آسیب‌شناسی طلاق و طلاق عاطفی 

جدایی با وجود زندگی زیر یک سقف

طلاق؛ پایان دادن به امیدی است که به هزار آرزو شکل واقعیت به خود گرفته‌بود. طلاق، پدیده‌ای اجتماعی که نیازمند واکاوی است تا دلایل و چرایی آن شفاف و برای آن راهکارهایی اساسی و بنیادی تعریف کرد؛ زیرا طلاق پایان دادن به زندگی زیر یک سقف و به معنایی دیگر از هم پاشیدگی یک خانواده است. خانواده، نهادی که بنیان جامعه را شکل می‌دهد، بنابراین نجات راه اجتماع را باید در نهاد کوچک اما اساسی‌اش جست‌وجو کرد.
کد خبر: ۱۴۱۶۱۱۳
نویسنده لیلا مهداد - گروه جامعه

ازدواج و طلاق بی‌شک تاثیراتی گسترده‌ در روند رشد جمعیت و تغییرات ساختار خانواده نقش مهمی به عهده دارند؛ نقشی که گویی در گذشته با دوام زندگی‌های مشترک شهود بیشتری داشت و در دهه‌های اخیر با تغییرات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و... و متاسفانه ریختن قبح طلاق، به حاشیه کشیده شده‌است.

ازدواج و طلاق‌ها به روایت آمارها

دی‌ماه 1401 بود که مرکز پژوهش‌های مجلس گزارشی منتشر کرد و از وضعیت روند طلاق در جامعه گفت و نسبت به خطر شکستن قبح طلاق هشدار داد. هرچند آمارهای مربوط به سال 99 سازمان ثبت‌احوال کشور هم تعداد ازدواج‌های ثبت شده را 556هزار و 731 عدد عنوان کرده‌بود که در مقایسه با سال گذشته‌اش یعنی سال 98 حدود 4/4 درصد رشد را به نمایش گذاشته‌بود. در مقابل آمارهای طلاق ثبت شده هم روند افزایشی داشته به‌طوری که سال 99 حدود 183هزار و 193طلاق ثبت شد که در قیاس با سال 98 میزان رشد طلاق در ایران حدود 3.6 درصد بود. درواقع به ازای هر سه ازدواج سال 99 یک طلاق هم به ثبت رسید و نسبت ازدواج به طلاق کشور سه به یک شد. هرچند بیشتر طلاق‌های ثبت شده متعلق به زوج‌هایی بود که بین یک تا پنج سال از شروع زندگی مشترک‌شان می‌گذشت. 

طلاق عاطفی بعد از متغیرهای روان‌شناسی

«همسرگزینی نادرست»، «نقص دانش و مهارت همسران»،‌ «عملکرد نامطلوب همسران» و «شرایط نامطلوب اقتصادی» متهمان اصلی پرونده دلایل طلاق‌ها هستند؛ دلایلی که از نتایج پژوهش‌ها در دو دهه اخیر به دست آمده‌ و قابل تامل‌اند، هرچند نباید ناامید بود چون می‌توان با اجرای دوره‌های آموزشی و مشاوره‌ای از سوی نهادهای مسئول، الزام همسران به شرکت در آن و همچنین در نظر گرفتن ضمانت اجرای قانونی مناسب، گام‌هایی در کاهش پدیده طلاق برداشت. در دو دهه اخیر پژوهش‌هایی که حول محور طلاق انجام شده‌است موضوعاتی همچون طلاق عاطفی، متغیرهای روان‌شناسی و طلاق، متغیرهای اجتماعی و طلاق، مسائل حقوقی طلاق، طلاق توافقی، مقایسه وضعیت اشخاص طلاق‌گرفته و عادی، فرزندان طلاق، طلاق به عنوان عامل و نتیجه آسیب‌ها، نگرش به طلاق، سبک زندگی افراد طلاق‌گرفته و تجربه زیسته زنان مطلقه مورد توجه قرار گرفته‌است. اگرچه بررسی‌ها نشان می‌دهد بیشترین موضوعی که در مطالعات به آن پرداخته شده «طلاق عاطفی» است. طلاق عاطفی 18.5 درصد پژوهش‌ها را به خود اختصاص داده و رتبه دوم را بعد از موضوع «متغیرهای روان‌شناسی» مثل سازگاری، تنظیم هیجانی، هوش هیجانی، اضطراب، افسردگی به خود اختصاص داده‌است. 

نبود‌ مهارت و خلأهای پرنشده 

خانواده، ابتدایی‌ترین و از لحاظ گستردگی، جهان‌شمول‌ترین نهاد اجتماعی به حساب می‌آید. به باور پژوهشگران خانواده از نخستین نظام‌های نهاد عمومی و جهانی است که برای بقای جامعه ضرورت تام دارد. روابط مناسب در جامعه بی‌شک ریشه در روابط خانواده‌ها دارد و این یعنی هر اندازه روابط درون خانواده مناسب‌تر باشد، جامعه از ثبات و استحکام بیشتری برخوردار است. به باور مریم دهقان، مشاور خانواده نداشتن‌مهارت و خلأهای موجود در زندگی مشترک، عوامل مهمی در مسأله طلاق است. به اعتقاد او، هر دوی این مسائل دخیل‌ بوده اما در اولویت‌بندی، خلأها در درجه اول قرار دارد. در میان زوجین، زوج‌هایی را داریم که مهارت و تکنیکی را نیاموخته‌اند و حتی از هوش بالایی هم برخوردار نیستند اما در مدیریت زندگی مشترک‌شان موفق‌اند. به باور این مشاور خانواده، در گام نخست خلأهای عاطفی قرار دارد و بعد داشتن مهارت‌ها اهمیت می‌یابد. 

مسئولیت‌پذیر نبودن زوجین و... 

بررسی پرونده‌های طلاق و گفته‌ها و شنیده‌ها گویای این مسأله ‌است که مسئولیت‌پذیر نبودن زوجین، کمبود مهارت‌های سازش، رضایت نداشتن از روابط جنسی، خیانت، اعتیاد و بیکاری عوامل افزایش طلاق در جامعه هستند، البته در موارد بسیاری نارضایتی جنسی و برآورده نشدن نیازهای زوجین یکی از دلایل اصلی این موضوع است، اگرچه هنوز پژوهش‌ و تحقیق دقیقی در این مورد صورت نگرفته و آمار دقیقی از این عامل در دست نیست.

یکی از دلایل طلاق را شاید بتوان در تغییر نگرش زوجین جوان در قیاس با نسل‌های گذشته جست‌وجو کرد، به واقع آستانه تحمل‌ زوج‌ها پایین آمده‌است: «مشکلات بخشی از زندگی مشترک‌ محسوب می‌شوند اما نسل جدید در برابر مشکلات می‌گوید چرا باید دندان سر جگر بگذارم و این زندگی را ادامه بدهم؟ در حالی که نسل‌های گذشته‌ حتی به آن فکر هم نمی‌کردند.» به باور دهقان، نباید نسبت به طلاق حساسیت بالایی نشان داد چون اگر زوجین تصمیم به طلاق داشته‌باشند این اتفاق می‌افتد. شاید تنها کمی آنها را بتوانیم عقب بیندازیم و به سمت طلاق پنهان یا همان طلاق عاطفی هدایت کنیم. 

خطرناک‌ترین و مهم‌ترین نوع طلاق 

به گفته این مشاور خانواده، یکی از مهم‌ترین پدیده‌های اجتماعی که در هر جامعه‌ای وجود دارد و اثرات منفی زیادی هم بر خانواده‌ها می‌گذارد، مسأله طلاق عاطفی است: «به زبان ساده، طلاق عاطفی مکانیسم روان‌شناختی است که وقتی زوجین در زندگی مشترک خود آن طراوت و شادمانی اولیه را از دست می‌دهند، یا خلأهای عاطفی و روحی بین آنها ایجاد می‌شود، معمولا ‌به سبب این مسائل زندگی مشترک خود را در نقطه پایان می‌بینند.» 

این مشاور خانواده معتقد است به‌صراحت می‌توان گفت طلاق عاطفی یا همان طلاق خاموش، خطرناک‌ترین و مهم‌ترین نوع طلاق در جامعه است: «در خانواده‌هایی که دچار طلاق عاطفی می‌شوند، اکثر مواقع یک تنش روانی و جدال عاطفی بین زن و مرد یا حتی فرزندان آن خانواده وجود دارد. متأسفانه باید بگویم نبود آمار دقیق از میزان طلاق عاطفی، نشان می‌دهد این پدیده تا چه اندازه مهم است و نباید این پدیده را در جامعه و خانواده نادیده بگیریم.» 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها