اگر بخواهیم در حق دو رهبر عمیقا فاسد که ذرهای هم لیاقتش را ندارند انصاف داشته باشیم، باید بگوییم که این موضوع چیز جدیدی نیست: نخستوزیران اسرائیلی که رؤسایجمهور آمریکا را مطیع اراده خود میکنند، سابقه طولانی و برجستهای دارند. آخرین رئیسجمهور آمریکا که در مقابل اسرائیل ایستاد و خواست که در مسأله جنگ از موضع خود برگردد، دوایت آیزنهاور بود که پس از حمله اسرائیل، بریتانیا و فرانسه به مصر در سال ۱۹۵۶ بهدلیل بستن کانال سوئز روی کشتیهای اسرائیلی، بر عقبنشینی فوری اصرار داشت. هر چند حتی در آن زمان، فرانسه و انگلیس فورا موافقت کردند و اسرائیل وقت خود را صرف کرد و در نهایت بیشتر امتیازاتی را که از آمریکا میخواست، بهدست آورد. این پدیده با ظهور گروههای بیشماری که «لابی بانفوذ اسرائیل» را تشکیل میدهند، همراه با قدرت رو به رشد صهیونیسم مسیحی در حزب جمهوریخواه، گسترش یافته است.
برای دههها، رهبران اسرائیل اعتراضات آمریکا را نادیده گرفتهاند و هر کاری که میخواستند انجام دادهاند، در حالی که رؤسایجمهور آمریکا در خفا عصبانی میشدند و گاه قبل از تصمیم نهایی برای همراهی، هشدارهای عمومی صادر میکردند. به همین دلیل، اسرائیل اکنون بخش بزرگی از کرانه باختری را با صدها هزار شهرکنشین اشغال کرده، به طوری که ایجاد یک کشور فلسطینی پایدار احتمالا منتفی است. بنابراین اسرائیل میتواند بدون هیچ مانعی برای اشغال هر مقدار از غزه و تا هر زمانی که میخواهد برنامهریزی کند، همانطور که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ انجام داده است. بر این اساس از زمان روز نکبت در سال ۱۹۴۸، بیش از نیمی از ۸۹ وتوی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل در حمایت از کشور یهودی انجام شده است.
اما حتی با توجه به این الگو، نتانیاهو پدیده عجیبی است. الگوی معمول بین نخستوزیران اسرائیل و رؤسایجمهور آمریکا را میتوان با هشدارهای گاه به گاه آمریکا به اسرائیل مبنی بر عدم انجام کاری که میخواهد انجام دهد، انتقادات عمومی که با خشم کنگره از سوی حامیان اسرائیل در هر دو مجلس مواجه میشود و در نهایت، تمایل آمریکا به فراموش کردن گذشتهها و حرکت از آنجا به جلو، تعریف کرد!
نتانیاهو بهرغم سابقه فساد آشکار، بیکفایتی و تمایل به تسلیم شدن در برابر خواستههای افراطی برای حفظ قدرت، همیشه نوعی وقاحت منحصر بهفرد را در قبال آمریکا نشان داده است. قبل از ترامپ، قانون بین تلآویو و واشنگتن این بود که آمریکا نمیتواند مانع حمله اسرائیل به هرکس و هر زمان که میخواهد شود، اما اسرائیلیها نیز نمیتوانستند در مورد سیاست خارجی خود به آمریکا دستور دهند. بهعنوان مثال، در زمان ریگان، مناخیم بگین نتوانست فروش هواپیماهای پیشرفته آواکس به سعودیها را متوقف کند اما اسرائیل نیز اهمیتی نمیداد که رئیسجمهور در مورد حمله گستاخانهاش به تأسیسات هستهای عراق، محاصره بیروت،کمک به مقصران قتلعام دراردوگاههای پناهندگان صبراوشتیلا والبته گسترش بیامان شهرکسازیها در کرانه باختری چه فکری میکند.
نتانیاهو در یک گفتوگوی مخفیانه ضبط شده در سال ۲۰۰۱ با شهرکنشینان کرانه باختری، این دیدگاه رایج را توضیح داد. او به آنها گفت: «من میدانم آمریکا چیست؟ آمریکا جایی است که من میتوانم بهراحتی آن را تغییر و در مسیر مورد نظر خودمان قرار دهم... آنها ما را آزار نخواهند داد.»
نتانیاهو سابقه طولانی در تلاش برای دیکته کردن نهتنها سیاست خارجی اسرائیل، بلکه سیاست خارجی آمریکا دارد. او این کار را در دوران اوباما امتحان کرد. او با گستاخی قابلتوجهی، از رهبران جمهوریخواه کنگره دعوت کرد تا در یک جلسه مشترک نادر سخنرانی کند ــ او اکنون چهار سخنرانی از این دست انجام داده، یکی بیشتر از نزدیکترین رقیب خود، وینستون چرچیل ــ تا بکوشد برنامههای اوباما را برای به سرانجام رساندن آنچه «برنامه جامع اقدام مشترک» یا برجام نامیده میشد، تضعیف کند اما به نظر میرسد که با ترامپ در حال موفقیت است.
توافق ایران تنها موردی نبود که ترامپ سیاست آمریکا را برای خشنود کردن نتانیاهو و نوچههایش تغییر داد. او سفارت آمریکا را از تلآویو به بیتالمقدس منتقل کرد و به این ترتیب حاکمیت اسرائیل را بر آنجا به رسمیت شناخت، کاری که هیچ رئیسجمهور دیگری از سال ۱۹۶۷ انجام نداده بود. ترامپ همین کار را برای فتح ارتفاعات جولان سوریه توسط اسرائیل انجام داد. همچنین، وزارت امور خارجه او موضع دیرینه این وزارتخانه مبنی بر غیرقانونی بودن شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه باختری را تغییر داد. تقریبادرتمام این مواضع، میتوانگفت آمریکا تنهاکشوری است که خط نتانیاهورا دنبال میکند.
در دوران جو بایدن، سابقه نتانیاهو تقریبا به همان اندازه بیعیب و نقص بود! آمریکا در دوران بایدن نه به برجام بازگشت و نه سفارت را به تلآویو بازگرداند. از همه مهمتر، بایدن تقریبا هیچ پیشرفتی در بهبود خسارات وحشتناکی که حمله اسرائیل به غزه به جمعیت غیرنظامی آن وارد کرده بود، نداشت. بایدن و آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، انکار نکردند که اسرائیل بهطور مداوم در رعایت الزامات قانون آمریکا در استفاده از سلاحهای آمریکایی و عدم احترام به حقوقبشر غزهایها کوتاهی میکند اما با وجود این، آنها تمایلی به رعایت همین قوانین نشان ندادند.