اردوکشی علیه منافع صنفی هنرمندان

در نقطه مقابل مدیران خانه سینما و عده‌ای که چشم‌بسته، با بی‌انصافی و بدخواهانه، از هر چیزی که خط و ربط و پیوندی با رسانه‌ملی داشته باشد، دوری می‌کنند و نهال دشمنی می‌کارند، پژمان بازغی به عنوان رئیس انجمن بازیگران خانه سینما سعی در ایجاد وحدت، تعامل و نشاندن نهال دوستی دارد.
در نقطه مقابل مدیران خانه سینما و عده‌ای که چشم‌بسته، با بی‌انصافی و بدخواهانه، از هر چیزی که خط و ربط و پیوندی با رسانه‌ملی داشته باشد، دوری می‌کنند و نهال دشمنی می‌کارند، پژمان بازغی به عنوان رئیس انجمن بازیگران خانه سینما سعی در ایجاد وحدت، تعامل و نشاندن نهال دوستی دارد.
کد خبر: ۱۴۱۵۱۳۳

سخن منطقی او در نشست هم‌اندیشی مدیران سکوهای اینترنتی و هنرمندان با دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و قائم‌مقام وزیر فرهنگ و رئیس ساترا در خصوص مصوبه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی بر واگذاری نظارت شبکه نمایش خانگی به ساترا با واکنش و هجمه برخی همکاران او در سینما روبه‌رو شده است و آنها میانه‌روی و سخنان منصفانه دوست و همکارشان و مهم‌تر از همه رئیس انجمن بازیگران را برنتابیدند. در حالی‌که این بازیگر توانا در راستای خاستگاه مشترک امنیت فرهنگی و حفظ امنیت شغلی همکاران و از سر دوستی و حسن‌نیت و به قصد ایجاد آرامش، یک موضع‌گیری درست، صنفی و فراجناحی انجام داد.

ماجرا چه بود؟
پس از انتشار خبر مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی که ضمن اثبات حقانیت ساترا، جایگاه قانونی این نهاد را در نظارت بر شبکه نمایش خانگی و آثار تولیدی صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی مورد تایید قرار داد، خانه سینما در بیانیه‌ای شتاب‌زده و یکسویه، اثرات مثبت این تنظیم‌گری را نادیده گرفت و بر طبل مخالفت و تفرقه‌افکنی کوبید. در این بیانیه، اخبار منتشرشده از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره نظارت بر حوزه نمایش خانگی، مایوس‌کننده و مخالف پیشرفت هنر صنعت سینما خوانده شد و همچنین با نسبت‌دادن عباراتی چون «بنیان‌های دیرین و منسوخ» به حوزه نظارت، از افرایش فشار روانی به هنرمندان و پررنگ‌ترشدن بحران‌های حوزه فرهنگ به خاطر نظارت ساترا و موارد دیگری چون افزایش بیکاری و مهاجرت سینماگران و تولید فیلم‌های خارج از قاعده هم سخن به میان آمده است.
پیش از مواجهه با محتوای این بیانیه سویه‌دار و غیرمنصفانه، باید به سرعت تنظیم و انتشار آن در فاصله کوتاهی بعد از رسانه‌ای‌شدن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و در ایام تعطیلی خانه سینما اشاره کرد. خانه سینما که سال‌هاست آنچنان که باید در انجام وظایف خود به عنوان مهم‌ترین نهاد صنفی سینمای ایران درست عمل نمی‌کند و نارضایتی‌ها و گلایه‌های متعدد و مستمر هنرمندان به خوبی موید این نکته است، در این چند سال اخیر بیشتر در حوزه‌هایی ورود و اظهارنظر می‌کند که مورد توقع و انتظار اعضای صنوف مختلف سینما نیست. مواضعی سیاسی که عمدتا هم در جهت خلاف منافع ملی است و بیشتر بازی در زمین دشمن به نظر می‌رسد. این بیانیه فوری خانه سینما هم از جنس همان واکنش‌های شتابزده و سیاسی چند سال اخیر است و حتی اشاره به بیکاری و فشار اقتصادی هنرمندان، تنها دستاویزی برای مقاصد و اهداف غیرسینمایی است، وگرنه چرا پیش از حتی موجودیت نهادی نظارتی به نام ساترا هم شاهد بیکاری و فشار اقتصادی غالب هنرمندان در سینما بودیم و صدایی از خانه سینما درنمی‌آمد و بیانیه‌ای حاوی این دست نگرانی‌ها منتشر نمی‌شد؟

ردپای منافع شخصی در بیانیه صنفی
به جز این شتابزدگی خانه سینما در همراهی و همدستی با شبکه نمایش خانگی، خط و ربطی هم با ردپای اشخاص دارای منافع و پول‌های کثیف برخی پلتفرم‌ها دارد و خطری که یک جماعت سودجو زیر سایه کنترل و نظارت درست و قانونی احساس می‌کنند، کاملا روشن است. این عده خوب می‌دانند که با یک رصد دقیق و تنظیم‌گری مسئولانه، دیگر نه خبری از تولید آثار پرزرق و برق بدون محتوا، بریز و بپاش رقمی و قراردادهای نجومی و زدوبندهای مالی پشت پرده خواهد بود. بنابراین چاره کار را در رجزخوانی و هجمه رسانه‌ای و هیاهویی برنامه‌ریزی شده و سازماندهی شده علیه ساترا و رسانه‌ملی می‌دانند، بدون این‌که جوانب و نکات مثبت این نظارت و نقش موثر این تنظیم‌گری در رشد و تقویت کیفیت و استاندارد آثار شبکه نمایش خانگی را درنظر بگیرند. عناد آنها با قانون و ضوابط به‌قدری است که حتی سخن منطقی دوست، همکار و نماینده رسمی خود در خانه سینما را هم تاب نمی‌آورند و با بازوهای رسانه‌ای و مجازی خود از خجالت او هم درمی‌آیند و سینماگری مثبت و بی‌حاشیه چون پژمان بازغی را هم از هجمه و حمله خود بی‌نصیب نمی‌گذارند.‌

حرف بازغی چیست؟
بعد از انتشار بیانیه خانه سینما، پژمان بازغی به‌عنوان رئیس انجمن بازیگران این نهاد صنفی در نشست هنرمندان با رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی به این بیانیه واکنش نشان داد و گفت: «بعد از این‌که زمزمه‌هایی درباره این مصوبه (شورای عالی انقلاب فرهنگی) بیرون آمد، بیانیه خانه سینما منتشر شد که در آن به پایان سرگرمی مردم اشاره شد که درست نبود. تا زمانی که ما از متن مصوبه با‌خبر نباشیم، نمی‌توانیم تصمیمی بگیریم یا بیانیه‌ای صادر کنیم. به‌هر حال مهم‌ترین چیزی که به‌عنوان اصل اول اساسنامه انجمن بازیگران خانه سینماست، حفظ امنیت شغلی است.» همه حرف پژمان بازغی چیست؟ این‌که تنظیم و انتشار هر بیانیه‌ای مستلزم مطالعه و فهم دقیق آن است، دقیقا کاری که خانه سینما به ویژه سران آن از‌جمله هیات‌مدیره از درک آن عاجز هستند یا نمی‌خواهند واقعیت را بپذیرند و قانونمدار باشند؛ به‌طوری که حتی مصوبه نهادی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی را هم نمی‌پذیرند و با شتابی همیشگی، نظرات اقلیتی را در قالب بیانیه به اکثریت اعضا تعمیم دادند.

دغدغه صنفی
بازغی به‌جای این‌که تعصب بی‌دلیل صنفی داشته باشد و دنباله بی‌انصافی خانه سینما و عنادش با رسانه‌ملی و ساترا را بگیرد، در نگاهی منطقی و فراجناحی، به‌صورت ضمنی اشاره به مطالعه کامل مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی دارد و هرگونه موضعگیری و صدور هرگونه بیانیه‌ای را منوط به شناخت و ارزیابی دقیق می‌داند. نکته‌ای که خانه سینما و مدیران پلتفرم‌های متخلف و قانون‌گریز، تمایلی به رعایت آن ندارند، چون در آن‌صورت در مسیری پا می‌گذارند که قوانین و ضوابط، سد راه اهداف و خواسته‌های ناسالم آنها خواهد شد. بازغی برخلاف بیانیه خانه سینما معتقد است، تنظیم‌گری و نظارت ساترا به‌هیچ عنوان به معنی پایان سرگرمی مردم یا آن‌طور که در متن بیانیه اشاره شده «ناامید شدن و ناراضی بودن مخاطبان» نیست. از فحوای حرف بازغی این‌طور برمی‌آید که او با خانه سینما و مدیران پلتفرم‌ها هم‌نظر نیست که نفس رصد و نظارت، تضادی با سرگرمی دارد. کما این‌که سال‌هاست نظارت قانونمند و صدور مجوزهای ساخت و نمایش در سینما، تلویزیون و همین شبکه نمایش خانگی، هنر - صنعت سرگرمی را حفظ و چه بسا ارتقا داده است تا حتی‌الامکان از تولید آثار بدون محتوا و غیراخلاقی جلوگیری شود.
نکته مهم دیگر این‌که سخن و اظهارنظر بازغی از قضا صنفی هم هست و نگرانی‌های صنف بازیگران و در نگاهی کلی‌تر دیگر صنوف خانه سینما را هم دربرمی‌گیرد. او به حفظ امنیت شغلی به‌عنوان اصل اول اساسنامه انجمن بازیگران خانه سینما اشاره و تاکید می‌کند و بالعکس خیلی‌ها حواسش به این امر مهم و حیاتی برای بقای حرفه است. او بدون این‌که بخواهد تفکیکی میان مدیوم‌های نمایشی مختلف (سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی) ایجاد و میان آنها خط‌کشی کند و وارد بازی سینما و شبکه نمایش خانگی یک‌طرف و تلویزیون یک‌طرف شود، همه آنها را ظرفیتی برای ثبات و امنیت شغلی بازیگران و دیگر سینماگران می‌داند؛ نکته‌ای که باز مدیران خانه سینما و پلتفرم‌ها در نقطه مقابل دنبال تفرقه‌افکنی و ایجاد گسست و شکاف میان آنها هستند. تعریف این عده از امنیت شغلی با بازغی و موافقان نظارت ساترا و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی متفاوت است، خانه سینما و مدیران پلتفرم‌ها اعتقاد دارند این واگذاری با ملاحظاتی همراه خواهد بود که امنیت شغلی سینماگران را به خطر می‌اندازد، درحالی که اساسا این تعبیر و تصور اشتباه است و عقبه حضور پرشمار انبوه چهره‌های بازیگری و سینماگران دیگر در رسانه‌ملی، سینما و شبکه نمایش‌خانگی در همه این سال‌ها به ویژه همین یکی دو سال محل مناقشه اخیر، نشان می‌دهد امنیت شغلی کاملا برقرار است و اگر هم تبعیضی در این حوزه باشد و جماعتی خانه‌نشین باشند، علت را باید در کم‌کاری و قصور نهادی چون خانه‌سینما جست‌وجو کرد. وگرنه وصله و تهمت تهدید امنیت شغلی به هیچ وجه به رسانه‌ملی و ساترا نمی‌چسبد که همواره درهایش روی همه بازیگران و سینماگران باز است و همچون خانه سینما و شبکه نمایش‌خانگی، خط‌کش به دست نیست.

حمله به بازغی
قابل انتظار بود که حتی همین حرف منطقی پژمان بازغی هم به مذاق مخالفان سامان‌گیری تنظیم‌گری بر پلتفرم‌ها و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی خوش نیاید. بنابراین بلافاصله دست به کار شدند و در فضای مجازی و رسمی و رسانه‌ای حمله‌ای همه‌جانبه علیه این بازیگر انجام دادند. این‌که یک اظهارنظر ساده و درست، موجب این واکنش‌ها شود و اتهاماتی را به بازغی نسبت دهند، هیچ از این جماعت بعید نیست. اوج این نگاه کینه‌توزانه و به دور از منطق و سراسر حب و بغض آنجاست که سایت خانه‌سینما حتی خبر سخنان بازغی را منتشر نمی‌کند، چون به مذاق‌شان خوش نیامده و با مواضع و منافع قشری افراد مسلط بر هیات‌مدیره خانه سینما همخوانی ندارد. در نقد و نظرهایی که علیه بازغی مطرح می‌شود، آمده او دغدغه خانه‌سینما و دیگر همکارانش را نادیده گرفته است. از طرفی در واکنش به بازغی، از بیانیه خانه‌سینما هم به چشم یک هشدار دلسوزانه برای کمک به سازوکار نمایش خانگی یاد شد. حتی همین نقد به بازغی هم یکسویه است و بر مواضع بی‌منطق مخالفان اشاره دارد. کجای حرف بازغی حاکی از نادیده‌گرفتن دغدغه خانه‌سینما و همکارانش است؟ او فقط با بیانیه شتابزده، بدون مطالعه و شناخت مخالفت کرده‌است. آن هم بیانیه‌ای که واقعا نشانه‌ای از دلسوزی و کمک به سازوکار نمایش‌خانگی در آن به چشم نمی‌خورد. در این نقدها این پرسش مطرح شده که آیا این سخنان نظر شخصی بازغی بود یا از منظر جایگاه صنفی او عنوان شده‌است. قطعا به دلیل این‌که بازغی با عنوان رئیس انجمن بازیگران خانه‌سینما در آن نشست هم‌اندیشی شرکت کرده، نظرش جنبه حرفه‌ای دارد و به نمایندگی از صنف این حرف‌ها را مطرح کرده است. اما وقتی سخنی منطقی و منصفانه بیان می‌شود، واقعا چه تفاوتی دارد و چرا باید آن را نادیده گرفت و موردتوجه و تامل قرار نداد؟ سؤال شده که آیا بازغی اطمینان دارد که مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در نهایت به نفع فعالان شبکه‌خانگی و همکارانش است؟ همین پرسش را به شکلی دیگر می‌توان از مخالفان پرسید، شما اطمینان دارید که این مصوبه و نظارت ساترا به نفع شبکه نمایش‌خانگی و سینماگران نیست؟

تعامل با رسانه
بخش دیگری از نقدها هم اظهارنظر بازغی را محافظه‌کارانه می‌داند و او را متهم می‌کند چرا حرف‌هایش «یکسره علیه تلویزیون و سیاست سختگیرانه آن نیست!» یعنی از این‌که بازغی علیه تلویزیون اظهارنظر جدی و علنی نکرده، شاکی هستند. این بخش از هجمه‌ها به موقعیت و حضور پررنگ بازغی در تلویزیون برمی‌گردد که این روزها برنامه «کودک شو» و سریال «نیکان» را روی آنتن دارد. اگر هنرمندی فارغ از آن عناد و تقسیم‌بندی غلط برخی سینماگران، دوست داشته باشد در همه رسانه‌های نمایشی برای مردم کار کند، ایرادی دارد و باید با چنین برچسب و اتهامی روبه‌رو شود؟ مگر در همه این سال‌ها این همه هنرمند و سینماگر از جمله همین مخالفان فعلی، در رسانه‌ملی فعالیت و برنامه‌سازی نمی‌کردند؟ چطور است که حالا همکاری چهره‌ای چون بازغی با تلویزیون را برنمی‌تابند؟ آیا منافاتی دارد هنرمندی رئیس انجمن بازیگران خانه سینما باشد و در تلویزیون هم حضور یابد؟ آیا فعالیت گسترده در مدیوم‌های مختلف، خود دعوتی به آرامش، تعامل، دوستی میان هنرمندان و رسانه‌های فعال نیست؟

درس‌های بازغی و امباپه به سلبریتی‌های وطنی
موضع‌گیری منطقی و اظهارنظر پژمان بازغی درباره مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی می‌تواند درس و الگوی مناسبی برای دیگر سینماگران و هنرمندان درخصوص آرام کردن فضای ملتهب باشد. سخنان او درست در نقطه مقابل تفرقه‌افکنی و فتنه‌گری برخی از سلبریتی‌ها قرار دارد که خواسته و ناخواسته و به هر بهانه‌ای، مواضع سیاسی، احساسی و شتاب‌زده‌ دارند و به سهم خود آب را گل‌آلود می‌کنند. نمونه متاخر واکنش شتاب‌زده این عده، زمان انتشار خبر مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی بود و برخی همگام با بیانیه عجولانه و جهت‌دار خانه سینما، با انتشار رشته استوری «پایان نمایش خانگی» و جمله غرض‌ورزانه «با چراغ سبز رئیس دولت، نمایش خانگی هم دست صداوسیما افتاد و این یعنی سونامی ممنوع‌الکاری هنرمندان و پایان سرگرمی‌های مردم» فضای سینما را ملتهب‌تر کردند. درحالی‌که کافی بود آنها هم همچون بازغی، کمی درنگ کرده و با تمرکز روی اثرات مثبت این مصوبه، همکاران و مخاطبان را نسبت به فعالیت در شبکه نمایش خانگی امیدوار کنند. اما این سلبریتی‌ها ترجیح می‌دهند راه‌شان را از قانون، هنجار و جامعه جدا کنند و با ادعای مردمی بودن، مسیری مخالف منافع ملی کشور در پیش بگیرند. دقیقا مثل کاری که در این یک سال اخیر درباره ناآرامی‌ها انجام دادند و به‌عنوان عروسک خیمه‌شب بازی براندازان خارج‌نشین، سهم زیادی در آلوده کردن فضا داشتند و آتش‌بیار معرکه شدند. متاسفانه در انفعال ریش‌سفیدان و آن هنرمندان دوست و مردمی هم این عده بیشتر تاخت و تاز کردند و از هر فرصتی برای انتشار پست و استوری و توییت‌های تحریک‌آمیز برای اغتشاش بهره بردند. روندی که با عیان شدن ماهیت آنها و اهداف براندازانه، مهاجرتی و منفعت طلبانه‌شان هنوز هم با شدت کمتری ادامه دارد.
این نقش تخریبی سلبریتی‌ها در شعله‌ورشدن اغتشاشات در ایران را با نقش سازنده سلبریتی‌ها و چهره‌های مشهور فرانسه در اعتراضات اخیر این کشور مقایسه کنید. برخلاف ایران که هنرمندان و ورزشکاران بدون تخصص، آگاهی و شناخت سیاسی، با اظهارنظرهای شتاب‌زده و احساسی، مانعی جدی در مدیریت بحران ایجاد می‌کنند، سلبریتی‌های فرانسه در این مدت موضعی اتخاذ نکردند که بر التهاب اوضاع بیفزاید. حتی در اقدامی مؤثر به سهم خود سعی در ایجاد آرامش در کشور دارند. در مهم‌ترین نمونه تیم ملی فوتبال فرانسه و در رأس آنها کیلیان امباپه، ضمن محکوم کردن قتل نائل، نوجوان فرانسوی به دست پلیس، گفتند خشونت هیچ مشکلی را حل نمی‌کند و خواستار اعتراضات صلح‌آمیز و سازنده از سوی مردم شدند. کجا سلبریتی‌های ما در زمان ناآرامی‌های سال گذشته ایران، قدمی مثبت برداشتند و مردم را به صلح و آرامش دعوت کردند؟ برمی‌گردیم به سخن و رفتار پژمان بازغی درخصوص مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و نقد به بیانیه خانه سینما که حاوی نگاهی دوستانه، صلح‌آمیز و مبتنی بر تعامل است. دقیقا آن چیزی که از هنرمندان و سینماگران کشور هم برای ایجاد آرامش و وحدت و همدلی در جامعه توقع می‌رود تا باتوجه به جایگاه و وظیفه اجتماعی‌شان، قانون‌مداری را پاس بدارند و فرهنگ آن را ترویج کنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها