به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، مستند ورزشی بار طلا، « The Weight of Gold» به کارگردانی برِت راپکین، محصول همین سال فراموشنشدنیاست و گرچه با اشاره به غافلگیری ورزش از کرونا، تعویق یکساله المپیک و فشارهای ذهنی مضاعف مسافران توکیو آغاز میشود اما مسألهای بزرگتر دارد و برای اثبات آن سراغ المپینهایی رفته است که هر کدام بارها تجربه مدالآوری داشتهاند. در این فیلم مایکل فلپس، جرمی بلوم، دیوید بودیا، ساشا کوهن، گریسی گلد، لولو جونز و بود میلر و تعدادی دیگر از قهرمانان المپیک ایفای نقش میکنند.
«بار طلا» حرفهای تازهای دارد
پیشنهاد ما به شما این است که با پیشفرضهای ذهنی به تماشای «بار طلا» ننشینید و به دنبال خط سیر داستانی با اوج و فرودهای معمول نباشید. در این مستند ورزشی، ما با حکایت زندگی یک قهرمان المپیک که از نقطه صفر شروع کرده و عاقبت با تمرین و مرارت روی سکوی المپیک ایستاده است و یک جهان او را همراهی و تشویق میکند، روبهرو نیستیم! برای تماشای این فیلم باید شنونده خوبی باشیم. بار طلا حرفهای تازهای دارد و راوی نیمه پنهان زندگی قهرمانان المپیک از زبان خودشان شده است. راپکین، چالشهای سلامت روان افرادی را بررسی کرده است که در نظر دیگران، نمونههایی از شخصیتهای مستقل، محکم و نفوذ ناپذیرند.
داستان یک المپین با بقیه فرق دارد
کلیدیترین جمله این فیلم، اولینبار از زبان مایکل فلپس، شناگر آمریکایی و موفقترین المپین تمام دورانها با بیشترین مدال و طلا شنیده میشود. در بخشهای بعدی وقتی پای صحبت سایر کاراکترها مینشینیم درد مشترکی را کشف میکنیم، همان سنگینترین بار: «وقتی تو یک المپین هستی، داستانت با بقیه فرق میکند! من همه ۳۶۵ روز سال را کار میکردم، باید عالی میشدم. همیشه به مایکل جوردن به عنوان یک الگو فکر میکردم و چهار سال زحمت میکشیدم. برای رسیدن به آن لحظه در حد جان کندن مشقت تحمل میکردم.»
حکم مرگ و زندگی المپیکیها...
ساشا کوهن، قهرمان دو دوره اسکیت نمایشی المپیک میگوید: «هر چیز دیگری جز المپیک یک مانع در زندگی من بود؛ دوست، فامیل، آشنا، خانواده و حتی مدرسه... وقتی سوار اتوبوس ورزشگاه المپیک میشوی و به محل مسابقات میروی، حس فوقالعادهای داری. به این فکر میکنی که امشب و در راه بازگشت، پرونده تو بسته و چیزی در تاریخ نوشته خواهد شد که پاک شدنی نیست. در چند ثانیه ویرانکننده زندگی تو زیرورو میشود و اگر طلا را از دست بدهی... این برای المپیکیها حکم مرگ و زندگی دارد، چیزی که آنها را تعریف میکند.»
شاون وایت، قهرمان چهار دوره رقابتهای اسنوبوردینگ المپیک تحتتأثیر حرفهای مادرش در مورد المپیک، حاضر به انجام بزرگترین ریسکها در زندگی میشود: «هر کاری میکردم برای اینکه نسبت به رقبایم بهترین برگ برنده را پیدا کنم. این اساس دنیای من بود. المپیک با همه میدانهایی که قبلا دیده بودم، فرق داشت. الهامبخش بود.»
جرمی بلوم، قهرمان دو دوره المپیک اسکی آزاد در ۱۹سالگی برای اولینبار به المپیک رفت و در رسانه پیشبینی شده بود که او طلا را خواهد گرفت: «میخواستم در المپیک با بهترینها رقابت کنم، به دلیل آن پیشبینی خیلی استرس داشتم.»
در رفتوآمد بین گفتوگوی شخصیتهای بار طلا، با شنیدن داستان المپینهایی که در آغاز زندگی ورزشی میپذیرند داستانشان با بقیه فرق دارد، خلأ بزرگی دیده میشود. آنها در تاریکترین روزهای زندگی هم اعتماد ندارند که رنج خود را حتی با روانشناسان ورزشی در میان بگذارند.
یک حس پوچی عمیق
همه المپینها صبحهای زود بیدار شدهاند، شنای بیپایان در استخر کردهاند یا دور زمین مسابقه دویدهاند یا در پیست، رینگ یا... عمری را صرف کردهاند، برای بودن در لحظه خاص آن شکوه طاقتفرسا. در رویدادی که قرار نیست تا چهار سال دیگر تکرار شود. سپس درهای استادیوم المپیک بسته میشوند. تماشاگران و رسانهها میروند. نمایش و توجه تمام میشود. بعد از خودت میپرسی: تمام شد؟ آیا من میخواهم دوباره برای چهار سال دیگر این سختی را به خودم بدهم؟ از فردا زندگی چه شکلی خواهد داشت؟ من کی هستم؟ دچار افسردگی بعد از المپیک میشوی. یک حس عمیق پوچی.
چرا بعد از پایان المپیک
ورزشکاران دچار افسردگی میشوند؟
از المپیکیها بیشتر در مورد آمادگی و شرایط جسمیشان سوال میپرسند. نگرانیهای اقتصادی، امنیت مالی وابسته به مدال به ویژه نشان طلا، اضطراب صف طولانی ورزشکاران جایگزین، تحمل فشارهای ناشی از شکست، نگرفتن نتیجه، برخوردهای اغراقآمیز رسانه، نکوهش اجتماع غیر المپیکی و چگونگی دوران بازنشستگی برای المپینها و حتی خانوادههای آنها مسائلی هستند که به گواه راویان مستند بار طلا، کسی از آن سخنی نمیگوید. عواملی که بسیاری از قهرمانان را دچار افسردگیهای شدید میکند. رنجی که از نگرانی مخدوش شدن تصویر قهرمان قوی در نظر سایرین به تنهایی میبرند و دردهایی که هیچگاه بازگو نمیشوند تا جایی که کار برخیشان به سراشیبی مرگ خودخواسته کشیده میشود.
در این برش کوتاه از زندگی قهرمانی، جامعه طلایی المپیکی آمریکا مورد بررسی قرار گرفته است و در اواخر فیلم از افرادی نام برده میشود که سنگینی فشارهای روانی مدال طلا را تاب نیاوردهاند و به زندگی خود پایان دادهاند. المپینهایی که نقش خود را در این فیلم ایفا میکنند، سکوت را شکستهاند، از چالشهای روحیشان میگویند. آنها مدام میگویند که مانند سایرین، انسانهایی با نقاط قوت و ضعف منحصر به خود هستند. تلاش بار طلا برای تغییر ذهنیتهاست. قهرمانان این مستند شجاعت را در پرهیز از پنهانکاری میدانند و برای ایجاد یک تحول، چه جایی بهتر از عرصه المپیک تا مردم جهان هم از آن الگو بگیرند و از رنجها و فشارهای روانی سخن بگویند.
آرزو قنبری - گروه ورزش / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد