تک‌نگاری از الهام‌علی‌اف که این روز‌ها مواضع و عملکردش حساسیت ایرانی‌ها را برانگیخته است

درباره الی!

الهام علی‌اف تحت‌تاثیر القائات و دستوراتی که از سوی سازمان‌های اطلاعاتی ترکیه(میت)، رژیم‌صهیونیستی(موساد) و ایالات متحده آمریکا(سیا) به وی مخابره می‌شود، به بازی خطرناک خود در زمین دشمنان ایران ادامه می‌دهد.
کد خبر: ۱۳۴۳۱۶۱

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، رئیس‌جمهور آذربایجان که از پیروزی در جنگ قره‌باغ بیش از اندازه سرمست به نظر می‌رسد، به شاه‌مهره اصلی بازی مشترک واشنگتن، آنکارا و تل‌آویو در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز تبدیل شده است. آیا می‌توان با توجه به سوابق سیاسی علی‌اف، وی را سیاستمداری موفق در عرصه روابط بین‌الملل قلمداد کرد؟

الهام علی‌اف کیست؟


الهام حیدر اوغلو علی‌اف، ۶۰ساله، چهارمین رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان است. او پس از درگذشت پدرش حیدر علی‌اف از تاریخ ۳۱اکتبر ۲۰۰۳ قدرت را در دست گرفت. در انتخابات سال۲۰۰۳ مسوولان انتخابات به‌طور اشتباهی نتایج را حتی قبل از شروع رای‌گیری اعلام کردند که به شائبه تقلب در انتخابات دامن می‌زند. پس از آن نیز در سال‌های ۲۰۰۸، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۸، علی‌اف در رقابت‌های انتخاباتی صوری و بدون هیچ‌گونه رقیب جدی، توانست حضور خود را در راس معادلات سیاسی و اجرایی باکو تثبیت کند.
 
علی‌اف در یک قرارداد نانوشته، اما ملموس، قصد دارد تا پایان عمر خود در این مسند باقی بماند. از سال ۲۰۰۳میلادی، مناقشه قره‌باغ به‌طور پراکنده در دوره ریاست‌جمهوری علی‌اف ادامه یافت و سال ۲۰۲۰ به صورت جنگ ناگورنو قره‌باغ درآمد که منجر به یک توافق‌نامه صلح شد که به موجب آن آذربایجان بیشتر اراضی جمهوری آرتساخ، که در جریان جنگ اول قره‌باغ تأسیس شده بود را باز پس گرفت.
 
پس از این واقعه، رئیس‌جمهور آذربایجان سعی دارد قره‌باغ را به اسم رمز اصلی بقای خود در قدرت و به دست گرفتن رهبری آذربایجان تبدیل کند. در این میان، الهام علی‌اف سعی دارد اعضای خاندان و نزدیکانش را به صورت نظام‌مند در معادلات قدرت مستقر و به آن‌ها مصونیت‌های سیاسی مادام‌العمر دهد. به عنوان مثال، الهام علی‌اف در ژانویه ۲۰۱۷ طی حکمی، همسر خود را به عنوان معاون اول خود منصوب کرد، منصبی که مانند پست ریاست‌جمهوری علی‌اف، مادام‌العمر است.

نفت، فساد و دیگر هیچ!

یکی از شعار‌های الهام علی‌اف در آذربایجان که بیشتر به یک طنز تلخ شباهت دارد، مبارزه با فساد است. رئیس‌جمهور آذربایجان طی اظهارات علنی خود، به مراتب ادعا داشته اصلاحات اداری و مبارزه با فساد از اولویت‌های سیاست‌های حکومت وی محسوب می‌شود. او حتی پنج طرح دولتی در ارتباط با مقابله با فساد و اصلاحات اداری را ارائه و پس از تصویب توسط پارلمان به امضا رسانده است.
 
برنامه دولتی مبارزه با فساد، استراتژی ملی تقویت شفافیت و مبارزه با فساد، برنامه ملی اقدام در مبارزه علیه فساد و تشویق دولت شفاف، برنامه ملی اقدام در تشویق دولت شفاف و فرمان اعمال قانون جمهوری آذربایجان در مبارزه با فساد از جمله این موارد هستند. با همه این اوصاف، نام علی اف و خانواده وی با فساد حکومتی و سیستماتیک گره خورده است.
 
پسر کوچک الهام علی اف مالک چند عمارت در دبی است. میزان املاک و مستغلات دختر الهام علی‌اف نیز بیش از ۷۵میلیون دلار برآورد شده است. دسترسی خانوادگی خاندان علی‌اف به درآمد‌های نفتی و ثروت ملی آذربایجان، این روند را تشدید کرده است.

دیکتاتوری با چاشنی نفت

شبکه دویچه وله سال ۱۳۸۵ در گزارشی که منجر به عصبانیت رئیس جمهور آذربایجان شد، تاکید کرد جمهورى آذربایجان با منابع نفتى عظیم خود، رویاى شرایطى، چون کویت را در سر مى‌پروراند. ثروت یکباره در حالى به آذربایجان سرازیر مى شود که ساختار اقتصادى و سیاسى در جمهورى آذربایجان، چون گذشته باقى مانده و خاندان علی‌اف قدرت مطلقه سیاسى را در کشور در دست دارد و اجازه هیچ طرح اصلاحى که با منافع آن سازگارى نداشته باشد، نمى‌دهند. از زمان حضور الهام علی اف درمسند قدرت، درآمد سرسام‌آور نفت در آذربایجان با اصلاحات اقتصادى و اجتماعى همراه نبوده و قدرت سیاسى را نیز در تمرکز مطلق این خاندان قرار داده است. دهه‌هاست که قدرت در باکو در دست طایفه على‌اف قرار دارد.
 
علی‌اف که دغدغه زیادی در خصوص مدرن‌سازی ظاهری آذربایجان دارد، ضمن سرکوب مخالفان سیاسی و حتی جمعیت عظیمی از شیعیان آذربایجان و دستگیری رهبران آنها، شکاف میان اقشار ثروتمند و ضعیف را در باکو و دیگر شهر‌ها به‌شدت افزایش داده است. این اقدام به‌صورت سیستماتیک و در راستای افزایش تمرکز قدرت در دست خاندان علی اف صورت گرفته است.

انقلاب احمداف، متخصص امور مالی در آذربایجان در این خصوص معتقد است: شیوه ادارى در آذربایجان هنوز مثل دوران اتحاد شوروى است و هیچ ارگان نظارتى نمی‌تواند در چنین سیستمى به خوبى عمل کند. مشکل فساد مالى یکى از بزرگ‌ترین مشکلات کشور در حال حاضر است. اگر ما نتوانیم با موفقیت با فساد رایج مبارزه کنیم، نمی‌توانیم از ثروت به دست آمده براى بهتر شدن اوضاع کشور استفاده کنیم.
کوه یخی که آب می‌شود

در سال ۱۹۹۱، رژیم اشغالگر قدس یکی از اولین بازیگرانی بود که استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت. اولین دیدار سران، هنگام سفر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس به آذربایجان در سال ۱۹۹۷ بود. این دیدار‌ها در سطوح گوناگون تکرار شد.
 
ضمن آن‌که همکاری‌های امنیتی - نظامی آذربایجان و رژیم صهیونیستی نیز طی دهه‌های گذشته وارد فاز گسترده‌ای شد. درا ین خصوص خبرگزاری روسی اسپوتنیک به نقل از پورتال Duvar ترکیه می‌نویسد: در جواب به حملات اسرائیل به غزه، برخی از کشور‌ها موضع هواداری از اسرائیل را می‌گیرند، درحالی‌که کشور‌هایی با جمعیت عمدتا مسلمان در طرف فلسطین هستند. تظاهراتی در حمایت از فلسطین در اروپا و آسیا برگزار می‌شود. در ایالات‌متحده حتی سیاستمداران از موضع دولت انتقاد می‌کنند. در جمهوری آذربایجان، کاربران شبکه‌های اجتماعی نظرات مختلفی می‌دهند، اما دولت سکوت اختیارکرده است.

«روابط جمهوری آذربایجان و اسرائیل بسیار عمیق‌تر است، مانند کوه یخی که از چشم افراد کنجکاو پنهان مانده.» این سخنان الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان، توسط ویکی‌لیکس افشا شد. این واقعیت که علی‌اف هنوز این سخنان را رد نکرده است، از درست بودن آن‌ها حکایت دارد. بااین‌حال، این کوه یخ می‌تواند با سرعتی به مراتب بیشتر از آنچه رئیس‌جمهور آذربایجان تصور کند آب شود.

الهام علی‌اف: متغیر وابسته یا متغیرمستقل؟!

رئیس‌جمهور آذربایجان که پس از پایان جنگ قره‌باغ سعی دارد با مانور بر احساسات برخی شهروندان کشورش خود را رهبر این کشور قلمداد کند، از این‌که وی را یک سیاستمدار وابسته در نظام بین‌الملل بخوانند بسیار ناراضی است، اما در پشت پرده، به کارگزار و مهره بازی امنیتی و خطرناک آنکارا، واشنگتن و تل‌آویو در آسیای مرکزی تبدیل شده‌است. به عبارت بهتر، علی‌اف در حالی سرنوشت خود را به بازی سه حامی عبری، غربی و ترک خود گره زده‌است که فرجام این بازی قطعا با تصورات و محاسبات اولیه آذربایجان در قبال این بحران‌سازی تفاوت خواهدداشت.
 
رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه که مطابق آخرین نظرسنجی‌ها موقعیتی متزلزل در کشورش دارد، قصد دارد پان‌ترکیسم و نئوعثمانی‌گری مدنظر خود را به دستمایه‌ای برای احیای موقعیت خود در آنکارا تبدیل کند. در این میان، علی‌اف به صورت خواسته یا ناخواسته اسیر بازی رئیس‌جمهور ترکیه شده‌است.
 
به عبارت بهتر، علی‌اف و همراهانش در حوزه امنیتی ـ منطقه‌ای با دست‌فرمان صهیونیست‌ها و در حوزه فرهنگی ـ جغرافیایی، با دستورالعمل ارائه شده از سوی دولت ترکیه و سازمان اطلاعاتی این کشور پیش می‌روند. این بازی بیش از آن‌که حکم یک نقشه راه را برای رئیس‌جمهور آذربایجان داشته‌باشد، مصداق بارز نوعی قمار دو سر باخت برای باکو محسوب می‌شود؛ زیرا در پایان این معادله، علی‌اف دو سرنوشت بیشتر پیش رو ندارد: احتمال دارد در صورت فرسایشی شدن این منازعه (که احتمال آن بسیار بالاست) وی در نهایت قربانی معامله و بازی شرکای ظاهرا دلسوز خود شده یا ناچار شود با پرداخت هزینه‌ای هنگفت در عرصه سیاسی و منطقه ای، به نقطه صفر بازی یا حتی قبل از آن بازگردد.

بازی مستقیم علی‌اف در زمین تل‌آویو

هنوز برای بسیاری از مخاطبان این مساله روشن نشده است که چرا علی‌اف درست در زمان عادی‌سازی روابط برخی کشور‌های عربی و رژیم اشغالگر قدس، جنگ قره‌باغ را کلید زد.

چرا سفارتخانه‌های آمریکا در ایروان و باکو، دو روز قبل از آغاز به‌ظاهر تصادفی درگیری‌ها، از دیپلمات‌ها و شهروندان خود خواستند تا خاک این کشور‌ها را ترک کنند؟

باید متوجه این حقیقت مسلم باشیم که ایجاد تنش‌های مداوم در آسیای مرکزی و قفقاز، یکی از اهداف مشترک ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در طول تاریخ روابط بین‌الملل بوده است.

واشنگتن و تل‌آویو خلق بحران در آسیای میانه را مجرا و دستمایه‌ای برای توجیه مداخله سیاسی- نظامی و متعاقبا، حضور بلندمدت خود در آن مناطق قلمداد می‌کنند.

فرمول عملیاتی آمریکا و رژیم‌صهیونیستی در این خصوص مشخص است: ایجاد کلیت بحران، تبدیل بحران مدیریت شده به بحران غیرقابل کنترل، درگیر کردن دیگران با بحران، ارائه راهکار حل بحران متناسب با اهداف بلندمدت آمریکا (و ناتو) و در نهایت، تسلط بر یک منطقه خاص با هدف بهره‌برداری از ظرفیت‌های اقتصادی، ژئوپلیتیک و فرهنگی و استراتژیک آن.

همان‌گونه که می‌بینیم، آمریکا و رژیم‌صهیونیستی استراتژی‌های چندلایه و متعاقبا تاکتیک‌های متعددی را در این معادله پیش‌بینی کرده‌اند. امروز باید در ماورای رصد اخبار مربوط به منازعه‌ای که در قره‌باغ به وجود آمده‌است، روی عوامل ایجاد کننده بحران نیز متمرکز شویم.

رسانه‌های غربی در برهه فعلی، علاقه وافری به «توصیف میدان جنگ» دارند، بدون آن‌که بخواهند نقش آمریکا و رژیم‌صهیونیستی در «خط‌کشی منازعات اخیر» و تلاش آن‌ها در راستای خلق یک بحران مستمر دیگر در قاره آسیا (منطقه آسیای مرکزی) را مورد بررسی قرار دهند.

جهت درک بحرانی که امروز در آسیای مرکزی رخ داده است، در ابتدا لازم است از ظواهر میدان نبرد عبور کرده و روی ماهت میدان نبرد متمرکز شویم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها