۲- این روزها صداوسیما مورد هجمه رسانهای و مجازی قرار گرفته است. دلیل اعتراض و مخالفت سینماگران برای افتادن سکان نظارت و تایید آثار نمایش خانگی به دست «ساترا» (صداوسیما)است.
۳- چالش امروز مدیران صداوسیما، سینماگران و بازیگرانی هستند که بهعنوان منتقد در مقابل خود دارند. تصور کنید قرار است با کسانی که معتقد هستند هیچ فیلمی توقیفشدنی نیست و هر اثر ساخته شده اسمش «هنر» است، در مورد اولویتبندی موضوعی، تنظیم قواعد و اصول محتوای درست و غلط صحبت کنید. چه برای گفتن خواهید داشت؟ وقتی فرد مقابل معتقد است هرگونه تنظیمگری خطاست و هنرمند محق و آزاد است هر آنچه را خود میپسندد، نمایش دهد و هرگونه قاعده، داس برنده خلاقیت ساقه پاک هنر است و به مفاد باید گفت رحمت بر کسی که به وجود قاعده اعتقاد ایراد میگیرد، لااقل باب گفتوگو چهار قفل نیست؛ جالب آنکه کمپین مذکور در سال ۹۶ در مقابل نظارت سازمان ارشاد بوده و نه صداوسیما! یعنی که هنرمند ما اگر دستش برسد صداوسیما و وزارت ارشاد برایش تفاوتی ندارد. او خود را محـق بـرای هـر نمایشی میداند و هیچ قاعدهای را برنمیتابد. مدیر خوب هم حتما آن ساکت و کمحرفی است که پول نقد و بهموقع میدهد، بدون هیچ توقع و سفارشی، چرا که خود سینماگر خوب میداند پرستوی خیالش را کجا به پرواز درآورد و دست کوچک و بزرگ را بگیرد و به کدام جمع و محفلی در فیلمش ببرد؛ مدیر یک عابربانک کمحرف و مهربان است؛ ببینید مصاحبه محسن تنابنده را در میانه پخش پایتخت۵ بهسفارش سازمان رسانهای اوج که با تاکید میگوید سازمان اوج هیچ دخالتی در محتوای کار نداشت و صرفا هزینه فیلم را پرداخت کرده بود (نقل به مضمون» فارغ از راست یا دروغ این گفته، آقای بازیگر پولگرفتن را حق و دخالت محتوایی یا سفارش سازمان سرمایهگذار را زشت میداند.
۴- اگر این چند ماه اخیر اکانت یکی دو تا از پلتفرمهای معروف شبکه خانگی را تهیه میکردید، میتوانستید با حاتم سریال «رهایم کن» همراه شوید؛ برادر بامعرفت و قرص و محکمی که پایدرد همه اعضای خانواده است و دست خیرش به کارگر و... میرسد. آدم لوطیمنشی که نمیتوانید دوستش نداشته باشید، در این هممسیری کنار کار خیر و دفع بلا از خواهر و خانواده، هرازچندگاهی یا به ضیافت خوشحالی آمدن برادر یا رفع کلافگی خطای خواهر، پای میز مشروبش مینشینید، مانند سیاوش باغیرت و عاشقپیشه سریال «جیران» که بعد از ناکامی از وصال یا بهانههای دیگر در حیاط کافه قجری، برای آرامش خاطر سفارش مشروب میدهد و آنقدر صحنه خوردن و ریختن پیاله و میز مزه و مشروب میبینید تا چشمتان سیر شود از همه پیاله و پیمانههایی که در همه این سالها صداوسیما نشانتان نداده است، مثل رقص مردانی که اسمش را میگذارند «پرفُرمنس» و چشممان از دیدنش در رسانه ملی محروم بوده.
حکمت را از زبان قمارباز کهنهکار رهایم کن بشنوید و اگر از کثرت فحش و شوخی جنسی کلافه شدید، بگذارید بر حساب استدلال همیشگی سینماگرهای ایرانی که «سینما آینه جامعه است» و «اینها که چیز جدیدی نیستند و همانی است که در کوچه و خیابان هم وجود دارد، مثل مصاحبه کارگردان فیلم «هزارپا» که استدلالش برای کثرت شوخیهای جنسی فیلمش این بود، هزارپا روایت کف خیابان است. اگر هنوز چندروزی از مدت استفاده از اکانتتان مانده است، میتوانید «قهوه ترک» را ببینید تا مثل بسیاری از پدرهای غیرقابل اتکا و نامهربان سینمای ایران، کامتان تلخ دیدن دختر فراری از پدر و وطن شود...
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد