آتش کن برویم سمتی!

یکی از مهم‌ترین خاطراتی که مهدی طالقانی از پدرش به خاطر می‌آورد، سفر رفتن است. او می‌گوید: آقا هیچ‌وقت ما را به اجبار وادار به انجام کاری نمی‌کرد و اهل امر و نهی‌های نامتعارف نبود.
کد خبر: ۱۲۲۸۸۰۹

برای این‌که مطلبی را در ما جا بیندازد، شیوه‌های دلپذیری را ابداع می‌کرد. گذشته از این مهم‌ترین ویژگی آقا که برای من بسیار خاطره‌انگیز و شیرین است، علاقه او به طبیعت و سفر بود. وقتی خسته می‌شد یا احساس دلتنگی می‌کرد، می‌گفت: «مهدی! ماشینت را آتش کن برویم یک سمتی!» من هم که عاشق سواری بودم، حاضر به یراق راه‌می‌افتادم!
اگر آقا در زندان یا تبعید نبود، تابستان‌ها حتما سری به گلیرد می‌زدیم. از سال46 که زندان‌ها و تبعیدهای آقا خیلی زیاد شدند، طبیعتا این سفرها کمتر شدند، ولی در ایامی که آقا بیرون بود، در هر فرصتی سری به طبیعت می‌زدیم یا به سفر می‌رفتیم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها