روایت گروگان‌گیری ۶۰هزاردلاری اتباع افغان در تهران

پنج مرد درحالی به اتهام گروگان‌گیری و شکنجه چهار تبعه تاجیکستانی بازداشت شدند که دو سرکرده همچنان فراری هستند. در جریان دستگیری متهمان، سه نفر از آنها با شلیک پلیس زخمی شدند.
کد خبر: ۱۴۶۹۳۶۴
نویسنده معصومه ملکی - گروه حوادث
 
به گزارش خبرنگار جام‌جم، سردارعلی ولی‌پور‌گودرزی،رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ دیروز به تشریح عملیات دستگیری اعضای باند آدم‌ربایی و نجات چهار تبعه تاجیکستان پرداخت و گفت: این چهار جوان اهل تاجیکستان از چهاردهم مرداد امسال قانونی وارد ایران شدند تا به آنکارای ترکیه و از آنجا به آمریکا بروند که گرفتار قاچاقچیان انسان شدند. متهمان آنها را به خانه‌های ویلایی در یکی از روستاهای شهرستان شهریار درغرب استان تهران منتقل کرده ومی‌خواستند دربرابر آزادی هرکدام ازخانواده‌هایشان ۱۵هزار دلار اخاذی کنند. با شکایت خانواده گروگان‌ها، ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران چهارشنبه هفته گذشته آخرین ویلا را که مخفیگاه‌شان بود شناسایی کردند.چهارگروگان بعداز۱۰روز اسارت نجات یافته وپنج متهم بازداشت شدند و در این اخاذی ناکام ماندند. دو سرکرده اصلی باند متواری شده و پلیس در پی آنها و رازگشایی از دیگر جرایم اعضای این باند است. 

روایت دو گروگان‌گیر از سرکرده خشن باند
بصیر۱۹ساله یکی ازمتهمان پرونده است‌ودراین‌باره می‌گوید:اهل افغانستان‌هستم وغیرقانونی درایران بودم.۲۴روزقبل از دستگیری‌ام شه‌پرویز، هموطنم به سراغم آمد. او یکی از سرکرده‌های این باند بود. می‌گفت اگر با او کار کنم ماهی ۲۰میلیون تومان می‌پردازد. وسوسه‌ام کردکه مثل بقیه متهمان عضوگروهش شوم.می‌گفت باشاکیان دشمنی داردوباید تنبیه شوندوبعد ازگرفتن پول از خانواده‌هایشان سهم هرکدام از ما را به دلار می‌پردازد. من مسئول آب‌وغذا دادن به آنها بودم. یکی از اعضای باند خودش افسر فراری طالبان بود که آنها را شکنجه می‌داد. گروگان‌ها چند بار خواستند فرار‌کنند که نتوانستند و تا صبح شکنجه شدند. ترسیده بودم پلیس ما را دستگیر کند. از شه پرویز خواستم که پولم را بدهد و بروم اما قبول نکرد. یک شب موقع نگهبانی در اتاق بودم که شه‌پرویز و جمال سراغم آمدند و هردو به من تجاوز کردند. شش دقیقه از من فیلم سیاه تهیه کردند. می‌گفتند اگر فرار کنم و از همکاری دست‌بردارم در اینستاگرام فیلم را منتشر می‌کنند و آبرویم می‌رود. یک‌بار خواستم فرار کنم که به من شلیک کردند و زخمی شدم. اگر پلیس سر نمی‌رسید شاید شه‌پرویز مرا می‌کشت. کریم، متهم ۳۷ساله دیگر است که با خانواده‌اش سال‌هاست قانونی در ایران زندگی می‌کند. او دراین‌‌باره گفت: راننده این گروه بودم. پسر ۱۹ساله‌ام با من همراه بود. سرکرده گروهمان شه‌پرویز بوده و ازمافیای قاچاق انسان است و از طریق دوستم با او آشنا شدم. وعده پول زیاد باعث شد با او همراه شوم. برایم تعریف کرده بودکه این چهار تبعه تاجیکستان را از سایت مهاجرتی پیدا کرده است. می‌گفت قصد مهاجرت به آمریکا را دارند. مرا به هتل فرستاد و آنها را سوار کرده و با خودم نزدشان آوردم. شه‌پرویز ویلاها را دوبرابر قیمت اجاره و چند بار مخفیگاه گروگان‌ها را عوض کرد. بقیه گروه آنها را با چاقو زخمی کرده و شکنجه دادند. شه‌پرویز یک خلافکار حرفه‌ای است و فقط به پول فکر می‌کند. در تاجیکستان، افغانستان، ایران و ترکیه قاچاق انسان انجام می‌دهد و در باندهای مافیایی فعالیت دارد. شنیده بودم در زمینه قاچاق مخدر هم فعالیت دارد. او افراد بسیاری را به گروگان گرفته و از خانواده‌هایشان اخاذی کرده است.

قصد کشتن ما را داشتند
یکی ازگروگان‌ها مرد جوانی است که هنوز با دیدن متهمان وحشت‌زده است و با دستان لرزان به آنها اشاره می‌کند و می‌گوید: کارگر مغازه سوپرمارکت در تاجیکستان بودم. مثل سه هموطن دیگرم رویای مهاجرت به آمریکا را داشتم. روز چهاردهم مرداد با پرواز و به‌صورت قانونی به تهران آمدیم. قرار بود قاچاقچیان بین‌المللی برایمان ویزای ۱۰ساله آمریکا بگیرند. همان شب در هتلی در خیابان سعدی مردی آمد و ما را به ویلایی در اطراف شهر برد. در این مدت محل نگهداری ما را تغییر می‌دادند. چشمانم را هم می‌بستند. در ویلای آخر دست‌وپایمان را بستند. فقط برای رفتن به دستشویی ما را رها می‌کردند. چند روز بعد طناب‌ها را بازکردند. ما را به‌شدت کتک زده و شکنجه می‌دادند و با چاقو زخمی‌مان کردند. با تهدید به قتل، شماره خانواده‌مان را گرفتند و در تماس با آنها برای آزادی ما ۱۵هزار دلار خواستند. چند بار قصد فرار داشتیم که ناکام مانده و به‌شدت شکنجه شدیم. اگر پلیس ایران به‌موقع سر نمی‌رسید، آنها از خانواده‌هایمان اخاذی کرده و ما را می‌کشتند و در همان باغ دفن می‌کردند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها