قرآن بزرگترین منبع معرفتی از پدیده یهودیت سامری است و باید با نقد فقیهانه فراتر از رساله‌های رایج درباره این موضوع روشنگری کرد

دین‌ سازی یهودیت سامری

محورهای گوناگون سخنان رهبری درباره نگرش به جایگاه کنونی ایران در گفتمان نظم نوین جهانی قابلیت بازخوانی گسترده دارد

به عقب برمی‌گردید؟

دُرهای سخن رهبر حکیم و عزیز انقلاب اسلامی، در ملاقات با فقهای ارجمند مجلس خبرگان، مثل همیشه و پررنگ‌تر از همیشه مستقیما ارجاعات حیاتی به قرآن مجید داشت.
کد خبر: ۱۴۸۰۸۹۱
نویسنده احمد میراحسان

شاید به سبب شأن مجلس که اعضای خبرگان رهبری بودند و مسأله رهبری. محورهای گوناگون سخن رهبری معزز، قابلیت بازخوانی گسترده دارد؛ اما این نوشته به‌طور متمرکز به پرسش قرآن خطاب به امت می‌پردازد. احضار این پرسش به امروز در سخنی خطاب به مردم و نخبگان ملت ایران که البته اعضای مجلس خبرگان و همه دستگاه حکمرانی را شامل می‌شود، حکمت بزرگی در دل دارد. برای هیچ ایرانی دوستدار انقلاب اسلامی اصلا ساده نیست به‌راحتی درباره آیه الهی در انذار و هشدار مردم از ارتجاع بت‌پرستی در صورت امر محتوم سفر رسول‌ا...(ص) به عالم باقی و مفهوم امروزی آن زبان گفت‌وگو بگشاید. سایه سنگینی از ابر غم دل را فراگرفته و سیاه می‌کند. رحلت پیامبر خدا هنوز اندوه‌زاست و این تجربه در زمان حیات امام‌راحل(ره)، امری بود که ملت ایران به دشواری حتی در ذهن می‌توانست بدان بیندیشد. دعای «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» از اینجا بر زبان‌ها جاری بود. البته امر محتوم الهی بازگشتنی نیست و آن‌روز هم برای هر انسانی این قاعده جاری بود و البته هر مسئولی باید عاقلانه به آن بیندیشد و راهی را که خدا می‌پسندد و عقل پیش پا می‌نهد مستحکم و قوی پیش ببرد.

تجربه تاریخی ما شدند!
پرسش این است آیا به عقب بازمی‌گردید؟ یعنی ما به عقب بازمی‌گردیم؟ ما به معنی چه کسانی؟ آیا بدیهی است مومنان خالص خدا فرمان‌ خداوندگار را پیش‌می‌برند و به عقب بازنمی‌گردند. اما افراد، طبقات و اقشار کل ملت، حکومت‌گران، احزاب و دسته‌ها و جناح‌ها و جبهه‌ها هریک بر حسب عبودیت و ایمان و عقل و صدق یا نفاق و تزلزل و نهان‌روشی و ابن‌الوقت‌بودن خود عمل می‌کنند. در تجربه تاریخی از بازگشت کل یک امت پس از قائد و امام الهی‌شان تا بازگشت کل دستگاه حکومتی و تا جدایی و توقف دسته و گروه و یا افراد معتبری... سابقه دارد.

بازتاب راه منافقی از یهودیت سامری تا سلطنت اموی
غیبت موقت حضرت‌موسی(ع) همگان را به بت‌پرستی و دنباله‌روی از سامری و. .. و بازگشت به عقب کشاند. این در حقیقت درس بزرگ قرآن‌حکیم بود برای امت پیامبر خاتم(ص). اما متاسفانه با وجود هشدار خداوند در امت اسلام پس از شهادت رحلت‌گونه رسول‌ا...، اتفاق سامری به شکل منافقانه‌ای رخ‌داد. وصایای الهی او زیر پا نهاده شد، ولایت الهی ندیده گرفته شد و خلافت بالاخره طبق گفتار روشن امیرالمومنین(ع) از جایگاه برحقش جدا و نتیجه‌اش پس از فراز و نشیب‌هایی به ارتجاعی‌ترین شکل ممکن‌ نشانه بازگشت به عقب شد. یعنی به سلطنت موروثی اموی و عباسی بدل شد و... و اشغال جایگاه پیامبر خدا به‌وسیله فاسدترین جریان موجود رخ‌داد که به‌وسیله یهودیت سامری و نهان‌شده در پشت مسیحیت رومی و باستان‌گرایی آتش‌پرست محقق گشت، کسانی که به‌عنوان خاندان دیوانی با یهودیت ایرانی مرتبط بودند و کار را رهبری می‌کردند و در مقام مشاوره یکسر کوشیدند اسلام را از حقیقت وحی و پیروی از قرآن و عترت تهی کنند. این چهره تجربه‌شده پیش‌بینی قرآن حکیم و سرکشی امتی است که عصیان ارتجاعی و عدم مقاومتش برابر قدرت‌های فاسد و خشن ارتجاعی و گذشته‌طلب به اوضاع هولناک عصر غیبت ختم شد.

بردگی نوی استعماری در عصر معاصر
در تاریخ معاصر هم انقلاب‌های مختلف گواه امکان این بازگشت به عقب و کنش ارتجاعی یک دستگاه حکومتی و انفعال یک ملت یا همسویی مردم جاهل و فریب‌خورده و پیدایش فاجعه باورنکردنی است. مصر و دگردیسی حکومت ناصر به حکومت انور سادات یک نمونه است. عربستان و حاکم‌شدن وهابیت، طور دیگری است. کودتای رضاخانی و فرزندش در بازگشت ارتجاعی به سلطه غرب و استبداد از مشروطه و استقلال و شکست جنبش ملی و بازگشت به بردگی نوی استعماری پس از مصدق و حاکمیت کنسرسیوم نمونه دیگری است. بازگشت ارتجاعی پس از تکه‌پاره‌کردن امپراتوری عثمانی و تا افتادن به دام سکولاریسم وابسته و ارتجاعی و ناتو و بردگی مدرن و روابط پنهان با بدترین دشمن اسلام صهیونیسم و اسرائیل تجربه دیگری است. همه این تجربه‌های متنوع با نقطه اشتراک واحد و تنوع شکلی امروز در سخن داهیانه رهبر بزرگ و الهی ایران هشداری درونی می‌سازد که به معنی آن است که آیا به عقب بازمی‌گردید؟ برای ما به عقب یعنی چه و چه معنایی دارد؟

بازگشت ارتجاعی
به عقب بازگشتن در کلام مشعشع رهبری یعنی بازگشتن ارتجاعی به وضعیت قبل از انقلاب اسلامی. قبل از انقلاب اسلامی یعنی چه؟ به سلطنت پهلوی؟ این ابتدایی‌ترین و مضحک‌ترین درک از بازگشت به عقب ماست. باید ببینیم معنای حقیقی بازگشت به عقب در اوضاع کنونی چیست؟ برای این معرفت باید ببینیم انقلاب اسلامی و رهبری امام‌خمینی(ره) و امام‌خامنه‌ای چه برش‌هایی پدید آورد که ترک آن دستامدها به معنی بازگشت ارتجاعی است. و امروز چه عوامل و قدرت‌ها و نیروهایی درون و بیرون ایران خواهان این بازگشت هستند. اولین دستاورد انقلاب اسلامی، برافراشتن پرچم توحید در جهان کفرزده و تحت سیطره مدرنیته دنیاگرا و شیطانی و مستکبر و فرعونی غرب‌وشرق بود. جریان‌های ارتجاعی ایران دنباله‌روی کفر جهانی از نهضت احیای دینی و بیداری اسلامی بسیار ناراضی و همه جناح‌های متحدش خواستار پایان‌دادن به این بیداری توحیدی و مقاومت برابر کفر مدرن و بت‌پرستی مدرن و بازگشت به گذشته هستند. نظامی مبتنی بر توحید و اسلام دستاورد بزرگ جمهوری انقلاب اسلامی است. تاسیس نظام مردم‌سالاری دینی، شکست ایده پایان دین و یکتاپرستی و اسلام محسوب می‌شود. و همه جهان و قدرت جهانی کفر خواهان نفی این رخداد عظیم هستند. 
دومین دستاورد انقلاب اسلامی عدم‌پذیرش سلطه کفر و جهان دوقطبی یا تک‌قطبی و نظام سرمایه‌سالاری بین‌المللی و مبتنی بر سلطه‌گری و سلطه‌پذیری و دفاع از حق استقلال حقیقی بود و به‌ویژه مبتنی بر فرمان قرآن بوده که اجازه سرپرستی و سلطه کفر را به ملل مسلمان نمی‌دهد. جهان سلطه کره ارض را به جهان ‌پیرامونی و جهان کانونی تقسیم کرده و به کشورهای زیر سلطه اجازه حرکت و نفی سلطه نمی‌دهد.  پس جنبه ارتجاعی دیگر بازگشت به شرایط کشور پیرامونی و آویزان به ساختار کانونی است.
 ظلم‌ستیزی و جنبش ضداستعماری و گریز از پیمان‌نامه‌های مروج انواع فساد و ضدیت با ارزش‌های اسلام در عرصه اقتصاد و سیاست و فرهنگ دستاورد مهم دیگری است که جریان ارتجاع جهانی خواهان پایان‌دادن به آن است. تفرقه‌اندازی ارتجاع جهانی بین مردم ‌مسلمان و کشورهای جهانی برای حفظ سلطه ظالمانه سرمایه صهیونی بین‌المللی از دیگر اموری است که اتحاد و پیوستگی امت اسلامی و شعار انقلاب اسلامی مانع آن شده است.

عدالت‌خواهی اجتماعی انقلاب اسلامی و قانون اساسی یک زخم بر پیکره مناسبات ضدانسانی نظام جهانی است که مثل خاری در چشم فرعونیت سرمایه‌سالاری فرو می‌رود و مردم ‌جهان را به دادخواهی و عدالت‌طلبی تحریص می‌کند و این هم امری است که ارتجاع خواهان نفی و بازگشت به عقب است.  

ارزشهای ایرانی و اخلاقی و فرهنگ بومی و دینی و خانواده و حیا و عفت زنان، تربیت شریف فرزندان و حیات ایمان در نوجوانان و جوانان هم دستاورد انقلاب اسلامی است که کفر جهانی ظالم و نظام مدرن خواستار پایان‌بخشیدن به این تحرکات هویت‌بخش است. روحیات مقاومت برابر ربات‌سازی و جهانی‌سازی و برده‌آفرینی باید از بین برود... و به گذشته فاسد و برده‌وار برگردیم.

پنج رویکرد برای عقب‌نشینی
چه نیروهایی در جهان و ایران این بازگشت به عقب را در ایران کنونی نمایندگی می‌کنند؟ مهم‌ترین نیرو تسلیم‌طلبان دروغین غربگرا است که نامش پروتستانتیسم اسلامی با ریشه‌های یهودی است و در خدمت طرح سرمایه‌سالاری جهانی یهودیت سامری. 

۱. کافران محارب با خدا و در راس اینان قدرت جهانی و اذناب داخلی آنان که سررشته امور به دست یهودیت سامری جهانی و صهیونیسم جهانی و سرمایه‌داری بین‌المللی است. مدرنیت استثمارگر و دشمن توحید چه چپ و چه راست علاقه‌ای به انقلاب اسلامی ندارند. 
۲. نیروهای داخلی اهل کفر و نفاق و فساد و وابستگی و غارت ملت و کارگزار منافع سلطه و بهره‌مند از چاکری و وابستگی اقشار اقتصادی سرمایه‌داری وابسته نیز خواهان بازگشت به گذشته‌اند. سلطنت‌طلب و نولیبرال و ... فرقی ندارند. تجزیه‌طلبان و همه ابزارهای استکبار جهانی در این زنده‌اند.
۳. اقشار جاهل مردم و طبقات مدرن و تربیت‌شده با ارزش‌های سلطه‌پذیری در فرهنگ و سیاست و اقتصاد و سبک زندگی غربی و تحت تاثیر رسانه‌ها و تبلیغات غرب از نیروهای خواهان بازگشت به عقب هستند. 
۴. نیروهای ایدئولوژیک وابسته به غرب و بالقوه وابسته به شرق و نامستقل و همه سازمان‌ها و احزاب مزدبگیر قدرت‌های سلطه‌گر هم خواهان این بازگشت هستند. 
۵. اما همان‌طور که گفتم مهم‌ترین و خطرناک‌ترین نیروی خواهان بازگشت به عقب همان رفرمیسم درون‌حکومتی است که بارها گفتم سرنخ پروتستانتیسم و صهیونیسم ایرانی و اصلاح‌طلبی معکوس و بازگشت به عقب و ترک اسلامیت و توحیدگرایی و انقلابی‌گری نظام است. حتی آنچه به‌عنوان تغییر و اصلاح نظام انجام‌ می‌دهند در خدمت بازگشت به عقب است. آنان طرح سرمایه‌سالاری بین‌المللی و جهانی‌سازی یهودیت سامری را پیاده می‌کنند. و کمترین علاقه‌ای به عدالت و اسلام ندارند. و با فشار بر گرده مردم مدام آنان را از جمهوری اسلامی جدا و غربگرا نموده و وقتی مردم از دست بروند استحاله و سقوط نظام دینی و جمهوری اسلامی حتمی است. یک صورتک و نام از آن باقی می‌ماند و محتوای پیروزی همان نظام سرمایه‌سالاری بین‌المللی و بازگشت به عقب و نظم برده‌سازی یهودیت جهانی پیروز خواهد شد.

اینان نیروهای خواهان سقیفه نو و بازگشت نظام کافر و منافق اموی‌گونه و عباسی‌گونه و در اصل سکولاریسم و نظم لائیک و اسلام‌زدایی و استقلال‌زدایی و بردگی پیرامونی هستند. اصلاح‌طلبی حقیقی امری قرآنی و اصلاح‌طلبی مدرن امر صهیونیسم و سرمایه‌سالاری جهانی و خواست اسلام‌زدایی نیروهای صهیونیسم جهانی است که با پروتستانتیسم اسلامی شروع و به محو ایرانیت و اسلامیت و بازگشت به عقب و جاهلیت و فلاکت قرین است هدف اول رفرم و سست‌کردن قانون اساسی و سپس رشد سکولاریسم و بعد نفی نظام ولایت فقیه و در اصل بازگشت به عقب در مقام کشور اسلام‌زدایی‌شده و برده نظام سلطه است. 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها