واقعیت غیرقابل انکار این است که کودکان بزرگسالان آیندهاند؛ بزرگسالانی که در شهرسازی و معماریهای ما به حاشیه رانده شدهاند در حالی که شهرها باید به شهروندانش احساس آرامش، امنیت و مشارکت فعال، همراه با احساس شادی و نشاط بدهد. این در حالی است که گاهی اوقات شهرها به این ویژگیها بیاعتنا میشوند و در نهایت این سالمندان، معلولان، کودکان و زنان هستند که از زندگی سالم و صحیح در سیستم شهری محروم میمانند. شاید به همینمنظور رویای شهر دوستدار کودک در سال ۱۹۸۰ زاده شد تا زمینهساز تحقیقاتی باشد در مورد ویژگیهایی که باید شهرها به خود میدیدند تا گفته شود حقوق شهروندی کودکان رعایت میشود. در همین راستا بود که «معاهده حقوق کودک» امضا شد تا دولتها و ملتها را به ساختن دنیایی بهتر برای کودکان تشویق کند. بعد از این معاهده به سال ۲۰۰۷ شهر «بندگو» استرالیا عنوان شهر دوستدار کودک را از طرف یونیسف به خود اختصاص داد. البته این طرح در آسیا و خاورمیانه قدمت زیادی ندارد و ایران هم با انعقاد تفاهمنامه میان وزارت کشور و یونیسف «صندوق اضطراری بینالمللی کودکان سازمان ملل متحد» این طرح را شروع کرد.
شهرهای دوستدار برج و ماشین
چرخهای کوچک همچون چرخ کالسکه، چرخ دوچرخه، چرخ ویلچر، چرخ زنبیل خرید یا چرخ چمدان در معابر و پیادهروهای شهر نمیچرخند. حتی یک پیادهروی استاندارد برای استفاده زنان و کودکان وجود ندارد و یک زن نمیتواند کودک خردسال خود را به راحتی در مسافتهای معمول در شهر حرکت دهد. همه اینها در شرایطی است که خانواده امروزی بیش از هر زمان دیگری به چرخهای کوچک وابسته است. به باور یکی از جامعهشناسان، شهرهایمان شهروندمحور نیستند و زنان و کودکان در کنار سالمندان و معلولان نادیده گرفته شدهاند.
به گفته نیره توکلی، جامعهشناس، معماری شهرها، شهروندان را اولویت خود قرار ندادهاند: «شهری مانند اصفهان توانسته با حفظ معماری سنتی و بافت شهری به نسبت شهرهای دیگر شهروندان را در اولویت قرار دهد، موضوعی که در سایر شهرها کمتر شاهد آن هستیم.»
دیروز دیر بوده و چه رسد به امروز
این جامعهشناس معتقد است حقوق شهروندی کودکان در شهرها نادیده گرفته میشود: «کودکانمان چه آنهایی که در کالسکهاند چه آنها که در رحم مادرانشان هستند و چه دانشآموزانی که اسیر ماشینها هستند تا جایی که ما در فضای شهرهایمان کودکان را نمیبینیم و میتوان گفت ما کودکان را از شهرها حذف کردهایم. امروز دیگر حتی خبری از دانشآموزانی که سر ساعت مشخص در خیابانها و کوچهها دیده میشدند، نیست و انبوه ماشینها جلوی مدارس جای آن هیاهوی کودکی را گرفته است.»
شهر دوستدار کودک، مبحثی که مورد توجه جوامع قرار گرفته و تنها رسیدن به آن اولویت دادن به کودکان و خواستههایشان است؛ شهری که شرایط اجتماعی، فرهنگی و معماریاش همسو با نیاز کودکان باشد و بتوان آنها را در سیاستها، قوانین، برنامهها و بودجهها دید. درواقع شهر دوستدار کودک، مکانی است که کودکان در آن احساس امنیت و آرامش میکنند و قادرند به کاوش و یادگیری در مورد فضاهای پیرامون خود بپردازند. یک شهر دوستدار کودک، یک شهر دوستدار مردم هم است.
۱۳ سال از اولین شهر دوستدار کودک گذشت
بیش از ۳۰۰۰ شهر در جهان بهعنوان شهرهای دوستدار کودک شناخته میشوند که حدود ۳۰میلیون کودک را در ۴۰کشور دربرمیگیرد. شهری که سابقه اجرایی شدنش در ایران در سال ۱۳۸۹ کلید خورد؛ زمانی که «شهر اوز» در استان فارس برای اولینبار بهعنوان شهر دوستدار کودک انتخاب شد، البته چندسال بعد «ویل پارکس» نماینده یونیسف در ایران در مورد اصفهان گفته بود؛ «شهر اصفهان با توجه به فعالیتهای ارزشمندی که در زمینه کودکان داشته به زودی بهعنوان شهر دوستدار کودک شناخته میشود. البته شیراز هم رویای پیوستن به شهرهای دوستدار کودک را همان دوران داشت. هرچند کلانشهری همچون تهران برای تحقق این رویا نیازمند بازسازی و بازنگری بود؛ رویایی که مشخص نیست تا امروز چقدر با واقعیت فاصله دارد. شهری میتواند دوستدار کودک باشد که در حوزه سلامت، حوزه شهری و اجتماعی، حملونقل و... ایمن باشند. به این معنا که فضاها و بسترهای شهری برای کودکان مناسبسازی شود بهعنوان نمونه پارکها سطوح شیبدار زیادی نداشته باشد و خالی از ضایعاتی باشد که به کودکان آسیب میرساند. مبلمان شهری، آبخوریها و... هم باید برای کودکان مناسبسازی شده باشد. واقعیت امر این است که شهر دوستدار کودک آیتمهای زیادی دارد که نیازمند توجه ویژه به تکتک آنها هستیم.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد