حکایت خاله ریزه و دزدان دریایی

در علومی همچون ریاضیات و فیزیک که مبتنی بر اعداد و فرمول های اثبات شده است ، می توان به نظریه های قطعی دست یافت ؛ اما این رویکرد در دنیای خیال انگیز هنر قطعیت ندارد
کد خبر: ۱۳۰۸۸۷
، به این معنی که نمی توان مسائل تئوریک و برهان های قاطع که در عالم ریاضیات به مانند قانونی که حاکم بر جنبه های گوناگون است را برای دنیای هنر نیز متصور شد.
به عنوان مثال اگر هنرمندی را در نظر بگیریم که توانایی بالایی در خلق آثار هنری در رشته تخصصی اش دارد، این حکم را نمی توان قائل شد که فرزندان شخص مورد نظر هم در آینده می توانند در آن رشته هنری همچون پدر یا مادرشان موفق باشند و راه والدینشان را ادامه بدهند؛ ولی استثنا مقوله ای است که در دنیای هنر قابل جستجو است و در هنر دوبلاژ کشورمان شاهد این نکته هستیم.
شروین قطعه ای (متولد 1348، تهران ، دارای مدرک فوق دیپلم مرمت بناهای باستانی) فرزند امیرهوشنگ قطعه ای (گوینده توانا و مدیر دوبلاژ آثار موفقی همچون بلفی و لی لی بیت ، تولد یک شورشی ، مرد عنکبوتی و...) از دوبلورهای نسل دوم تاریخ دوبلاژ ایران است که توانسته است راه پدر را در این مسیر پر فراز و نشیب ادامه دهد. در کارنامه شروین قطعه ای ، دوبله فیلم دزدان دریایی کارائیب (2) دیده می شود که امسال شاهد پخش آن از سیما بودیم و بهانه ای شد برای گفتگویی که با وی انجام دادیم. از قطعه ای نیز، سریال های دکتر مارتینی و مرکزپزشکی در حال پخش از تلویزیون است.

در ابتدای گفتگو با دوبلورها، پرسشی که همواره مطرح می شود این است که پیشینه کار هنری و اولین جرقه ها برای کار دوبله از چه زمانی شروع شد و چه جذابیت هایی برای شما داشت؛ اما به دلیل حضور پررنگ پدرتان در دوبلاژ، باید پرسید که شما از چه زمانی این احساس را داشتید که با دوبله زندگی می کنید؛
این حرفه هم اکنون در کانون توجه مطبوعات و تلویزیون قرار گرفته است. هنگام کودکی ام مردم ، شناختی نسبت به دوبله نداشتند و در مواجهه با دوبلورها باید نقشها را توضیح می دادید یا از طریق شناخت صدایی این یادآوری حاصل می شد؛ اما برای من این طور نبود و به همراه پدر به اتاق دوبلاژ می رفتم ، البته هنگامی که ایشان سینک می زدند، اجازه ورود را نداشتم ،آن هم به دلیل دقت و وسواسی که پدر در کارش داشت و ممکن بود تا نصف روز طول بکشد و برایم خسته کننده بود (می خندد)؛ اما هنگام صدابرداری ، اجازه داشتم که وارد استودیو شوم. گاهی نیز به همکاران می گویم که من از سال 1354 وارد دوبله شدم. آقای ابوالحسن تهامی ، دوبله فیلم را در استودیو پارس فیلم کار می کردند که من به همراه پسرشان برای ایجاد همهمه وارد اتاق ضبط شدیم.

در آن سالهای کودکی ، فکر می کردید که روزی دوبلور شوید؛
به دوبله علاقه داشتم ، اما فکر نمی کردم که وارد این حرفه شوم. علاقه اصلی ام بیشتر کارگردانی سینما بود که البته دوبله هم شاخه ای از سینماست.

آیا از سوی پدر اصراری برای دوبلور شدن شما وجود داشت؛
بله. در یک مقطعی اصرار داشتند. اوایل انقلاب که دوبله آثار ویدئویی رایج شد، یک روز پدر گفتند که به صدایی در حدود سن تو نیاز داریم ، ولی من در آن زمان خیلی خجالتی بودم و گفتم نمی توانم. با وجودی که ایشان باز هم اصرار کردند، ولی من نه می گفتم!

دوبله چه آثاری در سنین جوانی بر شما اثر گذاشت و کار کدام گوینده بیشتر مورد پسندتان بود؛
ببینید بیشتر به جای این که به صدای گوینده فکر کنم به کاری که گوینده ارائه کرده است توجه می کنم ، یعنی علاقه مند به کار طرف می شوم. به عنوان مثال یکی از کسانی که بسیار دوستشان دارم و به خاطر آثارش همیشه مورد تحسین من بوده اند، مرحوم حسین سرشار است. یک بار که به مرور فیلمهای کلاسیک کمدی ایتالیا پرداختم از گویندگی مرحوم سرشار به جای ویتوریو گارسمن و آلبرتو سوردی حیرت کردم. چون در آن سالها ایشان مانند دوبله امروز طبیعی حرف می زد، در صورتی که دوبلورهای آن دوره جملگی داشتند تجربه اندوزی می کردند. یا نمونه دیگر هم اجرای مرحوم کاووس دوستدار در هملت (کوزینتسف) بود که تاثیر بسیاری بر من گذاشت.

در دوبله کارتون هایی که پدرتان مدیر دوبلاژ بودند، شما هم حضور داشتید؛
در زمان نوجوانی یک روز از نزدیک شاهد دوبله کارتون گوریل انگوری بودم و شروع کار خودم در دوبله از کارتون بود. کارتون خاله ریزه و قاشق سحرآمیز اولین کاری بود که اجرا داشتم.

و این کارتون گویی بعدها در کارتون ماسک هم ادامه پیدا کرد.
بله. مدیر دوبلاژ، پدرم بودند و ژرژ پطرسی هم اجرای زیبایی به جای شخصیت ماسک داشتند و در آن کار رل چارلی (دوست ماسک) را می گفتم.

شما چه تفاوتی میان کارتون گویی با دوبله اثری داستانی قائل هستید؛
هر کدامشان با هم تفاوت دارد و به نظرم دوبله کارتون سخت تر است. شما در دوبله کارتون باید کاری فراتر ارائه کنید؛ زیرا از نظر شخصیت پردازی صدایی ، باید به نقاشی جان دهید. ما کارتون گوی خوب در دوبله داریم ؛ اما معتقدم که این تعداد جوابگوی آثار انیمیشن نیست . گاهی فکر می کنم که کارتون گویی از دوبله آثار سینمایی باید تفکیک شود، زیرا کارتون گوهایی داریم که در کار سینمایی چندان موفق نیستند و عکس این قضیه نیز صادق است.

شما در سال 1371 به طور حرفه ای وارد دوبله شدید. اولین نقشی را که صحبت کردید کدام فیلم و به مدیر دوبلاژی چه کسی بود؛
پس از این که در کارتون «خاله ریزه و...» اجرا داشتم ، 2 هفته بعدش ، مرحوم پرویز نارنجی ها مرا به تلویزیون دعوت کردند برای دوبله یک فیلم قدیمی انگلیسی به نام «سدشکنان» که جنگی بود. ایشان به عنوان مدیر دوبلاژ در انتخاب نقش بسیار راحت بودند و یک نقش طولانی که مربوط به یک خلبان بود را به من دادند و برای من که تازه کار بودم ، بسیار لذت بخش بود.

آیا مدیران دوبلاژ به علت این که شما پسر امیرهوشنگ قطعه ای هستید، با شما به نرمی رفتار می کردند یا مانند دیگر گوینده ها تعلیم خاصی برایتان لحاظ کردند؛
(می خندد) مورد دومی که گفتید بیشتر به خاطرم مانده است ؛ البته در این کار تعلیم خاصی وجود ندارد و بستگی به گیرندگی شما در اتاق دوبلاژ دارد.

شما در سریال ناوارو به جای پرسوناژ «بلومه» گویندگی داشتید که توانست با مخاطب این سریال ارتباط برقرار کند. بهرام زند به عنوان مدیر دوبلاژ این سریال از صدای افراد تازه وارد به عرصه دوبله همچون شما، بهمن هاشمی و... در ناوارو استفاده کرد. سریالی که اکشن پلیسی زیادی نداشت و کنشهای داستانی در دیالوگ ها اتفاق می افتاد.
با شما موافقم. در دوبله ، بخش بیشتری از کار به هدایت صحیح مدیر دوبلاژ برمی گردد و مدیر دوبلاژ باید به کارش احاطه داشته باشد. آقای زند هم جزو آن مدیر دوبلاژهایی است که به کار مسلط است و به شکل گیری پرسوناژ صدایی به وسیله گوینده ، تلاش بسیاری می کند. متاسفانه بعضی ها فقط از لحاظ اسمی مدیر دوبلاژ هستند و اصلا علاقه ای به این کار ندارند. در زمان حال ، فرصتها برای دوبله اندک است. در گذشته نیم تا یک ساعت از کار دیده می شد و بیشتر طی دو روز دوبله فیلمی انجام می گرفت ، اما اکنون فیلمها در یک روز دوبله می شود و این به کار ضرر رسانده است. پرسوناژ «بلومه» برایم هنوز جذاب است و پس از آن در سریال «تولد یک شورشی» که در سال 73 از سوی پدر دوبله شد، بسیاری از ظرافت ها و تکنیک های دوبله را آموختم.

در میانه دهه 70 شمسی به تعبیری یک نوگرایی در دوبلاژ اتفاق افتاد و حضور جوانانی همچون شما، افشین زینوری ، کیکاووس یاکیده ، منوچهر زنده دل و... در این عرصه بود که توانستید در کنار دوبلورهای با سابقه ای که جوان گو هستند مانند جلال مقامی ، خسرو خسروشاهی ، سعید مظفری ، منوچهر والی زاده و چنگیز جلیلوند: گویندگی نقشهای اصلی را عهده دار شوید. آیا این جریان از سوی افرادی سرچشمه گرفت؛
فکر نمی کنم از طرف اشخاص خاصی بود.

فرصت یک روزه برای دزدان کارائیب


پس از دوبله فیلم «دزدان کارائیب» بسیاری از من درباره خلق پرسوناژ صدایی برای جک گنجشکه (جک اسپارو) پرسیدند در این باره باید بگویم اواخر سال 81 بود که این کار را برای پخش نوروزی در نظر داشتند و مدیر دوبلاژ این کار آقای حسین بیگی بود که از استودیو رسا با من تماس گرفتند. همانجا اعلام کردند که این نقش را باید اجرا کنم.
اولش ترسیدم ، چون می دانستم جانی دپ چه شاهکاری انجام داده ، ولی فیلم را به طور کامل ندیده بودم. خواهش کردم که مقداری از فیلم را برایم نمایش دهند و متوجه شدم که بیان خاصی دارد. شروع به تمرین کردم و صدای ضبط شده را چند بار بررسی کردم تا کار خوب در بیاید. شیوه کار هم به این شکل بود که همان روز این فیلم باید دوبله می شد و پس از میکس ، پس فردا روی آنتن می رفت.
در نسخه دوم دزدان دریایی که عیدفطر سال گذشته از شبکه 5 سیما پخش شد. مدیر دوبلاژ بودم که 24 ساعت نخوابیدم تا دیالوگها آماده شد

درباره خودم نمی گویم ، ولی دیگران به دلیل زحمات خودشان بود. شاید نسل اول دوبله از یک جهت کارشان سخت بود، چون دوبله ای نداشتیم تا بیان استانداردی برای دوبله پیدا شود و نزدیک به یک دهه زمان برد. از دهه 30 تا سالهای 45 - 46 یک مقداری دوبله حالت تجربی دارد، ولی پس از آن حرفه ای می شود و ارائه کارهای درخشان دوبله در آن زمان شکل می گیرد. در اواخر دهه شصت نیز کار ما هم سخت بود، برای این که آمدم کنار کسانی نشستم که 30 سال تجربه در این کار داشتند و بایدتلاش می کردم. به یاد دارم که برای فیلمهای ایرانی ، همهمه می دادیم که بیشترین هم فیلمهای جنگی بود و در فیلمی نزدیک به صدای 50 نفر باید تیر می خوردم (می خندد) اما یک کلاس آموزشی مناسب بود.
اولین نقش اصلی ام مربوط می شود به فیلم «آیینه و مرداب» (اثر فیروز زنوزی جلالی) که آقای جلال مقامی مدیر دوبلاژ بودند که تاثیر زیادی برآینده کاری ام گذاشت که همواره از ایشان سپاسگزارم.

نوع صدای شما از نظر بسامد صدایی ، یک صدای متعادل است که باتوجه به نوع بیان کلمات به مرموزانه بودن شخصیت نیز پهلو می زند و بیشتر اجرای نقشهایی که به اصطلاح منفی هستند یا جوانانی که شخصیتشان چاشنی عصبی بودن را دارد به عهده داشتید که همین اجرا هم مشکل است.
چه تمهیدی برای تثبیت این پرسوناژ صدایی دارید؛

این عامل به نوع سلیقه مدیر دوبلاژ بستگی دارد. برخی برای نقشهای مثبت در نظر می گیرند و برخی دیگر برای نقشهای منفی که خودم این گونه نقشها را دوست دارم ، چون به قول شما هم سخت تر است و هم جلوه بیشتری دارد. به عنوان مثال آقای سعید مظفری اجرای نقشهای پیچیده شخصیتی مانند نقش جان مالکوویچ در «خط آتش» را به عهده ام گذاشتند یا همین فیلم «کودک را دعا کنید» که بتازگی پخش شد درباره نقش از مدیر دوبلاژ می پرسم و به اصطلاح از صدای خود هنرپیشه می گیرم و هم پس می دهم.

برای علاقه مندان به دوبله همیشه این نکته هیجان انگیز است که شما دوبلورها برای حفظ سلامت صدایی چه راهکاری اعمال می کنید؛
بزرگترین تمرین برای ما خود همین کار است. اگر یک ماه کار نکنیم ، صدا از کوک خارج می شود. به هر حال باید مراقبت زیادی انجام داد؛ زیرا سرماخوردگی و آلودگی هوا به صدا لطمه می زند.

به نظر شما در دوبله ، صدای خوب ارجح است یا توانایی در خلق پرسوناژ و تیپ صدایی و چه تفاوتی با فن بیان در بازیگری دارد؛
در دوبله باید نقصی در صدا وجود نداشته باشد و سالم بودن صدا مهم است و این که همه صداها در دوبله زیبا باشند، ضرورتی ندارد. تفاوت صدای دوبلورها با بازیگران دو نوع بیان متفاوت است که این اجرای صدایی به طور قطع جلوی دوربین فرق دارد؛ اما بیشتر هنرپیشگان مشهور سینمای ما تجربه دوبله داشتند مانند آقایان انتظامی ، شکیبایی ، جعفر والی و خانم نیکو خردمند.

لطف کنید درباره دوبله مرد عنکبوتی (1 و 2) توضیح دهید و این نکته قابل ذکر است که صدای شما وجه قهرمانانه بیشتری به شخصیت توبی مگوایی در این فیلم داد، چون صدای خود هنرپیشه صدای زیری است که به هنگام صحنه های اکشن فیلم ، چندان باورپذیر نیست.
این فیلم (هر دو نسخه) برای شبکه 2 و به مدیر دوبلاژی پدرم آماده شد.

از کی وارد عرصه مدیریت دوبلاژ شدید؛
از سال 85، مدیران واحد دوبلاژ برنامه ای ترتیب دادند که افراد با 15 سال تجربه کاری می توانند به عنوان مدیر دوبلاژ فعالیت کنند. کارتون فرانسوی «جادوی درون»، دزدان دریایی کارائیب و فیلم دومین نفس (اثر ژان پیر ملویل) از جمله کارهایم به عنوان مدیر دوبلاژ است.

انتخاب صدای میر طاهر مظلومی برای پرسوناژ «دیو جونز» (کاپیتان کشتی مردگان) از انتخاب مناسب شما به عنوان مدیر دوبلاژ نشات گرفت.
در ذهنم هیچ صدایی بجز صدای آقای مظلومی برای آن شخصیت متصور نبودم و به نظرم اگر ایشان نمی آمدند، هر کس دیگری می گفت ، اصلا خوب نمی شد. دوبله آن کار از ساعت 3 بعدازظهر تا 2 صبح طول کشید و به دلیل تعدد شخصیت هایی که داشت کار بسیار مشکلی بود و من شاگرد کسی هستم به نام امیر قطعه ای که سینک زدنش میان دوبلورها معروف است و من هم به طور ناچیز آن دقت را در کار رعایت می کنم ؛ البته این عجله در کار به صورت نوعی تکنیک برای کار در آمده است که گریزی از آن نیست و باید خودمان را به این تعجیل وفق دهیم.

یکی از عوامل مهم در ماندگاری دوبله ، ترجمه است ، به این معنی که ترجمه عامل وفاداری یک اثر غریبه با زبان آشنایی است و هم اکنون دوبله بسیاری از آثار در قسمت ترجمه آسیب می بیند در حالی که در گذشته مترجمان توانایی همچون بابک ساسان ، حسین شایگان و... ترجمه آثار موفقی را به عهده داشتند.
نکته ای که شما اشاره کردید از معضلات دوبله عصر حاضر است ؛ اما بتازگی در تلویزیون آقای حسین شایگان را به عنوان ناظر مترجمان انتخاب کرده اند که امید است اتفاق خوبی در ترجمه فیلمها بیفتد.

با توجه به تحصیلات شما در رشته مرمت ، می توانید در اتاق دوبلاژ هم دست به مرمت برخی از کارها بزنید؛
به طور حتم.

آقای قطعه ای ، فیلمی بوده که علاقه مند بوده اید با صدای شما دوبله شود؛
بله ، به بعضی از پرسوناژها علاقه زیادی دارم مانند کمدی های ایتالیایی بویژه شخصیت آنتونی پرکینز در فیلم روانی (اثر آلفرد هیچکاک) به این دلیل که از نظر شخصیت پردازی برایم جذاب است.

به طور معمول شما با پرسوناژ در فیلم درگیر می شوید و به اصطلاح با آن شخصیت زندگی می کنید؛
این اتفاق در فیلم «آلکاتراز» (به مدیریت دوبلاژی عطائالله عاملی ) و بازی تحسین برانگیز کوین بیکن افتاد. با این نقش گریه کردم ، فریاد زدم و بسیار انرژی بر بود، ولی اوقات خوبی را با آن شخصیت زندگی کردم.


نیروان غنی پور
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها