وقتی فیلمنامه کشش داشته و موضوعی که جزو دلمشغولی‌ها و حساسیت‌های احساسی آدم‌ها باشد؛ مانند عشق، تنفر، حسادت و مانند اینها که تماشاچی نسبت به آن سمپاتی دارد دستمایه خلق داستان شود یقینا مخاطب به سمت محصول می‌آید. مخاطبی که زمانی خودش عاشق شده و زمانی دیگر حسادت کرده و زمانی هم از کسی تنفر داشته، یقینا این جنس کار را می‌شناسد.
کد خبر: ۱۲۱۲۸۴۲

مسلما وقتی داستان جذاب باشد، کارگردانی فیلمنامه هم منطبق بر داستان متفاوت خواهد بود و نماها و برداشت‌ها بسیار متفاوت خواهد بود.
در کنار فیلمنامه طراحی صحنه و لباس در باورپذیری داستان بسیار نقش دارد. بعضی مواقع طراحی صحنه و لباس‌های ما نه تنها جذاب نیستند، گاهی تماشاچی اصلا از آن خوشش نمی‌آید چون باورپذیر نیست.
درباره طراحی لباس یک توجیه آن است که بهشان گفته‌اند از تجمل‌گرایی بپرهیزید ولی واقعیت این‌که سادگی تناقضی با جذابیت ندارد و میتوان هم جذاب بود و هم ساده و دور از بریز و بپاش.
فیلمبرداری هم از ارکان مهم تولید یک سریال دیدنی است. مدیریت فیلمبرداری شوخی نیست که با تجربه گرایی بخواهیم آن را پشت سر بگذاریم بلکه باید بسیار دقیق و باذکاوت بر فیلمبرداری تمرکز کنیم تا نتیجه مثمرثمر را بگیریم.
اینها اصلی‌ترین نکات تولید یک سریال دیدنی هستند که اگر جدی گرفته شوند حتما سریال دیدنی خواهد شد ولی کم کاری می‌کنیم و فقط غر می‌زنیم که چرا مخاطب به تماشای سریال‌ها نمی‌نشیند؟ کاری ندارم به این‌که رسانه ملی باید ایدئولوژی نظام را رواج دهد. بحث بر سر این است چه کسی گفته این ایدئولوژی فقط باید از یک مسیر مشخص و یک چارت محدود متجلی شود. اتفاقا باید جدی‌ترین ایدئولوژی را نیز به ‌گونه غیرمستقیم و در داستان جذاب عرضه کرد. مگر سریال‌های آمریکایی یا انگلیسی سیاسی کم ساخته می‌شوند؟ آیا دیده‌اید که آنها مستقیما شعار دهند؟ نه! آنها شعار را طوری می‌دهند که متهم به شعار دادن نشوند.
ما نیز نیاز داریم به تولید سریال‌هایی استاندارد که حتی اگر بناست شعار دهند کاملا غیرمستقیم باشد و از دریچه محصولی که هم داستان خوبی دارد، هم فیلمبرداری بکری و هم طراحی صحنه و لباس جذابی.


عباس رافعی

کارگردان

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها