآمد، مصرف سیگار و فعالیت بدنی، این ارتباط همچنان قوی باقی ماند. در مدل کاملا تعدیل‌شده، طلاق والدین در کودکی با ۱.۶۱برابر (معادل ۶۱درصد) افزایش خطر سکته مغزی همراه بود.برای مقایسه، در همین مطالعه دیابت خطر سکته را ۱.۳۷برابر و افسردگی ۱.۷۶برابر افزایش می‌داد. بنابراین اثر طلاق والدین در کودکی بر سکته مغزی، نه‌تنها قابل‌توجه بلکه در سطح برخی عوامل پزشکی شناخته‌شده مانند دیابت و افسردگی قرار دارد.
   
مقایسه زنان و مردان

مطالعات قدیمی‌تر گاهی نشان می‌دادند که این ارتباط فقط برای مردان صادق است. اما این تحقیق جدید نشان داد هم زنان و هم مردان دارای سابقه طلاق والدین، در معرض افزایش مشابه خطر سکته هستند. اگرچه مردان درمجموع شانس بیشتری برای سکته دارند، اثر طلاق والدین برای زنان نیز کاملا معنادار بود.
پژوهشگران چند توضیح احتمالی مطرح کردند. یکی از مهم‌ترین نظریه‌ها «تثبیت زیستی استرس» است. طلاق والدین اغلب با تنش، تعارض خانوادگی و مشکلات اقتصادی همراه است. قرارگرفتن مداوم کودک در معرض استرس، می‌تواند سیستم‌های فیزیولوژیک را مختل کند.
نویسندگان به محور هیپوتالاموس(هیپوفیز) آدرنال اشاره می‌کنند؛ اصلی‌ترین سیستم پاسخ بدن به استرس که هورمون‌هایی مانند کورتیزول را تنظیم می‌کند. فعال‌شدن مزمن این محور در دوران حساس رشد کودک، می‌تواند باعث اختلال طولانی‌مدت در تنظیم استرس شود.
اختلال در این سیستم، خطر بیماری‌های قلبی ــ ‌عروقی را افزایش می‌دهد. بنابراین ممکن است استرس ناشی از طلاق در کودکی، بدن را در برابر سکته در بزرگسالی آسیب‌پذیر کند.
   
نقش احتمالی عوامل اقتصادی

طلاق معمولا باعث کاهش درآمد خانواده می‌شود. فقر دوران کودکی یکی از عوامل مهم تعیین‌کننده سلامت به شمار می‌رود و با چاقی، بیماری‌های مزمن و استرس مزمن مرتبط است. این مطالعه اطلاعات دقیقی از وضعیت اقتصادی دوران کودکی نداشت، و این کمبود ممکن است یکی از مسیرهای توضیح‌دهنده ارتباط مشاهده‌شده باشد.
   
محدودیت‌های پژوهش

پژوهشگران تأکید کردند که نتایج باید با احتیاط تفسیر شوند، زیرا اولا این مطالعه مقطعی بوده و نمی‌تواند رابطه علت و معلولی را به‌طور قطعی اثبات کند. ثانیا داده‌ها به‌صورت خوداظهاری جمع‌آوری شده‌اند و احتمال خطای حافظه در آنها وجود دارد. درنهایت، تمامی شرکت‌کنندگان پیش از سال ۱۹۵۷ متولد شده بودند؛ دورانی که طلاق پدیده‌ای نادرتر و بسیار مذموم به شمار می‌رفت. این شرایط اجتماعی احتمالا تجربه طلاق را برای کودکان آن دوران سخت‌تر و پراسترس‌تر می‌کرد. بنابراین مشخص نیست در نسل‌های امروزی، که طلاق رایج‌تر وکم‌انگ‌تر است، همین قدرت ارتباط مشاهده شود.
   
پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده

نویسندگان این مطالعه انجام مطالعات طولی را برای شناسایی مسیرهای علی پیشنهاد می‌کنند. همچنین تأکید دارند سن وقوع طلاق باید بررسی شود، زیرا حساسیت کودکان به این رویداد در دوره‌های مختلف یکسان نیست.
درنهایت، سطح تعارض میان والدین و نقش والد غیرهم‌منزل نیز باید در پژوهش‌های آتی مورد توجه قرار گیرد. این یافته‌ها نشان می‌دهد تجارب اولیه زندگی، حتی پس از چندین دهه، می‌توانند پیامدهای مهمی برای سلامت جسمانی داشته باشند. طلاق والدین ممکن است «سایه‌ای بلند» بر سلامت دوران پیری بیفکند و خطر سکته مغزی را در حد برخی عوامل شناخته‌شده پزشکی افزایش دهد. 

زخم کاری به سلامت
در عصر شتاب فزاینده زندگی و انباشت نگرانی‌ها، فشار روانی تنها در حد احساس یا فکر باقی نمی‌ماند، بلکه به‌صورت پنهان و مؤثر، سلامت جسم راهدف قرار می‌دهد. استرس می‌تواند از دل جلسات کاری پرتراکم، مشکلات مالی، دغدغه‌های خانوادگی یا حتی حجم بی‌پایان اخبار و اطلاعاتی که هر روز به ما هجوم می‌آورند، سر بر آورد  اما آنچه بسیاری از ما نادیده می‌گیریم این است که بدن در برابر این فشارها بی‌تفاوت نمی‌ماند. ضربان قلب بالا، تنش عضلانی، بی‌خوابی، سردردهای مکرر وحتی مشکلات گوارشی،همه تنها بخشی ازپیام‌هایی هستندکه جسم برای هشدار دادن به ما ارسال می‌کند.
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که فشارهای روانی طولانی‌مدت می‌تواند سیستم ایمنی را تضعیف کرده و بدن مستعد بیماری‌های عفونی، التهاب‌های مزمن و حتی مشکلات قلبی شود.هورمون کورتیزول که هنگام استرس ترشح می‌شود، اگر در بدن بیش از اندازه بماند، تعادل طبیعی را برهم می‌زند؛ از افزایش وزن و نفخ گرفته تا اختلال در خواب و کاهش انرژی روزانه.
بااین‌حال، بسیاری ازافراد تا زمانی که بدن‌شان به شکل جدی واکنش نشان ندهد، متوجه عمق مشکل نمی‌شوند. بدن ما مانند آینه‌ای دقیق، حالت درون رابازتاب می‌دهدوگاهی‌تنهاراه نجات ازچرخه فرساینده استرس،شنیدن همین‌صداهای‌خاموش است.
فشار روانی تنها یک تجربه ذهنی نیست؛ پیوندی پنهان اما قدرتمند با سلامت جسم دارد، پیوندی که نادیده‌گرفتنش می‌تواند بهای سنگینی داشته باشد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها