صاحب یک مغازه خواروبارفروشی در جنوب تهران

قتل صاحبکار با بستنی مسموم |فقط خواستم از مغازه‌اش دزدی کنم

زندگی مخفیانه قاچاقچی قاتل با تغییر چهره

مردی كه در جریان اختلاف برسر معامله تریاك خریدار را با شلیك گلوله كشته و متواری شده بود بعد از دو سال فرار در غرب كشور بازداشت شد. متهم در این مدت با کلاه‌گیس و چهره‌های گریم شده در شهرهای مختلف كار و زندگی می‌كرد تا راز جنایتش پنهان بماند.
کد خبر: ۱۲۸۷۰۴۱

به گزارش خبرنگار جنایی روزنامه جام‌جم، اوایل پاییز سال97 مردی هنگام گذر از یكی از محله‌های اطراف شهرری با مردی در یك خرابه روبه‌رو شد و از پلیس و اورژانس كمك خواست. مرد زخمی با حضور امدادگران اورژانس به بیمارستان منتقل شد و چند بار نام مردی را تكرار كرد. در حالی كه تحقیقات در این باره ادامه داشت از بیمارستان خبر رسید، مرد زخمی كه هدف شلیك گلوله قرار گرفته بود، بر اثر شدت جراحات جان باخته است.

بررسی‌ها نشان داد، مقتول در زمینه خرید و فروش موادمخدر فعالیت داشته كه احتمال كشته شدن او در جریان انتقامگیری قوت گرفت. سرانجام یك قاچاقچی موادمخدر شناسایی شد كه نامش همانی بود كه مقتول قبل از مرگ به زبان آورده بود.

مخفیگاه تنها مظنون پرونده در غرب كشور به دست آمد و ماموران او را در یك ساختمان نیمه كاره دستگیر كردند. از مخفیگاه او تعدادی کلاه گیس و وسایل گریم كشف شد. متهم منكر قتل بود و می‌گفت اشتباهی بازداشت شده است، اما بعد از انتقال به پلیس تهران و ادامه تحقیقات به قتل مرد قاچاقچی اعتراف كرد و گفت: من و مقتول هردو در كار خرید و فروش تریاك بودیم. با او معامله‌ای كردم و محموله تریاكی را فروختم، اما پولش را نداد. شبی كه جنایت رخ داد، با او قرار گذاشتم اما بدون پول آمد و دعوایمان شد. ابتدا او با سلاحش مرا زخمی كرد. من هم با كلتی كه همراه داشتم در دفاع از خودم به او شلیك كردم. بعد هم محل را ترك كردم. چند روز بعد متوجه مرگش شدم و فرار كردم.

متهم به قتل با صدور بازداشت موقت روانه زندان شد.

زندگی مخفیانه با ریش و كلاه‌گیس

كلاه‌گیس گذاشتن وچهره گریم‌شده هم نتوانست هویت جعلی مرد قاچاقچی را پنهان كند. پشیمان از قتل و مدعی است برای دفاع از خودش مرتكب قتل شده است.

شغلت چه بوده؟

در شهرستان كشاورز بودم، اما سیل به مزرعه‌ام خسارت زد و چون بیمه نبودم، نتوانستم ضرر را جبران كنم و برای كار به تهران آمدم. كار خوبی پیدا نكرده و به پیشنهاد یكی از دوستان وارد قاچاق موادمخدر شدم. به خاطر همین كار هم مرتكب قتل شدم.

بعداز فرار كجا رفتی؟

ابتدا به شمال رفتم و در قهوه‌خانه‌ای كار كردم. بعد سراغ كارهای ساختمانی رفتم. برای این‌كه شناسایی نشوم، با كلاه‌گیس و تغییر چهره سعی كردم چهره‌ام را تغییر بدهم، اما این روش هم كمكی به من نكرد.

چطور بازداشت شدی؟

یك روز با یكی از كارگران ساختمان نیمه‌كاره دعوایم شد. در این درگیری ریش و كلاه‌گیسم افتاد و او به من شك كرد و ماجرا را به پلیس خبر داد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها