خانمها از بهمنماه معمولا برنامهریزی را شروع میکنند و دست به کار میشوند و آقایان هم هر چند مثل قدیم نق میزنند و اما و اگر میآورند اما به هرحال از جایی به بعد دست به کار میشوند و یاری را شروع میکنند.
این را میتوان در صفحات مجازی آنها چه در اینستاگرام و چه توییتر دید. مردهای متعلق به این دههها که در این شبکههای اجتماعی حضور فعالی دارند با عکسی، متنی یا شوخیای اعلام میکنند تسلیم و در خانهتکانی سهیم شدند اما از دهه ۷۰ به بعد دیگر بهوضوح میتوان نشانههای مقابله با خانهتکانی را دید. حالا مادرها هم باید برای این مراسم سخت و انرژیبر برنامهریزی و هم فرزندان را متقاعد کنند که باید خانهتکانی کرد.
قرار هم نیست بچهها در این کار به پدر و مادر کمک کنند. فقط قبول کنند این خانه هنگام سال نو و نوروز باید تمیز شود و برق بیفتد. دهه۷۰ به بعد اما بهسختی زیر بار این کار میروند. خانهای که هر روز یا هر هفته تمیز میشود دیگر به خانهتکانی اساسی پایان سال نیاز ندارد.
نسل امروز بر این باورند که خانه را در طول سال باید جوری تمیز کرد که خانهتکانی نیاز نداشته باشد. نسل امروز مثلا تمیز کردن پشت یخچال و پشت اجاق گاز و ماشینلباسشویی را بیشتر شبیه شوخی میدانند: « مامان... آنجا را کیمیبیند؟» حالا صد دلیل بیاور که تمیزی برای خودمان است و قرار نیست کسی ببیند و اگر تمیز نشود فلان میشود و بیسار. نسل امروز به شستن پردهها به صورت هر سال هم اعتقادی ندارد: « مامان... کجای این پردهها سیاه شده... کو؟ دودهای که میگویی کو؟» و امثال این سوال و جوابها نه باری از روی دوش مادر برنمیدارند بلکه اعصاب او را هم میفرساید بهخصوص اگر موضوع تمیز کردن، اتاق بچهها را هم شامل شود. آن وقت است که آشوب و جار و جنجالی به پا میشود که بیا و ببین. نسلی که با اصل موضوع خانه تکانی مساله دارد، اجازه بدهد اتاقش تکانده هم بشود؟!
نظم در بینظمی
نسیم عربامیری، فیلمنامهنویس و طنزپرداز که به دهه ۶۰ تعلق دارد با خنده میگوید: خدایی دراینباره که راست میگویند. اتاق ما شاید از دور و از نظر پدر و مادرها و دیگران به هم ریخته و نامنظم باشد و به تکاندن و نظمدهی نیازمند باشد. اما برای خودمان نظمی دارد که خودمان از آن سردر میآوریم.
مثلا من که نویسنده هستم و روی تکهکاغذی چیزی یادداشت کردهام که به کارم میآید، اگر آن نظم به هم بریزد، گیج میشوم و نمیتوانم کاغذم را پیدا کنم. البته ما دههشصتیها هنوز هم مقید به خانهتکانی و همکاری در این کار طاقتفرسا هستیم اما دهه۷۰ به بعد دیگر زیر بار این کار نمیروند. البته این را هم اضافه کنم از سال قبل که کرونا آمد، آنقدر هر روز میشوییم و میسابیم که امسال واقعا خانهها به خانهتکانی نیازی ندارد و آنها که این فریضه را انجام ندادهاند بهتر است بیخیالش شوند.
برای نسل من یا قبلتر از من خانهتکانی یک حسن و لذت دیگری هم داشت و آن پیدا کردن چیزهایی بود که یا حواسمان به آنها نبود یا گمشان کرده بودیم؛ مثلا گوشه کمد یا جیب لباس، آن گمشده را پیدا میکردیم و کلی خوشحال میشدیم. یک اتفاق خوب دیگر هم که در خانهتکانی میافتاد و الان کمتر آن را تجربه میکنیم، انجام یک کار گروهی در درون خانواده بود. خانوادهای که پرجمعیتتر از خانوادههای امروزی بود. پنجشش تا بچه بودیم و وظیفه خودمان میدانستیم به مادر و پدر کمک کنیم، هر چند گاهی هم نق میزدیم اما پای کار بودیم. الان هم خانوادهها کمجمعیت شدهاند و معمولا یک بچه دارند و هم مادرها ترجیح میدهند از یک کارگر کمک بگیرند یا کلا کار را به کارگر بسپارند. برای همین مشارکت اعضای خانواده در خانهتکانی کمتر شده است.
سبک زندگی ایرانیها تغییر کرده، این را باید قبول کنیم. قبلا اعضای خانواده زیاد بودند و مثل الان نبود که هر بچهای برای خودش اتاقی داشته باشد که آن را قلمروی خودش بداند و کسی نباید به آن قلمرو وارد شود یا نظم داخلی آن را به هم بریزد.
این شورش در مقابل سنتها بهخصوص سنت خانه تکانی از دهه۶۰ شروع شد و در دهههای بعد به اوج رسید. تفکر در دههشصتیها شکل گرفت.
حالا همان دههشصتیها پدر و مادر شدهاند و هرچند به تمامی سنتها را کنار نگذاشتهاند اما نمیتوانند فرزند یا فرزندان خود را متقاعد کنند سنتها باید حفظ شود، مثلا با آمدن بهار که همه چیز تازه میشود حال و هوای خانه هم باید نو شود و غباری و کثیفی در آن نباشد.
راستش را بخواهید الان دنیای بچهها آنلاین است و اینترنتی. آنها بهخصوص در یکسال گذشته که آموزش و درس خواندن آنلاین شد، بیشتر منزوی شده و به دنیای اینترنت وابستگی بیشتری پیدا کردند.
مراودات و صحبتها و دیدارها هم بیشتر آنلاین شده. به نظرم این آسیبی است که تعریف خانواده را تغییر داده و بیشتر هم آن را عوض خواهد کرد.
نسل امروز زیاد تمایلی به دیدارهای فامیلی ندارد. وقتی مهمان به خانه میآید به اتاقش میرود و کمتر در جمع حاضر میشود. برخی بچهها حتی پدر و مادر خود را بهنام کوچک صدا میزنند. این موضوع، ایجاد خلا عاطفی میکند.
مسلما کلمات بابا و مامان، بار عاطفی بیشتری از نام کوچک دارد. پدر و مادرها دارند به عابربانکهایی تبدیل میشوند که فقط باید پول بدهند و لوازم زندگی و آسایش فرزندان را تهیهکنند. انگار برادر یا خواهر بزرگترند که مخارج را تامین میکنند. به نظرم این گسست عاطفی بینخانوادگی در آینده، آسیبهای زیادی را باعث میشود. الان نوجوانان و جوانان بیشتر دیدارهای خود را آنلاین برگزار میکنند.
در این شرایط است که مثلا اتاق دوست خود و لوازم آن را میبینند و پدر و مادرها را مجبور میکنند لوازم اتاق آنها را جوری بخرند و بچینند که از اتاق و خانه دوستشان کمتر نباشد. دیدارهای حضوری هم بیشتر در کافهها و پارکها شکل میگیرد و همه اینها مفهوم خانه و خانواده که در فرهنگ ما ایرانیها معنا و مفهوم ویژهای داشت را کمرنگ میکند.
من نویسنده بر این باورم که میتوانیم با کتابهای جذاب و آثار نمایشی دیدنی و جذاب به نسل امروز یادآوری کنیم صاحب فرهنگ و سنتی هستیم که روابط بین افراد خانوادهاش آنقدر معنا و عاطفی بود که اعضای خانواده دچار خشکی عاطفی نمیشدند. باید یادآوری کنیم افراد خانواده در کنار هم میتوانند خوشیهای کوچک و بزرگ را تجربه کنند و نباید این ساختار زیبا و منسجم از هم بپاشد. برای نوشتن فیلمنامه به زندگی و رفتار نوجوانان زیاد نگاه میکنم. رفتاری که در آنها روز به روز کمرنگتر میشود، تلاش و پشتکار است. بیشتر خانوادهها یک فرزند دارند و همه چیز را برای آن یکی فراهم میکنند و آن بچه دیگر نیازی به تلاش و پشتکار نمیبیند. والدین غول چراغ جادویی هستند که همه چیز را برای او میخرند. دهههای قبل تعداد بچههای یک خانواده زیاد بود و وسع مالی پدر و مادرها اجازه نمیداد برای بچهها هرچه میخواهند، فراهم کنند. برای همین ما اگر چیزی میخواستیم یا باید برای آن خیلی صبر و شرایط را فراهم میکردیم مثلا خیلی بچه خوب و حرف گوش کنی میشدیم یا باید آن را به شکل آرزویی حفظ میکردیم تا خودمان دستمان به جیبمان برود آن را بخریم. اما الان شرایط کاملا عوض شده. این شرایط با آموزش ترمیم شود وگرنه در آینده نه چندان دور ما با خانوادههایی روبهرویم که هر کدام از اعضای آن در جزیره اتاق خود به تنهایی زندگی میکند.
طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد