غیرقانونی اما مشروع

برای ذکر دلیلی آشکارتر می توان اشاره کرد در همان حین که طبل جنگ در کوزوو در اوایل 1999 نواخته می شد ، اندونزی شروع به تشدید جنایات خود در تیمور شرقی کرد.
کد خبر: ۱۵۳۰۰۷

میزان این جنایات در اوایل 1999 ، بسیار بیشتر از جنایات گزارش شده از کوزوو بود البته این واقعیت را نادیده می گیریم که تیمور شرقی به طور غیرقانونی اشغال شده بود. از این گذشته ، ارتش اندونزی به طور علنی تهدید کرد اگر اهالی تیمور شرقی در رفراندوم ماه آگوست ، الحاق شدن به اندونزی را نپذیرند، جنایات وخیم تری را مرتکب خواهند شد و البته به این گفته خود عمل نیز کردند. جنایات اولیه آنان در تیمور شرقی ، به مراتب از هر جنایتی در سربنیتسا یا هر جنایتی که عملا به صربها نسبت داده می شد، فراتر رفت . اساسا این جنایات که به یک نسل کشی واقعی شباهت داشت ، تماما مورد حمایت ایالات متحده و انگلیس (و فرانسه و دیگران) بود. این جنایات تا ماه آگوست و سپتامبر 1999 ، ادامه داشتند و پس از آن که اعتراضات زیادی ابراز شد ، کلینتون سگهای شکاری را فراخواند. این مساله بلافاصله نتیجه داد و برای افشای غیر اخلاقی بودن بهانه های بمباران کوزوو، کفایت می کند.البته دلایل واقعی جنگ ، مخفی نمی شدند. با کنارگذاشتن ابراز مقاصد خیرخواهانه (که قابل پیش بینی و از این رو بی ارزش بودند) و نیز دستکاری معمول شرح وقایع ، دلایل اصلی جنگ بصراحت توسط کلینتون ، بلر و دیگران بیان و توسط ویلیام کوهن ، وزیر دفاع امریکا دوباره اعلام شد و در نهایت خاطرات وسلی کلارک ، فرمانده ناتو آن را تایید کرد: «برای تضمین اعتبار قدرت ناتو، یعنی ایالات متحده».
با این حال ، بوستون گلوب با لحنی تاییدآمیز گزارش کرد که بمباران صربستان ، به عنوان یکی از فتوحات نیروهای نظامی خادم انسان دوستی لیبرال ، در تاریخ ثبت می شود. بر این اساس ، تا زمانی که تاریخ مطابق میل صاحبان قدرت جعل می شود، استدلال و عقلانیت ، نامربوط قلمداد می شوند.کوزوو، یکی از دو پیروزی بزرگی بود که دلیلی بازاندیشانه ارائه کرد مبنی بر این که هم اینک برای اولین بار در طول تاریخ ، دولتهایی پدید آمده اند که با راهنمایی آموزگاران عجیب و ایثارگر آنگلو امریکن شان ، اصول و ارزشها را مراعات می کنند و این که منشور ملل متحد باید مورد بازنگری قرار گیرد تا به غرب اجازه دهد مداخلات بشردوستانه اش را ادامه دهد.پیروزی بزرگ دیگر، تیمور شرقی بود؛ این مورد واقعا هولناک است . این که مثال تیمور شرقی حتی بدون هیچ گونه شرمی مطرح شود، خود مساله قابل ملاحظه ای در فرهنگ عقلانی غرب است . از آنجایی که در مطبوعات به طور گسترده به این موضع پرداخته شده ، بنابراین آن را همراه با نمونه های اخیر که درخور توجه اند و به نتیجه گیری های مشابهی منجر می شوند کنار می گذاریم . با این حال قابل ذکر است که جنگ عراق نیز در ابتدا به عنوان «غیرقانونی اما مشروع» توجیه می شد، ولی شماری از اندیشمندان حقوقی که این موضع را اتخاذ کرده بودند، پس از ابطال دستاویزهای اولیه جنگ ، موضع خود را تغییر داده و اعلام کردند که حمله به عراق هم غیرقانونی بود و هم نامشروع. (از آن جمله می توان به آناماریا اسلوتر، سرپرست دانشکده وودرو ویلسون در دانشگاه پرینستون و رئیس انجمن حقوق بین الملل امریکا اشاره کرد). سوالات چندی وجود دارند که هم اکنون اهمیت آنان از درستی کاربرد زور ، بیشتر است . بلاشک می توان موارد صحیحی از مداخله بشردوستانه را تصور یا حتی پیدا کرد ولی در این موارد، همواره وظایف سنگینی برای اثبات آن وجود دارد. از سوی دیگر، سوابق تاریخی ما را دچار تردید می کند. برای مثال باید یافته های یکی از مهمترین مطالعات علمی درباره مداخلات بشردوستانه را به یاد داشته باشیم . نویسنده پژوهش گفته شده ، 3مورد از چنین مداخلاتی را یافته است که مابین معاهده بریان گلوک در سال 1928 که جنگ را ممنوع اعلام کرد تا تصویب منشور ملل متحد در 1945 ، رخ داده اند: حمله ژاپن به منچوری و شمال چین ، اشغال اتیوپی توسط موسولینی و تصرف بخشهایی از چکسلواکی توسط هیتلر. وی نه تنها این موارد را نمونه هایی ناب می داند، بلکه طوری آنها را توصیف می کند که این چنین نیز به نظر برسند و دلایلی ارائه می کند که گرچه عجیب و غریب و بی معناست ، ولی با اندکی تفاوت و گاه حمایت مورد توجه ایالات متحده و انگلیس نیز هست .بررسی مذکور ممکن است موارد نابی از مداخلات بشردوستانه را پیدا کند که غیرقانونی اما مشروع هستند، ولی موارد غالی ارائه شده این ایده را به عنوان آموزه ای غیرقابل اعتماد برای زمان ما معرفی می کند. این پژوهش ، همچنین به تقویت رای حساب شده دادگاه جهانی در سال 1949 گرایش دارد، مبنی بر این که «این دادگاه ، حق مداخله بشردوستانه را به عنوان نشانه ای از یک سیاست قدرت می داند و همان گونه که در گذشته نیز سابقه داشته ، به علت سوئاستفاده های فراوان از آن و نیز کاستی های سازمان های بین المللی و به خاطر ماهیت موضوع (مداخله) ، این حق به قوی ترین قدرت ها اختصاص می یابد و از صلاحیت قضایی دادگاه خارج می شود».این پژوهش از سوی دیگر آشکار می سازد که تروریسم دولتی و دیگر اشکال تهدید و کاربرد زور، مصیبت و ویرانی زیادی به بار آورده و گاهی اوقات جهان را حتی تا آستانه فاجعه پیش برده است . بسیار وحشتناک است که می بینیم در یک فرهنگ عقلانی ، توجهی به این یافته ها نمی شود. چنین مطالعاتی که بارها مورد تایید قرار گرفته اند دوباره چالشی را که راسل و اینشتین 50سال پیش درباره آن هشدار داده اند به ما یادآوری می کند، ولی با این حال ما با قبول خطرات فراوان ، اخطار آنان را نادیده گرفته ایم.

اثر: نوام چامسکی
مترجم : یعقوب نعمتی ورو جنی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها