به گزارش خبرنگار جامجم، روز بیستوششم بهمن سال ۹۶ درگیری میان افرادی مسلح با کلاشنیکف در خیابان مهرآباد شهر قم رخداد که باعث مرگ دو مرد و فرار سه متهم به قتل شد. شناسایی هویت قربانیان معلوم کرد ازقبل با مقتولان اختلاف و درگیری داشتند. مدتی بعددونفر ازمتهمان که سابقه شرارت داشتند بازداشت شدند وبه جرایمشان اعتراف کردند، اما همدستشان وحید فراری بود. پرونده آنها برای محاکمه به دادگاه استان قم ارسال شد. قضات دادگاه برای این دو حکم قصاص صادر کردند. برای قاتل سوم که فراری بود غیابی حکم قصاص صادر شد. بعد ازتایید این احکام دردیوان عالی کشور پرونده به اجرای احکام ارسال شد. دو زندانی همچنان زیر حکم تیغ قصاص بودند. شش سال از فرار همدست آنها که با هویت جعلی زندگی میکرد، گذشته بود که چند روز پیش رد او در محله پونک در غرب تهران بهدستآمد. ماموران پلیس اطلاعات استان قم با هماهنگی قضایی روز گذشته چهارم دی به آنجا اعزام و او را بازداشت کردند. ظهر دیروز این مرد محکوم به قصاص نزد قاضی امین کرمانینژاد، سرپرست اجرای احکام دادسرای جنایی تهران منتقل شد تا برای تشریفات قانونی به اجرای احکام دادگستری استان قم انتقال یابد.
فیلم زندگیام برای عبرت
وحید ۳۸ساله، کلکسیونی از خلاف در پروندهاش دارد. دیگر از فرار و پنهانشدن خسته شده است. او آرام کنج راهروی سالن دادسرای جنایی تهران ایستاده بود که فرصتی به خبرنگار ما دست داد تا با او گفتگو کند که میخوانید.
از زندگیات بگو.
تا سوم راهنمایی درسخواندم. عشق به کارگردانی و فیلمسازی آن هم از نوع مستند داشتم. دورههای آن را گذراندم و فیلمهای مستند کوتاه هم ساختم. آرزویم این بود فیلمهایی بسازم که برنده جشنوارهها و جایزههای بینالمللی شوند که نشد. از بد روزگار رفاقت با خلافکارها مرا از فیلمسازی دور کرد و به دعوا و شرارت کشاند. ۱۰مرتبه بابت کلی دعوا و درگیری زندانی شدم.
چطور پایت به قتلها باز شد؟
با یکی ازمقتولان قبلا دعوا کرده بودم و با چاقو گوش او را بریدم، اما فرار کردم. خارج از شهر بودم که دوستانم تلفنی با من حرف زدند و کمک خواستند. سلاح کلاشنیکف را برداشتم و به محل دعوا رفتم تا دوستانم را نجات دهم که خودم هم قاتل شدم.
بعد چه شد؟
فرارکردیم، اما آن دو بازداشت شدند وحکم قصاص گرفتند. من هم حکم قصاص غیابی گرفتم. گاهیاوقات روی صندلی پارکها میخوابیدم و شش سال آواره بودم. وقتی پولم تمام میشد خانوادهام را میدیدم و به من پول میرساندند. سه مرتبه خواستم به ترکیه فرار کنم که نشد.
اگر بخشیده شوی؟
فکر نمیکنم بخشیده شوم، اما اگر بخشیده شدم، میخواهم فیلم مستند زندگی خودم را بسازم و سکانسبهسکانس واقعی آن را بازی کنم و نشان دهم دعوا، اسلحه و خلاف چه بر سر زندگی میآورد، عبرت بگیرند و یکی مثل من نشوند.
حرف آخر؟
هرچقدر هم خلافکار حرفهای باشی بازهم آخر وعاقبت ندارد. کشته میشوی یا به اتهام قتل بازداشت وقصاص میشوی. خلاف، زندگی و جوانیام را نابود کرد و دوسوی زندگیام را باختم.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد