بررسی اهداف وزیر خارجه آمریکا در سفر به منطقه

دست بسته و دهان باز!

وزیر امور خارجه آمریکا، به ریاض سفر کرده تا ضمن ترغیب سعودی‌ها در خصوص عادی‌سازی روابط با رژیم اشغالگر و کودک‌کش صهیونیستی، زمینه‌های ایجاد یک ساختار نظامی جدید در منطقه و متعاقبا تشدید مداخله‌گرایی آمریکا در غرب آسیا را فراهم سازد. سؤال اصلی اینجاست که آیا آنتونی بلینکن و دیگر مقامات آمریکایی در دستیابی به این هدف موفق خواهند بود؟
کد خبر: ۱۴۵۴۸۰۴
نویسنده محمد علیزاده - گروه بین‌الملل
 
نباید فراموش کرد که رژیم اشغالگر و آمریکا هر دو در سخت‌ترین وضعیت ممکن به سر می‌برند. تل‌آویو شکست سختی را در عملیات طوفان‌الاقصی پذیرفته و متعاقبا در جنگ غزه نیز به هیچ‌یک از اهداف خود از جمله آزادی اسرای صهیونیست و اشغال غزه دست پیدا نکرده است.آمریکا نیز به سبب شکست در دو جنگ غزه و اوکراین و ناتوانی در اثبات برتری خود بر چین در حوزه بازدارندگی و تغییر موازنه قدرت، وضعیت سختی را سپری کرده و روز‌به‌روز بر منتقدان داخلی سیاست خارجی کاخ سفید افزوده می‌شود.در چنین شرایطی مقامات آمریکایی نیاز مبرمی نسبت به یک نمایش قدرت در حوزه سیاست خارجی کشورشان دارند. نمایشی که همگان می‌دانند واقعیت ندارد! فراموش نکنیم که در جریان جنگ غزه، مقامات آمریکایی و صهیونیستی با همراهی مطلق بازیگران منطقه‌ای تصمیم گرفتند ائتلافی را علیه مقاومت یمن ایجاد کنند اما ائتلاف ساخته و پرداخته دست آمریکا در دریای سرخ در عرض چند ساعت منهدم شد و جای خود را به یک ساختار هندسی ــ امنیتی نامتقارن و شکست‌خورده داد.قبل از اعلام شکل‌گیری این ائتلاف مداخله‌گرانه، برخی استراتژیست‌های غربی به دولت بایدن درباره رویاپردازی کاخ سفید در دریای سرخ و باب‌المندب هشدار داده و در تایید این انذار، به مقاومت ۹ساله یمنی‌ها در جنگ با سعودی‌ها و امارات اشاره کردند. با این حال اصرار پنتاگون و سنتکام نسبت به ادامه این مسیر شکست‌خورده، هزینه مضاعفی را برای واشنگتن، تل‌آویو و معدود متحدان غربی آنها رقم‌زد.
   
شکست مطلق منطقه‌ای آمریکا
درچنین شرایطی اساسا نمی‌توان شکست مطلق منطقه‌ای آمریکا را نادیده انگاشت یا به تحریف آن پرداخت! منظومه مقاومت در منطقه توانسته علاوه‌بر تحمیل قدرت میدانی و منطقه‌ای خود به رژیم اشغالگر، قدرت بازی‌سازی آمریکا را در ابتدای هزاره سوم به چالش بکشد و «سقوط جایگاه منطقه‌ای آمریکا» را به مخاطبان عرصه روابط بین‌الملل اثبات کند.علاوه بر آنچه ذکر شد، جبهه مقاومت به پیروزی گفتمان بزرگی دست پیدا کرده و اتصال محکوم اجزای خود را به رخ طرفداران صهیونیسم و لیبرال‌دموکراسی غربی کشیده است. در چنین شرایطی غرب آسیا، خلیج‌فارس و دریای سرخ به نماد استیصال و شکست راهبردی آمریکا در جهان تبدیل شده و جایی برای تنفس حداقلی دموکرات‌ها و جمهوریخواهان در این حوزه باقی نگذاشته است. در چنین شرایطی فرجام ترسیم ساختارهای فضایی از سوی واشنگتن مشخص بوده و بهتر است بازیگران منطقه‌ای نیز تحت تاثیر این مواضع و ادعاهای پوچ قرار نگیرند! قطعا یکی از حداقلی‌ترین آثار همپوشانی برخی کشورهای منطقه و آمریکا، پرداخت هزینه‌های شکست راهبردی واشنگتن توسط آنهاست. 
   
تحلیل سفر بلینکن به ریاض 
خبرگزاری فرانسه در جدیدترین گزارش خود،سفر آنتونی بلینکن، وزیرخارجه آمریکا به ریاض را به مثابه سفری در راستای ایجاد قدرت بازدارندگی منطقه‌ای و جلوگیری از وقوع تهدیدات مستمر درغرب آسیا دانسته است.آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، اخیرا خواستار استقرار دفاع «یکپارچه» ازکشورهای عربی خلیج‌فارس دربرابرجمهوری اسلامی ایران شده است! بلینکن این اظهارات را معطوف به واکنش قاطعانه وغیرتمندانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قبال تجاوز صهیونیست‌ها به حریم دیپلماتیک ایران دردمشق صورت داده است. نکته دیگر این‌که بلینکن ازکشورهای عربی منطقه خواسته تادراین خصوص، هم‌افزایی با رژیم اشغالگر رانیزدردستورکار قرارداده وبه روند رسمیت‌بخشی به رژیم قاتل وکودک‌کش صهیونیستی سرعت بخشند!

سؤالاتی که آمریکا باید پاسخ دهد 
بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران توان بازدارندگی خود را به رخ همه بازیگرانی کشیده که در پازل دشمنان امنیت منطقه بازی می‌کنند. با این حال در انعکاس سفر بلینکن به ریاض و متعاقبا امان (پایتخت اردن) سؤالاتی وجود دارد که نه‌فقط خبرگزاری فرانسه، بلکه دیگر رسانه‌های غربی نیز نسبت به پاسخدهی به آنها عاجز هستند:

کلیت حضور یک مقام ازآن سوی اقیانوس آرام برای تعیین تکلیف در خصوص امنیت منطقه غرب آسیا، به لحاظ حقوقی، راهبردی و عقلانی چه منطقی دارد؟

آمریکا به‌عنوان اصلی‌ترین حامی رژیم کودک‌کش و جعلی صهیونیستی، چه نقشی در خلق بحران‌های مزمن منطقه‌ای و تعمیم آن به سراسر حوزه جغرافیایی جهان اسلام ایفا کرده است؟

قرائت آمریکا از مفهوم بازدارندگی، تا چه اندازه‌ای با ایجاد ثبات و امنیت در نظام بین‌الملل قرابت دارد و حضور آمریکا در مناطق مخالف جهان چگونه به خلق گره‌های کور راهبردی در آن حوزه‌های جغرافیایی منجر شده است؟

ترس ازعملیات موفقیت‌آمیز وعده صادق و شکست سنگین مشترک رژیم اشغالگر و آمریکا در این آوردگاه، چه تاثیری بر تشدید سردرگمی استراتژیک و تاکتیکی غرب در منطقه غرب آسیا داشته است؟

بهتر است رسانه‌های غربی به جای قهرمان‌سازی از قاتلی به نام بلینکن که دولت متبوعش ازیک سو مقابل هرگونه توقف نسل‌کشی در غزه ایستاده و ازسوی دیگر به سرکوب وقیحانه دانشجویان منتقد جنایات صهیونیست‌ها در دانشگاه‌های آمریکا می‌پردازد، پاسخگوی سؤالات شفاف فوق باشند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها