سراب شهرت و پول
گزارش تپش از روش‌های مجرمان سایبری برای کلاهبرداری و سوء‌استفاده در پوشش مدلینگ

سراب شهرت و پول

اعتماد دردسرساز

چه می‌دانستم کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است؛ اعتماد نابجا این‌طوری کار دستم داد. می‌گفت احسان پسرخاله‌اش است و قرار بود با هم ازدواج کنند اما قسمت نشد.
چه می‌دانستم کاسه‌ای زیر نیم‌کاسه است؛ اعتماد نابجا این‌طوری کار دستم داد. می‌گفت احسان پسرخاله‌اش است و قرار بود با هم ازدواج کنند اما قسمت نشد.
کد خبر: ۱۴۰۸۲۳۰

بی‌آن‌که بدانم چه بلایی سر خود می‌آورم هر روز با زن همسایه از خانه بیرون می‌زدیم و به مغازه احسان می‌رفتیم.شوهرم نمی‌دانست کجا می‌روم و چه غلطی می‌کنم. ببخشید این‌طوری گفتم. دلم از دست خودم خیلی پر است و هر موقع در آینه نگاه می‌کنم می‌پرسم این منم؟! سرتان را درد نیاورم. آشنایی با زنی که چند ماه قبل همسایه‌مان شده بود و هیچ شناختی از او نداشتم در مدت کوتاهی هم اخلاق و رفتارم را عوض کرد و هم تیپ و قیافه و طرز لباس پوشیدنم را. من که تا قبل از این آشنایی در مورد حجاب و رفتارم خط‌قرمزهایی در حد عرف و منطق داشتم خیلی راحت تغییر کردم و حالا می‌فهمم وقتی می‌گویند رفیق ناباب، یعنی چه. تنها چیزی که از زندگی زن همسایه می‌دانستم این بود که او زخم‌خورده خیانت همسرش است و به این خاطر جدا شده و احساس حقارت و خودکم‌بینی شدیدی دارد. راه می‌رفت از مردها بد می‌گفت. آن‌قدر در گوشم وز وز کرد که نسبت به همسرم بدبین شده بودم و ترس و واهمه‌ام این بود که به من خیانت نکند. فکر نکنید خیلی راحت است از ندانم‌کاری‌هایم حرف می‌زنم. زن همسایه ادعا می‌کرد می‌خواهد برای پسرخاله‌اش همسر خوبی پیدا کند. من ساده‌لوح هم شماره‌تلفن و مشخصات دخترخاله‌ام را به او دادم.
احسان، من و زن همسایه را یک روز به بهانه این که درباره دخترخاله‌ام توضیح بیشتری بدهم به رستورانی در بیرون شهر برد.از حرکات و رفتار و نگاه شیطانی او فهمیدم نقشه شومی در سر دارد. همان لحظه بلند شدم و وانمود کردم شوهرم تماس گرفته و دنبالم می‌گردد. بلافاصله با تاکسی به خانه برگشتم. از روز بعد هم جواب زن همسایه را ندادم و گفتم شوهرم گیر داده و اجازه ندارم با کسی رفت‌و‌آمد کنم.او خیلی خونسرد خودش را کنار کشید و به‌ظاهر قطع ارتباط کردیم اما از یکی دو روز بعد پیام‌های عاشقانه از خط تلفنی ناشناس اعصابم را حسابی به‌هم‌ریخت. احسان بود و وقت و بی‌وقت مزاحم می‌شد. تازه فهمیدم زن همسایه پسرخاله‌ای به این نام و نشان ندارد و به همین راحتی گول خورده‌ام.جواب احسان را ندادم و او دست از سر من برداشت اما سروقت دخترخاله‌ام رفت. آن‌قدر مزاحم دختر بیچاره می‌شد که خط‌ تلفنش را عوض کرد.
احسان گفته بود شماره‌تلفن را از من گرفته و با این حرف، صدای خاله‌ام درآمد و دردسر دیگری برایم درست شد. چند شبانه‌روز خورد و خوراک نداشتم. شوهرم را در جریان گذاشتم و به پیشنهاد یکی از اقوام به مرکز مشاوره آمده‌ایم.حالا می‌فهمم شرم و حیا و حجاب و متانت و خط‌قرمزهایی که آدم برای خودش می‌گذارد باارزش‌ترین داشته‌ها و سرمایه هر فردی است. باورتان نمی‌شود در این چند روز یک لحظه آرام و قرار نداشته‌ام. من اشتباه کردم و امیدوارم بتوانم اشتباهم را جبران کنم.

نگاه کارشناس درباره این پرونده را در ادامه بخوانید:


به‌راحتی اعتماد نکنید
درباره این ماجرا نظر یکی از مدرسان مجرب مهارت‌های زندگی را جویا شدیم.

سارا قربان‌زاده گفت: همان‌طور که خواندیم، رفت‌وآمد زن جوان با همسایه‌ای که شناخت قبلی از او نداشته باعث می‌شود اخلاق و رفتار و حتی نوع پوشش این زن تغییر کرده و حالا او خودش هم ظاهرا از این موضوع ناراحت است. با اظهارات زن جوان این مساله بیشتر برای‌مان ملموس می‌شود. ما انسانیم و در کنار هرکسی با هر شخصیت و رفتاری که قرار می‌گیریم از همدیگر تاثیر می‌پذیریم و ممکن است رفتار و اخلاق و حتی ظاهرمان تغییر کند.
وی خاطرنشان کرد: از این موضوع نتیجه می‌گیریم باید در مورد رفت‌وآمد و معاشرت‌هایی که داریم حواس‌مان خیلی جمع باشد و به‌خصوص با کسانی که شناخت درستی از آنها نداریم ارتباط صمیمی برقرار نکنیم. یک نکته خیلی خودمانی باید بگویم. ارتباط و آشنایی با افرادی که باورهای اعتقادی و معرفتی ضعیفی دارند، خشن هستند و آنها که مهارت‌های زندگی را نمی‌شناسند و حاشیه‌های زیادی دارند می‌توانند آثار منفی و حتی تخریبی برای ما داشته باشند.
وی گفت: در موارد زیادی می‌بینیم افرادی ندانسته و چشم‌بسته و بدون شناخت لازم باب دوستی و رفت‌وآمد با کسانی را باز کرده‌اند که سرنوشت آنها را تغییر داده و مشکلات زیادی برای‌شان به وجود آورده و جز پشیمانی برای‌شان حاصلی نمانده است. در این ماجرا خوشبختانه زن جوان خیلی زود متوجه اشتباه خود شده و بی‌شک اگر او به ارتباط خود با زن همسایه ادامه می‌داد مشکلات پیچیده‌ای سر راه زندگی‌اش قرار می‌گرفت.
قربان‌زاده تاکید کرد: متاسفانه زن جوان با اعتماد نابجا دچار این مساله و مشکل شده و موضوعی که ما باید در این مورد مد نظر داشته باشیم این است که زن جوان باید ارتباط خود را با زن همسایه به‌طور کامل و منطقی قطع کرده و کمک کنیم احساس گناهش دراین‌باره کم شود و بعد از آن با تشخیص افکار منفی که به احساس گناه منجر می‌شوند و با بهره‌گیری تکنیک‌های روان شناختی، نگرش او نسبت به این مساله تغییر کند تا با توجه و تمرکز بر مهارت‌های مربوط به عزت و اعتمادبه‌نفس، هم چارچوب‌های خود را برای دوستی و رفت‌وآمد با دیگران داشته باشد و هم زود به هرکسی اعتماد نکند.
نکته حائز اهمیت این است: گاهی انسان ناخواسته درگیر اشتباهاتی می‌شود که ممکن است برای زندگی‌اش تبعات منفی داشته باشد. راه‌حل درست این است که درباره رفت‌وآمد با دیگران و صحبت‌کردن و ارتباط به‌خصوص با جنس مخالف حساسیت داشته باشیم. خیلی وقت‌ها آدم‌ها اصلا فکرش را نمی‌کنند همین معاشرت ساده یا یک بگوبخند معمولی ممکن است آنها را در دام افراد بیمار و مشکل‌دار بیندازد و نتیجه این بی‌توجهی و بی‌مبالاتی در خوشبینانه‌ترین حالت فقط حال بد و پشیمانی باشد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها