یکی از این اسناد که اخیرا از سوی رئیس جمهور ابلاغ شده، سندملی توسعه فناوری های فرهنگی و نرم است که در جلسه 810 مورخ 26 تیر 1397 شورای عالی انقلاب فرهنگی و براساس مصوبه جلسه94 ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور به تصویب رسید و در 9تیر1400 بهطور رسمی ابلاغ شد.
سندی ارزشمند که جای خالی آن در عرصه کسب و کارهای فرهنگی و خلاق خالی بود و در نوع خود نور امیدی بر مسیر توسعه این حوزه تاباند. با این وجود با بررسی و مطالعه متن این سند سوالی که پیش میآید، این است که چگونه ممکن است سندی با عنوان فناوری های فرهنگی و نرم در کشوری مثل ایران تدوین شود و در آن جایگاهی برای صنایع دستی و هنرهای سنتی در نظر گرفته نشود؟ آنهم در کشوری که با فرش دستبافش، با گلیم و مینا و خاتم و منبتکاریاش شهره عالم است؟
این سند شامل یک مقدمه، 9ماده و 9تبصره است و در کمال ناباوری فقط در تبصره شماره1 آن که به معرفی حوزههای مهم «فناوری های فرهنگی و نرم» اشاره میکند، واژه صنایع دستی آمده است و دیگر نه در اهداف کیفی و کمی و نه راهبردها و اقدامات ملی و چشماندازهای سند، اسمی از صنایعدستی و هنرهای سنتی ایران دیده نمیشود.
جالبتر آنکه در بخش اهداف کمی، 17هدف تعریفشده که باید تا سال1404 تحقق پیدا کنند و هیچ خبری از جایگاه صنایعدستی در بین آنها نیست.
اهدافی که به تولید بازی رایانهای، اسباببازی، لوازمتحریر بومی، انیمیشن، پوشاک، سینما و برنامههای تلویزیونی و... اختصاص پیدا کرده اما صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران که تجلی مهم فناوریهای فرهنگی و نرم در کشور ماست، در بین این اهداف جایگاهی ندارد.
سوالی که باید از متولیان امر پرسید این است که چطور در کشوری که به اسم فرش دستباف و صنایع دستیاش در دنیا شناخته میشود، در یک سند بالادستی مهم نامی از این حوزهها نیست؟
پاسخگوی این کمکاری باشید
اما به نظر میرسد عامل اصلی این اتفاق به دلایلی مانند اولویتنداشتن صنایعدستی در ایران و از آن مهمتر عملکرد ضعیف وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی به عنوان متولی دولتی این بخش باشد. این در شرایطی است که وزیر میراثفرهنگی یا معاون تخصصی وی یعنی معاون صنایعدستی در جلسات تدوین این سند حاضر بوده و اشاره شده که عضو ستاد توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم هستند.
ضروری است که این عزیزان پاسخگوی این مساله باشند که اگر در جریان تدوین این سند بودهاند؛ چرا صنایع دستی هیچ جایگاهی ندارد؟ و اگر در جریان کار نبودهاند بهطور واضح بفرمایند که تعهد و وظیفه سازمانی آنها نسبت به حوزه مهم و راهبردی صنایعدستی و هنرهای سنتی چیست؟ لازم به اشاره است که در اهداف کمی این سند به گردشگری اشارهشده و برای آن کسب حداقل رتبه چهارم گردشگری در منطقه و جذب بیست میلیون گردشگر تا سال1404 تعیین شده است.
دولتِ بیاعتنا به صنایع دستی
متاسفانه در کشور ما کمرنگشدن جایگاه صنایعدستی و به مرور رنگ باختن این هنر صنعت مهم نزد مدیریت وزارت میراثفرهنگی بهویژه در دولتدوم تدبیر و امید هر روز بیشتر از گذشته بهچشم میآید و در نمونه اخیر این شرایط یعنی در تدوین محتوای سندملی توسعه فناوریهای فرهنگی و نرم بهوضوح مشخص میشود.
البته این معضل مهم فقط به تدوین متن این سند بازنمیگردد و در مواردی چون تاخیر سهساله در اجراییشدن قانون حمایت از صنایعدستی، نبود بسترهای حمایتی در دوران کرونا، آمارهای بدون مرجع و منبع اصیل، مشکلات متعدد تولید و فروش صنایعدستی و نبود برنامه ترویجی مشخص و نداشتن رویکرد مشخصی برای عبور از این مشکلات نیز دیده میشود.
مواردی که متاسفانه بسیاری از فرصتهای این حوزه راهبردی کشور را از بین برده و شرایط سختی پدید آورده که بهنظر میرسد در دولت جدید، مدیران ستادی صنایعدستی را با چالشهای جدی روبهرو کند.
نهادهای نظارتی ورود کنند
در پایان این نوشتار باید از وزیر محترم میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و مدیران پاییندست ایشان پرسید که آیا فناوری فرهنگی و بومی مهمتر و کهنتر از شیوههای تولید و خلق در صنایعدستی و هنرهایسنتی ایران داریم؟
اگر داریم برای روشنترشدن افکارعمومی آن را معرفی کنند و اگر نداریم چرا با وجود عضویت در جلسات تدوین این سند، هیچ نامی از صنایعدستی نیست؟
عملکردی غیرقابل دفاع که باید در محضر هنرمندان تلاشگر و زحمتکش صنایعدستی و وجدان عمومی جامعه نسبت به آن پاسخگو باشند و جا دارد که نهادهای نظارتی کشور نسبت به این خسران موضعگیری کرده و در مجاری قانونی پیگیر مسببان آن باشند.
حجت الله مرادخانی - پژوهشگر صنایعدستی و مدرس دانشگاه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد