سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در ابتدا از سختیها و فراز و نشیب ایفای نقشهای منفی در سریالهای مذهبی بگویید.
نقشهای منفی ذاتا در دل خود یک سری سختیها دارند. در نگاه مخاطب مقایسهای بین شخصیت بازیگر و نقش منفی صورت میگیرد و مخاطبان نسبتا به شخصیت واقعی آن فرد در جامعه، گارد میگیرند. اگر این نقشها واقعی باشند و در قلب مخاطب هم ما به ازای تاریخی داشته باشند، این سختی بیشتر میشود و اگر این سابقه تاریخی مذهبی باشد، این سختگیری نسبت به شخصیت واقعی فرد در جامعه صدچندان خواهد شد، بازیگر باید پی سختیهای ایفای این نقشها را به تن خود بمالد، اما بهدلیل اعتقاد قلبی و مذهبی بازیگران ایرانی نسبت به این نقشها، ایفای این نقشها را به راحتی میپذیرند و سختیهای آن را به جان میخرند و نگاهی عاشقانه، مذهبی و اعتقادی به انتخاب این نقشها دارند که من هم از این قاعده مستثنی نبودم و هرگونه واکنشی را نسبت به این نقش ثواب میبینم.
با توجه به اینکه نقشهای منفی در خاطر مخاطبان بیشتر به جا میماند، بازخوردها نسبت به بازیتان و این نقش چه بود؟
در زمانه ما این مساله نسبی است و تمام چیزهایی که گفتید در بازی کردن یک نقش وجود دارد؛ خود من و آقای میرباقری فکر نمیکردیم که این نقش چنین بازخوردی داشته باشد. من در سریال «مختارنامه» در دو قسمت ایفای نقش میکنم، اما اگر حمل بر خودستایی نباشد، از هر مخاطب «مختارنامه» بپرسید که سه چهار شخصیت به یاد ماندنی این سریال را نام ببرد، قطعا حرمله یکی از آنها خواهد بود و این مایه مباهات من است که از پس این نقش برآمدم و در خاطر مخاطبان مانده است.
فکر نمیکردید با بازی در این نقش، همیشه از شما به عنوان یک کاراکتر منفی یا منفور یاد خواهد شد؟
این خطر برای همه بازیگران وجود دارد، برای من هم وجود داشته است و من هم دو روی سکه ایفای این نقش را دیدم. مورد مهر و هم مورد بی مهری از سمت همکاران خودم در سینما و تلویزیون واقع شدم که برچسب نقش منفی را روی من زدند و با نقشآفرینی منفی به صورت آماتور برخورد میکنند و فکر نمیکنند یک بازیگر ممکن است توانایی انجام ده نقش دیگر را هم داشته باشد. پیشنهادهایی که معمولا به من داده میشود در همین فضای کاری است و این موضوع یکی از اشکالات مملکت ماست.
از سختگیریهای داوود میرباقری برای رسیدن شما به این نقش که ما به ازای تاریخی داشت، بگویید.
در این که سختگیریهای آقای میرباقری در چه سطحی است، صحبتهای زیادی شده است و شاید مخاطب شما هم در مطبوعات با این موضوع ناآشنا نباشند. آقای میرباقری در مواجهه با نقش و بازیگر ظرافتهای خودش را دارد و بسیار سختگیر هستند و تا وقتی که آن چیزی که در ذهن دارد، به ثمر نرسد، ممکن است 50 یا صد برداشت هم برای یک بازیگر در یک پلان وقت بگذارند تا آن چیزی که میخواهند را ببینند. او نسبت به من هم سختگیری زیادی داشت، چون پیش از آن که من بازیگر آقای میرباقری باشم رابطه ما استاد شاگردی بود و به همین دلیل سطح توقع ایشان از من بیشتر بود و دوست داشتند نسبت به بقیه زودتر به نقش برسم.
ایفای این نقش برای شما چه سختیهایی داشت؟
نقش حرمله سختیهای بسیار زیادی داشت، از جمله گریم سنگین آن که از صورت تجاوز میکرد و به روی دستهای من میرسید و دستهای من تا انگشتان همه پوشیده از مو بود. ما نزدیک شش ساعت زمان گریم داشتیم و آقای مسعود ولدبیگی شخصا روی گریم من کار کردند. در محلهای فیلمبرداری سختی هم کار کردیم، ولی در نهایت حاصل کار هیچ کدام از سختیها را به یاد ما نمیآورد.
چطور شد که برای ایفای نقش حرمله انتخاب شدید؟
من زمانی که فیلم «معصومیت از دست رفته» را کار میکردم، باید خنجرهایی را به سیبلی پرتاب میکردم که در این راستا تمرینهایی کردم و زمانی که آن را اجرا کردم، آقای میرباقری از آن بسیار خوشش آمد و در لحظه جرقه ایفای نقش حرمله توسط من به ذهنشان خطور کرد و پیشنهاد آن را همان زمان به من دادند و گفتند اگر نقش حرمله را بازی کنی اتفاقات خوبی در بازیگری برای تو اتفاق
خواهد افتاد.
به نظر خود شما، پس از ایفای این نقش اتفاق خوبی برای شما در عرصه بازیگری افتاد؟
قطعا اتفاق خوبی در عرصه هنری برای من افتاد و همچنان هم اتفاق خوبی است. همین که هنوز و با گذشت ده سال با من درباره این نقش مصاحبه میشود، یعنی اتفاق خوبی برایم میافتاده است. کدام نقش و مجموعهای است که این میزان عمر طولانی داشته باشد؟ پس این سندی است که اتفاق خوبی برایم افتاده است. اگر زاویهای که نسبت به این کاراکترها در سینما درباره بازیگر گرفته میشود، زاویه درستی نیست، نباید آن را گردن نقش بیندازیم. نقش حرمله نقطه عطف بازیگری من بود و کاملا بازیگری من را به دو بخش قبل و بعد از «مختارنامه» تقسیم کرد.
خاطره شیرین یا تلخی از زمان ایفای این نقش دارید؟
بگذارید یکی از خاطراتی را برایتان بگویم که تاکنون جایی نگفتهام. من زمانی که قرار بود پلان معروف پرتاب تیر را بازی کنم، در فاصله 50 متری ما عکاس کار آقای مسعود پاکدل زیر یک سایبانی با آن دوربینها و تجهیزات روبهروی من روی یک صندلی نشسته بودند تا از آن پلان عکس تهیه کنند. یک لحظه به دلم افتاد که به آقای پاکدل بگویم کنار بروند و از او خواستم محل استقرار خود را تغییر دهد که او هم خوشبختانه پذیرفت. زمانی که من تیر را پرتاب کردم، در کسری از ثانیه این تیر در محلی که پیش از این آقای پاکدل روی آن نشسته بوند فرو رفت و من خدارا شکر کردم که محل قرار گیری مسعود پاکدل تغییر کرد و شاهد اتفاق ناگواری نبودیم.
حرف ناگفتهای از نقش حرمله و سریال «مختارنامه» وجود دارد که بگویید؟
از سریال «مختارنامه» حرف ناگفتهای وجود ندارد، اما از واقعه کربلا و روز عاشورا بینهایت مطالب ناگفته و فیلمهای نساخته وجود دارد و بسیاری از فیلمسازان ما میتوانند به واقعه کربلا نزدیک شوند و اثر خود را به یادگار بگذارند و فرهنگ حسینی را از طریق ساختههای خودشان به همه دنیا ثابت کنند. امیدوارم روزی برسد که سختگیریها در این حوزه به حداقل برسد و اجازه دهند فیلمسازان ما آزمون و خطا کنند. امیدوارم شرایط فراهم و سختگیریها نسبت به واقعه عاشورا کمتر شود.
زهرا دمز آبادی
خبرنگار
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد