چند نکته درباره جشن سینمایی و تلویزیونی دنیای تصویر که به‌تازگی در برج میلاد برگزار شد

دورهمی حــافظ

گرچه ادامه برگزاری جشن سینمایی و تلویزیونی حافظ یا همان دنیای تصویر بعد از درگذشت علی معلم، توسط همسر و همراه همیشگی‌اش آذر معماریان و فرزندش امید معلم، اقدام پسندیده و ارزرشمندی است، اما باید پذیرفت بخش زیادی از جذابیت این جشن به کاریزمای شخصیت خوش‌بیان و خوش‌پوش معلم مربوط می‌شد و حالا در فقدان او، این جشن یک چیز قاطع و اساسی کم دارد.
کد خبر: ۱۲۱۷۰۷۴

جشن حافظ که شامگاه پنجشنبه، نوزدهمین دوره خود را با پیشتازی فیلم «متری شیش و نیم» در بخش سینمایی و درخشش سریال «بانوی عمارت» در بخش تلویزیونی به پایان رساند، با وجود شب درخشانی که معمولا هر سال برای خانواده سینما رقم می‌زند، بیشتر از این‌که یک رقابت سینمایی تاثیرگذار و تعیین‌کننده در حوزه سینمای ایران باشد، بیشتر به یک دورهمی خاطره‌انگیز سینمایی شبیه است که البته ایرادی هم ندارد و خرده‌ای هم بر این مساله وارد نیست. طی سال‌ها به خاطر نام علی معلم و ارج و قربی که او میان سینماگران مختلف داشت، تقریبا می‌شد هر چهره بزرگ و نام‌آشنایی را در جشن حافظ دید. چهره‌هایی که تقریبا محال بود که همه آنها را بتوان یکجا در افتتاحیه و اختتامیه جشنواره فیلم فجر و جشن‌های خانه سینما دید. با این حال اگرچه همواره برگزیده‌های جشن حافظ به تعارف و به احترام میزبانی همواره شایسته علی معلم از دریافت تندیس حافظ، احساس خشنودی کرده‌اند، اما در عمل شاید اهمیت و تاثیرگذاری این جایزه و موفقیت در این جشن با میزان اهمیت و اثرگذاری سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر و حتی تندیس جشن خانه سینما برابری نکند؛ باوجود نقدهایی که در همه سال‌ها به‌ویژه این چند سال اخیر به جشنواره فیلم فجر و نحوه اعطای جوایز آن وجود داشته، اما باید آن را به عنوان مهم‌ترین رویداد سینمایی ایران پذیرفت و بسیاری از سینماگران، همچنان آرزومند موفقیت در آن و دریافت سیمرغ بلورینش هستند. اهمیت تندیس جشن خانه سینما هم به دلیل انتخابی است که از سوی همکاران و از سمت صنوف صورت می‌گیرد. بنابراین در مقایسه با این دو عرصه سینمایی، جوایز حافظ که رویکرد سرراستی در آنها رعایت نمی‌شود، بیشتر جنبه همان تعارف، احترام و دورهمی را دارد.
انتخاب‌های عجیب و غریب
هنوز هم وقتی یادمان می‌آید که جایزه بهترین فیلم دوره پانزدهم این جشن با وجود فیلم‌هایی چون آرایش غلیظ، آذر شهدخت پرویز و دیگران، چند متر مکعب عشق و... به ایران برگر رسید، علامت تعجبی در ذهنمان چشمک می‌زند!
در همین جشن اخیر، اهدای تندیس ویژه به رامین جوادی، آهنگساز سریال آمریکایی بازی تاج و تخت، چه توجیهی دارد؟ آیا این جایزه به صرف تبار ایرانی این آهنگساز به او اعطا شده؟ آیا تا به حال سینماگر تماما ایرانی دیگری شایسته دریافت چنین جایزه‌ای نبوده؟ احیانا اگر یک بازیگر مطرح ایرانی در آن‌سوی آب‌ها، واجد دریافت این جایزه باشد، آیا دوستان جشن حافظ ملاحظات رسمی را کنار می‌گذارند و آن چهره را شایسته دریافت جایزه می‌دانند؟ یا چون جوادی، یک سینماگر ایرانی تبار بی خطر است، تندیس ویژه را برای او درنظر گرفته‌اند؟!
کسی منکر محبوبیت و توانایی عادل فردوسی‌پور نیست، اما اعطای تندیس بهترین چهره تلویزیونی به انتخاب مردم به او، آن هم در شرایط فعلی بیشتر به نظر می‌رسد با نوعی کنایه به رسانه ملی همراه باشد. سؤال دیگر این‌که آیا تلویزیون، چهره واجدتری برای دریافت این جایزه نداشت؟ کمااین‌که خود فردوسی پور هم در همه سال‌هایی که برنامه جذاب و کم‌نقصی را روی آنتن تلویزیون برده، با شایستگی به عنوان بهترین چهره تلویزیونی انتخاب شده بود.
وقتی از سرراست نبودن رویکرد و سیاست‌های جشن حافظ حرف می‌زنیم، مصداق آن در انتخاب‌ها خودش را نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد گاهی انتخاب‌های این جشن، بیشتر متاثر از آثار تایید شده در رویدادهای دیگر سینمایی به ویژه جشنواره فیلم فجر باشد. مثلا با این‌که متری شیش و نیم، فیلمی شایسته توجه است، اما وقتی همین میزان عنایت به آن در اختتامیه جشنواره فیلم فجر وجود داشته، انتظار می‌رود جشن حافظ فارغ از هیاهوی فجر و به لحاظ این‌که یک پایگاه رسانه‌ای و منتقدانه (مجله دنیای تصویر) دارد، از زاویه دیگری به آثار سینمایی نگاه کند. بنابراین در این میان غیبت فیلم شایسته و نخبه‌پسندی چون سرخ‌پوست در میان آثار برگزیده، عجیب به نظر می‌رسد.
نکته دیگر درباره هیات انتخاب جشن حافظ است که انگار یکدستی و قوت لازم را برای داوری ندارد و معمولا افرادی که آثار سینمایی و تلویزیونی را داوری می‌کنند، در یک سطح و جایگاه نیستند. البته این‌که باتوجه به خاستگاه رسانه‌ای جشن، همگی این گروه اهل نقد و رسانه هستند، التزام و پایبندی درست و ارزشمندی است، اما همسطح نبودن اعضای هیات داوری، باعث می‌شود پیچ و مهره برخی انتخاب‌ها بیش از حد شل باشد! در همین دوره اخیر و نوزدهم جشن حافظ، با احترام، نام‌هایی در‌میان اعضای هیات داوران وجود دارد که با بزرگی نام‌هایی چون جواد طوسی، خسرو دهقان و امیر‌پوریا برابری نمی‌کند.
جالب اینجاست جشن حافظ، اندک جاهایی که می‌تواند نسبت به جشنواره فیلم فجر، قاطع‌تر و مستقل‌تر عمل کند را هم با دست خود خراب می‌کند. مصداقش همین اعطای دو تندیس به دو نفر در بخش‌های بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن است که به شدت عملی «تعارفی» به نظر می‌رسد و از اهمیت جایزه و رقابت کم می‌کند. این‌که پیمان معادی و نوید محمدزاده به اتفاق در بخش بهترین بازیگر مرد و باران کوثری و شبنم مقدمی در بخش بهترین بازیگر زن، تندیس دریافت می‌کنند، به تعبیر دیگری به جز دورهمی سینمایی راه نمی‌دهد.

ما که نیستیم!
نوزدهمین جشن حافظ، حاشیه‌هایی هم به همراه داشت؛ از جمله انصراف چهره‌هایی چون محمدرضا گلزار و محمد معتمدی و همایون اسعدیان. گلزار چند ساعت قبل از جشن حافظ با انتشار یک ویدئوی زنده در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرد که به دلیل شخصی، در جشن حافظ حضور نخواهد داشت. محمد معتمدی (خواننده) هم با انتشار متنی در صفحه شخصی خود، از حضور در جشن حافظ انصراف داده بود. در بخشی از نوشته معتمدی آمده: «همان‌گونه که قبلا نیز از همه جشن‌های خوب کشورمان خواهش کرده‌ام، مجددا درخواست دارم که حق انتخاب جهت شرکت یا عدم شرکت در این‌گونه رقابت‌ها را برای هنرمندان محفوظ و محترم بداریم.»
به‌جز انصراف خواننده تیتراژ سریال «لحظه گرگ و میش»، کارگردان این مجموعه، همایون اسعدیان هم پیشتر انصراف خود را از حضور در جشن حافظ اعلام کرد. اسعدیان در بخشی از یادداشت خود که در ایسنا و خطاب به هیات انتخاب و داوران جشن حافظ منتشر شد، آورده است: «همواره بر این باور بوده‌ام که شرط پذیرش شرکت در یک جشنواره یعنی احترام گذاشتن به رای هیات انتخاب و داوری، هرچه باشد و این یعنی احترام گذاشتن به قواعد بازی. این در شرایطی است که خود خواستار شرکت در آن جشنواره شده باشم تا آنجا که به یاد دارم به عنوان تهیه‌کننده و کارگردان سریال لحظه گرگ و میش درخواستی مبنی بر شرکت در این جشن به دبیرخانه جشن حافظ ارسال نکرده‌ام، امروز با دیدن فهرست اعلام شده نامزدها بسیار متاسف شدم.»

امید رحمانی

سینما

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها