نگاهی به انتخاب‌های بیست‌ و یکمین دوره جشن‌حافظ

حافظی که قورباغه‌اش را قورت نداد!

گرچه به شکل ایده‌آلیستی و مطلوب انتظار می‌رود که قضاوت در رقابت‌های سینمایی و جشنواره‌ها فنی و ساختاری باشد اما نمی‌توان نقش سلیقه داوران را هم در این فضای ذوقی و هنری نادیده گرفت.
کد خبر: ۱۳۴۹۰۰۹
با این پیش فرض احتمالا با تغییر ترکیب داوران در هر جشن و جشنواره‌ای، نتیجه متفاوتی به‌ دست می‌آید اما گاهی تصمیمات داوری در یک رویداد، فراتر از این بحث‌های حتی سلیقه‌ای است و نمی‌توان به بعضی انتخاب‌ها با دیده تعجب نگاه نکرد. هر چند تاکید می‌کنیم که نقش سلیقه و علاقه در زمینه سینما و هنر پررنگ است و هر سینماگر و مخاطبی به انتخاب‌ها و گزینه‌های محبوب خودش در میان اشخاص و آثار فکر می‌کند و خوش‌تر می‌دارد آنها برگزیده همه رقابت‌ها باشند اما در نگاهی منصفانه و کمی با فاصله و با لحاظ‌ کردن متر و معیارها و استانداردها به نتیجه‌ای نزدیک به عدالت و انصاف رسید. از مراسم سینمایی و تلویزیونی حافظ که مدعی برگزاری به‌ صورت خصوصی و مستقل است، توقع و انتظار بیشتری می‌رود که برخی ملاحظات نگاه رسمی را هم نداشته باشد و انتخاب‌هایش در بخش‌های مختلف به استانداردها نزدیکتر باشد و تعارف‌های مرسوم را کنار بگذارد اما در همین جشن اخیر هم شاهد بودیم در برخی بخش‌ها و جایزه‌ها، ملاحظات و رودربایستی و راضی‌کردن تقریبا همگی، چه در معرفی برگزیده‌ها و چه حتی در معرفی نامزدها ادامه داشت و جناب حافظ رویش نشد با فالش حال کسی را خراب کند. برویم چند تا از این مصداق‌های تعارفی را رصد کنیم و ببینیم تندیس‌های حافظ تا چه میزان به شایستگی تقسیم شد و جای ایرج‌میرزا خالی بود یا نه!

یک قهرمان بی‌چون و چرا
باوجود این‌که قهرمان هنوز در تیررس برخی مخالفت‌هاست و مسعود فراستی هم در یک ویدئوی کوتاه نسخه فیلم را با عباراتی چون «فیلم بیچاره و مفلوک» پیچید اما در نگاهی منصفانه و فارغ از برخی نقدها نمی‌توان به اهمیت قهرمان بی‌تفاوت بود. در میان نامزدهای بخش بهترین فیلم در جشن اخیر حافظ فیلم چندانی برای هماوردی با قهرمان به لحاظ اهمیت موضوع و البته ساختار و میزان پیوستگی و تاثیرگذاری وجود نداشت. در میان رقبا، تنها «شنای پروانه» و «خورشید» شایسته رقابت با قهرمان بودند وگرنه نام‌ بردن از فیلمی چون «خون‌ شد» در این بخش فقط تکیه به نام و اعتبار سازنده‌اش مسعود کیمیایی است و ربطی به کیفیت خود فیلم ندارد. برای فیلم‌هایی چون «تومان» و «درخت‌ گردو» هم دست بالا همین نامزدی کفایت می‌کرد و امیدی برای برگزیده‌ شدن وجود نداشت. این برتری در بخش‌های بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه هم قابل پیش‌بینی بود.

جذب حداکثری
به‌ جز نامزدی ده بازیگر در هرکدام از بخش‌های بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن که خودش عدد بالایی است و کمی از هیجان رقابت کم می‌کند، انتخاب دو برگزیده در این بخش‌ها هم بیشتر ضرب و قدرت جایزه را می‌گیرد. درحالی‌که تعداد کم نامزدها در هر بخش و انتخاب فقط یک برگزیده، سختی و چالش و هیجان و اعتبار این جایزه را افزایش می‌دهد. شاید فقط امتیاز این بخش در جشن‌حافظ بی‌اعتنایی به تفکیک بازیگر نقش اصلی و مکمل و دیدن و قضاوت آنها در یک پکیج و بسته باشد.

اما و اگرهای بازیگری
دو جایزه بخش بهترین بازیگر زن به سوسن پرور(بوتاکس) و پردیس احمدیه(تومان) رسید. در شایستگی انتخاب پرور تردید چندانی وجود ندارد، هر چند بازی و شخصیت او در فیلم بوتاکس به کاراکتر حیفی تبدیل شد و شاید در فیلم و فیلمنامه‌ای بهتر با بازی ماندگارتری روبه‌رو بودیم اما بازی احمدیه در تومان باوجود برخی امتیازات چندان شایسته جایزه نبود، به‌ ویژه در مقایسه با بازی بازیگرانی چون سحر گلدوست در «قهرمان» معصومه قاسمی‌پور در «آبجی» و حتی بازی کوتاه و کاریزماتیک طناز طباطبایی در شنای‌ پروانه.
در بخش بهترین بازیگر مرد که رقابت در آن سنگین‌تر از بخش بهترین بازیگر زن بود، جوایز به پیمان معادی (درخت گردو) و امیر جدیدی (قهرمان) رسید. این دو بازیگر به قدری در این دو فیلم خوب و متفاوت از نقش‌های دیگرشان ظاهر شدند که واقعا انتخاب یکی از آنها کار سختی است اما اگر از کیفیت خود فیلم‌ها و موقعیت و روند شخصیت اصلی در قصه کمک بگیریم، شاید جدیدی شایستگی بیشتری برای آن داشت. البته شاید فارغ از این دو نقش اصلی و احترام به بازی‌های خوب و درست جواد عزتی (شنای پروانه) و میرسعید مولویان (تومان)، جسورترین انتخاب، بازی مخوف و درخشان مهدی حسینی‌نیا به نقش مصیب در شنای پروانه بود.
از نکات حاشیه‌ای این بخش، حضور خسته امیر جدیدی در مراسم بود که چندان نشانی از شادابی، صلابت و استایل همیشگی‌اش نداشت و همچون یک قهرمان خسته به نظر می‌رسید. عکسی که بخشی از لوح تقدیر از دستش رها شده، به‌خوبی حال و روز جدیدی را در شب جشن حافظ نشان می‌دهد. شاید بتوان این شمایل خسته و دور از نشاط را عامدانه و واکنشی به هجمه‌های اخیر علیه فیلم قهرمان و فرهادی دانست.

شایسته‌ها
یکی از بهترین و مطمئن‌ترین جایزه‌های حافظ در بخش بهترین موسیقی متن بود و بامداد افشار که پیشتر برای موسیقی فیلم پوست، سیمرغ جشنواره فیلم فجر را به‌دست آورده بود، در جشن حافظ هم با شایستگی تندیس موسیقی را دریافت کرد.
انتخاب بهترین تدوین هم چالشی برای داوران بود. باوجود درجه یک بودن همیشگی هایده صفی‌یاری و معرفی‌اش به‌عنوان بهترین تدوینگر برای قهرمان، شاید گزینه‌هایی چون اسماعیل علیزاده برای شنای پروانه و مهدی سعدی برای تومان هم می‌توانستند برنده این جایزه باشند.
در بخش بهترین فیلمبرداری هم انتخاب مرتضی نجفی برای تومان شایسته به نظر می‌رسد اما شاید می‌شد هومن بهمنش (خورشید) یا سامان لطفیان (شنای پروانه) هم این جایزه را به خانه ببرند.
نشان عباس کیارستمی هم به شایستگی اعطا شد و فیلم خاص و متفاوت پوست ساخته بهمن و بهرام ارک، بیشتر از دشت خاموش و بوتاکس، مستحق دریافت این جایزه بود.
تقریبا همه آثار نامزد شده در بخش بهترین فیلم مستند، امتیازاتی برای برگزیده شدن داشتند و رقابت در این بخش هم سنگین بود. با این حال به نظر می‌رسد، گزینه‌هایی چون بانو قدس ایران و کودتای ۵۳ نسبت به خط باریک قرمز، شایستگی بیشتری برای دریافت جایزه داشتند.
در بخش بهترین ترانه تیتراژ فیلم یا سریال هم تا حدودی رقابت دشوار بود اما می‌شد باتوجه به نامزدی علیرضا قربانی برای دو اثر (درخت گردو و همگناه)، بخت او را برای دریافت این جایزه بیشتر دانست. همین اتفاق هم افتاد و قربانی برای همگناه این جایزه را دریافت کرد.
در جشن اخیر حافظ، جوایزی چون بهترین دستاورد فردی ویژه (علی سرتیپی) و بهترین دستاورد فنی و هنری (ارشا اقدسی) هم اهدا شد که رقابتی نبود و برگزارکنندگان این مراسم از اختیارات خودشان برای این تجلیل‌ها بهره بردند. البته هر دو انتخاب، دلایل موجهی هم دارد و حضور قدرتمند و پرنفوذ سرتیپی در صنعت سینمای ایران به‌ویژه در بخش توزیع و تجارب مهم زنده‌یاد اقدسی برای ارتقای هنر خطیر بدلکاری در سینمای ایران، چندان جایی برای چرایی این قدردانی‌ها باقی نمی‌گذارد.
اما از همین دست قدردانی‌ها می‌توان روی جایزه ویژه هیات داوران درنگ و بحث کرد. جواد عزتی باوجود این‌که برای بازی در شنای پروانه و زخم کاری این جایزه را به‌دست آورد اما شاید این جایزه به نوعی دلجویی برای انتخاب نشدن از او در بخش بهترین بازیگر مرد درام سریال‌های تلویزیونی باشد.

درخشش زیرخاکی
در بخش بهترین سریال تلویزیونی (که در مجموع شامل پلتفرم‌ها و رسانه ملی می‌شود)، جایزه بهترین سریال به زخم کاری رسید. این موفقیت در رقابت با آثاری چون آقازاده، آنها، افرا، زیرخاکی، گاندو ۲، می‌خواهم زنده بمانم، همگناه و نون خ ۲ و ۳، قابل پیش‌بینی بود و میزان التهاب قصه، ساختار جذاب و پرضرب‌آهنگ، حضور بازیگرانی محبوب و استقبال گسترده مخاطبان، نقش مهمی در انتخاب زخم کاری به‌عنوان بهترین سریال داشت. با این حال با انصراف سریال قورباغه که به‌جز بخش بهترین سریال، در بخش‌های دیگر تلویزیونی چون کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر زن درام و بهترین بازیگر مرد درام هم نامزد دریافت جایزه بود، معادلات پیچیده بخش تلویزیون تا حد زیادی حل و کار داوران به‌ویژه در بخش بهترین سریال راحت شد. در حالی‌که با حضور قورباغه در رقابت، چالش داوران به بالاترین حد خود می‌رسید و هر انتخاب آنها می‌توانست به‌عنوان بی‌اعتنایی به شایستگی اثر دیگر تعبیر شود.
اما داوران در بخش‌های ظاهرا ساده‌تر و کم‌چالش‌تر، تصمیماتی گرفتند که بهترین انتخاب به نظر نمی‌رسید. در بخش بهترین کارگردانی تلویزیونی، جایزه را به شهرام شاه‌حسینی برای می‌خواهم زنده بمانم اهدا کردند؛ درحالی‌که گزینه‌های شایسته‌تری چون محمدحسین مهدویان (زخم کاری)، مصطفی کیایی (همگناه) و سعید آقاخانی (نون خ ۲و ۳) وجود داشتند.
جالب این که جایزه بهترین فیلمنامه تلویزیونی و بهترین فیلم به زخم کاری می‌رسد اما جایزه بهترین کارگردانی را به سریال دیگری می‌دهند. درحالی‌که حلقه اتصال این موفقیت در فیلمنامه و فیلم، قطعا کارگردانی است.
یکی از بهترین و مطمئن‌ترین انتخاب‌ها در بخش بهترین بازیگر زن کمدی است و ژاله صامتی به شایستگی برای بازی در سریال تلویزیونی زیرخاکی ۱ و ۲، تندیس حافظ را به‌دست آورد. هرچند باید به بازی خوب ویشکا آسایش در دراکولا هم اشاره کرد.
همین اتفاق در بخش بهترین بازیگر مرد کمدی هم افتاد و بازی بامزه پژمان جمشیدی در دو فصل زیرخاکی به‌درستی شایسته جایزه شناخته شد؛ هرچند رقیب پرقدرتی چون سعید آقاخانی در نون خ ۲ و ۳ داشت. نکته قابل اشاره دیگر این‌که همه نامزدهای بخش بهترین بازیگر زن کمدی، مربوط به سریال‌های تلویزیونی بودند و پلتفرم‌ها و شبکه نمایش خانگی، نامزدی در این بخش نداشتند.
یکی از قاطع‌ترین و درست‌ترین تصمیمات، اهدای جایزه بهترین بازیگر زن درام به رعنا آزادی‌ور بود. با توجه به میزان خشونت کاراکتر سمیرا در زخم کاری و تشرهای فیزیکی به مالک، شما یک درصد فکر کنید اگر بازیگر دیگری در این بخش برگزیده می‌شد، چه اتفاقی برای داوران محترم جشن حافظ می‌افتاد! بازی آزادی‌ور به‌قدری جذبه داشت که چندان به برنده شدن هدیه تهرانی (همگناه) فکر نمی‌کنیم.
در بخش بهترین بازیگر مرد درام که باز رقابت نزدیک‌تر بود، جایزه به امیر آقایی برای بازی در آقازاده رسید. با وجود استاندارد بازی آقایی، آیا جواد عزتی برای بازی در زخم کاری، انتخاب شایسته‌تری نبود؟ این تازه بدون درنظر گرفتن نامزدهایی چون حامد بهداد و علی شادمان (می‌خواهم زنده بمانم) و نوید محمدزاده (قورباغه) است.
جایزه بهترین چهره تلویزیونی هم به سروش صحت برای کتاب‌باز رسید. انتخابی شایسته که به‌ طرز جالبی با هفته کتاب هم‌زمان شد. گرچه مخاطبان زیادی ترجیح می‌دادند این جایزه به مهران مدیری (دورهمی) یا حامد آهنگی (شب آهنگی) می‌رسید.
در بیست و یکمین دوره جشن حافظ از یک عمر فعالیت هنری مسعود کیمیایی هم تجلیل شد. فیلمساز سرشناس سینمای ایران به دلیل کسالت در مراسم حضور نداشت اما جواد طوسی به نیابت از کیمیایی این جایزه را دریافت و پیامی را از جانب او قرائت کرد؛ پیامی که حاوی اهدای این جایزه به زاینده‌رود تشنه بود.

یک بازی دورهمی!
مهران مدیری که خودش نامزد دریافت جایزه بهترین چهره تلویزیونی برای برنامه دورهمی بود، در بخش بهترین بازیگر مرد روی صحنه آمد تا جایزه پیمان معادی را اهدا کند. معادی البته به‌دلیل حضور سر صحنه فیلمبرداری در مراسم حاضر نبود اما آنچه در این بخش حاشیه‌ساز شد، صحبت‌های مدیری بود. او گفت: چون محمدحسین مهدویان اینجا حاضر است این حرف را می‌زنم. نمی‌دانم چرا مرا برای بازی در درخت گردو انتخاب کرد اما خیلی بد بودم و اگر جایزه چپق طلایی بود باید به من می‌دادند! اما پیمان (معادی) درخشان بود.
گرچه می‌توان این اعتراف مدیری را یک شوخی دانست اما خوانش جدی از آن را هم نباید نادیده گرفت. فقط کاش آن زمان که او با عینک تیره در نشست رسانه‌ای فیلم در جشنواره حاضر شد، چنین حرفی را می‌زد و سازندگان به این انتخاب اشتباه و بازی دور از استاندارد اعتراف می‌کردند. اما خب، روابط و وجود تهیه‌کننده و سرمایه‌گذاری مشترک دورهمی و درخت گردو، مجالی برای ضوابط باقی نمی‌گذاشت و ظاهرا آنچه اهمیت نداشت، فیلمنامه و تناسب نقش و بازیگر بود.
 
گروه فرهنگ و هنر / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها