1. قتل عام 100 میلیون سرخ پوست
کشتار سرخپوستان جنایت پردامنه و طولانیمدتی بود که به دنبال کشف قاره آمریکا توسط دریانوردان اسپانیایی در قرن شانزدهم آغاز شد. این کشتارها عمدتاً توسط کشورهای استعمارگر اروپایی خصوصاً اسپانیا، پرتغال، فرانسه و انگلستان به منظور سلطه بر مناطق مختلف قاره آمریکا و با هدف دستیابی اموال و املاک سرخپوستان صورت میگرفت. بعدها و به خصوص در نیمه دوم قرن نوزدهم، آمریکاییان با کوچ دادن اجباری و جنگهایی که به دنبال آن صورت میگرفت نقش پررنگی در کشتار سرخپوستان آمریکای شمالی ایفا کردند.
جنگهای آمریکا با اولین حمله به سرخپوستان در شهر جیمزتاون در سال 1662 میلادی آغاز شد که به دنبال آن جنگ با سرخپوستان آلگوکین در سالهای 1635 و 1636 و جنگ سالهای 1675 و 1676 را که منجر به ویرانی نیمی از شهرهای ماساچوست شد، در پی داشت. دیگر جنگها و حملات امریکا به سرخپوستان تا سال 1900 ادامه داشت. در مجموع آمریکاییها حدود 100 میلیون سرخ پوست را به قتل رساندند.
2. جنایت جنگی در «درسدن»
با توجه به اینکه متفقین در جنگ جهانی دوم پیروز شده بودند، هیچ کدام از جنایات جنگی ایالات متحده در جنگ جهانی توسط دادگاهی بررسی نشد. اما این به معنای آن نبود که این جنایتها در تاریخ جهان ثبت نشود.
نیروهای آمریکایی در آلمان به طور مستقیم یا غیر مستقیم باعث شدند غذای کافی به اسرای جنگی آلمانی و همچنین غیر نظامیان حاضر در منطقه تحت تسلط خود نرسد که این باعث کشته شدن هزاران آلمانی بر اثر گرسنگی شد.
نیروهای آمریکایی تمام آلمانیهای عضو وافن اساس را که در داخائو در سال ۱۹۴۵ به اسارت گرفته بودند تیرباران کردند. نیروهای لشکر ۴۵ پیاده نیروی زمینی ارتش آمریکا همچنین ۷۵ اسیر جنگی ایتالیایی را در منطقه بیسکاری قتل عام کردند.
در بمباران درسدن در جنگ جهانی دوم بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش آمریکا و متحدانش ۳۹۰۰ تن بمب انفجاری قوی و بمبهای آتشزا را طی ۴ یورش، در کمتر از ۱۵ ساعت بر روی درسدن ریختند و ۳۴ کیلومتر مربع از شهر را کاملا ویران کردند. در آتشسوزی بزرگی که در نتیجه بمباران رخ داد بقایای شهر نیز نابود شد.
به ادعای ارتش آمریکا درسدن یک مرکز مهم نظامی بود که ۱۱۰ کارخانه و ۵۰۰۰۰ شاغل در آن در حمایت از دولت نازی مشغول به فعالیت بودند. این در حالی بود که صرفاً زیرساختهای مخابراتی، پلها و مناطق وسیع صنعتی خارج از شهر بمباران شدند و حملات بمباران مناطق، بدون هیچ فرقی بین نظامی بودن یا نبودن آنها و بی هیچ تناسبی با اهداف نظامی بود.
در تعداد کشته شدگان حاصل از این بمباران اختلاف نظر است و تعداد کشتهها از ۳۴۰۰۰ نفر تا تعداد بسیار بالایی ذکر شده است که اکثر قریب به اتفاق غیر نظامی بودند.
بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی دو عملیات اتمی بود که در زمان جنگ جهانی دوم به دستور هری ترومن، رئیسجمهور وقت آمریکا، علیه امپراتوری ژاپن انجام شد. در این دو عملیات، دو بمب اتمی به فاصله سه روز بر روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی انداخته شد که باعث ویرانی و کشتار گسترده شهروندان این دو شهر شد.
انفجار اتمی در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی را شاید بتوان یکی از بزرگترین جنایت های تاریخی آمریکا قلمداد کرد که به مرگ آنی 220 هزار تن منجر شد وصدها هزار تن نیز طی سالهای پس از آن بر اثر تاثیرات آن فاجعه دچار بیماریهای حاد شدند.
جنگ ویتنام نام مجموعه عملیات و درگیریهای نظامیای است که از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۵ بین نیروهای ویتنام شمالی و جبهه ملی آزادیبخش ویتنام جنوبی معروف به «ویتکنگ» از یک سو، و نیروهای ویتنام جنوبی و متحدانش به ویژه ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر رخ داد.
جنگ آمریکا علیه ویتنام در زمان ریاست جمهوری لیندون جانسون آغاز شد و بر اساس آمار در طی 16 سال جنگ، حدود 3 میلیون ویتنامی کشته شدند.
«کشتار می لای» به مثابه یکی از جنایتهای جنگی آمریکا، واقعهای در روز ۱۶ مارس ۱۹۶۸ میلادی است که در جریان جنگ ویتنام بود و طی آن ۳۴۷ تا ۵۰۴ شهروند غیرنظامی جمهوری ویتنام جنوبی توسط سربازان واحد گردان سوم تجسسی ارتش آمریکا به قتل رسیدند. اکثر قربانیان غیرنظامیان زن و کودک بودند. قبل از قتل، برخی از قربانیان مورد شکنجه و قطع اندام نیز قرار گرفته بودند. برخی از اجساد نیز در جریان کشتار توسط سربازان قطعهقطعه شده بودند. علاوه بر کشتار دهکدههای می لای، جنایتهایی در می خه و سون می در جریان جنگ ویتنام رخ داد که افراد زیادی در آن کشته شدند.
از جمله مهمترین جنایات آمریکا در جنگ ویتنام، سم پاشی مناطق ویت کنگها با ماده شیمیایی بود. عنصر نارنجی که توسط هواپیماهای آمریکایی بر این مناطق بارید با ماده دی اکسین، سالهای سال منجر به بیماریهایی چون سرطان و معلولیت ذهنی در این منطقه شده است.
آمريكاييان سالانه 500 هزار تن بمب به اين سرزمين ريختند، جنگلها را با ناپالم سوزاندند و انسانها را زنده زنده آتش زدند.
از سال 1965 کشورهای هممرز ویتنام، کامبوج و لائوس نیز به دلیل کمک سربازان این دو کشور به ویتکنگها هدف حملات هوایی آمریکا قرار گرفتند. تجاوز به زنان، شکنجه دادن آنها و کشتن مردم عادی توسط نیروهای آمریکایی از 1967 به بعد شدت یافت و جنایت بزرگی در تاریخ جهان ثبت کرد.
جنگ کره جنگی میان جمهوری کره (کره جنوبی) با پشتیبانی نیروهای سازمان ملل متحد به رهبری ایالات متحده و جمهوری دمکراتیک خلق کره (کره شمالی) با پشتیبانی چین و کمک نظامی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود که در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ با ورود نیروهای تحت فرمان حکومت کمونیستی کیم ایل سونگ به بخش جنوبی آغاز شد.
کشتار غیرنظامیان از جنایتهای آمریکا در این جنگ بود که حدود ۳۰۰ شهروند کرهای توسط نیروهای ارتش آمریکا و بین ۲۶ تا ۲۹ ژوئیه ۱۹۵۰ در روستای نو گون ری کشته شدند. این کشتار توسط واحدهای لشکر یک مکانیزه آمریکا و در زیر پل آن روستا انجام شد. این واقعه را دومین واقعه تلخ بعد از کشتار می لای میدانند.
جنگ آمریکا در افغانستان از ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۴، دورهای از جنگ است که به بهانه آمریکا مبنی بر حمله القاعده به نیویورک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آغاز شد.
این جنگ دهها هزار تلفات مستقیم غیرنظامی برجا گذاشت. بیش از ۴۰۰۰ سرباز آیساف و پیمانکاران غیرنظامی، ۱۵۰۰۰ نیروهای امنیت ملی افغانستان و همچنین بیش از ۲۰هزار غیرنظامی کشتهشدند. در حال حاضر آمار دقیقی از تعداد کل کشته شدگان این جنگ در دست نیست، اما طبق مطالعات پروفسور «مارک هرولد» که در روزنامه گاردین منتشر شد، فقط در سه ماه اول جنگ بیش از ۴۰۰۰ نفر کشته شدهاند. تنها در سال ۲۰۰۹ بمبهای دست ساز و مینهای کنارجادهای ۱۰۵۴ نفر قربانی گرفتهاند. در عین حال، دهها هزار غیرنظامی از زمان آغاز حملات هوایی آمریکا در سال 2001 تا زمان حاضر در افغانستان جان باختهاند.
ارتش آمریکا 7 اکتبر 2001 برای نخستین بار اهدافی را در ولایتهای کابل، قندهار، ننگرهار، قندوز، جوزجان، لوگر، تخار، نیمروز، فراه و غزنی با جنگندههای B-52 و موشکهای کروز مورد حمله قرار دادند. در سه هفته اول این حملات بیش از هزار نفر در این مناطق کشته شدند.
در 17 اکتبر 2001 حداقل 29 غیرنظامی در روستایی در نزدیکی قندهار در حمله يك جنگنده آمریکا کشته شدند. به گزارش روزنامه «گاردین»، کاروانى متشكل از 12 خودروی حامل نمایندگان قبایل ولایت شرقی که به دعوت حکومت موقت کابل به منظور شرکت در مراسمی در حال حرکت به سوی پایتخت بودند توسط هواپیمای AC-130 ارتش آمریکا هدف قرار گرفته و 65 نفر کشته شدند. همچنین سازمان ملل متحد در 21 دسامبر همان سال اعلام کرد که در 29 دسامبر 2001 جنگندههای ارتش آمریکا یک روستا در نزدیکی شهر گردیز مرکز ولایت پکتیا را بمباران کردهاند. در اين حمله حداقل 52 غیرنظامی افغان از جمله تعدادى زيادى زن و کودک کشته شدند. سخنگوی پنتاگون در آن زمان مدعی شد که انبار مهمات طالبان در روستای مذکور منهدم شده است. شمار تلفات غیرنظامیان افغان در سال 2001-2002 از مرز تعداد قربانيان 11سپتامبر گذشت.
پروفسور مارک هیرالد تاکید میکند که 3800 افغان از 7 اکتبر الی 7 دسامبر 2001 توسط امریکا به قتل رسیدهاند. خبرگزاری آسوشیتیدپرس طى گزارشی در 3 دسامبر 2001، تحت عنوان «بمب ايالات متحده روستای زراعى را با خاك يكسان کرد» از کشته شدن 155 تا 300 تن از ساکنان روستای کامه ادو در ننگرهار خبر داد. روزنامه دیلیگراف نیز به تاریخ 20 دسامبر 2001 در گزارشی تحت عنوان «غیرنظامیان بهای بمبهای منحرف شده آمریکا را میپردازند» اعلام كرده كه دهها تن كشته شدهاند. خبرگزاری پژواک و رسانههای بینالمللی دیگر نیز در 25 اکتبر 2006 از کشته شدن حدود 90 غیرنظامی در روستای پنجوایی قندهار خبر دادند. نیروهای آمریکایی با بمباران این روستا فاجعه بزرگی آفریدند، اما هرگز از این قتلعامها عذرخواهی نکردند.
براساس گزارش دولت افغانستان در ماه مه 2007 طی دو روز بمباران جنگندههای آمریکایی به روستایی در نزدیکی هرات، دستکم 42 نفر، از جمله تعدادى زن و کودك قتلعام شدند. در این بمباران 100 خانه ویران و حدود 1600 نفر بیخانمان شدند. در پی حمله هوایی روز 22 اوت 2008 به روستای عزیزآباد در ولایت هرات، نیز 90 غیرنظامی کشته شدند. مقامات امنیتی افغانستان 4 مه 2009 اعلام کردند که حملات هوایی ناتو به رهبری آمریکا در منطقه گرانای ولایت فراه باعث کشته شدن 145غیرنظامی از جمله 92 کودک و 22 زن شد. حملات هوایی آمریکا در 23 ژوئیه 2010 به منطقه سنگین ولایت ننگرهار باعث کشته شدن بیش از 52 زن و کودک بیگناه شد.
جنگ رژیم بعث عراق با ایران، طولانیترین جنگ متعارف در قرن بیستم میلادی و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام بود که نزدیک به هشت سال به طول انجامید. جنگ به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد. در این روز درگیریهای پراکنده مرزی دو کشور با یورش همزمان نیروی هوایی عراق به ده فرودگاه نظامی و غیرنظامی ایران و تهاجم نیروی زمینی این کشور در تمام مرزها به یک جنگ تمام عیار تبدیل شد. در طی این جنگ نابرابر که همه قدرتهای جهانی بخصوص آمریکا از صدام حمایت می کردند، ۱۶ هزار نفر در جریان بمباران مناطق مسکونی به شهادت رسیدند و بقیه در جبهههای نبرد شهید شدند. شهدای بسیجی ۸۵ هزار و ارتشی ۴۸ هزار نفر بودند. بیش از ۳۳ هزار دانشآموز و بیش از ۳۵۰۰ دانشجو هم طی این هشت سال به شهادت رسیدند. روحانیت نیز ۳۳۱۷ شهید داشتند. در این دوران شهت ساله نیز ۸۸ مسیحی، ۱۸ کلیمی و ۹ زرتشتی در دفاع از خاک میهن شهید شدند و ۲ هزار تبعه غیرایرانی نیز با حضور در جبههها به شهادت رسیدند.
در پشت صحنه این جنایتهای جنگی وحشیانه، آمریکا قرار داشت که تلاش داشت از اهرمهای منطقهای برای مهار ایران و قدرت روزافزون انقلاب اسلامی جلوگیری کند. تحریم اقتصادی آمریکا علیه ایران، عراق را بیش از گذشته با انگیزهتر کرد. ماهوارههای آمریکا تصاویر نبرد و اطلاعات استراتژیک نظامی را ساعت به ساعت به ایستگاههای آمریکا منعکس میکردند و ایستگاههای ردیابی، کلیه مکالمات نیروهای مسلح ایران را ثبت کرده و در اختیار ارتش صدام حسین میگذاشتند. تشکیل شورای همکاری خلیج فارس و ایجاد یک نیروی نظامی امنیتی در خلیج فارس با نظارت و رهبری آمریکا، در واقع حضور نظامی آمریکا در منطقه را مشروعیت بخشید تا در صورت تضعیف عراق و برتری ایران، آمریکا مستقیما کفه ترازو را به نفع عراق سنگینتر کند.
رژیم بعث عراق همچنین جنگ از راه دور (جنگ نفتکشها، جنگ شهرها و حملات موشکی بر علیه مراکز اقتصادی) را در رئوس اهداف نظامی خود قرار داد و آمریکا در راس کشورهایی بود که امکانات نظامی وسیعی را در این زمینه در اختیار دولت بعثی عراق قرار دادند.
8. جنایات آمریکا در عراق
جنگ عراق یک عملیات نظامی است که در ۲۰ مارس ۲۰۰۳ با حمله یک ائتلاف بینالمللی به رهبری ایالات متحده به عراق آغاز شد. این جنگ با خروج آخرین تیپ رزمی آمریکایی در ۱۹ اوت ۲۰۱۰ بهطور رسمی خاتمه یافت. هر چند بعد از آن هم حدود ۵۰ هزار نیروی آمریکایی عمدتاً به بهانه آموزش سربازان عراقی در این کشور باقی ماندند.
دو توجیه عمده برای آغاز این جنگ توسط جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا مطرح شد که یکی از آنها رابطه صدام حسین با القاعده و دیگری نابود کردن سلاحهای کشتار جمعی عراق بنابر توافقنامه ۱۹۹۱ بود. تجاوز به زنان و کودکان، بهره گیری از سلاح شیمیایی، کشتار جوانان و مخالفان حمله نظامی آمریکا، تخریب نهادهای آموزشی و بهداشتی، غارت اموال مردم، کشتار بیدلیل بیگناهان، آزار و اذیت کودکان، کشتار دسته جمعی اهالی روستاهای عراق، زنده به گور کردن مخالفان، به آتش کشیدن روستاهای مخالف حضور نظامی آمریکا در عراق و... برخی از جنایتهای آمریکا در کشور عراق است.
شمار نظامیان آمریکایی که در جنگ آمریکا در عراق کشته شدند به 4 هزار و 795 نفر رسید و هزینه جنگ در عراق 780 میلیارد دلار برآورد شده است.
براساس این جنگ افروزی آمریکا، در عراق تا سال ۲۰۰۷ سوءتغذیه کودکان به 28 درصد رسید و گزارشها حاکی از آن بود که حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد از کودکان عراقی دچار مشکلات روانی شدهاند. بیشترِ عراقیها به آب آشامیدنی سالم دسترسی نداشتند. به نظر میرسید شیوع وبا در شمال عراق به سبب کیفیت پایین آب بوده باشد. بیش از نیمی از پزشکان عراقی بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ این کشور را ترک کردند. گفته میشود که کاربرد اورانیوم ضعیفشده و فسفر سفید در سلاحهای آمریکایی باعث نارساییهای نوزادان و سرطان گسترده در فلوجه شده است.
بنابر آمارهای کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان، ۴/۴ میلیون عراقی تا پایان ۲۰۱۵ آواره شدهاند. در طول جنگ جمعیت مسیحیان عراقی به شدت کاهش پیدا کرد به طوری که از 1/ 5 میلیون نفر در ۲۰۰۳ به 500 هزار نفر در ۲۰۱۵ رسید.
براساس آمار ویکیلیکس پیرامون گزارشهای روزانه طبقهبندیشده جنگ عراق، از ژانویه ۲۰۰۴ تا دسامبر ۲۰۰۹ نیز ۶۶۰۸۱ غیرنظامی کشته شدند. این در حالی است که براساس پژوهش مؤسسه نظرسنجی ORB که در تاریخ اوت 2007 منتشر شده است، بیش از یک میلیون مرگ خشونتبار ناشی از جنگ در کشور عراق اتفاق افتاده است.
9. جنایت انگلیسی در افغانستان
جنگ اول افغانستان و انگلیس (۱۸۳۹ – ۱۸۴۲) در بخش جنوبی دره هلمند روی داد. این جنگ، یکی از اولین لشکرکشیهای بزرگ قرن نوزدهم در جریان رقابتها بر سر تصاحب قدرت و نفوذ در منطقه آسیای مرکزی بود که با عنوان بازی بزرگ امپراتوری بریتانیا شناخته میشود. در این جنگ تعداد زیادی از مردم حوالی هلمند به قتل رسیدند و ترس و وحشت در افغانستان به وجود آمد. در عین حال، آبادانی و توسعه افغانستان متوقف شد و قتل و غارت در این کشور فزونی یافت و تعدادی از غیرنظامیان در این لشکرکشی کشته شدند.
10. سریال بریتانیایی قحطی در هند
طی اشغال هند توسط نیروهای بریتانیا، بر اساس منابع مختلف تاریخی، در دهه 1770 میلادی بیش از 10 میلیون هندی تنها در ایالت بنگال این کشور، بر اثر قحطی و گرسنگی، بیماری، بدرفتاری و شکنجه به دست نظامیان انگلیس و یا بر اثر فشار کار اجباری جان خود را از دست دادند. از سال 1942 نیز قحطی دیگری به دلیل تصمیم استعماری دولت بریتانیا و شخص چرچیل در هندوستان به وقوع پیوست که در حدود 5 میلیون هندی دیگر را به کام مرگ کشاند. طی سالهای 1942 تا 1944 بین 3 /5 تا 5 میلیون هندی بر اثر قحطی جان باختند. به دستور چرچیل در این سالها، تمامی کشتیهایی که برای انتقال مواد غذایی به هند مورد استفاده قرار میگرفت، به انتقال تجهیزات و آذوقه برای نیروهای نظامی انگلستان در شمال آفریقا به کار گرفته شدند و بدین ترتیب قحطی بزرگی این بار نیز در ایالت بنگال هند جان میلیونها هندی را گرفت.
کشتار آمریت سر در پنجاب هندوستان به تاریخ 1919 یکی دیگر از فجایع جنگی انگلیس در هندوستان است. در طی این کشتار، معترضین به شکل مسالمتآمیز در مکانی جمع شدند تا به حکومتداری امپراتوری بریتانیا و شرایط اقتصادی اعتراض کنند. نیروهای انگلیسی بهجای شنیدن صدای معترضین تمام خروجیها را بستند و همه را به رگبار بستند. در عرض 10 دقیقه حدود 1000 نفر کشته و همین میزان بهشدت زخمی شدند. پارلمان انگلستان سرتیپ ریجینالد دایر فرمانده نیروها که دستور شلیک را صادر کرده بود را احضار کرد ولی به وی مدال شجاعت داد و با پاداشی 900 هزار دلاری وی را ناجی هندوستان نامید.
انگلستان در طول جنگهای بوئر (1900 تا 1902) چندین هزار انسان بیگناه را فقط برای جلوگیری از خطرات احتمالی شورش داخلی، در اردوگاههای کار اجباری زندانی کرد. در عرض یک سال 10 درصد از مردم بوئر در مریضی و گرسنگی این اردوگاهها مردند تا دولت بریتانیا به اهداف استعماری و اقتصادی خود در آفریقا برسد. سیاستهای انگلیس برای کنترل مردم آفریقای جنوبی حدود 48 هزار کشته غیرنظامی، شامل زنان و کودکان برجای گذاشت. این آمار جدای از 30 هزار کشتهشده جنگ بوئر است.
در طول تاریخ، انگلیس جنایات متعددی را درایران مرتکب شده است. یکی از آن جنایات کشتار تقریبا 40 درصد از جمعیت ایران درطول سالهای 1917 تا1919 میلادی بوده است. به دیگر سخن انگلیس تقریبا 9 تا 10 میلیون نفر از جمعیت ایران را در طول این سالها قتل عام کرد.
در آن دوران انگلیس نه تنها از پرداخت پول درآمدهای نفتی ایران امتناع میکرد بلکه غلات ایران را غارت کرده و نیز اجازه نمیداد تا غلات و مواد غذایی از کشورهای دیگر، نظیر آمریکا، هند و ... وارد ایران شود و این امر باعث شده بود تا قیمت مواد خوراکی و غلات در ایران به شدت افزایش یابد و قحطی ایران را فرا بگیرد و در اثر گرسنگی و سوء تغذیه بین 9 تا 10 میلیون نفر از ایرانیان طی دو سال جان خود را از دست بدهند.
براساس اسناد وزارت امور خارجه آمریکا، جمعیت ایران در سال 1914 میلادی 20 میلیون نفر بوده است. این جمعیت در 5 سال بعد، یعنی در سال 1919 به 11 میلیون نفر تقلیل یافته است و علت آن سیاست نسلکشی انگلیس در ایران بوده است.
انگلیس به عنوان کشوری استعمارگر در ۱۹۱۷ میلادی با اعلامیه بالفور مقدمات اشغال سرزمین های فلسطین را فراهم کرد و با تصمیمی ساده سرزمینی که فلسطینیان هزاران سال در آن اقامت داشتند، اشغال کرده و به رژیم صهیونیستی اهدا کرد.
اعلامیه بالفور نام رایج نامه «آرتور جیمز بالفور» وزیر اسبق امور خارجه انگلیس به «لیونل والتر روچیلد» در ۲ نوامبر ۱۹۱۷ در اعلام قول قطعی برای به کار بستن تمام تلاش کشورش در ایجاد یک وطن ملی برای یهودیان در فلسطین است.
در سال ۱۹۱۷ میلادی فقط ۵۰ هزار نفریهودی در فلسطین سکونت داشتند و خیلی از آنها با مهاجرت غیرقانونی وارد فلسطین شده بودند و در آن زمان تنها کمتر ۹ درصد از جمعیت فلسطین را تشکیل می دادند. پس از آن طرح صهیونیستی و قیمومت انگلیس بر فلسطین آغاز شد و گروه های صهیونیستی شکل گرفتند و زمینه برای مهاجرت یهودیان به فلسطین فراهم شد. در آن زمان انگلیس ۲.۵ میلیون دونم یا جریب از زمین های فلسطین را به صهیونیست ها اهدا کرد و شایعاتی درخصوص فروش زمین از سوی فلسطینی ها مطرح می شد، کذب بود.
پس از آن شاهد این نمایش مسخره بودیم که انگلیس نیروهای ارتش و کارمندان خود را از فلسطین خارج کرد، در آن زمان انگلیس ۸۱ هزار نفر در فلسطین سرباز داشت، تعداد این سربازان از تعداد سربازان این کشور در هند بیشتر بود، ۱۹ هزار نفر هم کارمند غیرنظامی داشتند که در مجموع ۱۰۰ هزار نفر از فلسطین رفتند همزمان با آن ۶۵ هزار نفر سرباز صهیونیست را آموزش داده و تجهیز و وارد فلسطین کردند. در کنار آن ۶۰ هزار نفر هم قادر به حمل سلاح بودند.
انگلیس با این اقدامات زمینه لازم برای تشکیل رژیم صهیونیستی را فراهم کرد و عملا با اعلامیه بالفور و حمایت از رژیم صهیونیستی در تمام این سال ها شریک جنایات این رژیم در سرزمین های فلسطین بوده است و فلسطینیان به صورت رسمی و ملی خواستار عذرخواهی این کشور برای صدور این اعلامیه هستند. اما مقامات کشور انگلیس این اعلامیه را جزو افتخارات خود می دادند و هرساله در سالروز صدور این اعلامیه با افتخار جشن گرامیداشت برای این اعلامیه برپا میکنند.
بمباران شیمیایی عراق به دستور چرچيل یکی از فجایع انسانی در طول تاریخ است. انگلیسیها سلاحهای شیمیایی خود را درعراق آزمایش کردهاند که مقدمات اشغال عراق در سال 2003 را فراهم کرد.
درسال 1919 سرهنگ آرتور هریس ملقب به هریس بمب افکن گفت: اعراب و کردها اکنون میفهمند که معنی واقعی بمباران چیست زیرا ظرف 45 دقیقه میتوانیم روستاها و یک سوم ساکنان آن را نابود کنیم.
در آن زمان فرماندهی نیروی هوایی انگلیس در آسیای غربی، آزمایش سلاح شیمیایی بر اعرابی را که سرسختانه مقاومت میکردند، تقاضا کرد. وینستون چرچیل وزیر جنگ وقت حمایت گسترده خود را از بکارگیری گازهای سمی برضد عشایر عراق اعلام کرد. استفاده از گازهای کشنده در سال 1920 نیز ادامه یافت. نیروی هوایی انگلیس بار دیگر درسال 1925 از این سلاحها برای سرکوب اهالی سلیمانیه عراق استفاده کرد. انگلیسیها پاسخ ناآرامیهای داخل عراق را با حملات شيميايي ارتش در جنوب و بمباران جنگندههای نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا در شمال و جنوب دادند. بمبگذاري، بمباران شبانه، بمبافکنهای سنگین، بمبهای تأخیری (که به خصوص جان کودکان را تهدید میکند) همه و همه در طول حملات بر روستاهای کاهگلی و سنگی توسط انگلیس در کشور عراق رخ داد.
انگلستان و فرانسه در 3 سپتامبر 1939 علیه آلمان رایش اعلان جنگ دادند. دو روز بعد از این واقعه انگلستان بمباران شهرها و جمعیت غیرنظامی آلمان را آغاز کرد. در 5 سپتامبر 1939 اولین حملات هوایی علیه شهرهای کوکسهاون و ویلهلمشاون انجام گرفت؛ در 12 ژانویه 1940 شهر وسترلند بمباران شد. در 20 مارس، 110 بمب انفجاری و آتشزا بر فراز شهرهای کیل و هرنوم رها شدند. در این حمله یک بیمارستان به کلی تخریب شد. در آوریل 1940، بمبافکنهای ارتش بریتانیا حملاتی فزاینده علیه شهرهایی انجام دادند که دارای هیچ نوع تأسیسات و اهمیت نظامی نبودند. وینستون چرچیل در 11 می 1940 و درست یک روز بعد از انتصاب به عنوان نخستوزیر و وزیر جنگ تصمیم گرفت دستوری مبنی بر انجام حملات هوایی وسیع علیه مردم غیرنظامی آلمان صادر کند. با این حال وی مردم انگلستان را از اتخاذ این تصمیم مطلع نکرد. قربانیان بمباران درسدن، تلفات و نحوه کشته شدن قربانیان، فجیعتر و فراتر از یک عملیات و بمباران ساده نظامی بود. هدف نیروهای متفقین نابود کردن مردم آلمان به ترسناکترین شکل ممکن بود. وی در صبح روز بعد از بمباران به هواپیماهای سبک دستور داد که بازماندگان بمبارانها را در ساحل رودخانه الب به رگبار ببندند.
در شمال ایرلند شواهد معتبری در رابطه با تعداد موارد کشتار شهروندان غیرنظامی از سوی سربازان انگلیسی موجود است. بین سالهای 1970 و 2000 پرسنل نظامی انگلیس بیش از 300 شهروند مرد، زن و کودک را به قتل رساندهاند. تمامی قربانیان غیرمسلح بودند و هیچ یک خطر جانی برای سربازان انگلیسی به شمار نمیرفتند. در میان کشتهشدگان کشیشان کاتولیک، زنان مسن، کودکان و حتی دختران نوجوان نیز بودند. اسنادی از دولت انگلیس منتشر شده است که در سال 1972 به تمامی سربازان انگلیسی متهم به کشتار شهروندان غیرنظامی در شمال ایرلند بخشودگی تعلق گرفت.
شکنجهگاههای عدن در یمن طی سالهای 1963-1966 یکی دیگر از جنایتهای انگلستان است. در دهه 1960 یمنیها برای در دست گرفتن بندرگاه یمن دست به کار شدند. انگلیسیها بهترین راه سرکوب مخالفان را در ایجاد شکنجهگاههای مخوف دیدند. نگهداری مخالفان در سلولهای یخچالی با تن کاملاً برهنه موجب شد بسیاری از آنها ذاتالریه بگیرند و از بین بروند. سوزاندن بدنها با سیگار، نشاندن زندانیان برهنه روی نیزه و تجاوز جنسی از دیگر شکنجههای این مراکز بود.
در 18 مه 1830 فرانسه به بهانه آن که فرمانروای الجزایر، سه سال پیش از آن، برای وصول هفت میلیون فرانک طلب این کشور از فرانسه، پاریس را تهدید کرده بود، دستور حمله به الجزایر را صادر کرد. اما بر خلاف تصور دولتمردان فرانسه، مردم الجزایر در مقابل حمله به کشورشان به شدت مقاومت کردند و حتی پس از اشغال این کشور توسط سربازان فرانسوی، امیر عبدالقادر الجزایری، سالها با آنها مبارزه کرد. با این وصف، به دلیل برتری تجهیزات فرانسویان، آنان پس از کشتار و شکنجه مردم و تجاوز به عنف در این کشور و سرکوب مقاومت آزادیخواهان مسلمان الجزایری، بر این کشور مسلط شدند.
سرانجام در سال 1962، پس از یک جنگ استقلالطلبانه خونین که طی آن بین500 هزار تا یک میلیون و 500 هزار نفر به دست ارتش فرانسه و جبهه ملی آزادی کشته شدند، کشور الجزایر به پایتختی الجزیره اعلام استقلال کرد. بهانه حمله به الجزایر ادب کردن پادشاه آن کشور خوانده شد اما نتیجه آن تخریب آبادی الجزایر و آوارگی ملت آن و شکنجه و کشتن هزاران الجزایری و تجاوز وحشیانه به نوامیس آنان بود. از جمله جنایتهای تاریخی این اشغال جدا کردن سر مسلمانان توسط نیروهای فرانسوی در الجزایر بود.
19. شلیک با تانک به اسرا
کشتار آندلوت یکی از فجایع جنگی فرانسویها در 12 سپتامبر 1944 است. در این تاریخ نیروهای فرانسوی حدود 500 اسیر آلمانی را در انباری جمع کردند و به دستور فرمانده با تانک به جمعیت شلیک کردند. دست و پای قربانیان به همه سو پراکنده میشد و آنهایی را که هنوز نفس میکشیدند، با مسلسل تیرباران کردند.
در دوران جنگ جهانی دوم، در آوریل 1945 شهر فرودنشتات در جنوب غربی آلمان مورد هجوم نیروهای فرانسوی قرار گرفت. فرانسویها این شهر را که مردم غیرنظامی در آن سکونت داشتند به مدت 16 ساعت زیر توپ گرفتند. حدود 600 ساختمان، یعنی 95 درصد از کل شهر در این چند ساعت نابود و 1400 خانوار آواره شدند. فرانسویها طی حملات بعدیشان از هر گونه خشونت و تجاوزی استفاده کردند. سربازان فرانسوی سربازان آلمانی را آغشته به گازوئیل میکردند و به آتش میکشیدند و سوختنشان را تماشا میکردند. صدها اسیر آلمانی در فرودگاه لو بورژه در نزدیکی پاریس کشته شدند و بسیاری از اسرا زیر چرخهای تانک توسط فرانسویها از بین رفتند.
20. قتلعام با بمبهای شیمیایی فرانسوی
مجموعه کمکهای نظامی و اطلاعاتی فرانسه از قبل از جنگ ایران و عراق یعنی سال ۱۹۷۳ شروع شد و با شروع جنگ ۸ ساله نیز این کمکها شدت گرفت. حجم کمکهای نظامی و فروش تجهیزات فرانسه به عراق در طول جنگ تا حدی بود که این کشور در رده دوم فروشندگان تسلیحات به عراق قرار گرفت. با توجه به سند شماره 2099/4/53/د مورخ ۲ آوریل ۱۹۸۷ وزارت دفاع عراق، فیلیپ روندو، از نقش خود در ارسال هواپیماهای میراژ و موشکهای رولاند خطاب به عدنان خیرالله سخن میگوید. وی همچنین خبر از بحث در هیات دولت فرانسه بر سر امکان دستیابی محدود عراق به سلاح هستهای در جنگ میدهد.
دکترین نیروی هوایی عراق بیش از شوروی به فرانسه نزدیک بود. رژیم بعث از بهترین خلبانان خود بجای هواپیماهای شوروی، روی هواپیماهای فرانسوی استفاده میکرد. فرانسه قرار داد فروش ۱۳۳ فروند داسو میراژ اف۱ را بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۷ با عراق امضا کرد. فرانسه ۵ فروند سوپر اتاندارد در اختیار عراق قرار داد که به موشک اگزوست مجهز شده و در جنگ نفتکشها توسط عراق بکار گرفته شد. در همین راستا، فرانسه هلیکوپترهای آئروسپاسیال آلوئت ۴ پوما (بالگرد) سوپر فرلون را در اختیار عراق قرار داد.
اطلاعاتی که در سال ۱۹۹۰ منتشر شد نشان میداد که فرانسه از تأمین کنندگان زنجیره تولید بمبهای شیمایی برای عراق علیه ایران بودهاست. دهها هزار ایرانی که بخش عمدهای از آنان را غیر نظامیان تشکیل میدادند از جمله دهها هزار کرد عراقی با بمبهای شیمایی صدام قتلعام یا مجروح شدند و پس از تحمل سالها درد و رنج از دنیا رفتند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: