در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، روزهای پایانی هفته گذشته پسر جوانی با حضوردر شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران از جوان والیبالیست به اتهام زخمی کردن وی و سرقت مقرون به آزار شکایت کرد.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی با دستور بازپرس رستمی، تحقیقات در دستور کار ماموران پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. شاکی به افسر تحقیق گفت: کشتیگیر و بدنساز هستم. روز حادثه همراه دوستم به محله باغ آذری رفته بودیم تا کمی تفریح کنیم. دوست قدیمی و هممحلیمان به نام محمد نزدمان آمد. سه نفری با هم حرف میزدیم و شوخی میکردیم که ناگهان او یکدفعه عصبانی شد و با من و دوست دیگرمان دعوا کرد. وی با چاقویی که همراهش بود، ابتدا دوستم راتهدید کرد.
وی افزود: هرچه به اوگفتم این چه رفتاری است از تو که ورزشکار و والیبالیست هستی این رفتارها بعید است، توجهی نکرد. خواستم از دستش فرار کنم که نشد. اویک ضربه چاقو به سینهام زد وضربههای دیگر رابه کمر، کتف و پشت بدنم زد و با سرقت گوشی تلفن همراه گرانقیمتم فرار کرد. زخمی شده و روی زمین افتادم. دوستم با اورژانس تماس گرفت و به کمک مردم مرا به بیمارستان رساندند. بهدلیل شدت جراحاتم یک هفتهای در کما بودم و با تلاش پزشکان از مرگ نجات یافتم. ازجوان والیبالیست به اتهام سرقت مقرون به آزارو اینکه میخواست جانم را بگیرد شکایت دارم. ماموران با جمع بندی این اطلاعات به تحقیق از دوست شاکی هم پرداختند که او نیز گفتههای مشابهی را مطرح کرد. ماموران در جستوجوی متهم فراری بودند که معلوم شد او خانه اش را ترک کرده و کسی از او خبری ندارد، اما در جریان تحقیقات ماموران پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران شناسایی و بازداشت شد. او روز یکشنبه سیزدهم مرداد امسال برای ادامه تحقیقات به شعبه اول بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران آمدو به زخمی کردن شاکی اعتراف کردو منکر سرقت گوشی گرانقیمت وی شد .
متهم والیبالیست مدعی بود چاقو متعلق به شاکی بوده و زمانی که با هم دعوایشان شده، به قصد دفاع از خود آن را گرفته و ضربههایی به وی زده و فکر نمیکرده شدت ضربات باعث شود دوستش به کما برود.
محمد، 20 ساله فرزند سوم خانوادهاش است. تا سوم راهنمایی درس خوانده ومعروف به توخی، شیفته والیبال است. باورش نمیشود حالا که تا یک قدمی انتخاب شدن برای تیم ملی والیبال پیش رفته این چنین گرفتار شده و ممکن است آینده ورزشیاش را برای همیشه از دست بدهدو هیچ وقت نتواند جا پای سعید معروف والیبالیست تیم ملی بگذارد .
کار میکردی؟
بله. در قهوه خانه برادرم کار میکردم و روزی 40 هزارتومان حقوق می گرفتم.
والیبالیستی؟
بله. از خردسالی شیفته این ورزش بودم و شاید بهخاطر همین ورزش بود که درسم را رها کردم. در تیمهای مختلف بودم و از یک سال و نیم پیش هم توانستم آنقدر پیشرفت کنم که عضو یکی از تیمهای معروف والیبال جوانان در پایتخت شوم. حتی با این تیم تا نیمه نهایی مسابقات رفتیم. در پست دریافتکننده قدرتی در تیم والیبال فعالیت داشتم.
تیم ملی هم دعوت شدی؟
همه تلاشم را کرده و به دنبال دعوت به تیم ملی بودم که این حادثه رخ داد و فکر میکنم همه تلاشهایم با یک اشتباهم از بین رفت و دیگر نتوانم به تیم ملی دعوت شوم.
الگوی خاصی در والیبال داشتی؟
الگویم سعید معروف بود که از پاسورهای تیم ملی والیبال کشورمان است. همیشه دوست داشتم مثل او باشم .
از روز حادثه بگو.
من با شاکی دوست و هم محلی قدیمی بودیم. 18 روز قبل به باغ آذری رفتیم که اتفاقی شاکی و دوستش را آنجا دیدم. با هم حرف زدیم، خندیدیم و شوخی کردیم. او که حالش خوب نبود، عصبانی شد و به من فحش داد که ناراحت شدم و دعوایمان بالا گرفت. اوچاقویش را بیرون آورد تا مرا زخمی کندکه من برای دفاع از خودم چاقو را گرفتم و درحالی که عصبانی بودم، بیش از چهار ضربه به سینه، کتف و کمرش زدم که زخمی شد وخودم ازترس فرار کردم، باورکنید گوشی اش راسرقت نکردم.
بعد چه شد؟
خیلی ترسیده بودم که نکند فوت کند و در برابر مجازات قصاص قرار بگیرم. بنابراین ترسیدم و فرار کردم و سرانجام بازداشت شدم. بعد از دستگیری متوجه شدم او مدتی در کما بوده و با تلاش پزشکان زنده مانده است.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان