
قبل از هر چیز بهتر است در این نوامبر ۲۰۲۵ که ۱۰۸ سالگرد از صدور بیانیه یا اعلامیه بالفور در نوامبر سیاه ۱۹۱۷ سپری شده، اصل متن را بازخوانی کنیم و بپرسیم چرا وزیر خارجه وقت انگلیس یعنی بالفور و لوید جرج نخست وزیر طراح تشکیل وطن یهودی در فلسطین، این بیانیه را طی نامهای خطاب به روتشیلد ارسال کردند؟ خود این متن که در ضمن نامه بالفور به لرد روتشیلد، شاه یهودی؟! (رئیس حقیقی یهودیان و بزرگترین سرمایهسالار غرب در آن زمان که در واقع شاه پنهان و غالب بر دربار انگلیس و جرج پنجم بود) درج شده، افشاگر بزرگی است:
«لرد روتشیلد گرامی
بسیار خوشوقتم که از جانب دولت اعلیحضرت، اعلام همدلی ذیل آرمان یهودیان صهیونیست را که به کابینه تقدیم و با آن موافقت شده، ابلاغ نمایم.
دولت اعلیحضرت نسبت به ایجاد یک ماوای ملی (national home) برای یهودیان در فلسطین نظر مساعدی دارد و همه تلاش خود را برای تسهیل دستیافتن به این هدف بهکار خواهد بست.»
اولین نکته همان national home است. home کلمهای دوپهلو است؛ و این آغاز توطئه بهشمار میآید. در انگلیسی جز خانه، معنای وطن، سرزمین، کشور، و زادبوم هم میدهد. صهیونیستها و همراهان ایرانیشان و متاسفانه پژوهندگان بیدقت و فضای مجازی و حتی سایتهای اسلامی بهغلط آن را خانه ملی برای یهودیان ترجمه کردهاند، اما کاملا در بیانیه بالفور معنای وطن و کشور و زادبوم میدهد. یعنی تاسیس کشوری یهودی در ارض موعود. البته ارض موعود زادبوم قوم یهود نبود، بلکه سرزمینی بهشتی، پر از نعمت و مرحمت از سوی خدای یگانه به بنیاسرائیل و نه قومیهود تحت هدایت حضرت موسی (ع) بود، بهشرط عبودیت ورود سجدهکنان بهمعنای در حال بندگی. اما آنان بارها پیمان خدا را شکستند. گوساله زرین سامری پرستیدند و بتپرستی پیشه کردند و پیامبر کشتند و فرامین خدا زیر پا نهادند و عصیان کردند و محکوم به عذاب و سرگردانی در زمین شدند. حالا لرد بالفور، وزیر خارجه دولت لوید جرج در ۱۹۱۷ بنا به نقشه و منافع دولت روباه و سرمایهسالاران یهودی بریتانیای کبیر، برایشان در سرزمینی که ۱۸۰۰ سال پیش بهسبب اتحاد با فرعونیت و بتپرستی و جنایتهای مکرر و اشرافیت و زرپرستی گرفتار عذاب شده و دولتشان نابود شده بود، وطن تاسیس میکند!
دیگر آن که آیا در متن انگلیسی و اصلی نامه بالفور، آن متن ۸ سطری عین اطلاعیه انگلیسی اعلام توطئه تشکیل وطنی با نام منافقانه خانه ملی برای یهودیان در سرزمین دیگران، بیدرنگ اختصاص ۴ سطرش به فریب و نصیحت و توجیه این خواست تجاوزکارانه عجیب نیست؟ تا در لفافه دستور دولت اعلیحضرت بریتانیا، غصب یک سرزمین را با مشتی موعظه و تعارف پوچ توجیه کند:
البته باید بهروشنی دانست که هرگز نباید کاری انجام داد که بالقوهع میتواند به حقوق مدنی و مذهبی جوامع غیر یهودی موجود در فلسطین یا حقوق و وضعیت سیاسی یهودیان در هر کشور دیگر خدشهای وارد سازد. سپاسگزار خواهمشد اگر این بیانیه را به اطلاع فدراسیون صهیونیست برسانید.
آرتور جیمز بالفور»
مطالعه دقیق اعلامیه بالفور فاش میکند که یک بیانیه ۶۷ کلمهای به انگلیسی ۶۷ دروغ نهفته دارد؛ ولی قبل از پرداختن به بیانیه باید پرسید چرا در کتابهای معتبر مانند A History Of The Modern Word: نوشته R. R palmer طی دوجلد مفصل اشارات کوتاه به حقیقت ماجرا کردهاند؟ و چرا در برگردانهای فارسی باز روایت غربیها خلاصهتر شده و نوشتهاند «متفقین در تقسیم نهایی امپراتوری عثمانی نقشهها کشیدند و انگلیسیها اعراب را به حصول استقلال امیدوار ساختند»؟
تیئیلارنس یک سرهنگ انگلیسی در حجاز، موجد قیامی بر ضد ترکان گردید؛ و امیرحسین در حجاز در ۱۹۱۶ بهکمک انگلیسیها عنوان ملک اعراب برخود نهاد و سلطنتی از بحر احمر تا خلیج فارس تشکیل داد. صهیونیها، چون فروریختن اساس امپراتوری عثمانی را قریبالوقوع دیدند، این فرصت را برای تحقق آمال خویش مغتنم شمردند. از آنجا که فلسطین کشوری عرب بود (هزار سال بیشتر بود که اعراب در آنجا توطن اختیار کرده بودند) طرح صهیونیها با نقشه انگلیسیها که میخواستند مهار ناسیونالیسم اعراب را در دست داشته باشند تعارض داشت. با این وجود طی اعلامیه بالفور مورخ ۱۹۱۷، دولت انگلیس وعده داد که از فکر یهودیان مبنی بر ایجاد «وطنی» در فلسطین پشتیبانی کند.
حال برگردیم به واکاوی بیانیه بالفور.
۱. از منظر مقررات رسمی، علت نوشتن نامه به لرد روتشیلد در باره غصب سرزمین مردم دیگر و بنای کشوری یهودی چه مجوزی دارد؟ مگر روتشیلد یهودی صهیونیست پشت پرده و قدرت اول بریتانیا و بزرگترین دودمان ثروت موروثی جهان و خاندانی در راس کمپانی هند شرقی سابق و گرگ خاورمیانه و اول توطئهچین نهانچهره ضداسلام و مغز بریتانیا و طراح تکهپارهکردن امپراتوری عثمانی و تقسیم بعد از آن و موتور محرکه جنگ جهانی اول تحت منافع تقسیم مجدد جهان در آغاز عصر امپریالیسم، چه نهاد ملی و قانونی یا بینالمللی رسمی بود که «قانونی»شدن اتفاق بزرگی که قرن آینده را شکل میداد باید به اطلاع او میرسید؟
۲. چرا این تصمیم مصوب مجلس دولت اعلیحضرت باید به یک نهاد و گروه صهیونیست اطلاع داده میشد؟
۳. چرا اطلاع به فدراسیون صهیونیست باید از طریق روتشیلد و نه فرضا حییم وایزمن، رئیس یهودیان صورت میگرفت؟
۴. دولت بریتانیا چهکاره بود که از نظر حقوقی حق داشت بدون موافقت و خواست مردم بومی و فلسطینیان «خانه»ای ملی و در واقع کشوری برای یک قومو مهاجرت آنان به سرزمین دیگران تاسیس کند؟!
۵. چرا نهانروشانه از کلمه home استفاده شده؟ خب یهودیان در هر کشوری که بودند، همانجا هم وطن و ماوا و خانه ملی آنان محسوب میشده؛ مثل همه مردم پراکنده در کشورها که خانه و شناسنامه و وطن ملیشان همان جاست که بهدنیا میآیند، مسکن قانونی میگزینند.
۶. کلمه establishment در زبان انگلیسی به معنی پایهریزی و تاسیس چیزی است که قبلا پایهای نداشته. بناکردن چیزی در جایی بهمعنی پایهریزی یک پدیده بیسابقه است. چرا بالفور فلسطین را یعنی سرزمین دیگران را به جبر غصب و بهدلخواه دولت اعلیحضرت و مستبدانه و غیرقانونی موطن یهودیان اعلام میکند، درصورتی که یهودیان چندبرابر جمعیتشان در فلسطین، در اروپا و بهویژه در انگلیس و آمریکا وطن و خانه ملی داشتند؟
۷. این بیانیه آیا متضمن یک توطئه کامل با زبان ریاکاری و نهانروشی نیست؟
۸. آیا بهکار بستن همه تلاش برای تاسیس یک کشور در دل متصرفات سرزمین مسلمانان در وسط جنگجهانی اول ونقشه تکهپارهکردن امپراتوری عثمانی اتفاقی بود؟
۹. آیا مبین وحدت منافع صهیونیسم و امپریالیسم و سیاست و استعمار نو و تشکیل کشورهای پیرامونی بهجای حکمرانی مستقیم استعمارگر نبود؟
۱۰. چگونه ممکن است یک استاد دانشگاه همه علل تاریخی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و نظامی تجاوزکارانه اتحاد صهیونیسم و سلطه قدرتهای سرمایهسالار چپاولگر و توطئه عیانشان را ندیده بگیرد و در تحمیق مردمش بکوشد و آگاهی آنان را نسبت به واقعیت و منافع و مقاومت و استقلالخواهی و آزادی و عدالتطلبی و پیشرفت واقعیشان کور کند؟ این همانکاری است که آقایان و اساتید غربپرست ایران، سریعالقلمها و زیباکلامها و احزاب نولیبرال و غربگرا و شیطانپرست داخلی میکنند!
حقیقت آن است که بیانیه بالفور و ایجاد کشور اسرائیل، محصول علل پیچیده جهان در قرن نوزده و سرمایهداری و مدرنیته و مناسبات استعماری تا پایان همان قرن و زایش نظام ستمگری و سلطه جدیدی بهاسم امپریالیسم است. بدیهی است در پایان قرن بیستم و در قرن بیستویکم باز با تحولات و تغییرات همان نظام تکنولوژیک و اقتصادی و سیاسی، بدون آن که دچار دترمنیسم اقتصادی شویم، میتواند تحولات نویی صورت گیرد و حتی همان کشور تاسیسشده بنا به خواست همان سرمایه جهانی یهود و جهانیسازی اداره جهان محو گردد! بگذریم و بحث خود را ادامه دهیم.
باید گفت حتی مرور و گزارش ساده علل و اسبابی که به بیانیه بالفور و نامه به لرد روتشیلد یهودی جهانخوار ختم شد، نیازمند تالیف کتابی قطور است.
معالوصف، به این نکات دقت کنیم:
*ارض موعود یک ایده مذهبی لای کتابها بود که هیچ یهودیای در زندگی واقعی به آن نمیاندیشید.
*دقیقا این سیاست امپریالیستی انگلیس و عرب و اروپا و آمریکا بود که در پایان قرن نوزده و در پی چالشهای پیچیده تحولات استعماری و نقشه فروپاشی عثمانی و تقسیم جدید جهان، صهیونیسم را پروبال داد و به قدرت سیاسی بدل کرد. نقشه برای تصرف متصرفات عثمانی در پایان قرن نوزده به کنفرانسها و معاهدات متعدد بین کشورهای اروپایی آمریکا و کل متفقین برای تعیبن قلمرو جدید و طرح اداره سرزمینهای مسلمانان با رهبری انگلیس بدل گردید. از کنفرانس بال ۱۸۹۷ تا کنفرانس سایکسپیکو ۱۹۲۷ که اعلامیه بالفور زاده آن است، چیزی را روشن میکند که اهمیت اساسی در ترسیم آینده جهان پیدا کرد. زمینهسازی برای بیانیه بالفور از خلال انواع چالشها «تعارضات» طرحها و تغییرات و بازیهای نهان عبور کرد و دقیقا در موعد مقرر تقسیم سرزمینهای عثمانی اجرایی شد؛ و بیانیه بالفور پرارزشتر و مشهورتر از همه کنفرانسها و پیمانها و نتایجشان و عصاره معاهداتی نظیر سانرمو و سایکسپیکو و بال ظاهر گشت و مسیر قرن بیستمی سلطه بر سرزمین اسلام و ثروت عظیم نفتیشان و موقعیت کانونی و بیهمتای ژئواستراتژیک و مسیر قرنبیستمی سلطه بر خاورمیانه بلکه سیاست جهانی را در دو جنگ و پس از آن تا امروز، همین محور کشور صهیونی تاسیسشده و تبدیلش به کانون سیاست بردگی اعراب و رهبری آمریکا تعیین کرد. این انقلاب اسلامی بود که خواب سلطه جهانی را بههم زد و معادلات را در هم ریخت و موضوع تحولات تکنولوژیک پسامدرن و سلطه با هوش مصنوعی و تغییرات نو را پیشارو قرار داد و طبل مرگ صهیونیسم در قدرت و اسرائیل را بهصدا درآورد و آگاهی گستردهای علیه آنان در جهان بیدار کرد و آغاز مرگ بیانیه بالفور را اعلام نمود.
تحولات عصری مادی و معنوی اروپا و بهویژه انگلستان تا اعلام و اعلان نامه بالفور به لرد روتشیلد و تغییر دیدگاه خود لرد بالفور، چه بهصورت یک وانموده و بازی و چه یک فشار صهیونی و درک دو موضع متضاد او نیازمند مجالی دیگر است که در مقالهای دیگر به آن میپردازم.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حجتالاسلام سعید داوودی میگوید عفاف بدون حجاب ناقص است و حجاب بدون رعایت عفاف، بیمعنا
«جامجم» در گفتوگو با رئیس مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس آسیای غربی و مرکزی یونسکو بررسی کرد