هفت خنجر خونین غرب و یک ایران

کد خبر: ۱۴۹۶۹۹۰

تنها و تنها، در بستر سیاه یک «نادانی تاریخی» طولانی‌مدت و دیرساله است که قدرت‌های رسانه‌های تمدن غربی و سربازان خدمتگزارشان می‌توانند از فریب ذهنیت جامعه ایرانی، سود ببرند و تمامیت دشمنی‌شان را در تاریخ و سرزمین بزرگ «هویت فاخر حسینی»، نادیدنی یا نامرئی سازند و در پرتو آن از خود، تصویری ایران‌دوستانه و مهرورزانه، ارائه دهند؛ تا ... بنیادهای وابستگی‌آفرینی ایران و ایرانیان را به خودشان حفظ کنند و نگذارند توفان بی‌پایان و پیش‌رونده «حرم‌خواهی» و مدافعین حرم، که از مرزهای خاکی و ملی، گذر کرده و تمامیت منافع تمدنی غرب را با قدرت ویرانگر تهدید مواجه ساخته؛ از این، بیشتر پیشروی کند و این خط به حرکت درآمده «تهدید بزرگ مدافعین حرم و مقاومت» به هدف‌های پایانی و نهایی برسد.

بنابراین؛ هرکه در وادی مقدس و پرملاحت «حرم‌خواهی» و «دفاع از حرم تاریخی شخصیت ایران‌زمین» ره‌نوردی می‌کند و در آرزوی ساختن آینده‌ای بر پایه‌های مقدس این «حرم‌خواهی» و «حرم‌اندیشی» است، باید بداند که در این 100 سال سپری شده و به تاریخ پیوسته از تمدن غرب و امپراتوری انگلیس، جز «شر»، «سیاهی» و «ضدبشری» هیچ‌چیز دیگری به سرزمین ایران و مردمانش، نرسیده است و هیچ دسته‌گل زیبا و معطری، به آسمان 100 ساله تاریخ ایران‌زمین، تقدیم نشده است؟!

در این نگاه تاریخی 100 ساله، اگر بتوانیم بر روی شرآفرینی‌های کوچک و جنایت‌ها و خیانت‌های کم‌عمق، با مهربانی تمدنی ایرانی بنگریم و آنها را پشت دیوار گذشته تاریخی، کم‌مقدار و بی‌ارزش بپنداریم... اما، هرگز نمی‌توانیم؛ چشم بر روی جنایات سرزمینی و تبهکاری‌های تمدنی غرب که به تمامیت شخصیت تاریخی ایران و ارزش‌های ملی، زخم زده و گستره‌ای وسیع از درد و رنج و آزار را، بر سر مردم ایران ریخته؛ ببندیم و آن را به پای «ضرورت‌های اجتناب‌ناپذیر روابط بین‌المللی» بنویسیم و از حق، حقانیت و مظلومیت سرزمین‌ مادری و حق و حقوق‌های به‌ یغما رفته، حرفی نزنیم و سکوت کنیم! اگر چنین کنیم، در برابر تاریخ شخصیت ایران و ایرانی، جز «بی‌غیرتی تاریخی» و «بی‌غیرتی وطنی»، کار دیگری نکرده‌ایم و «بی‌غیرتی وطنی» در برابر قدرت رسانه‌ای تمدن غرب، جای امنی در جغرافیای روحی دل و اندیشه و احساس ایرانیان، نداشته و ندارد که ندارد!

بنابراین؛ هر ایرانی وطن‌پرستی و هر ایرانی که برای شخصیت تاریخی این سرزمین، احترام کاملا ملی و فراگیر قائل است و از تعدی و ضربه زدن به منافع ملی ملت‌ها و انسان‌ها گریزان است و از آن بیزاری می‌جوید؛ می‌بایست این فهرست سیاه جنایات علیه وطن و مردم ایران را در خاطر بسپرد و از تمدن غرب و امپراتوری انگلیس، به‌عنوان یک امپراتوری جنایتکار علیه تمامیت ایران و همه ارزش‌هایش یاد کند و هیچ‌گاه در روند پرتلاطم روزگار گذرنده، این جنایات سهمگین و پر از تلخیتاریخ ملت ایران را، از یاد نبرد.

اینک این، فهرست جنایات 400 هزار روزه امپراتوری سلطنتی انگیس:

1- قرارداد «تنباکو» یا تسلط بر زمین و بازار کشاورزی

2-‌ نابودگری خونین «نهضت ملی خیابانی تبریز»

3- نابودگری خونین «نهضت ملی دشتستانی‌ها» و رهبر وطن‌پرست‌شان، رئیس‌علی دلواری

4- نابودگری خونین «نهضت جنگل» و رهبر وطن‌پرست‌شان، میرزاکوچک‌خان جنگلی

5- اقدام و عملیات کودتای 1299، به‌منظور تسلط روانی و اقتصادی بر همه سرزمین ایران

6- اقدام و عملیات موفق خونین کودتای بیست و هشتم مرداد و تسلط بر همه چاه‌های پر از نفت

7- اقدام و عملیات موفق بریدن یا «جداسازی بحرین نفت‌آفرین» از ایران و صدور خائنانه «شناسنامه کشوری».

اگر و اگر ... یک گروه سیاسی اقتصاددان نفتی و سیاسی وطن‌پرست، جمع شوند و تنها یک «ارزیابی» حساب‌گرانه مالی و نفتی از بریده شدن «بحرین» اعلام کنند، آن‌گاه معلوم می‌شود که از این آخرین «خنجر کین‌آلود» امپراتوری خبیث انگلیس تا چه اندازه باران سیاه خسارت و آزار بر پیکره شخصیت تاریخی ایران، باریده است و همچنان تداوم دارد...!

آیا «حق» داریم؟!

از این «هفت‌ خنجر خونین‌گر» نامردی تمدن غربی و انگلیس، تحت هر مفهوم و ارزشی، چشم‌پوشی کنیم و... آن‌گاه خود را مدافع حرم وطن بنامیم.

newsQrCode
برچسب ها: ایران غرب تاریخ
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

سید علی بطحایی معتقد است ضرورت تدوین منشور اخلاقی برای هیات‌ها ضروری است تا فرهنگ «نقد عالمانه» جایگزین رفتار‌های تنش‌زا شود

ما فرزندان دلیلیم، نه پرخاش

نیازمندی ها