یکی از رهبران مقاومت اسلامی عراق:

اسرائیل حماقت کند، وعدۀ صادق دوم رقم خواهد خورد

یکی از رهبران مقاومت اسلامی عراق گفت‌: به نظر بنده یکی از کارهای مهم، فشار آوردن بر آمریکا است. بنده و دوستان ما در عراق به دنبال فشار بر آمریکا هستیم؛ یعنی خروج آمریکا از عراق و منطقه از برنامه‌های ما است.
یکی از رهبران مقاومت اسلامی عراق گفت‌: به نظر بنده یکی از کارهای مهم، فشار آوردن بر آمریکا است. بنده و دوستان ما در عراق به دنبال فشار بر آمریکا هستیم؛ یعنی خروج آمریکا از عراق و منطقه از برنامه‌های ما است.
کد خبر: ۱۴۵۵۳۰۷

به گزارش جام جم آنلاین، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی طی سال‌های گوناگون به نکات قابل توجه و کلیدی در رابطه با کشور‌های منطقه اشاره کردند.

به عنوان مثال ایشان وضعیت آمریکا در منطقه را رو به زوال عنوان کردند و مردم منطقه را پیروز این میدان برخواندند. همچنین رهبر معظم انقلاب طی چندین سخنرانی بر این مورد تاکید داشتند که کشور‌های مسلمان و همسایه، روابط خود را با رژیم صهیونیستی قطع کنند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای چند سال پیش تاکید کرده بودند که رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید و همچنین در واکنش به حمله اسرائیل به کنسولگری کشورمان در دمشق از سیلی و تنبیه سخت رژیم صهیونیستی خبر داده بودند که به دست نیرو‌های نظامی کشورمان محقق شد.

به همین جهت در گفت وگویی با سید هاشم الحیدری، از رهبران مقاومت اسلامی عراق» موضوعات ذکر شده را به همراه محور‌های دیگر مورد بحث قرار دادیم که در ادامه «بخش اول» این گفتگو را می‌خوانید.

فارس: سلام و عرض ادب و وقت بخیر؛ از اینکه این وقت را در اختیار بنده قرار دادید متشکرم. به عنوان اولین سوال، ایران و عراق از نظر فرهنگی، ارتباط وسیعی در گذشته داشتند، اما این ارتباط هم از جهت سیاسی و هم از جهت فرهنگی بیش از گذشته در طول این سال‌ها به هم نزدیک شده‌است. دلیل آن چیست؟

سیدهاشم الحیدری: اولاً از حضرت عالی و همکاران شما در خبرگزاری فارس تشکر میکنم. روابط بین ایران و عراق خیلی قدیمی است یعنی کلاً مشترکات بین این دو کشور و مردم خیلی فراوان است. بیشتر هم از جهات فرهنگی؛ حتی مشترکات زبان عربی با فارسی بسیار است و بعضی از کلمات زبان فارسی به عربی است، همچنین و به خصوص در لهجه عراقی ما نیز بسیاری از کلمات محلی و اصلی آن فارسی است. حتی بعضی از کلمات و واژگان فارسی که در ایران اکنون استفاده نمی‌شود و قدیمی شده، هنوز در عراق استفاده می‌شود. به عنوان مثال کلمه بنزین خانه؛ مردم ایران درگذشته از این واژه استفاده می‌کردند، اما اکنون این مکان به نام پمپ بنزین معروف است. ما هنوز در عراق این مکان را به بنزین خانه می‌شناسیم که خانه یک کلمه فارسی است. در بحث ازدواج نیز بین عشایر دو مرز یعنی در خوزستان، مناطق ایلام، کرمانشاه و امثالهم خیلی حالت تداخل بین دو کشور وجود دارد. بیشتر ارتباط میان دو ملت در مورد مسائل مذهبی و دینی و عتبات و مانند این‌ها وجود دارد. از قدیم الایام تا کنون، برای زیارت حضرت امام رضا علیه السلام افراد بسیاری از عراق به ایران سفر می‌کنند؛ به یاد دارم که در دوران کودکی و درگذشته‌ها بسیاری از مردم در تابستان به دلیل گرمای بیشتر عراق نسبت به ایران، حداقل برای دو سه ماه به تهران و یا مشهد سفر می¬کردند؛ با اینکه در آن زمان شاید از هواپیما خیلی استفاده نمی‌شد.

در مسائل حوزوی نیز این رابطه بسیار نمایان بود؛ بسیاری از علمای شیعه، بزرگان و مراجع از کسانی هستند که در عراق بودند و اهل ایران هستند، به عنوان مثال مؤسس و بنیانگذار حوزه نجف، شیخ طوسی بود که ایشان از طوس و ایرانی‌اند. شیخ طوسی قبلا در بغداد، حله و ... زندگی کردند و بعد‌ها به دلیل شرایطی مهاجرت کردند به سمت نجف و حوزه نجف را تأسیس کردند؛ پس مؤسس حوزه نجف یک عالم است که از جهت شناسنامه و جغرافیا ایرانی محسوب می‌شود. بسیاری از مراجع نجف طی هزار سال تقریباً ایرانی بودند. اکنون مرجعیت بزرگ نجف و قبلتر از آن ایرانی بودند؛ به عنوان مثال از شهر خوی آقای خویی و از سیستان و بلوچستان، شاهرود، مشهد و تبریز در عراق وجود داشتند. در ایران هم همینطور؛ در شهر مقدس قم «اشاعره» قبلاً وجود داشتند که می‌گویند اصالتاً آن‌ها عرب هستند. پس دراین باره بحث قبل از انقلاب و بعد از انقلاب نیست؛ یعنی یک عمق تاریخی در روابط بین ایران و عراق وجود دارد. بله روابط در حکومت‌ها فرق می‌کند، به عنوان مثال در زمان شاه ایران یک شکل بود، در زمان صدام به یک شکل دیگر؛ قبل از آن، زمان عثمانی‌ها به شکل دیگر است، که این روابط سیاسی است؛ اما روابط اجتماعی، فرهنگی، دینی، نسبی و سببی خیلی عمیق بود و الحمدالله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با وجود جنگ ۸ ساله که صدام و استکبار سعی کردند فاصله بین این دو کشور ایجاد کنند، این رابطه پیشرفت کرد؛ اکنون نیز شکر خدا این روابط بهتر و بیشتر شده است، بخصوص به برکت اربعین که یکی از پدیده‌های زمانه‌ی ما است.

حضور میلیونی ایرانی‌ها در راهپیمایی روز اربعین و همچنین حضور زوار عراقی در حرم امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه علی‌ها السلام در قم که طبق آمار رسمی ایران بیشترین زائر متعلق به عراقی‌ها است؛ گویای این مطلب استبله سوال اینجا است که مقدار استفاده و پیشرفت اسلام، مذهب و قدرت اسلام در این روابط باید قوی‌تر شود و باید بیشتر استفاده شود و به سمت تقویت قدرت امت اسلامی برود؛ بله این یک حرف دیگر است و الا اصل رابطه بین دو کشور به خصوص در مردم خیلی قدیمی است. اکنون تعداد زیادی از عراقی‌ها دو شناسنامه دارند؛ یعنی اصالتاً ایرانی هستند و شناسنامه عراقی دارند و یا اصالتاً عراقی هستند و شناسنامه ایرانی نیز دارند. بسیاری از علما و حتی بعضی از مسئولین بلکه برخی از رؤسای قوا هم بعد از پیروزی انقلاب متولد نجف و کربلا هستند و بالعکس هم همینطور.

حشد الشعبی مانند دیگر گروه‌های مقاومت آزاد و تصمیمش به دست دبیرکل نیست

فارس: تصویر حشد الشعبی در ذهن اکثر مردمی که از نزدیک با آن آشنا نیستند، این است که این تشکیلات یک تشکیلات نظامی است. آن‌ها تصور می‌کنند حشد الشعبی فقط یک مجموعه‌ی نظامی است. حشد علاوه بر آن بُعد دفاعی و نظامی خود برای صیانت از عراق و مسئولیت‌هایی که برای خود تعریف کرده است، چه خدماتی را به مردم عراق ارائه کرده است؟ لطفاً دراین‌خصوص صحبت بفرمایید.

سید هاشم الحیدری: حشد الشعبی بعد از سقوط موصل با فتوای حضرت آیت الله العظمی سیستانی به دست گروه‌های مقاومت، حکومت عراقی، جوانان و حمایت و کمک جمهوری اسلامی و شهید سلیمانی تشکیل شد. یکی از نقاط قوت و از یک سو نقاط ضعف حشد الشعبی این است که این نیرو مرتبط با حکومت عراق است؛ یعنی یک تشکل رسمی است و مانند دیگر گروه‌های مقاومت آزاد و تصمیم به دست دبیرکل نیست. به عنوان مثال مانند حزب‌الله و انصارالله نیست؛ در این گروه‌ها تصمیم به دست فرمانده و دبیرکل آن مجموعه است و ربطی به حکومت ندارد. اما یک توافقاتی بین حزب الله و حکومت لبنان وجود دارد و در انصارالله هم به شکل دیگری می‌باشد؛ اما در حشد الشعبی به این شکل نیست؛ حشد الشعبی کاملا زیر نظر دولت است و مسئول این گروه، نخست وزیر عراق می‌باشد و به عنوان فرمانده کل نیرو‌های نظامی در عراق است. این از جهتی یک نقطه قوت است که حشد الشعبی یک تشکل رسمی با مدارک، حرکت، ماشین و سلاح رسمی می‌باشد و برای حفظ امنیت عراق حضور رسمی دارد نه اینکه حضورش خلاف قانون باشد؛ همینطور در مجلس پارلمان عراقی یک قانون به عنوان حشد الشعبی تصویب شد. این نقطه قوت؛ از یک سو بعضی‌ها با نگاهی از یک زاویه دیگر می‌گویند که حضور حشد الشعبی در خارج از عراق، به عنوان مثال در سوریه و یا در فلسطین دچار مشکل است، زیرا فرمانده حشد الشعبی، در اینجا نمی‌تواند خودش تصمیم بگیرد، چون باید نخست وزیر عراق موافقت کند؛ یعنی مجلس وزرای عراق و یک کابینه به آن رای دهد. شاید بعضی‌ها اینجا را نقطه ضعف بدانند؛ در حزب الله لبنان به این شکل نیست، خودشان تصمیم می‌گیرند و در نقاط گوناگون حاضر می‌شوند، در عراق و سوریه حاضر شدند و اکنون در مقابله با اسرائیل برای حمایت از غزه و فلسطین حضور دارند. حشد الشعبی در مسائل فلسطین و غزه شرکت نکرد، زیرا باید مجوز بگیرد و از خود نخست وزیر دستور دریافت کند. وقتی نوبت می‌رسد به نخست وزیر و حکومت و کابینه در عراق می‌رسد که این کابینه متشکل از احزاب گوناگون است، در اینجا به دلیل منافع سیاسی و یا فشار کشور‌های مختلف و ترس از بعضی کشور‌ها و معادلات سیاسی دست حشد الشعبی بسته می‌شود، زیرا تصمیم به دست فرماندهان مجاهد، مؤمن و مخلص خود حشد الشعبی نیست. حاکمیت وقتی حکومت اسلامی نیست و مانند ایران به دست، ولی فقیه نیست، قدرت مانور در اینجا کم می‌شود؛ مانند همین سیلی و تنبیهی که تحت عنوان وعده صادق انجام شد؛ ابتدا دستور از سوی رهبر معظم انقلاب صادر شد و ایشان گفتند که باید یک سیلی زده شود، اینجا تمام نظام و حاکمیت و سپاه کاملاً اطاعت کردند و تصمیم به دست یک نفر که خود مجتهد و جامع الشرایط است گرفته شد.

در عراق به این شکل نیست؛ به همین خاطر حشد الشعبی دفاعی است؛ ناگفته نماند که حشد الشعبی یک تشکل نظامی و اعتقادی است و بسیاری از نیرو‌ها معتقد هستند و مانند ارتش و ... نیستند. این هم به دلیل این است که زیر سایه و عبای مرجعیت و فتوای جهادی تاسیس و حاضر شد. پس در حشد الشعبی یک نقطه ضعف و یک نقطه قوت وجود دارد.

قدرت، حکمت، شجاعت، اقتدار و بصیرت رهبری در وعده صادق ظاهر شد

فارس: رهبر انقلاب در واکنش به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق سیلی و تنبیه رژیم صهیونیستی را تاکید کردند، ارزیابی شما از این واکنش و عملیاتی که انجام شد چیست؟

سید هاشم الحیدری: بنده در رابطه با عملیات وعده صادق پس از چند روز یک صحبتی داشتم که ضبط گردید و در فضای مجازی منتشر شد، به چند نکته در آن اشاره کردم و اکنون نیز عرض می‌کنم. نکته اول این بود که قدرت، حکمت، شجاعت، اقتدار، بصیرت و نگاه دقیق به مسائل جهانی رهبری و، ولی فقیه در این وعده صادق ظاهر شد. با اینکه شرایط منطقه خیلی سخت است، ولی مقام معظم رهبری با کمال حکمت، شجاعت و عقلانیت به این مسئله ورود کردند. بعضی‌ها می‌گویند عقلانیت حمله به دشمن نیست، عقلانیت همیشه فقط کار سیاسی است؛ خیر اینجا نیز عقلانیت هم کار نظامی و هجوم به دشمن است. دوم، مسئله مردان، ولی فقیه است؛ حقیقتا سپاه این فرمان و دستور مقام معظم رهبری را اجرا کرده است، با اینکه به این راحتی نیست؛ بالاخره شلیک صد‌ها پهباد و موشک در این شرایط بعد از طوفان الاقصی، حمله اسرائیل به غزه، حضور آمریکا در منطقه و شرایط سیاسی و حتی مسئله کشور عراق، اردن و سوریه که گذر این موشک‌ها از آسمان‌های آنجا است کار شجاعانه‌ای است. تصمیم شجاعانه بود و اطاعت نیز شجاعانه انجام شد؛ شاید برای بعضی‌ها که سال‌ها است می‌گویند در ایران اطاعت وجود ندارد - به خصوص بعد از شهادت حاج قاسم که می¬گویند اینجا امثال مالک اشتر مانند حاج قاسم وجود ندارد - ثابت شد که ایران از فرماندهانی مانند حاج قاسم زیاد دارد تا برسد به خود متن مردم و مقاومان و بسیج و سپاه.

ما وقتی از دور نگاه می‌کنیم می‌بینیم که در ایران یک امت وجود دارد، یک امت حزب الله که در ۲۲ بهمن، روز قدس و مانند این مناسبت‌ها حضور ده‌ها میلیونی انقلابی نمایان و ظاهر می‌شود. از خانم‌های چادری گرفته تا خانم‌های کم حجاب و یا کسانی که خیلی به حجاب اعتقاد ندارند همه می‌آیند. ما در طول تاریخ حمایت ده‌ها میلیون نفری نداریم؛ یک بار مسئله در رابطه با شعائر و اربعین است که همه می‌آیند، اربعین خطری به آن معنا ندارد و یک حالت عاطفی و احساسی است و بسیاری از مردم حضور می‌یابند، اما موضوع ۲۲ بهمن یک بحث دیگری است؛ اینجا دفاع از ولایت و نظام است. بحث روز قدس هم همینطور؛ ما در کل جهان چنین چیزی نداریم که ده‌ها میلیون نفر تقریباً چهل و چند سال در خیابان‌ها، روز‌های سرد و گرم به صحنه بیایند، اما این موضوع هر ساله پررنگ‌تر می‌شود. به نظر بنده این ظهور قدرت نظامی نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ ظهور این وعده صادق چه برای دشمن و چه برای دوست، بصیرت می‌خواهد. ما امثال سلیمانی‌ها، زاهدی‌ها و همدانی‌ها زیاد داریم و اکنون در کل ایران هستند. به عنوان مثال فرمانده موشکی کشور ایران سردار حاجی‌زاده و امثال آنها. به نظر بنده کم کم با مرور زمان فرماندهان نیز قوی‌تر می‌شوند؛ مردان و جوانان جدید پیدا می‌شوند. آن‌هایی که قدیمی بودند شهید شدند که در زمانشان کاملاً مسئولیت خودشان را انجام دادند و به وظیفه‌شان عمل کردند و اکنون هم فرماندهان جدید کمتر از افراد سابق نیستند و ما داریم در جبهه مشاهده می‌کنیم.

در وعده صادق، چهره نفاق در منطقه ساقط شد، چهره غرب و دروغ پیدا شد

البته آثار وعده صادق خیلی زیاد است؛ چهره نفاق در منطقه ساقط شد، چهره غرب و دروغ پیدا شد و هنوز هم آثار شکست اسرائیل که معمولاً این واقعه را سانسور می‌کنند نمایانگر است. بنده امروز شنیدم که اکثر دبی تقریباً به زیر آب رفت. پلیس آن‌ها تصمیم گرفت که هیچ فیلم و تصویر نباید منتشر شود که در غیر این صورت زندان عواقب آن خواهد بود. اما در ایران اگر یک سیل و اتفاقی بیفتد به آنجا میروند و در خبر رسمی مستقیم پخش می‌کنند تا اینکه بر مسئولین فشار بیاورند که در آنجا حاضر شوند و مردم را تشویق کنند. اینجا رسانه خیلی آزاد است، ولی در کشور‌های دیگر مانند دبی که حتی به دلیل سیل سانسور می‌کنند به این شکل نیست، چه برسد به اسرائیل. به نظر بنده این یک امتحان برای شیعیان و مسلمانان است؛ اکنون وعده صادق بعد از ۶ - ۷ ماه از بمباران و کشتار حمله اسرائیل به غزه و شهادت حدود ۳۳ هزار نفر از مردم غزه - غیر از چند هزار مفقود الاثر - چهره اسرائیل را در کل جهان آشکار کرد. آمریکا هم با اسرائیل همسو، همدل، هم صدا، هم موشک است و به تعبیر سید حسن نصرالله یک پل ۲۴ ساعته برای رساندن تسلیحات و ... به اسرائیل است. بعد از حادثه کنسولگری بعضی‌ها گفتند که ایران به این شدت نمی‌تواند جواب بدهد و شاید یک نقطه‌ای در کردستان عراق و یا در نقاط ضعیف را بزند و این ماجرا به این صورت تمام می‌شود، اما این چنین نبود، همه دیدند که کل آسمان منطقه خالی شد از هواپیما و فقط موشک‌ها و پهپاد‌های ولایت نمایانگر بود. کسانی که متردد و اهل شک بودند و یقین نداشتند آن‌ها هم باور می‌کنند. این امتحان، آزمون الهی و آزمون دینی است؛ زیرا همه حوادث تاریخ برای مردم امتحان است.

نه فقط صفین، احد، بدر و کربلا در آن زمان، این‌ها برای مردم آن زمان امتحان بود، اما برای ما حادثه کربلا فقط عاطفه است و جنبه عملی ندارد. امتحان ما طوفان الاقصی است؛ یکی از امتحان‌های مهم مسلمانان و مؤمنان بحث غزه است. یکی از امتحان‌های جدید عملیات وعده صادق است. به نظر بنده این یک امتحان خیلی مهم و شدیدی است؛ الحمدالله بنده دیدم در داخل ایران که حتی بعضی از مسئولان سابق و معارض عکس العملشان در رابطه با این عملیات مثبت بود؛ یعنی تقریباً کل نظام جمهوری اسلامی متفق القول بودند؛ شاید همه برای حمایت از این عملیات آمده بودند و الحمدلله این عملیات سبب وحدت شد. یعنی این موشک‌ها و وعده صادق سبب وحدت بزرگان نظام و همینطور علما، فقها و بقیه مسلمانان شد، البته الحمدالله متحد هستند و انشالله بیشتر وحدت پیدا کنند. انشالله آثار وعده صادق بیشتر نمایان شود؛ بنده بعد از یکی - دو ساعت از شروع عملیات که هنوز پهپاد‌ها به اسرائیل نرسیده بودند به دوستانم اعلام کردم که در صفحات مجازی آیه «وَما رَمَیتَ إِذ رَمَیتَ وَلکِنَّ اللَّهَ رَمى» را منتشر کنند.

فارس: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌فرمایند که آمریکا دوران زوال خود در منطقه‌ی غرب آسیا و کشور‌های اسلامی را طی می‌کند و این قدرت رفتنی است و ملت‌های منطقه پیروز خواهند شد. می‌خواستم نگاه شما را به این تحلیل حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بدانم و اینکه چه قرائنی برای این مسئله وجود دارد؟

سید هاشم الحیدری: اولاً در این مسئله وعده الهی و قرآنی پیداست؛ بنده در کل بزرگان و علما شخصی را مانند مقام معظم رهبری ندیدم که به اندازه ایشان به غیب ایمان داشته باشند؛ ایشان خیلی معتقد به غیب هستند. ایمان به غیب اولین صفت در قرآن برای مؤمنان است؛ در سوره بقره آماده است که ﴿الم * ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ * الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ﴾، و بعد از آن ﴿وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ﴾ می‌آید؛ یعنی قبل از نماز، ایمان به غیب است. از بعضی از آقایان نقل شده است: بیشترین آیه‌ای که حضرت آقا در طول این سی و پنج سال تقریبا استفاده کردند، آیه: ﴿وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ﴾ است. برخی گفتند که ایشان بیشتر از ۷۰ بار این آیه را در سخنانشان استفاده کردند. یعنی اگر کسی خدا و دینش را یاری کرد نتیجه‌اش همان یاری و نصرت خداوند است؛ و خب نتیجه نگاه مقام معظم رهبری به قرآن، تاریخ اسلام، حرکت انبیا و اهل بیت این است که آمریکا حتماً رو به زوال است؛ زیرا آمریکا طاغوت و ظالم است و سنت الهی حتماً مخالف این می¬باشد. شاه در یک روزی بود، صدام هم یک روزی بود - عراقی‌ها حتی در خواب هم نمی‌دیدند که یک روز صدام نابود شود -، اما نابود شد و رفت؛ آمریکا وارد عراق شد سپس رفت بیرون و دوباره برگشت و دوباره هم بیرون خواهد رفت.

حالا این بحث غیب و قرآن و سنت الهی است و مهم‌ترین چیز برای رهبر امت اسلامی اعتقاد به غیب و سنت‌های الهی است که مقام معظم رهبری خیلی به این موضوع معتقد هستند؛ یعنی ما باید از ایشان یاد بگیریم و واقعاً هم به قله ایشان در اعتقاد و ایمان به غیب نمی‌رسیم. مسأله‌ی دوم مسأله‌ی سیاسی است؛ یعنی ایشان یک رهبر سیاسی است؛ هم واقعاً سیّاس است و هم سید السیاسیین؛ خب مسافت بین مثل عراق و واشنگتن تقریباً یازده - دوازده هزار کیلومتر است؛ خب آن کسی که از بیرون می‌آید ماندگار نیست، یعنی منطقه ما برای عراق، ایران، پاکستان، لبنان، سوریه، عربستان و مردم این منطقه است. آن کسی که از دور به این‌جا می‌آید شاید ده سال، بیست سال، سی سال می‌ماند، اما بالاخره میرود. اسرائیل نیز اینچنین است، اساساً به تعبیر سید حسن نصرالله اسرائیل یک وجود موقت و رژیم موقت است، در واقع آن‌ها اینجا جمع شدند و این سرزمین آن‌ها نیست، این هم سنت الهی و هم سنت سیاسی، یعنی در قوانین سیاست است. مسئله‌ی سوم قدرت نظام جمهوری اسلامی است؛ یعنی جدای از بحث غیب و بحث سیاست، بحث قدرت است. بالاخره آمریکا در این‌جا چند پایگاه دارد، چند سفارت دارد، چند سرباز دارد، امام قدرت امروز جمهوری اسلامی سپاه است، در عراق حشد الشعبی و گروه‌های مقاومت است، در لبنان حزب¬الله است، در فلسطین حماس و جهاد است و در یمن انصارالله است، این به غیر از مردم منطقه است که اکنون جوانان زیادی داریم، در پاکستان، ترکیه، افغانستان، ووو... در کل منطقه بسیاری از مردم با بصیرت هستند و اعتقادشان به شهدا و نظام جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت بسیار است.

ما به سمت قله و به سمت پیروزی پیش میرویم

جمهوری اسلامی در اول انقلاب یک نظام بود؛ جبهه مقاومت به این معنا نبود. عراق به دست صدام بود و جا‌های مختلف هم همینطور، حزب‌الله تازه تأسیس شد، اما اکنون یک جبهه مقاومت به وجود آمده است. بنده چند بار این جمله را تکرار کردم که امام (ره) تک‌وتن‌ها بودند، با یک فریاد شروع کردند، بلند شدند و در همان مسجد اعظم و فیضیه قیام کردند و بعد این فریاد تبدیل به نهضت شد؛ کم‌کم نهضت تبدیل شد به یک حرکت، این حرکت تبدیل شد به انقلاب. انقلاب موفق شد و این انقلاب تبدیل شد به یک حکومت و حاکمیت. اکنون این حاکمیت تبدیل شده است به یک جبهه‌ی مقاومت؛ پس ما به سمت قله و به سمت پیروزی پیش میرویم. آمریکا و مزدورانش - حالا چه بعضی از کشور‌های عربی، چه کشور‌های منطقه و چه اسرائیل - رو به زوال هستند. اکنون به عنوان مثال اسرائیل؛ خب مسئله غزه شش - هفت ماه است برای اسرائیل حل نشده است. هیچ پیروزی و دستاوردی برایشان نداشته است. فقط خرابی به بار آوردند و مردم بی گناه را به شهادت رساندند. هنوز حماس و جهاد وجود دارند، پانصد کیلومتر تونل زیر زمین غزه هستند، و همچنان مقاومت وجود دارد، لااقل هنوز این جریان قوی است و به تعبیر حضرت آقا تقریباً ۹۰ درصد قدرت حماس و القسام هنوز وجود دارد. صبر مردم غزه عجیب است؛ واقعاً ما نشنیده‌ایم و ندیده‌ایم یک خانمی، دختر خانمی، پسری و یا پیرمردی زیر یک ساختمان خانواده‌اش به شهادت برسنند و بگوید «إنا لله وإنا إلیه راجعون»، یا مثلاً بگوید ما صبر می‌کنیم. درست است که این حرف همراه با گریه و ناراحتی است، ولی ما از مردم غزه نشنیده‌ایم که بگویند مقاومت کافی است. با اینکه تعداد خسارت، شهدا و جانبازان بسیار است؛ ده‌ها هزار شهید شوخی نیست، ولی صبر و استقامت هنوز وجود دارد.

پس دشمن در حال افول و خروج از منطقه می‌باشد، این طبیعی است. این سنت الهی و قانون سیاسی است، زیرا آن‌ها اهل این منطقه نیستند، حتی اگر چند پادشاه، امیر و رئیس با آن‌ها باشند. چون مردم با آن‌ها نیستند ماندگار نخواهند بود. آن‌ها با کودتای نظامی آمدند و نمی‌مانند، این سنت تاریخ نیز می‌باشد؛ بنابراین بیانات حضرت آقا و تأکید ایشان، هم مبتنی بر قرآن، هم مبتنی بر نگاه سیاسی و هم مبتنی بر نگاه قدرت اسلام و قدرت جبهه مقاومت و قدرت نظام جمهوری اسلامی است و یکی از دلایل تأکید ایشان بر خروج آمریکا و نابودی اسرائیل همین وعده صادق است که با کمال اقتدار آسمان پر شد و عکس‌العمل هنوز چیزی نیست؛ البته اسرائیل چند اسباب بازی بچه‌گانه را پرواز داد که واقعا مسخره است. مجددا نشانه‌های تأکید مکرر ایشان این است که این منطقه برای مردم همین منطقه، برای همین ملت‌های منطقه است و فلسطین برای فلسطینی‌ها برای است؛ بله، باید صبر، تحمل و استقامت کرد که الحمدالله این استقامت وجود دارد. هم در داخل جمهوری اسلامی و هم در جبهه مقاومت، عکس‌العمل اکثر مردم منطقه نسبت به حمله اسرائیل به غزه و دفاع از مردم غزه تأثیر بالایی دارد؛ حالا چه دفاع نظامی مثل حزب‌الله و مقاومت عراق و یمن و چه راه‌پیمایی‌های مردمی. به عنوان مثال در یمن هر جمعه راهپیمایی برپا است. الان طی شش ماه میلیون‌ها نفر هر جمعه برای حمایت از غزه به پا می‌‎خیزند، این قدرت منطقه را نشان می‌دهد.

مردم یمن مردم همان منطقه هستند و سید عبدالملک حوثی؛ این فرمانده و رهبر شجاع و حکیم، دوست و همراه و رفیق سید حسن نصرالله و زیر سایه ولایت، اسلام، اهل‌بیت و پیغمبر و معتقد به جبهه مقاومت، حاکمیت اسلام، نظام جمهوری اسلامی و قدرت گروه‌های مقاومت است. این مقاومت در گذشته کجا بود؟ قطعاً اگر کسی هم شک دارد به این موضوع به نظرم بصیرت ندارد، یا دین ندارند و یا عقل ندارد که این همه قدرت بعد از پیروزی نظام جمهوری اسلامی حاصل شد؛ زیرا ما بعد از پیروزی انقلاب و حاکمیت اسلام «لیس کما قبلها» مانند گذشته‌اش نیست.

فارس: رهبر معظم انقلاب طی چندین سخنرانی بر این مورد تاکید داشتند که کشور‌های مسلمان و همسایه، روابط خود را با رژیم صهیونیستی قطع کنند، چرا بعضی از کشور‌ها به این موضوع بی اهمیتی می‌کنند؟ دلیل اینکه رژیم صهیونیستی و آمریکا توانستند در منطقه ما بر بعضی از کشور‌ها سلطه کنند، چیست؟ دنیای اسلام برای توقف جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، افزایش فشار بر رژیم اشغال‌گر و حامیان غربی آن چه وظایفی بر عهده دارد؟

سید هاشم الحیدری: اگر بعضی از کشور‌ها با آمریکا مرتبط‌اند این موضوع قدیمی است؛ البته ریشه و سبب اصلی این تبعیت و بردگی سیاسی حب دنیا است. از استکبار می‌ترسند؛ این قطعاً تصور اشتباه و کار ابلیس و شیطان است که می‌گوید منافع شما مرتبط با امریکا است. انگلستان و آمریکا و تمدن و حاکمیت غرب چنین بر مسلمانان و اهل مشرق و عرب‌ها القا می‌کنند که شما نمی‌توانید؛ ولی ما دیدیم که یکی از فرزندان حضرت علی (ع) به نام امام خمینی فرمود: ما می‌توانیم.

از برکات امام خمینی بود که فلسطین اسلامی شد

و الا سال‌های متمادی منطقه ما زیر سلطه بیگانگان بود؛ هندوستان دست انگلستان بود و کل مناطق ما یعنی همان غرب آسیا و خاورمیانه تا هند و بقیه کشور‌ها زیر سلطه بودند، به عنوان مثال لیبی زیر حاکمیت ایتالیا بود، الجزایر زیر سلطه فرانسه، یا مثلا در عراق انگلستان آمد و سلطه پیدا کرد. از قدیم بعضی از کشور‌های خلیج با انگلستان و آمریکا مرتبط بودند؛ دلیلش نیز این است که یا می‌ترسند، یا قدرت ندارند و اعتماد و توکل بر خدا ندارند، همچنین اعتماد به مردم ندارند و فقط اعتماد به غرب دارند. 

یعنی آن‌ها معتقدند که اگر امریکا نباشد گویا زندگی نیست؛ این‌جا هم القاء تبلیغات زیاد است. وقتی که حضرت امام آمد و مردم ایران از ایشان تبعیت و حمایت کردند این بت اعتقادی و فکری شکسته شد؛ اکنون هم گروه‌های مقاومت، خارج از این اعتقاد کذب کار و حرکت می‌کنند. الآن مثلا یک گروه مقاومت چند صد هزار نفری در مقابل آمریکا و اسرائیل ایستادند، مثل حماس. البته حرکت اسلامی بسیاری از گروه‌ها در فلسطین قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ملی، عربی و قومی بود؛ یعنی فلسطین به عنوان یک فلسطین عربی بود، امام آمد و این از برکات ایشان بود که فلسطین اسلامی شد. به عبارت دیگر انقلاب اسلامی عربی نیست، ولی چهل و پنج سال است که حامی اول فلسطین است و تنها کشوری است که حمایت واقعی و جدی نسبت به فلسطین و غزه دارد. البته این باور‌ها باید بین مردم قوی‌تر شود که ما باید با توکل بر خدا توکل و اعتماد به خود مردم منطقه به این برسیم که اعتماد به غرب جز ذلت هیچ نتیجه‌ی دیگری ندارد.

توافق با اسرائیل به نتیجه نمی‌رسد!

به عنوان مثال از جهت اقتصادی اکنون مصر و اردن سال‌ها است با اسرائیل توافق امضا کرده‌اند، به این امید و وعده که اردن و مصر می‌شوند کشور ایده‌آل اقتصادی، در حالی که هم اوضاع مصر و هم اوضاع اردن خیلی وحشتناک است. پس امضای با اسرائیل به نتیجه نرسید. الآن بحرین و امارات امضا کردند، چیزی حاصل نشد. این یک توهم است، یک توهم. در این‌جا برای امت اسلامی همان بصیرت مهم است. به نظر بنده مهم‌ترین چیز در تغییر باور‌های امت اسلامی برای حرکت به سمت آزادی - آزادی واقعی از حضور امریکا و وجود اسرائیل و همان چند رئیس و حکومت مرتبط به آن‌ها - جهاد تبیین است. جهاد تبیین مهم‌ترین چیز است، الآن بحث سلاح نیست، بحث باور‌ها و اعتقاد مردم است. بنده اگر بخواهم در جهان اسلام نگاه کنم، به صورت کلی عرض می‌کنم که بسیاری از علما در جهان اسلام، از آمریکا و غرب و از قدرت نظام سلطه ترس دارند؛ خب در این‌جا نقش امام و نقش خود حضرت آقا دیده می‌شود. باز می‌گوییم یکی از آثار و فواید این عملیات وعده صادق این است که باید برای علما یک باور جدید درست کند، برای آن‌هایی که مرددند، آن‌هایی که می‌ترسند. در حزب‌الله لبنان -، چون از ابتدا افرادی مانند شهید سید عباس موسوی، شهید شیخ راغب حرب و دیگر بزرگان با امام بیعت کردند و از شجاعت امام درس گرفتند - با اینکه عده‌ای هستند که سلاح‌شان خیلی قدیمی است و خیلی بودجه ندارند، اما با اعتماد و ایمان به پروردگار، اهل بیت، خون حضرت امام حسین، انقلاب و ولایت فقیه در نتیجه به یک پدیده عجیب در جهان ظاهر شدند. انصارالله هم اعتقادشان به قرآن و اهل‌بیت همین است و همینطور حشد الشعبی.

پس این راه، راه فرهنگی، راه فکری و راه اعتقادی است. باور به خدا و دین و شریعت و اسلام باید قوی‌تر شود. مهم‌ترین روش برای تحقق این امر جهاد تبیین است. متأسفانه ما در کلان، در جهاد تبیین ضعف داریم. کلا در تمام منطقه؛ به‌نظرم حتی در داخل ایران و عراق هم همینطور است. در منطقه چند نفر مانند سیدحسن نصرالله با این شجاعت وجود دارد؟ با وجود این شرایط حساس، واقعه طوفان الاقصی و غزه و بعد از آن هم حمله به کنسولگری ایران در دمشق، آیت الله سید حسن نصرالله در روز قدس با کمال شجاعت و شرف از نظام جمهوری اسلامی دفاع کرد و در پاسخ به کسانی که گفتند شما مرتبط به ایران هستید و از این قبیل حرف‌ها بیان کردند بله، رابطه‌ی ما با جمهوری اسلامی رابطه شرف، رابطه کرامت و رابطه انسانیت است؛ حقیقتا ما چند نفر مانند سید حسن نصرالله داریم. در جهاد تبیین ضعف داریم. حتی الحمدالله در جبهه مقاومت موشک و پهپاد و سلاح زیاد داریم، شجاعت هم داریم، ولی گاهی شجاعت زبانمان در بعضی موقعیت¬ها خیلی زیاد نیست. ما به شجاعت زبان نیاز داریم. به عنوان مثال در جهاد تبیین الگوی ما سید حسن نصرالله باید باشد که ظهور اعتقاد ایشان بالاتر از وطن و مرز است، این خیلی موضوع مهمی است. همیشه می‌گویند اعتقاد ایشان به ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی با اینکه ایشان لبنانی هستند، بسیار فراوان است. به نظر بنده یکی از آثار وعده صادق ان‌شاءالله همین افزایش بصیرت مردم منطقه و مردم جهان خواهد بود و جهاد تبیین یکی از مهم‌ترین روش آن است. به تعبیر بنده موشک‌های نظامی مهم است، ولی موشک‌های فرهنگی، فکری و اعتقادی هم لازم است؛ شاید در بعضی مواقع مهم‌تر از موشک‌های نظامی است.

حزب الله یک ثمره و یکی از رویش‌های مهم انقلاب اسلامی است

فارس: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جریان مقاومت در فرآیند ده‌ها ساله چه شد که به این نقطه رسید و امروز شرایط را به گونه‌ای تغییر داده است که همه حیرت زده شده‌اند؟

سید هاشم الحیدری: به نظر بنده اولین گروه مقاومت بعد از پیروزی انقلاب همان حزب‌الله است؛ خب این‌جا یک بحث طولانی می‌طلبد در مورد تاریخچه حزب‌الله و تأثیر آن. حزب الله به عنوان آیینه‌ی پاک نظام جمهوری اسلامی یک ثمره و یکی از رویش‌های مهم انقلاب اسلامی است. حزب‌الله هم کارشان نظامی بود و هست و هم فرهنگی و جهاد تبیین است. چه در دوران دبیرکل سابق زمان شهید سید عباس موسوی و چه در دوران کنونی آیت‌الله سید حسن نصرالله. در یمن نیز انصارالله از حرکت نظام و حرکت اسلام تأثیر پذیرفت؛ یعنی حرکت اسلام بعد از پیروزی انقلاب عمیق‌تر، قوی‌تر و وسیع‌تر شد. قبل از انقلاب اسلامی در جهان شیعه، علما، مراجع، حوزه‌های علمیه، کتاب‌خانه، مواکب و هیئت داشتیم، خیلی هم خوب، مهم و اساسی بود، ولی این کجا و حاکمیت اسلام کجا. الآن در جبهه مقاومت نیز گروه‌های مقاومت داریم، علمای مقاومت داریم، زنان و مردان مقاومت داریم، مرجع و یا فقیه جامع‌الشرایط اهل مقاومت داریم، ولی حضرت آقا چند سال پیش فرمودند این کجا و دولت مقاومت کجا؛ بنده نمی‌گویم قبل از انقلاب مقاومت نبود، جهاد نبود، بود الحمدلله، علمای شهید داشتیم، ولی بعد از تأسیس نظام جمهوری اسلامی قدرت مقاومت خیلی بالا رفت، شیبش خیلی به سمت بالا بود. این هم سنت الهی است، نه اینکه مخصوص ایران باشد، هرجا حاکمیت برقرار شود اسلام بالاتر می‌رود.

در دعای افتتاح ماه رمضان آمده است: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ». ما همیشه می‌گوییم: «اللهم عجل لولیک الفرج» که این دعا برای شخص امام زمان است، ولی یکی از دعا‌های مهم این است که ما اشتیاق داریم به دولت امام زمان نه فقط به شخص امام زمان؛ «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا...» این ضمیر «بها» مرتبط به دولت است نه به شخص امام زمان. یعنی به وسیله‌ی دولت کریمه اسلام عزیز می‌شود و گرنه اهل بیت در گذشته بودند، ولی اسلام در زندان بود و «ما منا إلا مقتول أو مسموم»؛ یعنی همه ما اهل بیت یا کشته شدیم و یا مسموم؛ بنابراین اسلام در غربت بود و حکومتی تشکیل نشد، زیرا مردم به سمت اهل بیت نیامدند و حاکمیت برقرار نشد. ولی نگاه ما به ظهور امام زمان، ظهور شخص نیست، بلکه ظهور حاکمیت است و ایجاد دولت اسلامی. پس اسلام به وسیله‌ی حاکمیت عزیز می‌شود. «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَأَهْلَهُ»، یعنی به وسیله این دولت اسلام و اهل آن عزیز می¬شوند «وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَأهلَهُ»، باز به وسیله‌ی این حاکمیت نفاق و اهلش خوار می‌شوند؛ بنابراین حاکمیت خیلی مهم است؛ متأسفانه، متأسفانه، متأسفانه در فرهنگ ما مسلمانان و حتی شیعیان، دولت از اهمیت بالایی برخوردار نیست؛ یعنی بعضی‌ها اعتقاد به حاکمیت اسلام ندارند، با این‌که برای ما شیعیان مرز حق و باطل همیشه غدیر بوده. اما اصل غدیر چیست؟ حاکمیت اسلام و خلافت است. نه ولایت و امامت تکوینی بلکه امامت سیاسی.

«من کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ» یعنی اگر کسی من را به عنوان رهبر و فرمانده قبول می‌کند، علی نیز رهبر اوست؛ این یعنی رهبری و خلافت.. اگر کل مردم دنیا جمع شوند نمی¬توانند امامت تکوینی را از حضرت علی (ع) سلب کنند، ولی می‌توانند امامت سیاسی و خلافت ایشان را سلب کنند، دیدید که خلافت را غصب و سلب کردند. این‌جا به تعبیر شهید سید محمدباقر صدر، آرزوی پیغمبران به دست امام خمینی محقق شد؛ چون حاکمیت اسلام را برقرار کرد. در اینجا فضل مردم ایران نیز پیدا می‌شود. تشکیل گروه‌های مقاومت خیلی مهم است، اما مهم‌تر از آن حاکمیت اسلام است؛ یعنی نظام جمهوری اسلامی. حالا در آن مشکلات، چالش‌ها و فساد وجود دارد که این‌ها طبیعی است. بالاخره قریب به ۹۰ میلیون نفر اکنون در ایران زندگی می‎کنند. این غیر از مدیریت جبهه مقاومت است، با وجود این همه شدت در تحریم‌ها و این همه فشار، باز قدرت نظام جمهوری اسلامی خیلی بالا است. این نگاه بنده یک نگاه سیاسی است نه یک نگاه عاطفی. متأسفانه بسیاری از ما نگاهمان بر این است که یک گروه مقاومت چند تا موشک دارد؛ این نگاه خیلی خوب و مهم است، ولی اینکه یک گروه مقاومت چند نفر است، چه تعداد موشک دارد، این در کجا قرار دارد و جایگاهش چیست و نظام جمهوری اسلامی جایگاهش کجاست. این‌همه قدرت، این‌همه اقتصاد، این‌همه پیشرفت، این‌همه موشک، این‌همه مردم واین‌همه تأثیر در جهان ثمره نظام جمهوری اسلامی است. به عنوان مثال آقای زکزاکی که البته شیعه نبودند؛ یک سوال بنده در همین دیداری که با ایشان در قم داشتم از ایشان پرسیدم که شما چه زمانی خدمت امام خمینی رسیدید، ایشان گفتند یک سال بعد از پیروزی انقلاب.

از نیجریه آمدند تهران خدمت امام و منقلب شدند. حالا ما به این معنا کاری به سنی و شیعه نداریم؛ بحث اسلام است. ولی یک شیعه در کل نیجریه نبود، این را خودشان هم می‌گویند؛ خب آقای زکزاکی منقلب شد و با امام بیعت کرد و اکنون میلیون‌ها نفر انقلابی مقلد مقام معظم رهبری در نیجریه هستند. خب این اثر یک گروه نیست، اثر انقلاب است. خود حضرت امام قبل از انقلاب در نجف، پاریس، ترکیه و ایران به عنوان یک انقلابی هنوز به حاکمیت نرسیدند؛ تأثیر امام قبل از پیروزی انقلاب کجا و بعد از پیروزی انقلاب کجاست؛ بنابراین ما وقتی صحبت می‌کنیم راجع به گروه‌ها و شخصیت‌های مقاومت و بزرگانی امثال سید حسن نصرالله، سید حسین الحوثی، سید عبدالملک الحوثی، آیت الله شیخ عیسی قاسم، آقای زکزاکی و بزرگان دیگر، با اینکه بسیار بسیار تاثیر گذار هستند، با این حال باز می‌گوییم نظام جمهوری اسلامی اصل قضیه است. بعضی از جوانان نگاه‌شان بیشتر به موشک‌های حزب‌الله، حشد شعبی و انصارالله است، این خیلی خوب و خیلی مهم است و ما دست آن‌ها را می‌بوسیم، ولی اگر نظام اسلامی نبود کل این جبهه نبود. باید این را باور کنیم که بعد از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تاریخ عوض شد و حرکت تاریخ به سمت دیگری رفت. بعد از پیروزی انقلاب حرکت به سمت بالا پیش می‌رود.

پیامی به منبری‌ها و مداحان ایرانی!

متأسفانه برخی منبری‌ها و مداحان در ایران - که البته خیلی خوب، مخلص و انقلابی هستند – بیشتر به مسائل گرانی و فساد روی منبر می‌پردازند. بنده از طریق خبرگزاری فارس این پیغام را می‌دهم که دسته همه را می‌بوسم، به خصوص منبری‌ها و مداحان، ولی به آن‌ها و بزرگان عرض می‌کنم که فقط به بازار و ارز و مواردی از این قبیل نگاه نکنید، آثار نظام اسلامی خیلی بزرگ‌تر از این‌ها است، خیلی بزرگ‌تر، نگاه باید عمیق‌تر باشد. زمان حکومت امام علی (ع) نیز پر از گرانی بود. به عنوان مثال شهدای صفین مگر حقوق می-گرفتند و یا بیمه می‌شدند؛ بالاخره فشار بر روی آن‌ها نیز بود. زمان حکومت حضرت علی (ع) چهار سال و چند ماه طول کشید و سه جنگ بزرگ و فتنه‌ها در این دوره شکل گرفت. ولی چند نفر ماندند؛ فقط مالک‌اشتر، عمار و چند نفر دیگر ایستادند؛ لذا حضرت علی (ع) فرمودند «أین عمار». در زمان حکومت حضرت پیغمبر (ص) نیز اوضاع اینگونه بود. خود ایشان معصوم بودند، ولی حکومت معصوم نبود، حتی برخی از منافقین در درون حکومت بودند، و به نص قرآن کریم صف اول نماز جماعت پشت سر پیغمبر بعضی از منافقان می‌ایستادند. تقریبا هشتاد جنگ بزرگ و کوچک در زمان پیامبر شکل گرفت از قبیل بدر و احد ووو... فقط در احد ظاهرا هفتاد شهید تقدیم اسلام شد. ولی اکنون با این حال ما حکومت حضرت پیغمبر را نقد نمی‌کنیم، بلکه می¬گوییم به دلیل اینکه حکومت الهی بود باید از آن دفاع و صبر کنیم.

وضع اقتصادی در ایران نسبت به غرب و جهان خیلی بهتر است

بنده به عنوان یک سرباز در جبهه مقاومت عرض کنم که وضع اقتصادی در ایران نسبت به غرب و جهان خیلی بهتر است. از خارج هم وقتی نگاه کنیم باز به این مسئله می‌رسیم. مثال‌ها زیاد است که در این‌جا مجال نیست، ولی به عنوان مثال شما در ایران به لوله گاز عادت کردید؛ می‌دانید ایران کشور اول جهان در لوله کشی گاز است. نود و هفت درصد از مردم ایران کاملاً مثل شیر آب از گاز استفاده می‌کنند. شما عادت کردید به این موضوع و اصلاً احساس نمی‌کنید که این نعمت است. اکثر جهان به این شکل نیست؛ کشور دوم روسیه است که هفتاد درصد از مردمشان لوله گاز دارند، حالا بعدش می‌رسد به ژاپن و فرانسه و آمریکا و دبی ووو... البته می‌گویند در بعضی از مناطق شیک دبی از لوله گاز استفاده می‌شود، ولی اکثر مناطقش این صنعت نیست و با کپسول اداره می‌کنند. خب این یک نعمت است. مثال بعدی، بنزین است، ارزان‌ترین بنزین در جهان، ایران است. شما راحت در نوروز به جا‌های مختلف با ماشین سفر می‌کنید، چون بنزین مفت است. اما در غرب اینگونه نیست. یا مثلا در ایران برق قطع نمی‌شود؛ شما به بودن برق عادت کردید. ولی در بیشتر کشور‌های دنیا برق قطع می‌شود؛ اگر یک ساعت پرداخت فیش برق به تأخیر افتاد، قطع می‌شود؛ و همچنین پیشرفت در حوز‌های دیگر مانند پزشکی، موشک، صنعت، ماشین و الکترونیک و هزاران مثال دیگر با وجود فشار و تحریم. بله، هنوز راه تا قله وجود دارد، ولی ایران نسبت به جهان خیلی پیشرفت کرده است. بنده در مسائل اقتصادی تخصص ندارم، اما متأسفانه بعضی دلسوزان، نگاه‌شان فقط به مشکلات اقتصادی. درست است، فشار و گرانی وجود دارد، ولی به عنوان مثال شما در ایران می‌گویید سفره معیشتی ضعیف شده است، الحمدلله سفره در ایران وجود دارد، ولی در غرب اصلا سفره نیست.

در آنجا وقتی به خرید می‌روند ۲ عدد سیب، نصف هندوانه، ربع خربزه، ۲ عدد خیار می‌خرند، آنجا چیزی به نام دو کیلو خیار وجود ندارد؛ این وضعیت در کل اروپا به همین شکل است. متأسفانه حضرت آقا مدام می‌گویند پیشرفت.. پیشرفت.. ما پیشرفت کرده‌ایم، اما بعضی‌ها مدام مخالف ایشان سخن می‌گویند. ایشان در ۱۹ بهمن ۱۴۰۰، در دیدار با نیروی هوایی فرمودند: «جهاد تبیین یک فریضه‌ی قطعی و یک فریضه‌ی فوری است». ایشان مصداق جهاد تبیین را بحث پیشرفت مطرح کردند. بنده دعوت 
می‌کنم که شما این بیانات ایشان را مجدد گوش دهید.

نظام جمهوری اسلامی ایران برای تمام مسلمانان است

ما نیز در خارج از ایران نسبت به این موضوع وظیفه داریم، چرا که این نظام برای همه است؛ حکومت فلان کشور برای خود مردم آن کشور است و شاید هم گروه مقاومت فلان کشور برای همان کشور باشد، ولی نظام جمهوری اسلامی برای کل مسلمانان است؛ البته به دست شما مردم ایران محقق شد. ما دست شما را می‌بوسیم، بنده شرعاً و اعتقادا این را عرض می‌کنم که مردم ایران صاحب الفضل بر همه مسلمانان و شیعیان هستند، زیرا شما و پدرانتان امام را یاری کردید. یک دولت کریمه کوچک تأسیس شد با یاری شما، البته اینکه می¬گویم دولت کریمه کوچک در مقابل دولت کریمه بزرگ امام زمان. ولی کار نظام کار خیلی بزرگ است؛ چه در حوزه معنویت، چه در قدرت نظامی، چه در قدرت امنیتی و اقتصادی با وجود تحریم‌ها. به تعبیر ترامپ احمق، بزرگ‌ترین تحریم در طول تاریخ علیه ایران اعمال شد. بله، بزرگ‌ترین تحریم در طول تاریخ بود، ولی بزرگ‌ترین نصر الهی نیز این‌جا محقق شد، و این تحریم به نتیجه نرسید. در روایتی از حضرت علی (ع) نقل شده است: «تعرف النعم بأضدادها» یعنی نعمت با ضد نعمت شناخته می‌شود. مثلا انسان قدر سلامتی را نمی‌شناسد مگر اینکه بیمار شود. این مسئله در مورد امنیت، قدرت و انرژی نیز صدق می‌کند. به عنوان مثال، یک گزارشی در زمستان قبل خواندم که متعلق به خود مرکز آلمان بود، می‌گوید اکثر آلمانی‌ها در شب‌های زمستان مخیر هستند یا بخاری روشن کنند، به دلیل سرمای شدید هوا و یا شام بخورند؛ زیرا پول ندارند؛ هم شام گران است و هم انرژی.

یک مثال الآن به ذهنم آمد؛ در یک رسانه‌ای شنیدم که یک خانم ایرانی در یکی از کشور‌های غربی، عضوی از بدنش درد گرفته بود، به دکتر مراجعه کرد و دو ماه دیگر به او وقت دادند. خودش می‌گفت دردم فراوان بود و برای همین بلیط گرفتم و به تهران آمدم و ظرف چند ساعت معالجه شدم و بلیط گرفتم برگشتم. بعد از دو ماه همان درمانگاه و یا بیمارستانی که رفته بودم در خارج، تماس گرفتند با بنده و گفتند الآن به شما وقت می‌دهیم برای مراجعه. این دو ماه فقط برای وقت نوبت دهی بوده است نه معالجه. به تعبیر این خانم هزینه‌ای که بلیط گرفته، به ایران آمده، معالجه شده و برگشته، ارزان‌تر از فقط مراجعه به دکتر آن کشور بوده است. بعضی‌ها همیشه می‌گویند این‌جا مشکل وجود دارد و سیاه‌نمایی می‌کنند. متاسفانه در رسانه‌های غربی و اروپایی و آمریکایی، در مورد ایران به شدت دروغ پراکنی می‌کنند و مردم نیز باور کرده‌اند با اینکه ایران نسبت به این کشور‌ها بهشت است. البته جهاد تبیین باید در مورد جبهه مقاومت و پیروزی‌های این جبهه نیز صورت بگیرد. بنده به گروه‌های مقاومت، حشد الشعبی، حزب‌الله و امثالهم معتقدم و سرباز آن‌ها هستم، ولی نباید اصل را فراموش کنیم، اصل نظام جمهوری اسلامی است که اگر این نظام نبود، این جبهه قطعا به این شکل نبود.

آینده نورانی و روشن است!

فارس: اگر بخواهیم یک نگاه خیلی ساده و چارچوب‌مند به آینده داشته باشیم و یک ارزیابی کنیم، آینده منطقه بعد از هفتم اکتبر و عملیات اخیر تحت عنوان وعده صادق چه شکلی خواهد داشت؟

سید هاشم الحیدری: پیروزی، فتح، موفقیت و بشارت است. البته در بحث فلسطین و غزه مشخص است که اسرائیلی‌ها به نتیجه نمی‌رسند و قطعاً الآن نتانیاهو در بن بست است. هم از طرف وضع خود فلسطینی‌ها که استقامت اسرائیل را شکستند؛ این از طرف فلسطینی‌ها. چالش دوم نتانیاهو و حاکمیت رژیم موقت اسرائیل، بحران‌های داخلی رژیم صهیونیستی است. آن‌ها با یک شکاف سیاسی و یک شکاف اجتماعی روبه رو هستند؛ یعنی دو مشکل. نه فقط مشکل بین رهبران سیاسی اسرائیل بلکه یک شکاف بین مردم اسرائیل نیز وجود دارد. سومین چالش اسرائیل چالش جهانی است؛ امروز در آمریکا، کشور‌های غربی و سرتاسر جهان بر علیه آن‌ها به پا خاستند. بعضی از افراد و جریان‌های معاند مدام می‌گویند که در ایران سانسور وجود دارد و نمی‌گذارند مطالب انعکاس داده شود، اما وضعیت سانسور در غرب را نمی‌بینید؟! همین چند وقت پیش دختر یکی از فعالان سیاسی آمریکا به دلیل شرکت در حمایت از مردم غزه دستگیر شد و به زندان رفت. اجازه نمی‌دهند در غرب هیچ حمایتی از غزه شود و از این امر جلوگیری می‌کنند، اما با این وضع که آن‌ها سانسور می‌کنند و نمی‌گذارند که پخش بشود باز می‌بینید که حمایت‌ها از غزه و فلسطین چقدر در این کشور‌ها فراوان است.

اسرائیل در آینده نزدیک رو به زوال است

این حمایت در گذشته نبود؛ اما بعد از ۱۵ مهر «عملیات طوفان الاقصی» با اینکه ظاهر آن خون، شهادت، خرابی و ... بود، ولی آثار جهانی داشت. الآن جبهه مقاومت در صف اول حمایت از غزه ایستاده است؛ بین مردم منطقه، مردم جهان و حتی مردم اسرائیل شکاف به وجود آمده است. پس ما اگر جدی و به دور از فضای عاطفی به فضای منطقه نگاه کنیم، نتیجه می‌گیریم که اسرائیل رو به زوال است. نه اینکه در آینده دور، نزدیک است.

فارس: حضرت آقا چند سال قبل فرموده بودند که اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید. تفسیر‌هایی در مورد این جمله‌ی حضرت آقا مطرح شد. عده‌ای این جمله را قطعی انگاشتند و حتی روزشماری هم برای تحقق آن در نظر گرفتند. از سوی دیگر، جبهه‌ی استکبار شروع به استهزاء تفسیر‌های برخی در این زمینه کرد، با توجه به اینکه رژیم صهیونیستی اکنون در جهان منفور شده و دیگر آن رژیم صهیونیستی قبل نیست، اکنون برداشت شما و تحلیلتان از این جمله چه هست؟ سیدهاشم الحیدری: بله به تعبیر مقام معظم رهبری این‌ها خودشان دارند زودتر اسباب فروپاشی خود را رقم می‌زنند. الآن اگر کوچک‌ترین حماقت از اسرائیل بر علیه جمهوری اسلامی ایران انجام بگیرد عکس العمل قوی‌تر از وعده صادق است و وعده صادق دوم رقم خواهد خورد، یا همینطور حماقت راجب لبنان. الآن نتانیاهو و کل رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه دچار بن‌بست هستند. اکنون چهره آمریکا در منطقه و جهان از بین رفته است؛ الآن بایدن در داخل آمریکا برای بحث انتخابات با بحران روبه رو شده است. همچنین چهره آمریکا در منطقه به دلیل اینکه مدافع اول اسرائیل است و وتو‌های مکرر بر علیه غزه انجام داده، منفور شده است. به نظر بنده کل جریان فکری، اعتقادی، مردمی، سیاسی، نظامی، قدرتی وجبهوی به سمت فلسطین و خروج آمریکا و اسرائیل از منطقه است. حالا در اینجا به حضور، استقامت، امید و نگاه مثبت به آینده و همچنین به تبلیغ و صبر نیاز است.

خروج آمریکا از عراق و منطقه از برنامه‌های ما است

به نظر بنده یکی از کار‌های مهم، فشار آوردن بر آمریکا است؛ بنده و دوستان ما در عراق به دنبال فشار بر آمریکا هستیم؛ بر سیاسیون، عشایر و علما نیز فشار آورده‌ایم که بیایید تصمیم بگیریم که باید آمریکا را از عراق خارج کنیم. یعنی خروج آمریکا از عراق و منطقه از برنامه‌های ما است و آمریکا در خون ابومهدی و حاج قاسم و شهدای ما شریک است. به نظر بنده آینده منطقه، آینده غرب آسیا و فلسطین و شمال آفریقا خیلی نورانی و روشن است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها