هرچند داستان ساخته ذهن نویسنده است اما تلاش شده تا مستندات و وقایع حقیقی زندگی آیتا... قاضیطباطبایی حفظ و تصویر درستی از زندگی، دستاوردها و ارزشهای بزرگ و مهم خلقشده توسط ایشان به مخاطبان نشان داده شود. در انتهای کتاب، بخشهایی تحت عنوان سفارشها، دستورات و منابع و مستندات آورده شده است. این بخشها به خواننده کمک زیادی در شناخت ایشان خواهد کرد.
سلوک آقای قاضی
آیتا... سیدعلی قاضیطباطبایی از بزرگان و شخصیتهای مهم مذهبی بهشمار میآید و در ردیف شخصیتهایی نظیر آیتا... بهجت و علامه طباطبایی قرار میگیرد. از این رو فراز و فرود زندگی او میتواند چراغ راه بسیاری از جوانان علاقهمند و پرشور باشد. این اثر را میتوان رمانی مذهبی، تاریخی و مستند دانست و برای افرادی که به رمانهای بیوگرافی علاقهمندند یا افرادی که دوست دارند شناخت عمیقتری از بزرگان مذهبی ایران پیدا کنند، انتخاب بسیار مناسبی است. نویسنده کتاب سعی کرده تا زندگی آیتا... سیدعلی قاضی را از بدوورود به نجف و آشنایی ایشان با اساتید خود، سیر و سلوک ایشان و تربیت شاگردان را به صورت داستانی به تصویر بکشد. ایشان از چهرههای برجسته عرفانی در مکتب نجف اشرف است.
معترض عرفانهای کاذب
کلیت داستان ساخته ذهن نویسنده است اما وقایع حقیقی زندگی آیتا... قاضیطباطبایی حفظ شده و تصویر درستی از دستاوردها و ارزشهای زندگی ایشان نشان داده میشود. همچنین ما را با منطق سیر و سلوک قاضی آشنا میکند. نویسنده در ابتدای مقاله کتاب گفته است: «با وجود اینکه کتاب داستان جذابی دارد اما رمان نیست چراکه این اثر تخیلی نیست، اغراق ندارد و به شکلی مستند و پیوسته بیان شده است.» همچنین رمان دارای ویژگیهای خاصی است و از نظر منتقدان ادبی، مختصات ویژهای برای اطلاق نام رمان به یک اثر وجود دارد. با اینکه آثار زیادی درباره عرفا و عالمان داریم اما این اولین بار است که با این حجم زیاد، نهتنها به زندگی سید علی قاضی بلکه به زندگی اساتید و مکتب عرفانی وی پرداخته شده است. همچنین داستان به گونهای پیش میرود که راویان، خود نیز روایت میشوند. در این اثر منابع به طور کامل معرفی شدهاند (برخلاف رمانها) و دقیقا اشاره شده که اتفاق مربوطه در چه مکان و زمانی به وقوع پیوسته است. پس با در دست داشتن این منابع و استنادها میتوانیم به مخاطبان و خوانندگان اطمینان دهیم که کتابی جامع در دست داشته و وقت خود را به بطالت نمیگذرانند.
شاید جالب باشد بدانید که تاکنون حدود ۵۰ کتاب درباره آیتا...قاضی نوشته شده و آثار بسیاری نیز به صورت کتابچه موجود است. تقریبا همه ایشان را میشناسند و هرکس که چندبار پای منبر رفتهباشد، نام وی را شنیده است. این کتاب خواننده را به سیری منطقی در عرفان و رشد قاضی میرساند و توانسته بهنحو خوبی معترض عرفانهای کاذب شود. خوانندگان این کتاب با بسیاری از اولیای الهی و ظرایف فکری و شخصیتی آنها آشنا میشوند. درواقع از مکتب سید احمد کربلایی، حتی سیدجمالالدین گلپایگانی و... در این کتاب حاضرند که این موضوع باعث شده خواننده از زوایای مختلف با فضای فرهنگی و سیاسی و معنوی نجف اشرف همنشین باشد. همچنین افراد معرفیشده در این کتاب؛ نه از یک طبقه و جایگاه اجتماعی برخوردار بودند و نه اینکه همه از دوستداران ایشان؛ بلکه افرادی هستند که نیت قتل آقا را در سر دارند و همین تنوع در انتخاب افراد، باعث جذاب به نظر رسیدن این اثر شده است. ویژگی مورد نیاز برای خواننده این اثر این است که باید شیعه و معتقد به عرفان خاص شیعی باشد، چراکه قاضی در زمان خود غریب بود و در مقابل او بسیار جبههگیری میشد.
بخشی از وصایای آقای قاضی
«نماز را بازاری نکنید، اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع! اگر نماز را حفظ کردید، همهچیزتان محفوظ میماند و تسبیح صدیقه کبری سلاما...علیها و آیهالکرسی در تعقیب نماز ترک نشود. از مستحبات، در تعزیهداری و زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) مسامحه ننمایید. روضه هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما به جا بیاورید، هرگز حق آن بزرگوار ادانمیشود. اگر هفتگی ممکن نشد، دهه اول محرم ترک نشود.»
زن و خانواده در سلوک علما
«کهکشان نیستی» از جوانی مرحوم قاضی، سن ۲۷ سالگی او و سفر ایشان به نجف شروع میشود و تا پایان عمر پربرکت ایشان را دربر میگیرد. این کتاب دارای بخشهای مختلفی است که یکی از این بخشها، زندگی خانوادگی ایشان است. خوشبختانه از احوالات شخصی ایشان، مکتوباتی باقی مانده؛ مانند نامههایی که ایشان به تبریز میفرستادند و از جستوجو میان آنها میتوان به وضعیت درونی خانوادگی ایشان پی برد. زمانی که همسر یک مرد الهی با او همراهی میکند، به یقین او را به وصول الیا... و موفقیت در زندگی و کار هدایت میکند. نقش زن در اجتماع در درجه اول در همراهی با همسرش خلاصه میشود. امروزه نگرشهای فمینیستی اینگونه است که زن را صرفا در خارج از خانواده خلاصه و تعریف میکنند و مادری و همسر بودن را اجحاف در حق زن میدانند. اما موضوع این است که گذشتگان ما برخلاف این جریان فکر و زندگی میکردند. این امر تنها در زندگی آقای قاضی خلاصه نمیشود. حضرت زهرا(س) و همسران ائمه و همچنین علما همین خط مشی را داشتند و پشتوانه آرامش در خانواده بودند. «اشاره به کلام امام(ره) که فرمودند: مرد از دامن زن به معراج میرود».
درباره عمامه بستن ایشان آمده است که ﻣﺮﺣﻮم ﻗﺎضی هروقت میخواستند ﻋﻤﺎمه را بر سرشان بگذارند، دو دﺳتی آن برمیداﺷﺘﻨﺪ، میﺑﻮﺳﻴﺪﻧﺪ و ﺑﺮﺳﺮ میﮔﺬاشتند. در وﻗﺖ ﺧﻮاب نیز ﻫﺮﮔﺎه میخواستند عمامه را از سر بردارند، آن را دو دﺳتی ﺑﺮمیداﺷﺘﻨﺪ، میﺑﻮﺳﻴﺪﻧﺪ و در ﻛﻨﺎری مینهادﻧﺪ و میﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ: ﺣﺮﻣﺖ ﻋﻤﺎﻣﻪ واﺟﺐ اﺳﺖ، ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺗﺎج رﺳﻮلا... اﺳﺖ، ﻋﻤﺎﻣﻪ ﺗﺎج ﻓﺮﺷﺘﮕﺎن اﺳﺖ. در این کتاب خواننده قدم به قدم با زندگی و سلوک یک عارف بزرگ همراه شده و راهی یک سفر درونی؛ از پرسهزنی در کوچههای نجف تا خواندن نماز در مسجد سهله میشود. سطر به سطر کتاب مخاطب را به خلسهای عمیق و شیرین میبرد، او دوست ندارد هیچ پایانی داشته باشد و هرچه جلوتر میرود دل بریدن از کتاب، برایش سختتر خواهد شد.
ویژگیهای اصیل ادبیات دینی
یکی از اشکالات مهم در ادبیات داستانی دینی ایران این است که نویسندگان از ساحت تجربه داستانی-روایی، دور بودهاند اما «کهکشان نیستی» با ساختار و فرم رواییاش نشان داد که اتفاقا یکی از ویژگیهای اصیل ادبیات دینی است. استفاده از راویان متعدد در این رمان اتفاقا با ساختار نیز همخوانی کامل دارد. زیرا حرکت معنوی محتوا، ساختاری را میطلبد که با فطرت همگون و همخوان باشد. به همین دلیل مخاطبان با محتوای اثر ارتباط برقرار میکنند. جستوجو و پیداکردن خویشتن در سلوک الیا... یکی از قدمهای مهم برای حرکتهای معنوی است. معمولا ما از بیرون ناظر و شاهد و قاری احوالات اولیای الهی هستیم و در این وضعیت به تعبیر امروزیها نمیتوانیم با ماجراهای فکری و حرکتهای معنوی آنها همذاتپنداری کنیم.
«کتاب کهکشان نیستی برخاسته از فطرت آدمهاست. ساختار و فرم بهگونهای طراحیشده که مخاطبان قدم به قدم با شرایط خودشان، شخصیتهای مختلفی را که شاهد و ناظر یک بستر تاریخی بودهاند، مشاهده و با آنها همذاتپنداری کنند...»
در این کتاب ارجاعات و نشانههای بسیاری از متون قدیم و جدید وجود دارد که نویسنده در پایان کتاب با ارائه بخش اسنادی به آنها اشاره کرده و درواقع از آنها رمزگشایی کرده است اما در ادبیات داستانی دینی کهکشان نیستی از نظر فرم یکهتاز، نو و بدیع است. فرمی نوین برای روایتگری داستانهای دینی بنا نهادهشده که هم قابلیت رمان را داراست، هم قابلیت اسنادی دارد و هم با مخاطب همذاتپنداری کرده و تا پایان در این سفر معنوی همراه راوی و قصه میشود.
محمدهادی اصفهانی نویسنده کتاب کهکشان نیستی میگوید: «... برای طراحی این ساختار از منابع مختلفی الهام گرفتهام. الهام اول از روایات اهل بیت(ع) است. حدیث کسا شاهد مناسبی برای این موضوع است. در نقلهای شیعه حضرت صدیقه طاهره(س) راوی این حدیث هستند، طریق و شیوه نقل شاهکار و تأثیرگذار است و مخاطب را مستقیما وارد فضای ماوقع میکند. همچنین حدیث شریف دیگری به نام «نورانیت» از امیرالمومنین(ع) است که جناب ابوذر و جناب سلمان آن را نقل کردهاند، ساختار روایی این حدیث نیز فوقالعاده است و مخاطب را مستقیما به بطن ماجرا وارد میکند. این ساختار در فرم «کهکشان نیستی» نیز تأثیر گذاشت...» البته از دستاوردها و ساختاربندی نویسندگان جهان و رمانهای مدرن در نوع نگاه و ساختار روایت الهام گرفته شده است.
نویسنده کتاب تصریح میکند: «... برای اینکه بتوانم مخاطب را از حیث روحانی با ماجراهای عرفان اسلامی و مکتب عرفانی نجف اشرف بهویژه مرحوم آیتا... سیدعلی قاضی مرتبط کنم این ساختار را طراحی کردم و به آن شکل دادم. وجود راویان متعدد باعث میشود تا مخاطبان بیشتری توان همراهی با سیر آفاقی و انفسی شخصیت اصلی داستان پیدا کنند. به عنوان مثال شاید مخاطبان خانم نتوانند با روایت راویان مرد ارتباط برقرار کنند اما با فصلهایی که راوی همسر مرحوم قاضی است، ممکن است بیش از پیش ارتباط برقرار کرده، باقی فصلها را براساس آن پیش بروند و درک بهتری از فضای سیر الیا... داشته باشند. ضمن اینکه روایت همسر مرحوم قاضی ما را به بطن زندگی ایشان هم برده و نمایان میکند که این بانو چگونه خم و چم ماجراها در زندگیاش با علامه قاضی به سرانجام رسانده و نقش مؤثری در ترقی ایشان داشته است...»
مکتب معرفتشناسی و سلوکی نجف
مرحوم آقای قاضی بخش عمدهای از مراحل سلوکیشان را در تبریز نزد پدرش و مکتب امامقلی نخجوانی طی کرده بود. پس از انتقال به نجف آن درویش سر راه ایشان قرار میگیرد. بله این درویش هم شخصیتی واقعی بوده و پسر مرحوم قاضی بر وجود او صحه گذاشته است. این نقل با جزئیاتش در کتاب وجود دارد و البته مقداری خیالپردازی داستانی نیز به آن اضافه شده است. برخی از قرائتها در تاریخ زندگی مرحوم قاضی معتقدند ایشان پس از انتقال به نجف، دیگر استاد به آن معنا نداشتند و حتی با سید احمد کربلایی و سید مرتضی کشمیری و در برخی از نقلها شیخ محمد بهاری هم مصاحبت داشته و این شخصیتها در اصل پیر صحبت علامه بودهاند. البته بنده تا حدی معتقدم که این نگاه برخاسته از عدم اطلاع از محتویات خاص مکتب معرفتالنفس است که به نظر میآید مرحوم قاضی به طور ویژه آنها را از سید احمد کربلایی اخذ کرده باشد.
ناگفته نماند شخصیت درویش در کتاب، حداقل کارش این است که مرحوم قاضی را به اساتید بعدی حوالت میدهد و تحمل این امر را برای ایشان که نسبت به تصمیم ماندن در نجف، باید به مشیت خدای تبارک و تعالی راضی باشد، آسان میکند اما از نظر زمان سلوکی و تاریخی به فضایی که در کتاب ترسیمشده میتوان اعتماد کرد.
شاگردان آیتا... سیدعلی قاضی و بسیاری از افراد کوچه و بازار هم راویان این رمان هستند و هرکدام قدم به قدم احوالات خودشان را در مسیر ارتباط با ایشان بیان میکنند. این تعدد روایات باعث میشود مخاطب نیز در بطن روایت اصلی وارد شده، به فکر فرو رود و احساس نکند که از خط سیر اصلی خارج است.
روایتگری یکی دیگر از امتیازات کتاب نسبت به منابع مشابه را میتوان در محتوا هم دانست. در ادبیات شفاهی روایتهای شگفتانگیزی درباره علما وجود دارد که بعضا کتاب هم شده است. به زعم بسیاری تعدد زیاد این روایات و ترویج فکر نشده و بیحساب و کتاب این کرامات، باعث رواج عرفانهای فستفودی و فرق باطل صوفیه هم شده که اگر برخی از آنها به ویژگیهایی هم رسیده باشد، روششان غیرشرعی بوده است. اما در کهکشان نیستی، بحث درباره کرامتها تفاوت دارد. به عنوان مثال در فصلی از رمان که اصحاب مرحوم سیدمرتضی کشمیری درباره کرامات ایشان صحبت میکنند، علامه قاضی میگوید که بزرگترین کرامت او در استفاده نکردن از وجوهات و کار کردن برای تأمین معیشت خود است.
ویژگی قابل تأمل در مکتب سلوکی نجف این است که حتی در طبقات شهودی و نه صرفا کرامات، قدرتهایی مثل طیالارض، کشف ضمائر و... وجود دارد که مربوط به طبقه برزخی انسان است. در نگرش این مکتب اگر کسی بتواند وارد طبقات بالاتر شود، مکاشفاتی برای او رخ خواهد داد که هم عقلانی است و هم روحانی اما مسافر توحید باید حتما آنها را درنظر نگرفته و پشتسر بگذارد. این ویژگی خاصالخاص مکتب نجف اشرف و روح توحیدی عمیقی است که این مکتب از درگاه اهل بیت علیهمالسلام بهدست آورده است. به طور خلاصه در این کتاب هرچه جلوتر میرویم، ابعادی از وجود سیدی بزرگوار از تبار امام حسن(ع) برایمان آشکار میشود که شاید از این گونه شیعه بودن خود شرمسار و متوجه اشتباهات خود شده و درپی اصلاح برآییم ...
«کهکشان نیستی» و نویسنده آن
محمدهادی اصفهانی نویسنده کتاب کهکشان نیستی در سال۱۳۶۶ متولد شد. این کتاب اولین اثر او و حاصل سالها تحقیق، بررسی و پژوهش در سیر و سلوک و زندگی مرحوم آیتا... سید علی قاضیطباطبایی است. این نویسنده تلاش کرده در متن کتاب کهکشان نیستی از آیههای قرآنی برای اثربخشی بیشتر مفاهیم بهره بگیرد. افزون بر این، اصطلاحات تخصصی و عرفانی نیز در آن به چشم میخورد که برخی از آنها به صورت کامل برای مخاطب در انتهای کتاب توضیح داده شده است. اصفهانی میگوید: «... نگارش کهکشان نیستی از باب دینی بود که نسبت به علامه قاضی احساس میکردم. ایشان هرچند که به طور ظاهر از دنیا رفته اما عنایتشان بر سر تمامی دوستدارانشان به صورت محسوس مشاهده میشود. امیدوارم روح امیرالمومنین(ع) و خود مرحوم قاضی پشت خطوط این رمان جلوه کرده و مخاطبان را به سمت باطن نجف اشرف و اسرار معارف اهل بیت علیهمالسلام متوجه کند...»
بخشی از کتاب «کهکشان نیستی»
آدم مگر چه میخواهد؟ نانی و آبی و جایی برای خواب! اما گویا آدمها معنای زندگی را نفهمیده بودند. نان بیشتر، آب بیشتر و جای بیشتر. آدمهایی که هر روز از کنار حرم میگذشتند. هرکدام برای خود دنیایی ساخته بودند و در آن زندگی میکردند. چقدر عالمشان حقیر بود. وقتی به من میرسیدند، دست تهجیبشان میکردند و دنبال خرده فلسهایشان میگشتند؛ تازه اگر به این نتیجه میرسیدند که به گدایی آس و پاس چیزی ببخشند. آنوقتها معنای زندگی برایم فقط در نگاه به ردپای دیگران و چشم داشتن به دست آنها خلاصه میشد. وقتی آدمها میآمدند. آسمان برای من رنگارنگ بود و وقتی نبودند. حتی اگر خورشید در بلندای خود قرار میداشت، همه جا تاریک به نظر میآمد. ابتدای محله مشراق، منتهی به ورودی باب شیخ طوسی، جای بساط من بود؛ زیرانداز پارهای و لباسی کهنه با متکایی رنگ و رورفته که کمک میکرد تا همانجا بساطم را پهن کنم، بخورم و بخوابم. احدی حق نداشت سلطنتم را تصاحب کند. گداهای دیگر میدانستند که نباید به مملکت من نزدیک شوند. اعتقاد داشتم گداهای بیمقدار تازهکار لایق محلهای پر رفت و آمد نیستند. به نظرم گدای نوپا باید کارش را از گوشهای خلوت آغاز میکرد تا بهدرستی بیاموزد که گدا بودن آداب ویژه خودش را دارد. اگر گدا هستی، نباید به چیز دیگر فکر کنی. وقتی آدمها دست در جیبشان میکنند، باید شروع کنی به دعا کردن برایشان. باید از او ممنون باشی که با دیگران فرق دارد و حاضر شده از خودش بگذرد و روزیرسان توباشد. با همه این اوصاف، آدمها با هم فرق داشتند. بسیاری که کمک میکردند از من گداتر بودند. دست در جیبش میکرد و با مظلومنمایی ادای گشتن به دنبال پول را درمیآورد و در آخر با منت، خردهفلسی در کاسه میانداخت، راهش را میکشید و میرفت و از بادی که به غبغب داده بود، معلوم میشد در این فکر است که چه گلی بهسر خود زده!
هزارتوی یک سیر معنوی
خوانندگان بعد از خواندن کتاب متوجه خواهند شد که با بسیاری از اولیای الهی و ظرایف فکری و شخصیتی آنها آشنا شدهاند. درواقع از مکتب ملاحسینقلی تا آقای بهاری، سید احمد کربلایی، حتی سیدجمالالدین گلپایگانی، علما و عرفای دیگر در این کتاب حاضرند و شما روایت داستان را از دیدگاه آنها خواهید خواند. این امر موجب میشود خواننده از زوایای مختلف با فضای فرهنگی، سیاسی و معنوی نجف اشرف همنشین شود. با توجه به اینکه زندگینامه مرحوم قاضی چندین بار نوشته شده این بار به یک پله بالاتر از منظومه فکری و حیات ایشان نیاز بوده است که در قالب داستان نشانگر داستان مسائل و مصائب ایشان باشد تا بدانیم چطور این شخصیت بزرگوار به این درجه از حقیقت دست یافته است. البته توجه را به عمق مفاهیمی که سید علی قاضی صبح و شب به آنها متوجه بوده، معطوف میکند. کمی قبلتر حتی به شکل پراکنده داستانهایی از زندگی ایشان نوشته شده بود اما لازم بود کمی جدیتر وارد فضای اندیشه، احوالات توحیدی و منازل مجاهده با نفس ایشان شد و سلوک معنوی در ساختار داستانی ارائه شود تا کشش داستان، خواننده را با حقایقی که هستی اصولا براساس آن شکل یافته، مواجه کند. در نهایت خواننده اثر میان هزارتوی حیات تاریخی ایشان، سیر معنوی و شیوه برخورد او با مشکلات و همچنین وادیهای رسیدن به توحید را نظارهگر میشود.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد