نقشه‌های یک جنگ روانی با هدف امنیت‌زدایی چگونه یکی یکی شکست می‌خورد

دست باز «سازمان‌های مجاهد» در برابر جنون عبری

هدف مذاکرات وین، احیای برجام بود، نه مذاکره برسر موضوع جدید

کد خبر: ۱۳۶۹۸۵۰
نویسنده دکتر علی حسن حیدری - کارشناس مسائل سیاسی
هدف از مذاکرات وین، احیای توافق بین‌المللی برجام بود که از سوی آمریکا و کشور‌های اروپایی نقض شده بود. توافقی که شامل مفاد و تعهدات مشخص برای طرفین مذاکره‌کننده بود، نه مذاکره برای توافق جدید با موضوع جدید و فراتر از برجام. برهمین اساس، علت تعلیق یا به تعبیری توقف مذاکرات، به پایبند نبودن طرف غربی به مفاد توافق برجام و طرح مطالبات فرابرجامی مرتبط است.

رفتار و رویکردی که درطول۱۲ سال (۱۴۰۱-۱۳۸۲) مذاکره ایران و غرب مسبوق به سابقه است. آن‌ها با استفاده از شگرد خرید زمان با دولت‌های ایران، وارد مذاکره می‌شوند و با اطاله مذاکرات و وصل کردن ادامه مذاکرات به دولت جدید در ایران با نقض تعهدات و ایجاد اخلال درروند مذاکرات درآستانه توافق، همواره ایران را به‌عنوان عامل شکست مذاکرات معرفی می‌کنند و با اتخاذ قیافه حق به جانب، دعوت بازگشت به میز مذاکره-البته با موضوع جدید- را تبلیغ می‌کند.
 
رفتاری نخ‌نما، بازی تکراری و کسل‌کننده که فارغ از این‌که چه جریانی درایران حاکم است، از طرف غرب شاهد آن بوده‌ایم. هیات مذاکره‌کننده ایران، در دوران دولت اصلاحات (۸۴-۸۲)، دولت منتسب به اصولگرایی (۹۲-۸۴)، دولت نیابتی (۴۰۰-۹۲) و دولت جدید؛ همواره با دستورکار و چارچوب مشخص با نیت رسیدن به توافق وارد مذاکره شده‌اند. در دوره جدید نیز مذاکره درچارچوب توافق بین‌المللی موسوم به برجام با هدف احیای برجام شروع شد و خواسته مشخص ایران نیز همین است.
 
به عبارتی ایران مذاکره مجدد به مفهوم مذاکره برسر موضوعات جدید را نخواهدپذیرفت؛ چرا که توافق برجام شامل تعهداتی برای طرفین مذاکره‌کننده بوده و ایران با صداقت، تمامی تعهدات را به انجام رسانده است. اما طرف غربی، نه تنها توافق را به اشکال مختلف نقض کرده و تعهداتش را به جا نیاورده، بلکه در یک رفتار زیاده‌خواهانه فرابرجامی، با طرح موضوعات جدید در مذاکره مجدد به دنبال کسب امتیاز‌ها و گرفتن تعهدات جدید در موضوعات جدید از ایران است. قطع به یقین، آمریکا عامل اصلی نقض برجام و شکست مذاکرات است.
 
طرف‌های اروپایی نیز به عنوان حلقه تکمیل‌کننده مطالبات فرابرجامی آمریکا نقش کلیدی در ایجاد وضعیت فعلی دارند. آژانس نیز به عنوان ضلع سوم این بازی، با عدول از تکالیف فنی و حقوقی، نقش کاتالیزور برای طرف غربی ایفا می‌کند. درمقابل، ایران صادق و متعهد، ضمن رعایت اصول حقوقی و فنی مذاکرات و تعهدات برجامی، همواره خواهان عمل به تعهدات برجام از سوی طرف‌های غربی بوده و هست و نسبت به سیاسی کردن مذاکرات احیای برجام به آن‌ها هشدار داده است. این عین صواب است. طرف آمریکایی در دوران ترامپ به عنوان عامل شتاب‌دهنده نقض توافق برجام و در دوران بایدن بر دو موضوع غیرمرتبط با برجام یعنی محدودسازی فعالیت‌های دفاعی ایران (موشکی)، حضور منطقه‌ای ایران تمرکز کرده که درصدد پیاده‌سازی سریالی کردن برجام و تسری آن به موضوعات غیرمرتبط با مفاد برجام است. ایران به تمام تعهدات خود عمل کرده و منتظر رفتار غرب در مقابل تعهدات مندرج در توافق بین‌المللی برجام است.
 
طرف غربی است که باید صادقانه به تعهدات خود عمل کند تا احیای برجام اتفاق بیفتد. رفتار و عملکرد ایران در تعامل با آژانس نیز کاملا منطقی و با مسؤولیت‌پذیری بوده است. ایران اولین کشوری است که به‌صورت ویژه و فراتر از همه پروتکل‌های تعریف شده با آژانس همکاری داشته است. مدیرکل آژانس نیز ۱۵بار بر تخلف نکردن کشورمان مهر تایید زده است. در دور جدید، این نهاد بین‌المللی متاسفانه متاثر از آمریکا و رژیم‌صهیونیستی با عدول از وظایف فنی و حقوقی و اتخاذ رویکرد سیاسی، اعتبارجهانی خود را مخدوش کرد. رافائل گروسی، ادعا کرده ایران در ارائه پاسخ‌های «معتبر فنی» به سوال‌های آژانس ناموفق بوده است، در حالی که پرونده مربوط به ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته‌ای ایران یا همان PMD یک‌بار به‌طور کامل و با انجام بازرسی‌های گسترده و فراپادمانی، بسته شده است.
 
متن، لحن و محتوای این گزارش بیشتر شبیه یک بیانیه سیاسی جانبدارانه است تا یک گزارش تهیه شده از سوی یک نهاد فنی و حقوقی بی‌طرف. این گزارش ضربه مهلک تاریخی به حیثیت و اعتبار حقوقی آژانس افکارعمومی وارد و مسیر تصویب قطعنامه شورای حکام انرژی اتمی علیه ایران را هموارکرد. البته باید توجه داشت، به همان اندازه که گزارش با رویکرد سیاسی تهیه شده بود، قطعنامه هم بارویکرد غیرحقوقی و فنی تدوین و تصویب شده و بیشتر شبیه یک بیانیه سیاسی است تا یک قطعنامه و در مرتبه یک اخطار سیاسی قابل دسته‌بندی است. از این رو، تاثیری در شرایط اقتصاد ایران نخواهد داشت؛ چراکه اهرم تحریم کارکرد خود را از دست داه است. اقتصاد ایران نیز بعد از تحمل انواع تحریم‌ها درشرایط جدید بین‌المللی مسیر خود را پیدا کرده است. ضروری است دیپلماسی کشور با استفاده از شفافیتی که در برنامه هسته‌ای ایران وجود دارد، رفتارمتعهدانه و صادقانه ایران را در انجام تعهدات برای افکارعمومی داخل و جهان به‌درستی تبیین کند و رویکرد غیرمنطقی و زیاده‌خواهانه غرب را به چالش بکشد.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها