در واقع عقال حلقه بافته شدهای از نخ یا لیف گیاهی است که در گذشته برای بستن زانوی شتر از آن استفاده میکردند و بعدها برای نگهداشتن چفیه روی سر قرار میدادند. و زینب دختر علیمرتضی علیهالسلام را عقیله بنیهاشم گفتهاند. عقیله، زن کریمه را میگویند که در بین فامیل بسیار عزیز و در خاندان خود ارجمند باشد. همچنین در فرهنگ عربی، عقیله به زن خردمندی میگویند که مسائل را با صبر و خرد بالا حل و فصل کند و در کارش دوراندیشی و آیندهنگری داشته باشد. حالا الهام امین سراغ عقیله بنیهاشم رفته است. رفتنی شریف و پاکیزه…
سالهای قبل از عاشورا
الهام امین، دانشآموخته علوم سیاسی است و کتاب «شالی از شکوفه» را در کارنامه خود دارد. چنانکه خودش در مصاحبههای متعدد گفته دانستههای ما درباره حضرت زینب (س) محدود به وقایع عاشورا و بعد از آن است.
حضرت زینب(س) در واقعه کربلا ۵۶ سال سن داشتند و در واقع تمام سالهای قبل از واقعه عاشورا از نگاه مردم مغفول مانده است، حتی همان حوادث بعد از حادثه عاشورا و آنچه بعد از دوران اسارت برای حضرت زینب پیش آمد از دید مردم پوشیده است، از طرف دیگر به حضرت زینب(س) فاطمه ثانی نیز میگویند؛ یعنی بسیار شبیه به حضرت فاطمه(س). به عبارت بهتر یعنی هر آنچه در مادر ایشان بوده به نوعی در شخصیت ایشان هم تجلی پیدا کرده است که کمتر دیده
شده است.
پرداخت به سراسر زندگی حضرت زینب (س)
خانم امین دقیقا با همین رویکرد که میدانسته کتابهای زیادی در رابطه با زندگی حضرت زینب (س) نوشته نشده است، شروع به نوشتن این کتاب کرده است. نویسنده به خوبی دریافته است کتابهایی که درباره این شخصیت بزرگوار و زندگی حضرت زینب (س) نوشته و منتشر شدهاند اغلب تکبعدیاند و فقط به یکی از جنبههای شخصیتی ایشان پرداخته است. آن طور که از کتاب بر میآید نویسنده دغدغه این موضوع را داشته که متنی بنویسد تا اشکالی را که در حوزه کتابهای موضوعی حضرت زینب (س) وجود دارد، رفع کند.مهمترین تفاوتی که عقیله با سایر کتابهای همموضوع خود دارد، پرداختن به سراسر زندگی دختر بزرگوار امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) از زمان تولد تا رحلت است.
کتاب پنج فصل دارد که فصل اول به دوران حیات حضرت زینب (س) با مادرشان و جد بزرگوارشان میپردازد. فصل دوم دوران زندگی حضرت زینب (س) در کنار پدر بزرگوارشان را روایت میکند. فصل سوم به دوران حیات حضرت در کنار امامحسن(ع) و امام حسین (ع) اختصاص دارد و فصل آخر بخش نهایی زندگی حضرت در کنار امام سجاد (ع) را روایت میکند.
فرامتنی فراتر از متن
تا چه اندازه میتوان به محتوای این کتاب تاریخی اعتماد کرد؟در عقیله بیش از پاورقیهای کتاب که ارجاعات متن را دقیق نشان میدهد فرامتنی وجود دارد که حکم وزنهای معتبر برای کتاب است. آن هم حضور محمدحسین رجبی دوانی، استاد شناخته شده تاریخ اسلام دانشگاه است.
عقیله با راهبری آقای رجبیدوانی نوشته شده و ایشان هم مقدمه جدی و مؤید بر کتاب نوشتهاند و در مقدمه تاکید کردهاند: «کتاب حاضر خطاب به حضرت زینب کبری (س) است، گویی خواننده خود را در محضر آن بانوی عظیمالشان میبیند. نویسنده با بیان فرازهای مهم زندگی آن حضرت، چیزی را فرونگذاشته و در حقیقت دورهای از نقشآفرینیهای عقیله بنیهاشم را در مقاطع گوناگون تاریخی با قلمی شیوا و هنرمندانه و ذوقی قابل تحسین بازگو کرده است.»
عقیله مطلقا نثر ادبی نیست
به صراحت باید گفت عقیله نثری پاکیزه و منقح دارد. یعنی عاری از لفاظیهای مرسوم و عاری از زبانبازیهای محاوره و مثلا شکستهنویسی است. حالا شما این را بگذارید کنار فقدان شخصیتپردازی، ببینید چه آش شور و غیرقابل تحملی به ادبیات ایران تحمیل میشود. البته این وسط ما هم فریب پویشهای مطالعاتی، تجدید چاپهای مکرر، رونماییهای فرمایشی و معرفیهای تلویزیونی را نخواهیم خورد. نویسنده در عقیله انتخاب هوشمندانهای در انتخاب زاویه دید داشته. آنچه که در برخی نقدها و یادداشتهای دیگر درباره این کتاب به عنوان نقطه ضعف به آن اشاره شده است. زاویه دید «دوم شخص» زمانی استفاده میشود که نویسنده بخواهد بین خودش و درگیریاش با داستان فاصله ایجاد کند و به این ترتیب به جای ضمیر من، از تو یا شما استفاده میکند. این فاصلهای که نویسنده با حضرت در متن ایجاد کرده است موجب رعایت ادب شده است. رعایت این تکنیک در روایت داستانی هیچ گسستی ایجاد نکرده است. در واقع نویسنده با رعایت خط زمانی وقایع زندگی حضرت به انسجام متن یاری رسانده است. شاعر بودن نویسنده موجب مهارت ایشان در استفاده از کلمات شده است. همه اینها در کنار هم موجب شده با نثری پاکیزه روبهرو باشیم. متنی که در مرز روایت و داستان و استناد مدام در حال حرکت است و هیچ کدام را به نفع دیگری قربانی نمیکند. زبان و لحن کتاب ممکن است برخی را به این خطا افکند که ما با نثر ادبی روبهرو هستیم. عقیله مطلقا نثری ادبی نیست. در واقع زبان و لحن اثر ناشی از رعایت ادب خطاب با علیامخدرهای است که دختر و خواهر معصوم علیهمالسلام است.
مستندنگاری یا داستان مستند؟!
این مناقشه که کتاب عقیله مستندنگاری بوده یا داستان یا مستند روایی، ناشی از عدم تعریف جامع و مانع و دقیق مستندنگاری و نسبت آن با روایت است. در مستندنگاری آنچه حائز اهمیت فوقالعاده است حفظ استناد در محورهای اصلی کار است. در جزئیاتی که حول محور اصلی شکل میگیرد بهره محتاطانه از تخیل، اثر را به سمت داستان یا متن روایی میلغزاند اما آن را از استناد دور نمیکند. در حالی که در داستان تعهد نانوشته نویسنده به مخاطب این است که من برای تو قصهای خیالی میگویم. شاید یک پای این داستان رد واقعیت باشد اما قطعا آن را با خیالم نوشتم و اصلا متعهد نیستم که واقعیت را برای تو بازنمایی کنم. در حالی که رد مستندنگاری و روایت نویسنده متعهد به بازنمایی تصویری از واقعیت رخ داده است. از اینرو عقیله در مسیر مستندنگاری پیش رفته است. در همان حوزه هم باقی مانده اما از تخیل هم بیبهره نیست. پس آن اندازه که برگزیده شدن عقیله در هجدهمین جایزه کتاب سال خراسان رضوی در بخش ادبیات داستانی محل تامل و پرسش است، شایسته تقدیر شناخته شدن آن در پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد در بخش مستندنگاری قابل پذیرش است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفت و گو با دکتر محمدهادی همایون روند«ظهور» را از آغاز تاریخ تا بازه کنونی بررسی کرده ایم
عزیز حسنویچ، مفتی اعظم کرواسی در گفتوگو با «جامجم»مطرح کرد