حوادث تهران؛ دسیسه

دسیسه شرم آور مرد مرموز

زن ۳۵ ساله‌ای که به همراه دو نفر از دوستانش برای اعلام شکایت از مرد تعمیرکار وارد کلانتری شد؛ درباره ماجرای این آشنایی خیابانی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری توضیحاتی ارائه داد.
کد خبر: ۱۲۹۹۸۹۴
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران جوان،  هر بار که پرایدم را برای تعمیر نزد او می‌بردم، دستمزد بسیار اندکی از من می‌گرفت. به همین دلیل ارتباط بین من و آن تعمیرکار ادامه داشت تا این که از یک رابطه دوستی فراتر رفت و تقاضای بی شرمانه‌ای از من کرد. آن جا بود که ...
این‌ها بخشی از اظهارات زن ۳۵ ساله‌ای است که به همراه دو نفر از دوستانش برای اعلام شکایت از مرد تعمیرکار وارد کلانتری قاسم آباد شد. او درباره ماجرای این آشنایی خیابانی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: ۱۰ سال قبل با جوانی بیکار و رفیق باز ازدواج کردم.

دسیسه شرم آور مرد مرموز
«قربان» هیچ اهمیتی به زندگی نمی‌داد و مدام دنبال تفریح و خوشگذرانی بود. تا این که دو سال بعد زندگی مشترکمان آغاز شد و در حالی صاحب یک پسر شدم که همسرم فقط پای بساط مواد مخدر می‌نشست و من مجبور بودم به هر طریق ممکن هزینه‌های زندگی را تامین کنم. در این میان همسرم به جرم خرده فروشی مواد مخدر دستگیر و روانه زندان شد. با وجود این من اراده ام را از دست ندادم و همچنان کار می‌کردم. تا این که با پراید مدل پایینی که داشتم در یکی از شرکت‌های تاکسی اینترنتی به کارم ادامه دادم تا دست نیاز پیش کسی دراز نکنم. حدود یک سال قبل برای سوار کردن یک مسافر به نشانی در شهرک غرب رفتم، اما نمی‌توانستم نشانی دقیق مسافرم را پیدا کنم.
وقتی با شماره تلفن همراهش تماس گرفتم فهمیدم که مسیر را اشتباه آمده ام. خلاصه آن روز وقتی «بابک» سوار خودرو شد، خودش را تعمیرکار خودرو‌های سبک معرفی کرد. به همین دلیل گفت وگوی بین من و او گرم شد. زمانی که به مقصد رسیدیم از من خواست کاپوت خودرو را بالا بزنم تا او ایراد دیر روشن شدن خودروام را پیدا کند. روز بعد با من تماس گرفت و گفت حاضر است به صورت رایگان پرایدم را تعمیر کند. من هم که درآمد زیادی نداشتم و تامین مخارج زندگی برایم سخت بود پیشنهادش را پذیرفتم. اگرچه تعجب کردم که شماره تلفن مرا چگونه به دست آورده است، ولی بعد فهمیدم از تماسی که برای پیدا کردن نشانی دقیق منزلش با او گرفته بودم، شماره ام را ذخیره کرده است. بالاخره او پرایدم را تعمیر کرد و از آن روز به بعد ارتباط من و بابک ادامه یافت و صمیمی‌تر شد تا جایی که هر بار برای تعمیر خودروام دستمزد خیلی اندکی می‌گرفت، اما من نمی‌دانستم او نقشه شومی را در سر دارد تا این که چند روز قبل وقتی برای آخرین بار خودروام را به تعمیرگاهش بردم به من گفت که برطرف کردن عیب خودرو حدود یک روز کار دارد. من هم قبول کردم. به خانه بازگشتم، ولی او چند ساعت بعد تماس گرفت و مدعی شد پرایدم را تعمیر کرده است. وقتی دوباره به تعمیرگاهش رفتم ناگهان تقاضای نامربوط و بی شرمانه‌ای از من کرد! من هم که ناراحت شده بودم با دلخوری سوار خودروام شدم و از تعمیرگاهش بیرون آمدم، ولی او از طریق واتساپ صوتی را برایم فرستاد و تهدید به آبروریزی و اخاذی کرد. نمی‌دانم او چگونه شماره تلفن دوستانم را پیدا کرده بود و از آن‌ها می‌خواست تا مرا برای رسیدن به خواسته شرم آورش راضی کنند، به طوری که دوستانم نیز از اذیت و آزار‌های او در امان نبودند. وقتی موضوع را با دقت بررسی کردم تازه فهمیدم که او با نصب مخفیانه یک دستگاه کوچک ضبط صدا، همه مکالمات من با دوستان و اطرافیانم را ضبط کرده بود. حالا هم به همراه دوستانم قصد شکایت از او را داریم، اما‌ای کاش ... شایان ذکر است، با صدور دستوری از سوی سرهنگ معطری (رئیس کلانتری قاسم آباد) این پرونده به طور ویژه توسط کارشناسان و مشاوران زبده در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری مورد بررسی قرار گرفت.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها