سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
غلام همواره همه دستورات مرد ثروتمند را در اسرع وقت و به بهترین شکل ممکن انجام میداد، اما مرد ثروتمند از آنجا که شخصی عصبیمزاج و عقدهای بود، همواره او را کتک میزد و تحقیر میکرد و به او توهینهای نژادی مینمود. روزی غلامان دیگر جمع شدند و مخفیانه نزد غلام رفتند و به او گفتند راهکاری بیندیش تا از چنگ این حیوان خلاص شوی.
بر فرض مثال از او نافرمانی کن تا تو را بفروشد و گیر آدم دیگری بیفتی.
غلام در پاسخ آنان بدون آن که اظهار ناراحتی کند لبخندی زد و گفت: بگذرد. غلامان دیگر به او گفتند: برو بابا و سراغ کارهای خود رفتند. تا آن که شبی مرد ثروتمند در اثر زیادهروی جان به جانآفرین تسلیم کرد و دار فانی را وداع نمود. پس از پایان کار کفن و دفن و مراسم ختم و هفتم و چهلم، همسر مرد ثروتمند تازهدرگذشته، اداره امور آن مرحوم را در دست گرفت و دیری نپایید که در جریان کار شیفته اخلاق حسنه و صبوری و درایت غلام شد و پس از مدتی با او ازدواج کرد و علاوه بر زمام اختیار خودش، زمام اختیار اموال، اعتبارات، املاک و مستغلات مرد ثروتمند را به دست همسر جدیدش ، غلام سپرد.
غلامان دیگر به نزد غلام رفتند و سمت جدید را به او تبریک گفتند. غلام در پاسخ آنان بدون آن که اظهار خوشحالی کند، لبخندی زد و گفت: این نیز بگذرد. اما این نگذشت و غلام و همسرش سالهای سال با خوبی و خوشی و در رفاه کامل در کنار هم زندگی کردند و صاحب فرزندانی سالم و صالح شدند. تا آن که غلام که اینک خواجه غلام نام داشت، پیر شد و به بستر بیماری افتاد. در این هنگام همسرش را صدا کرد و به او وصیت کرد روی سنگ قبرش بنویسند: این نیز بگذرد. همسرش به او گفت: بعد از مرگ دیگر چهچیز قرار است بگذرد؟ خواجه غلام گفت: حالا هرچی ! و به این ترتیب ضربالمثل «حالا هرچی» به گنجینه امثال فارسی اضافه شد.
امید مهدینژاد
طنزنویس
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد