به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، از سوگواره عاشورایی که در جهان به گستردگی آن وجود ندارد، گرچه زیاد گفته شده و کمی هم نوشته شده، اما کمتر مجموعه عکس و تصویری یکجا جمع و منتشر شده که بتواند آیینهای چهارگوشه ایران را ثبت، ماندگار و معرفی کند. هفته گذشته، اما از یک مجموعه در این زمینه با عنوان عاشورا در چهارگوشه ایران رونمایی شد؛ مجموعهای نفیس که طی ۳۰ سال عکاسی از آیینهای عاشورایی در ۸۵ نقطه ایران توسط سعید محمودیازناوه، هنرمند ۵۴ ساله تهرانی، ثبت و مستندنگاری شده است.
البته آثاری از بیش از ۲۰ عکاس هنرمند دیگر از دوره قاجار تاکنون در این مجموعه گنجانده شده تا دربرگیرنده آیینهای تمام ایران باشد. این مجموعه که با کاغذ گلاسه و در ابعادی بزرگ به چاپ رسیده، مهر تایید کمیته ملی یونسکو به همراه مقدمههایی از حجتا... ایوبی، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو، آیتا... سید محمدجواد علویبروجردی، پروفسور سیدحسین نصر، پروفسور یان ریدر، استاد بازنشسته دانشگاه منچستر انگلستان و دکتر پیتر فورد، استادیار مطالعات اسلامی را بر پیشانی دارد.
با سعید محمودی، عکاس این مجموعه گفتگو کردهایم که در رشته حفاظت و مرمت آثار تاریخی در مرکز آموزش عالی سازمان میراث فرهنگی تحصیل کرده و عکاسی را در کنار تحصیل بهعنوان یک رشته هنری آموخته است و مجموعه این دو، شده عکاسی از ایران و میراث تاریخی و فرهنگی و طبیعی و گردشگریاش، بهویژه عکاسی از آیین و رسوم ایرانیان که بخش مهم آن متعلق به آیینهای عاشورایی است.
محمودی نشان درجه یک هنری را سال ۸۷ و بهدلیل فعالیت و انتشار مجموعههایی درخصوص ایرانشناسی از وزارت فرهنگ و ارشاد دریافت کرده است. از او بیش از ۲۵ عنوان اثر اختصاصی در زمینه ایران و میراث ملموس و ناملموسش بهصورت کتاب به چاپ رسیده و آثارش در ۴۰ نمایشگاه انفرادی در ایران و خارج از ایران در معرض تماشا گذاشته شده است. محمودی کتاب مصوری هم با نام اربعین دارد که مربوط به پیادهروی در مسیر نجف تا کربلاست. عکاسی از نسخ خطی مصحف ایران (برگزیده ۱۸۳ قرآن خطی ایران به کوشش مرحوم دکتر محمدعلی نجفی) و عکاسی از حرم امام رضا (ع) با عنوان «در این قطعه از بهشت» هم ازجمله فعالیتهای هنری اوست. عاشورا در چهارگوشه ایران تازهترین اثر اوست.
چرا عکاسی از آیینهای عاشورایی؟ حوزه تحصیلی و فعالیت شما ایرانشناسی و میراث فرهنگی و ثبت جذابیتهای میراثی و گردشگری ایران است، از این حوزه چطور به آیینهای عاشورایی رسیدید؟
عکاسی از حوزههای مختلف ایرانشناسی از همان اول مورد توجه من بود، اما عکاسی در این حوزه خیلی وسیع است و دامنه گستردهای دارد که میراث معنوی و ناملموس هم یکی از زیرشاخههای آن است و من هم همزمان با اینکه سوژههای میراثی و گردشگری و طبیعت را دنبال میکردم، عکاسی از آیین و رسوم مذهبی و غیرمذهبی مردم ایران را در دستور کارم قرار دادم. البته متصل شدن به آیینهای عاشورایی شاید دلیل عمدهاش پیوند آبا و اجدادی من به روستای ازناوه کاشان (همجوار با مشهداردهال) باشد. در ازناوه هرساله ایام محرم مراسم نخلگردانی برپا میشود و اتفاقا من هم از کودکی در این مراسم حاضر بودم، بهویژه آنکه خانواده ما هم علم دار بودند یعنی یکی از علمها متعلق به پدربزرگ و پدر و عموهایم بود. پس خودم پیوند دلی و ذهنی با این آیین داشتم، بنابراین همزمان با اینکه در سال۶۸ عکاسی ایرانشناسی را شروع کردم، در اولین محرم هم عکاسی از آیینهای عاشورایی را آغاز کردم. عکاسی را هم از روستای خودمان شروع کردم. سال بعد خواستم دوباره از محرم عکاسی کنم، اما بهنظرم آمد عکاسی از آیین نخلگردانی ازناوه تکراری است و باید به سراغ روستاها و مناطق دیگری بروم. خانواده من آن موقع ساکن شهر اصفهان بودند بنابراین محرم دوم از آیینهای تعزیه و تکایای آنجا عکاسی کردم و خلاصه اینکه هر سال به یک شهر و روستا رفتم تا سوژهها تکراری نباشد. بعد هم از فکرم گذشت که هرکسی کاری برای امام حسین میکند، خب من هم برای ایشان عکاسی کنم و این شد که به کارم نظم دادم و آن را روشمند و برنامهریزی شده به مدت ۳۰ سال شمسی دنبال کردم تا امسال که بهصورت مجموعهای چاپ شد. البته من همچنان به سفرها و عکاسیام در این حوزه و در مناطق و شهرهای باقیمانده ادامه خواهم داد.
مگر تصاویری که در کتاب عاشورا در چهارگوشه ایران دارید متعلق به آیینهای کل کشور نیست؟
نه دقیقا. سال بیست و هشتم سفرهایم (پس از کتاب اربعین) بود که فکر کردم تصاویری که گرفتهام و متعلق به آیینهای حدود ۲۴ استان است، حالا به جایی رسیده که بشود به صورت مجموعهای از آیینهای خاص
(و نه آیینهای کل کشور) به چاپ برسد، بنابراین با ناشر صحبت کردم، ولی ایشان نظرش این بود که بهتر است کتاب را با محوریت عاشورا در چهار نقطه ایران به چاپ برسانیم که ارادت همه ایرانیان (حتی هموطنان سنی، ارمنی و زرتشتی) را به امام حسین نشان دهد؛ یعنی از هر استان حداقل یک عکس در مجموعه باشد. با این حساب مجموعه من جامع و دربرگیرنده کل کشور نبود، بنابراین به پیشنهاد ناشر تصاویری از آیین سایر استانها از هنرمندان دیگر هم در کتاب گنجانده شد.
یعنی چه تعداد از عکسهای کتاب متعلق به شما و چه تعداد برای بقیه هنرمندان است؟
از ۲۵۹عکسی که در کتاب به چاپ رسیده، ۱۸۰عکس متعلق به من است. ۹قطعه از عکسهای دوره قاجار است که فقط نام یکی از عکاسانش به نام آنتوان سورگین مشخص است. حدود ۲۵قطعه عکس هم از دوست و همکارم سید اصغر خدایی است که در برخی سفرها همراه هم بودیم.
خب بیش از ۲۰سال سراسر ایران را گشته و عکاسی کردهاید. کدامیک از آیینهای عاشورایی به نظرتان جذابتر آمدهاست؟
مراسم نخلکشی در ابیانه، کرنی زنی در روستای بیبالان در رودسر گیلان و بیلگردانی خوسف در بیرجند خراسان جنوبی به نظرم آیینهای خاص، جالب و متفاوتی هستند. البته آیینهای جذاب و متنوع دیگری هم داریم مثل آیینهای تعزیهخوانی در سراسر کشور (بهویژه در زواره)، آیین شاهحسینگویان آذری زبانها، گلگیران در بیجار کردستان یا چهلمنبر در خرمآباد لرستان و همچنین مراسم جالبی در روستای شیشوان در شهرستان عجبشیر آذربایجانشرقی که کمتر به آن توجه شده به نام پولکه (مشعلگردانی).
کتاب عاشورا در چهار گوشه ایران فقط تصویر است یا با روایت و شرح آیینها همراه است؟
به نظر من بد نبود روایتی از آیینها در کنار تصویر آنها مینشست، اما نظر ناشر این بود که مردم را درگیر کارهای پژوهشی و نوشتاری نکنیم و روایت کتاب فقط تصویری باشد.
از میان این انبوه عکسهایی که گرفتهاید، چطور توانستید یک عکس برای هر منطقه انتخاب کنید؟
انتخاب بسیار سختی بود. من۱۰هزار عکس در آرشیوم از این آیینها دارم، درحالی که فقط ۱۸۰قطعه از آنها در کتاب منتشر شده و خیلیها هم که جان کلام بوده، در کتاب نیامده است، به همین خاطر آرزویم این است که بقیه عکسها در جلدهای دیگر کتاب به چاپ برسد و امیدوارم ناشرهای دیگر را هم متقاعد کنم از بقیه تصاویر در کتابهایی با همین عناوین آیینهای عاشورایی یا در کتابهایی مرتبط استفاده کنند.
سوژههایتان را چطور انتخاب میکردید؟ اینکه از کدام آیین در کدام شهر و روستا عکاسی کنید؟
خب قدیمترها که اینترنت و اطلاعات حاضر و آماده حالا وجود نداشت، از طریق پژوهشهای کتابخانهای سوژههایم را پیدا میکردم، بعد هم که اینترنت و جستوجوهای اینترنتی به کمکم آمد.
با هزینه شخصی سفر میکردید؟ چطور از پس هزینهها برمیآمدید؟
تمام سفرهایم بهجز سفر سال گذشته که سایه کرونا روی آیینهای عزاداری هم سایه انداخته بود، با هزینه شخصی بود. خب طبیعتا اگر برنامهریزی نباشد هزینه سفر بسیار سنگین میشود. یکی از برنامههای ما این بود که چندنفری سفر کنیم تا هزینههایمان سرشکن شود یا با ماشین شخصی و اتوبوس تردد کنیم.
فرمودید سال گذشته و در کرونا هم عکاسی کردهاید. از کجا و چه مراسمی؟
عکسی بود از مراسم نخلگردانی در شهرستان جاجرم خراسان شمالی که اتفاقا وقتی رسیدم مراسم تمام شده بود و نخل لباس نداشت و جوانها با ماسک همان نخل بدون لباس را سر دست گرفته بودند و عزاداری میکردند. این عکس نخل بدون لباس و جوانهای ماسکزده اتفاقا یک عکس ویژه شد.