رویای شهر دوست‌داشتنی
«جام‌جم» به این سوال پاسخ می‌دهد؛ آیا شهرهای ما دوستدار کودک هستند؟

رویای شهر دوست‌داشتنی

«جام‌جم» این سوال را مطرح می‌کند و به آن پاسخ می‌دهد؛ شهرهایمان آیا دوستدار کودک هستند؟

دوستان سیمانی نامهربان

30درصد جمعیت کشور زیر 18سال هستند؛ آمارهایی مربوط به اواخر دهه 90. آخرین آمارها هم گواه این مساله‌اند که یک‌پنجم جمعیت کشور را کودکان زیر 12سال تشکیل می‌دهند؛ حدود 9میلیون و 300هزار پسر و 8 میلیون و 700 هزار دختر. این آمارها از این واقعیت می‌گویند که کودکان بخشی از جوامع‌اند؛ جمعیتی که وظیفه فرهنگ‌، اعتقادات، باورها، سنت‌ها و .. را به‌عهده دارد.
کد خبر: ۱۴۱۴۶۹۱
نویسنده گروه جامعه

واقعیت غیرقابل انکار این است که کودکان بزرگسالان آینده‌اند؛ بزرگسالانی که در شهرسازی و معماری‌هایمان به حاشیه رانده شده‌اند در حالی که شهرها باید به شهروندانش احساس آرامش، امنیت و مشارکت فعال، همراه با احساس شادی و نشاط بدهد.

این در حالی است که گاهی اوقات شهرها به این ویژگی‌ها بی‌اعتنا می‌شوند و در نهایت این سالمندان، معلولان، کودکان و زنان هستند که از زندگی سالم و صحیح در سیستم شهری محروم می‌مانند.

شاید به همین‌منظور است که رویای شهر دوستدار کودک در سال 1980 زاده شد تا زمینه‌ساز تحقیقاتی باشد در مورد ویژگی‌هایی که باید شهرها به خود می‌دیدند تا گفته شود حقوق شهروندی کودکان رعایت می‌شود. در همین راستا بود که «معاهده حقوق کودک» امضا شد تا دولت‌ها و ملت‌ها را به ساختن دنیایی بهتر برای کودکان تشویق کند. بعد از این معاهده به سال 2007 شهر «بندگو» استرالیا عنوان شهر دوستدار کودک را از طرف یونیسف به خود اختصاص داد. البته این طرح در آسیا و خاورمیانه قدمت زیادی ندارد و ایران هم با انعقاد تفاهمنامه میان وزارت کشور و یونیسف «صندوق اضطراری بین‌المللی کودکان سازمان ملل متحد» این طرح را شروع کرد.

13 سال از اولین شهر دوستدار کودک گذشت

بیش از سه‌هزار شهر در جهان به‌عنوان شهرهای دوستدار کودک شناخته می‌شوند که حدود 30میلیون کودک را در 40 کشور دربرمی‌گیرد. شهری که سابقه اجرایی شدنش در ایران در سال 1389 کلید خورد؛ زمانی که «شهر اوز» در استان فارس برای اولین‌بار به‌عنوان شهر دوستدار کودک انتخاب شد، البته چندسال بعد «ویل پارکس » نماینده یونیسف در ایران در مورد اصفهان گفته بود؛ «شهر اصفهان با توجه به فعالیت‌های ارزشمندی که در زمینه کودکان داشته به زودی به‌عنوان شهر دوستدار کودک شناخته می‌شود. البته شیراز هم رویای پیوستن به شهرهای دوستدار کودک را همان دوران داشت. هرچند کلانشهری همچون تهران برای تحقق این رویا نیازمند بازسازی و بازنگری بود؛ رویایی که مشخص نیست تا به امروز چقدر با واقعیت فاصله دارد. شهری می‌تواند دوستدار کودک باشد که در حوزه سلامت، حوزه شهری و اجتماعی، حمل‌ونقل و ... ایمن باشند. به این معنا که فضاها و بسترهای شهری برای کودکان مناسب‌سازی شوند به‌عنوان نمونه پارک‌ها سطوح شیب‌‌دار زیادی نباید داشته باشند و از ضایعاتی که به کودکان آسیب می‌رسانند، خالی باشند. مبلمان شهری، آبخوری‌ها و ... هم باید برای کودکان مناسب باشند. واقعیت امر این است که شهر دوستدار کودک آیتم‌های زیادی دارد که نیازمند توجه ویژه به تک‌تک آنها هستیم.

شهرهای دوستدار برج و ماشین

چرخ‌های کوچک همچون چرخ کالسکه، چرخ دوچرخه، چرخ ویلچر، چرخ زنبیل خرید یا چرخ چمدان در معابر و پیاده‌روهای شهر نمی‌چرخند. حتی یک پیاده‌روی استاندارد برای استفاده زنان و کودکان وجود ندارد و یک زن نمی‌تواند کودک خردسال خود را به راحتی در مسافت‌های معمول در شهر حرکت دهد. همه اینها در شرایطی است که خانواده امروزی بیش از هر زمان دیگری به چرخ‌های کوچک وابسته است. به باور یکی از جامعه‌شناسان شهرهایمان شهروند‌محور نیستند و زنان و کودکان در کنار سالمندان و معلولان نادیده گرفته شده‌اند. به گفته «نیره توکلی» معماری شهرها شهروندان را اولویت خود قرار نداده‌اند: «شهری مانند اصفهان توانسته با حفظ معماری سنتی و بافت شهری‌ به نسبت شهرهای دیگر شهروندان را در اولویت قرار دهد، موضوعی که در سایر شهرها کمتر شاهد آن هستیم.»

زندگی شهری بخش لاینفک زندگی بشر امروز است و گریزی از آن نیست اما با الزام هم نمی‌توان بزرگسالان آینده را نادیده گرفت و در زندگی شهری آنها را ندید. درواقع باید شرایطی مهیا شود تا کودکان در همسایگی‌ها، محله‌‌ها و ... اجتماعی شوند، به‌طوری که بتوان به راحتی اصول جوامع و فرهنگ‌ها و تبادلات آنها را برای کودکان بیان کرد و این در حالی است که برای اینکه شهرها به مکان‌هایی برای پیشرفت کودکان تبدیل شوند و نیازها و حقوق آنان تأمین شود باید قابلیت‌های آن را افزایش داده و از ابزار کمکی استفاده کرد. این امر تنها با خلق مکان‌های جدید بر پایه همکاری‌ها و تعاملات گروهی در سطوح مختلف، نواحی محلی و قلمروهای اجتماعی امکان‌پذیر است. «توکلی» پیچیدن صدای کودکان در حال بازی در کوچه‌ها را متعلق به سال‌های بسیار دور می‌داند و می‌گوید: «شهرهای ما برج‌محور و ماشین‌محور هستند و سوارها شهر را به قلمرو خود درآورده‌اند برای همین کودکان‌مان از عبور و مرور ایمن محروم شده‌اند. برای اینکه برج‌ها قد بکشند و اتوبان‌ها ساخته شوند بوستان‌زدایی را داشته‌ایم و در حال حاضر کودکان‌مان در شهرهای زندگی می‌کنند که فضای سبزش تناسبی با سرانه جمعیتی‌اش ندارد و تخریب‌ محیط‌زیست هم در جای خود مباحث مفصلی دارد که چه برای کودکان چه بزرگسالان مشکلات عدیده‌ای به وجود آورده و در آینده شاهد مشکلات بیشتری هم خواهیم بود.»

دیروز دیر بوده و چه رسد به امروز

این جامعه‌شناس معتقد است حقوق شهروندی کودکان در شهرها نادیده گرفته می‌شود: «کودکان‌مان چه آنهایی که در کالسکه‌اند چه آنها که در رحم مادرانشان هستند و چه دانش‌آموزان اسیر ماشین‌ها هستند تا جایی که ما در فضای شهر کودکان را نمی‌بینیم و می‌توان گفت ما کودکان را از شهرها حذف کرده‌ایم. امروز دیگر حتی خبری از دانش‌آموزانی که سر ساعت مشخص در خیابان‌ها و کوچه‌ها دیده می‌شدند، نیست و انبوه ماشین‌ها جلوی مدارس جای آن هیاهوی کودکی را گرفته است.» ‌

شهر دوستدار کودک، مبحثی که موردتوجه جوامع قرار گرفته و تنها رسیدن به آن اولویت دادن به کودکان و خواسته‌هایشان است؛ شهری که شرایط اجتماعی، فرهنگی و معماری‌اش همسو با نیاز کودکان باشد و بتوان آنها را در سیاست‌ها، قوانین، برنامه‌ها و بودجه‌ها دید. درواقع شهر دوستدار کودک، مکانی است که کودکان در آن احساس امنیت و آرامش می‌کنند و قادرند به کاوش و یادگیری در مورد فضاهای پیرامون خود بپردازند. یک شهر دوستدار کودک، یک شهر دوستدار مردم هم است. «توکلی» بر این باور است که برای رفتن به سوی شهرهای دوستدار کودک دیروز دیر بوده و چه رسد به امروز و در این‌باره می‌گوید: «شهرها باید به تمام افرادی که حضور فیزیکی دارند و می‌خواهند بدون ماشین تردد کنند زیرساخت‌هایی را فراهم آورد و این در حالی است که ما این فقدان را شاهدیم. کودکان امروز ورزش و بازی کردن را به سبک‌وسیاق گذشته ندارند و این در حالی است که حقوق‌شان در شهرها به راحتی نادیده گرفته می‌شود. متاسفانه ما در شهرها ناخواسته و با اعمال‌مان یاد می‌دهیم حق و حقوقی‌ برایشان قائل نیستیم و این یعنی آنها در آینده و بزرگسالی شاید متوجه حقوق خود و دیگران نباشند. کودکان به خاطر قد کوتاه‌تر و ریه‌های کوچک‌تر بزرگ‌ترین قربانیان اگزوزها هستند و برای رهایی از تمام این‌ها باید به سوی شهرهای شهروند‌محور برویم و در طراحی شهرهایمان جایی برای ساخت‌وسازهای بی‌رویه و اتوبان‌ها قائل نشویم و سهم بیشتری از شهرها را به شهروندان آن بدهیم.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها