نظام و حکومتی ضعیف که در آن، خبری از تحقق آمال و آرزوهای مردم سوریه نخواهد بود. خط‌قرمز صهیونیست‌ها و واشنگتن در برهه کنونی و آینده، شکل‌‌گیری سوریه مقتدر است. یکی از پیش‌شرط‌های شکل‌‌گیری این روند، جلوگیری از ایجاد امنیت پایدار در نقاط گوناگون سوریه است. سؤال اصلی اینجاست که آیا در این روند امکان استفاده از برگ خطرناکی به نام داعش از سوی آمریکا و صهیونیست‌ها وجود دارد؟
گزاره‌ای که غیرقابل انکار است
صورت مسأله این است که تل‌آویو قصد دارد کل سوریه را به تسلط خود درآورد یا در گام دوم، از آن بازیگری ناتوان و منفعل بسازد. در هر دو وضعیت، صهیونیست‌ها و آمریکا به خلق بحران‌های مزمن و دامنه‌دار امنیتی در سوریه نیاز دارند و اگر نتوانند چنین پروژه‌ای را با کمک گروه‌های مسلح کنونی پیش ببرند، از مهره داعش در خلق این صحنه خطرناک و خونین استفاده خواهند کرد.رژیم‌صهیونیستی تجاوزات خود به سوریه را با این جمله مضحک توجیه می‌کند: «ما در برابر وضعیت نامطمئنی در قبال اتفاقات سوریه قرار داریم و آنچه را که در این کشور از بین می‌بریم، امکاناتی است که نمی‌خواهیم به دست طرف‌های اشتباه بیفتد». این توجیه صهیونیست‌ها حتی اگر درست هم باشد، به آن معناست که این رژیم ارزیابی مشخصی از ماهیت دولت آینده در سوریه ندارد و مطمئن نیست که دولت جدید باثبات باشد و پیشاپیش تضمین نمی‌کند که با دولت جدید سوریه دشمنی نخواهد کرد. در همین راستا، مهار همه‌جانبه دولت بعدی سوریه با استفاده از مهره‌های تروریستی ــ تکفیری در دستور کار اتاق‌های فکر و عملیات دشمن قرار گرفته است. خطر پیش‌روی ملت سوریه در مرحله جدید، قربانی‌شدن اولویت‌ها و آرزوهای آنها به دست اسرائیل است. همان‌طور که بسیاری از محافل جهانی می‌گویند، قبل از هر چیزی وضعیت آشفته کنونی سوریه به نفع تل‌آویو است؛ موضوعی که قطعا مردم سوریه هم از آن آگاه هستند و باید موضعی عاقلانه در قبال جاه‌طلبی‌های این رژیم اتخاذ‌کنند.
تمرکز مهره‌های داعش در سوریه
یکی از شواهد و مستنداتی که نشان‌دهنده عزم آمریکا و رژیم اشغالگر قدس مبنی بر استفاده از مهره‌های داعش جهت بسط و گسترش بحران جاری در سوریه است، استقرار هدفمند آنها در رقه و دیرالزور است. این جایابی و تمرکز، با مدیریت مستقیم سنتکام و موساد صورت گرفته و نقطه آشکارساز بازی خطرناک آتی در سوریه است. پس از شکست جغرافیایی داعش در سوریه در سال ۲۰۱۸، بقایای این گروه با مدیریت آمریکا و رژیم‌صهیونیستی برخی سلول‌های فعال خود را حفظ و شبکه‌هایش را در بیابان سوریه تقویت کرده‌اند. هدف واشنگتن و تل‌آویو از مدیریت این روند، استفاده از این مهره‌ها با هدف نیل به اهداف خاص امنیتی، نظامی و سیاسی خود در بزنگاه‌های حساس و سرنوشت‌ساز است. از سال۲۰۲۳، داعش با استفاده از اختلافات منطقه‌ای، حملات خود را در سوریه و عراق افزایش داد. در ۱۶ جولای ۲۰۲۴، فرماندهی مرکزی آمریکا رسما اعلام کرد که داعش حملات خود را افزایش داده و در حال بازسازی توانمندی‌هایش است. بیشتر حملات در سوریه به هدف قراردادن مکان‌های نظامی دولت سوریه متمرکز بود! به عبارت بهتر، جهت‌‌گیری حملات داعش در ماه‌های اخیر کاملا با اهداف میدانی رژیم اشغالگر قدس و آمریکا منطبق بوده است.
مجددا تاکید می‌شود که اصرار و تلاش غرب و رژیم اشغالگر قدس مبنی بر حفظ داعش در سوریه، بی‌دلیل نبوده است! میدان سوریه برای این گروه اهمیت استراتژیک زیادی دارد؛ زیرا هم به‌عنوان نماد مقر خلافت خودخوانده داعش است و هم به‌دلیل موقعیت جغرافیایی‌اش، ارتباط مرزی با عراق، امکان تأمین منابع مالی و لجستیکی داعش را فراهم می‌کند. داعش در وضعیتی قرار ندارد که خود بتواند این مدیریت ساختاری، لجستیک و مالی را مدیریت کند اما در این معادله، به حمایت واشنگتن و تل‌آویو دل بسته است!
داعش و فرامتن جنگ در منطقه
رژیم اشغالگر قدس و آمریکا از فرامتنی تحت عنوان شرایط جنگی در منطقه، برای حفظ و تقویت تروریسم تکفیری داعش استفاده می‌کنند. داعش با تشدید حملات در سوریه از فشارهای وارده به ارتش این کشور بهره می‌برد. طبق گزارش دیده‌بان حقوق بشر سوریه، درحالی‌که جامعه بین‌المللی بر بحران‌هایی مانند جنگ غزه و اوکراین تمرکز دارد، این گروه در نوامبر گذشته، ۲۷عملیات در مناطق تحت کنترل «قسد» و ارتش سوریه انجام داد. همچنین اکثر عملیات‌های صورت گرفته از سوی داعش، معطوف به گلوگاه‌ها و نقاط حساس و محل مناقشه در سوریه بوده است. هدف دیگر داعش که مورد حمایت دائمی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس است، آزادسازی تروریست‌های تکفیری وابسته به خود از زندان‌هاست. نکته قابل تأمل این‌که آمریکا و رژیم اشغالگر قدس بارها مانع از اعدام این افراد شده و صرفا خواستار اسارت هدفمند آنها در زندان‌های مقر نیروهای دموکراتیک سوریه شده‌اند! هزاران داعشی اکنون در آن زندان‌ها تحت نظارت غیرمستقیم آمریکا و رژیم اشغالگر قدس قرار دارند.
