مسؤولان باغ کتاب با ارائه آمار، تصویر واقعی‌تری از این مجموعه ترسیم کردند

سبقت آزاد باغ کتاب از کانون؟

حتما نام باغ کتاب به گوشتان خورده. مجموعه خوش رنگ و لعابی که دو سالی است در تهران میزبان ساکنان پایتخت است. مجموعه‌ای 110 هزار متر مربعی که در منطقه عباس‌آباد تهران بنا شده و بعد از کش و قوس‌های متعدد در نهایت بعد از بیش از یک دهه در تیر 1396 و در آخرین روزهای مسؤولیت شهردار اسبقِ اسبق تهران(قالیباف می‌شود شهردار اسبقِ اسبق دیگر! تهران در این دو سال، سه شهردار به خودش دیده!) به بهره‌برداری رسید. افتتاح و بهره‌برداری که البته چندان هم بی‌حاشیه نبود. بعضی انتقاد داشتند که این مجموعه یکی از بزرگ‌ترین رقبای کتابفروشی‌های پایتخت خواهد بود با این تفاوت که از محل بودجه عمومی تغذیه می‌کند و رقابت با آن ناعادلانه نیست به خصوص که صنف کتابفروش هم حاشیه سود بالایی ندارد. حالا بعد از دو سال از راه‌اندازی این مجموعه، هیات مدیره باغ کتاب در سالروز راه‌اندازی‌اش یک نشست خبری گذاشته و پاسخگوی رسانه‌ها بوده‌اند. این نشست روز گذشته در محل باغ کتاب برگزار شد. بالاخره بعد از دو سه روز پیگیری از طرف مجموعه باغ کتاب، خبرنگاران و اهالی رسانه صبح روز گذشته خودشان را به اتوبان حقانی رساندند تا در نشست خبری مسؤولان این مجموعه شرکت کنند. از هماهنگی و پیگیری روابط‌عمومی مجموعه هم نباید گذشت که به حق تا لحظات آخر، راهنمای اصحاب رسانه بودند. این را از آن جهت می‌گوییم که اصولا منطقه مورد نظر، به دلیل قرار گرفتن بین دو سه بزرگراه اصلی شمال تهران، از نظر دسترسی وضعیت مطلوبی ندارد. حالا تصور کنید یک خروجی را اشتباه بپیچید، باید بروید یک دور قمری در شمال تهران بزنید تا برگردید سر جای اول‌تان. بگذریم!
کد خبر: ۱۲۱۴۰۸۲

باغ کتاب رقیب کتابفروشی‌هاست؟
مهدی رمضانی که نایب‌رئیس هیات‌مدیره باغ کتاب محسوب می‌شود در نشست روز گذشته آمار جالبی داده است. آماری که البته می‌شود رویش ایستاد و کمی حرف زد و تحلیل کرد. رمضانی گفته طبق پیمایش‌هایی که انجام داده‌اند، فقط 50 درصد کسانی که به باغ کتاب آمده‌اند پیش از آن تجربه حضور در یک کتابفروشی را داشته‌اند. التفات دارید؟ فقط 50 درصد! این آمار از چه جهت مهم است. عرض می‌کنیم. اجازه بدید برگردیم به دعواها و حاشیه‌های دو سال گذشته. بخش مهمی از انتقاداتی که از جانب بعضی چهره‌های فرهنگی و رسانه‌ای عنوان می‌شد. این‌که باغ کتاب آفت و بلای جان کتابفروشی‌ها خواهد بود و این صحبت‌ها.
عنوان این مجموعه (باغ کتاب) و شعاری که در ادامه آن به عنوان بزرگ‌ترین کتابفروشی جهان هم مطرح می‌شد به این شبهه دامن می‌زد. حالا اما بعد از دوسال و با نمونه‌گیری از اتفاقی که در عالم واقعیت و در کف ماجرا می‌افتاد بهتر می‌شود تحلیل کرد. طبق آماری که اعلام شده، نیمی از مراجعه‌کنندگان به باغ کتاب اعلام کرده‌اند که تا پیش از این تجربه حضور در کتابفروشی واقعی را نداشته‌اند. این یعنی مخاطبانی که به باغ کتاب می‌آیند اصولا مخاطب اصلی و حرفه‌ای کتابفروشی نیستند. همین قضیه یعنی حوزه فعالیت باغ کتاب اصولا ارتباط و همپوشانی چندانی با کتابفروشی‌ها ندارد. این نتیجه اول!
نتیجه دیگری که از این قضیه استخراج می‌شود این‌که در یک نگاه بلندمدت‌تر، باغ کتاب نه تنها رقیب کتابفروشی‌های پایتخت خواهد بود، بلکه به دلیل نوع مخاطبی که دارد، تجربه یک حضور و لذت فرهنگی را برای مخاطبی خلق می‌کند که اصولا ارتباط چندانی با فضای کتاب و کتابخوانی ندارد. در صورتی که این اتفاق بیفتد باغ کتاب در درازمدت مخاطبی را تربیت می‌کند که با احتمال بیشتری امکان رفتن به کتابفروشی را داشته باشد. به عبارت دیگر، باغ کتاب تربیت‌کننده مشتری برای کتابفروشی‌ها خواهد بود نه رقیب آنها! هر کسی که یک مرتبه به باغ کتاب برود این گزاره را تایید می‌کند که کار ویژه اصلی باغ کتاب نه مربوط به حوزه خاص کتاب و کتابخوانی بلکه مربوط به خلق تجربیات علمی و فرهنگی برای کودکان و نوجوانان است.
کانونی‌ها اعتراضی ندارند
با این احتساب و در صورتی که این فرضیه ما در عالم واقعیت هم به وقوع بپیوندد، باغ کتاب یک پله قبل‌تر از کتاب و کتابفروشی است. روی همین حساب این مجموعه اگر بخواهد رقیب باشد، بیشتر رقیب مراکزی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خواهد بود تا کتابفروشی‌های پایتخت؛ چرا که عمده کارکردش با فعالیت‌های کانون همپوشانی دارد تا کتابفروشی‌ها. این‌که این اتفاق در درازمدت اتفاق خواهد افتاد یا نه را باید به انتظار زمان نشست. فعلا همین‌قدر می‌شود گفت که صدایی هم از کانون بلند نشده است.
پول گرفتن ممنوع!
در این نشست خبری، پای مطالب بامزه دیگری به میان آمده از جمله حق پارکینگی که از بازدیدکنندگان گرفته می‌شده. وقتی مسؤولان باغ کتاب داشتند از خدمات رایگان این مجموعه صحبت می‌کردند، خبرنگاران یادشان آمد که پارکینگ آن منطقه وجه نقد از بازدیدکنندگان می‌گرفته. نایب رئیس باغ کتاب پاسخ این شبهه را داده که این گیت‌ها برداشته شدند و در ادامه هم گفته که ما از ابتدا مخالف گذاشتن این گیت‌ها بودیم اما آنها را شرکت نوسازی عباس‌آباد ایجاد کرده بود. الان نیز قرار است در حاشیه معابر باغ کتاب پارک شهرهایی را ایجاد کند.
دعوای بالاشهر-پایین‌شهر
محسن جلالی فراهانی، مدیرعامل باغ کتاب هم که انگار ملتفت بحث جنوب شهر شمال شهر بوده، خودش پاسخ این شبهه را که این مکان در شمال تهران واقع شده و جنوب‌شهری‌ها بهره کافی از آن نمی‌برند، داده و گفته: باغ کتاب تهران در نیمه شمالی تهران قرار گرفته است و این شائبه را ایجاد می‌کند که باغ کتاب محلی برای کسانی است که در بالای شهر زندگی می‌کنند یا امکانات اقتصادی بهتری دارند. اما پایش‌های باغ کتاب این موضوع را نشان نمی‌دهد و براساس پایش‌های ما افراد مختلف با گرایش‌ها و درآمدهای مختلف و از مناطق جنوبی به باغ کتاب می‌آیند... ما برای این‌که همه دانش‌آموزان بتوانند از امکانات باغ کتاب استفاده کنند، اردوهایی را برای دانش‌آموزان مناطق جنوبی در نظر گرفته‌ایم و هزینه حمل و نقل و آوردن این دانش‌آموزان از مناطق جنوبی را تقبل کرده و به صورت رایگان در مراکز علم پذیرای آنها هستیم. همچنین با بنیاد علوی تفاهم‌نامه‌هایی داشته‌ایم تا ده هزار کودک از حاشیه‌های کشور برای بازدید از باغ کتاب به تهران بیایند.

محمد صادق علیزاده

هنر و ادبیات

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها